eitaa logo
اشعار کربلایی سیدرضانریمانی
8.7هزار دنبال‌کننده
25 عکس
1 ویدیو
19 فایل
☑️ اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی 🔹کانال سروش: sapp.ir/matn_narimani 🔸کانال تلگرام: t.me/narimani_matn
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 / *بخش دوم صوت* ۹۶ مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آه از آن روز که جان از تن خواهر می‌رفت سنگ‌ها بال زنان سوی برادر می‌رفت آسمان‌ها و زمین داشت به هم میپیچید سمت گودال کسی دست به خنجر می‌رفت ساعتی بعد که آتش به حرم برپا شد همه سرها به روی نیزه‌ی لشکر می‌رفت از یتیمان حرم نیز غنیمت بردند گوشواره که نه، گیسو پِیِ معجر می‌رفت نیمه شب با عجله داشت خبر را میبرد یک نفر در طمع جایزه با سر می‌رفت *شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 ٫ بخش اول صوت (ع) بانوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ دستي كه سهم دست تو شمشير كرده است سهم رقيه را غل و زنجير كرده است مويم سفيد بود ، قدم هم خميده شد آري مصيبت تو مرا پير كرده است ماهِ هزار تكّه! شدي پخش روي خاك نيزه تو را در علقمه تكثير كرده است در حيرتم كه قدرت يك ضربه‌ي عمود سردار را چگونه زمينگير كرده است بد جور بين ابرويت از هم شكافته اصلاً تمام شكل تو تغيير كرده است آرام باش تا كه ز چشمت در آورم تير است يا كه نيزه؟..چرا گير كرده است؟ *شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / *بخش اول صوت* (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دیده بگشا و ببین زینبت آمد مادر زینب خسته و جان بر لبت آمد مادر از سفر قافله‌ی نور دو عینت برگشت زینبت با خبرِ داغ حسینت برگشت یاد داری که از این شهر که خواهر می‌رفت تک و تنها که نه، با چند برادر می‌رفت یاد داری که عزیز تو چه احساسی داشت وقت رفتن به بَرَش قاسم و عباسی داشت یاد داری که چگونه من از اینجا رفتم؟ با حسین و علیِ‌اکبرِ لیلا رفتم بین این قافله مادر، علی اصغر بود شش برادر به خدا دور و بر خواهر بود ولی اکنون چه ز گلزار مدینه مانده؟ چندتا بانوی دلخون و حزینه مانده مردها هیچ، ز زنها هم اگر می‌پرسی فقط این زینب و لیلا و سکینه مانده نوه‌ات گوشه‌ی ویرانه‌ی غربت جا ماند سرِخاک پسرت نیز عروست جا ماند ولی اکنون منم و شرح فراق و دردم دیگر از جان و جهان بعد حسین دلسردم آه…مادر چه قدَر حرف برایت دارم بنِگر با چه قَدَر خاطره بر می‌گردم جای سوغات سفر، موی سفید و دلِ خون… …با تن نیلی و این قدّ کمان آوردم @matn_narimani کربلا بود و تنش بی‌سر و عریان افتاد جای تشییع، به زیر سمِ اسبان افتاد باد می‌آمد و می‌خورد به گلبرگ تنش پخش می‌شد همه سمتی قطعات بدنش پنجه‌ی گرگ چنان زخم به رویش انداخت که ندیدم اثر از یوسف و از پیرهنش سه شب و روز رها بود به خاک صحرا غسلش از خون گلو ریگِ بیابان کفنش خواستم تا بنِشینم به برش در گودال اشک ریزم به گل تشنه و پرپر شدنش خواستم تا بنِشینم به برش، بوسه دهم به رگِ حنجر خونین و به اعضای تنش ولی افسوس که گودال پر از غوغا شد بین کعب نی و سیلی سرِ من دعوا شد روی نیزه سر محبوب خدا را بردند کو به کو پشت سرش ما اسرا را بردند سرِ او را که ز تن برده و دورش کردند میهمان شب جانسوز تنورش کردند @matn_narimani چه بگویم که سرِ یار کجا جای گرفت عوض دامن من طشت طلا جای گرفت چه قَدَر سنگ به پیشانی و لبهایش خورد چه قَدَر چوب به دندان سَنایایش خورد روی نی وقت تلاوت که لبش وا می‌شد نوک سرنیزه هم از حنجره پیدا می‌شد کاش می‌شد که نشان داد کبودی‌‌ها را تا که معلوم کنم ظلم یهودی‌ها را خوب که جانب ما سنگ پرانی کردند تازه گرد آمده و چشم چرانی کردند خارجی‌زاده صدا کرده و مارا مردُم کوچه کوچه همه با دست نشان می‌دادند تا بیُفتند رئوس شهدا مخصوصاً نیزه‌ها را همگی تُند تکان می‌دادند  پسرت را اگر از تیغ و سنانها کُشتند آخ مادر، که مرا زخم زبانها کُشتند *شاعر:  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn