📋 #عمهمحکمگرفتهدستشرا
#سبک_روضه *بخش دوم صوت*
#روضه_حضرت_عبدالله (ع)
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عمه محکم گرفته دستش را
داشت اما یتیمتر میشد
لحظه لحظه عمو در آن گودال
حال و روزش وخیمتر میشد
باورش هم نمی شد او باید
بنشیند فقط نگاه کند
بزند داد و بعد هر تیری
ای خدا کاش اشتباه کند
یادش افتاد روضههایی را
که عمویش کنار او میخواند
حرف مادر بزرگ را میزد
روضهی شعله را عمو میخواند
@seyedrezanarimani
مادرش پشتِ در که در افتاد
نفسی مادرانه بند آمد
شیشهای خورد شد به روی زمین
راه کوچه به خانه بند آمد
دستهای پدر بزرگش را
بسته و میکِشند اما نه
دست مادر به دامنش افتاد
گفت تا زنده است زهرا نه
چل نفر میکِشند از یک سو
اما یک زن باردار سَد میشد
بین کوچه علی اگر میماند
که برای مغیره بد میشد
@narimani_matn
کار قنفذ شروع شده اما
پدر من حسن آنجا بود
خواست تا سمت مادرش بِدَوَد
آنکه دستش گرفت بابا بود
نه که گودال،کوچه را میدید
همه افتاده بر سرِ مادر
به کمر بسته چادرش اما
به زمین خورده معجر مادر
تا ببیند چه میشود باید
به نوک پای خویش قد بکشد
شرط کردند هرکه میآید
از تنش هر که نیزه زد بکشد
برای این که بیشتر به این بدن نیزه بزنند، هرکی میرفت نیزهش و میزد از توو بدن در میآورد که جای نیزهی بیشتری باشه توو بدن حسین...
@seyedrezanarimani
از همانجا به سنگاندازان
داد میزد تورو خدا نزنید
وای بر من مگر سر آورید
اینقدر سخت نیزه را نزنید
زرهاش را که کَندهاید از تن
اینکه پیراهن است نامردا
از روی سینه چکمه را بردار
وقت خندیدن است نامردا
دست خود را کشید تا گودال
یک نفس میدوید تا گودال
از میان حرامیان رد شد
بدنش را کشید تا گودال
*شاعر: #حسن_لطفی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کانال مداحیهای کربلایی سید رضا نریمانی
[ @seyedrezanarimani ]
کانال اشعار مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
[ @narimani_matn ]