eitaa logo
سرگذشت
237 دنبال‌کننده
283 عکس
28 ویدیو
24 فایل
وسرگذشت های ایشان بر آنجای نبشته است. (تاریخ_تراجم)
مشاهده در ایتا
دانلود
👆 [۵] در زمان تنظیم آثار فلسفی استاد [حدود دو دهه بعد از شهادت] نوبت به بررسی تقریرات عربی شرح منظومه به قلم آقای شریعتمداری رسید. یادداشتی به شرح ذیل با سنجاق به جلد دفتر اول الصاق شده بود، در کاغذی باریک تقریبا ۵ در۱۰-۱۲ سانتی‌متر با خودنویس با جوهر سبز رنگ به قلم محمدتقی شریعتمداری نوشته شده بود. مضمون نوشته: برای سالیان سال در دستیابی به حقایق معارف دچار سرگردانی بودم و به تعبیر خود ایشان که دقیقاً در خاطرم هست «در تیه ضلالت» به سر می‌بردم تا این‌که خداوند به من عنایت کرده و استاد صاحب درجات عالی در خرد و معرفت را در سر راهم قرار داد؛ و چند جمله در تجلیل استاد مطهری و شکر خداوند که جزئیات آن در خاطرم نیست. بعد از تنظیم کتاب “مقالات فلسفی” [۱۳۷۳] و تدوین برخی نوارهای پیاده شدۀ دروس فلسفه تصمیم به انتشار تقریرات عربی منظومه گرفتم. نیاز به ویرایش داشت. چه کسی بهتر از خود مقرر؟ با آقای شریعتمداری صحبت کردم. قبول کرد. از جلد اول کپی گرفتم و متن اصلی جلد اول را با همان یادداشت با قلم سبز برای ویرایش به او دادم. مدتی طول کشید و خبری از ویرایش نشد. از طریق حسین استادولی (ویراستار انتشارات حکمت) که در درس فقه آقای شریعتمداری شرکت می‌کرد پیگیری کردم. آقای شریعتمداری به همین طریق پیغام داد که ویرایش می‌کنم اما حواشی انتقادی خود را هم باید بنویسم. به پیغام او از همین طریق پاسخ دادم: حواشی انتقادی اشکالی ندارد، اما من هم بر حواشی شما حواشی انتقادی خواهم نوشت و هر دو را با کتاب منتشر خواهم کرد. ایشان نپذیرفت. پیغام فرستادم لطفاً یکی از این سه شق را انتخاب کنید: ۱) کتاب را بدون حواشی انتقادی شما و من منتشر می‌کنم، ۲) حواشی انتقادی شما را مستقلاً اما همزمان با نقد من بر آن به صورت دو کتاب مستقل بعد از انتشار متن کتاب منتشر خواهم کرد، ۳) کتاب با حواشی انتقادی شما و حواشی انتقادی من بر حواشی شما منتشر شود. شق اخیر را به شرطی که او بر جواب‌های من نقد آخر را بنویسد پذیرفت! می‌گفت مردم حرف کسی را قبول می‌کنند که آخر بنویسد! این درخواست غیرعملی بود. غیر از استادولی نزدیک ده نفر را واسطه کرد با این دو مطالبه: یکی این‌که بقیۀ مجلدات تقریرات را به من بدهید. دیگر این‌که بگذارید همۀ تقریرات را خودم منتشر کنم. پیغام دادم: یادتان رفته که این‌ها را به استاد «تملیک» کردید؟ این تقریرات مِلک استاد است و من نمایندۀ رسمی بازماندگان ایشان هستم. از او خواستم جلد اول را برگرداند. برگرداند، اما آن یادداشت به قلم سبز الصاقی را برنگرداند. متأسفانه من از آن کپی نگرفته بودم. باور نمی‌کردم که فردی متشرع مِلک غیر را برنگرداند. بالأخره جلد اول تقریرات منظومه را آقای شریعتمداری با مقدمه و حواشی انتقادی [در سال ۱۳۸۳] منتشر کرد. انتقاداتش سخیف و پیش پا افتاده بود. اصولاً بنای بنده بر انتشار شرح منظومۀ عربی با تصحیح خود مقرر بود و به همین جهت هم بنده چند جزوۀ اول را توسط آقای حسین استادولی برای ایشان فرستاده بودم. ولی پس از این‌که ایشان شرط گذاشت که باید تعلیقات انتقادی ایشان ذیل متن بیاید به شرحی که گذشت، ایشان در غیر این صورت از آوردن نامش و حتی چاپ کتاب راضی نبود. برای ما مقصود اصلی چاپ کتاب استاد بود، و آوردن نام مقرر موضوعیت نداشت، لذا چارۀ دیگری جز انتشار کتاب به صورت فعلی نبود.» 📗مصاحبه با دکتر غفاری توسط محسن کدیور صورت گرفته و در سایت شخصی وی منتشر شده است. @narrative_1443
📌معرفی چهره ها - دکتر محمد اسعد نظامی تالشی متولد ۱۳۱۰ در منطقه تالش می باشد. پدر ایشان مرحوم تاج الدین افندی از جمله روحانیون اهل تسنن سرشناس منطقه تالش است. -دکتر نظامی دارای تحصیلات عالیه در رشته علوم دینی در مدارس علمیه اهل سنت هستند. در کنار تحصیلات دینی، تا مقطع دیپلم نیز در آموزش و پرورش به علم آموزی اشتغال داشته و پس از آن وارد دانشگاه تهران شده و در رشته الهیات با رتبه ممتاز در مقطع لیسانس فارغ التحصیل شدند. - پس از آن با بورس دولتی وارد دانشگاه کلمبیا در آمریکا شده و توانستند مقطع فوق لیسانس خود را با نگارش رساله علمی با عنوان <ابن خلدون و اندیشه های اجتماعی اش> تحت نظارت دکتر رابرت مرتن، باموفقیت پشت سر بگذارند . -استاد نظامی مقطع دکتری خود را در دانشگاه شیکاگو ادامه داده و با راهنمایی دکتر شیلز پایان نامه ای با <موضوع نخبگان سیاسی در ایران> نگاشته و مدرک دکتری خود را دریافت کردند. -از جمله سوابق اجرایی و علمی ایشان می‌توان به موارد زیر اشاره کرد : * ریاست دانشکده علوم اجتماعی در دانشگاه تهران * تدریس در دانشگاه شیکاگو و ساندیاگو * تدریس در دانشگاه ملک سعود در ریاض - دکتر نظامی در سال ۱۳۹۷ پس از عمری تلاش علمی در رشته علوم اجتماعی، رحلت یافته و در منطقه تالش به خاک سپرده شدند. - مرحوم استاد نظامی تالشی دارای آثار متعدد در حوزه علوم اجتماعی می‌باشند. <موسوعه علم الاجتماع> آخرین اثر علمی ایشان است که به تازگی توسط دکتر مسعود انصاری با عنوان دانشنامه جامعه شناسی در سه جلد به چاپ و نشر رسیده است . @narrative_1443
گفتگو با آیت الله آصف محسنی.pdf
1.6M
مرحوم آیت الله آصف محسنی از علمای مطرح حوزه علمیه و از رهبران مبارز افغانستان است. فایل تقدیم شده گفتگویی کوتاه با مرحوم آصف محسنی پیرامون زندگی و احوالات ایشان می باشد. @narrative_1443
📌دکتر نصر برخلاف احسان نراقی خاکی نبود. ▪️دکتر نصرالله پور جوادی : - دکتر نصر همیشه دوست داشت در فرست کلاس پرواز کند. او به خلاف احسان نراقی خاکی نبود و از این رو ما آنطور با او همسفر نمی‌شدیم. اما تا جایی که به یاد دارم در دو سفر با دکتر نصر همراه بودم. - ۱) یکی در فستیوالی بود که فرقه مریمیه در لندن برگزار کرده بود و نمایشگاه‌های بزرگی را برای معرفی جهان اسلام در بریتانیا تدارک دیده بود . - نمایشگاه عظیمی برپا شده بود که بخشی از بودجه آن از سوی فرح پهلوی تامین شده بود و بخش دیگری از آن از سوی محمد السویدی که وزیر امارت متحده عربی بود. -همچنین با بودجه این نمایشگاه کتاب‌هایی منتشر شد که از جمله آن می‌توان به کتاب (مارتین لینگز) در مورد قرآن، کتاب (بورکهارت) در مورد هنر اسلامی و کتاب دکتر نصر در مورد علم در اسلام اشاره کرد . - دکتر نصر رئیس گروه تاریخ علم این فستیوال نیز بود و دکتر حداد عادل به عنوان دستیار به او کمک می‌کرد. حتی حداد عادل به خاطر سر و سامان دادن به بخش تاریخ علم این نمایشگاه چندین بار با هزینه دبیرخانه به لندن رفت و چند ماه در آنجا ماند. پس از پایان جشنواره و انتشار کتاب‌های آن دکتر نصر در کتاب تاریخ علم از حداد عادل هم تشکر کرد. - وقتی جشنواره افتتاح شد بنا به پیشنهاد احسان نراقی و پذیرش فرح پهلوی، هواپیمایی اجاره شد و بسیاری از چهره‌های فعال فرهنگی و ادبی برای شرکت در فستیوال به لندن عزیمت کردند که من و حداد عادل هم جز آنها بودیم.اکثر اعضای هیئت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در این سفر حاضر بودند که مجتبی مینوی، محیط طباطبایی، حبیب یغمایی، احسان اشراقی و مجتبوی هم جز آنها بودند . - ۲) به جز این سفر لندن یک سفر دیگر نیز به همراه دکتر نصر به نیویورک رفتم و در کنفرانسی که در مورد فلسفه اسلامی بود شرکت کردم. البته من بعدها فهمیدم نصر در همان ایام و پیش از آن که انجمن شاهنشاهی فلسفه تاسیس شود، کلاس خصوصی برگزار می‌کرد که در آن ویلیام چیتیک، لاله بختیار، غلامرضا اعوانی، حداد عادل شرکت می‌کردند و در آن جلسات که شرح گلشن راز بود، به صورت سنتی برگزار می‌شد و همه بر روی زمین می‌نشستند و از دکتر نصر درس می‌گرفتند و مثل اینکه یک رابطه مرید و مرادی بین حاضران در آن جلسه برقرار بود . 📗آفاق عرفان در سپهر ایران، ص۴۲-۴۳ @narrative_1443
حجت الاسلام و المسلمین سید مرتضی هاشمی جهت آشنایی با ایشان به پیام زیر مراجعه بفرمایید.👇 @narrative_1443
📌معرفی چهره ها - حجت الاسلام و المسلمین سید مرتضی هاشمی ▪️معرفی کوتاه : - متولد تهران و از مدرسین خارج فقه در مدرسه گلپایگانی هستند که نزد اساتیدی همچون آقایان : احمد سبط انصاری، مرعشی نجفی، حسن سعیدی تهرانی و وحید خراسانی تلمذ کرده و با فضلایی همچون سید محمد کاهانی و اسعدی هم بحث بوده اند. در نوجوانی نیز جلسات مرحوم سید احمد خوانساری در تهران را شرکت می‌کردند. - ایشان علاوه بر تدریس، امام جماعت مسجد بازار و مسجد خرمی در باجک را نیز برعهده دارند. البته قرار نبوده امامت مسجد بازار را قبول کنند. پس از گرفتن استخاره و دیدن مرحوم خوانساری در خواب به اقامه نماز در مسجد بازار می پردازند. مدتی نیز بنابر توصیه مرحوم صافی گلپایگانی نماز صبح را در مسجد امام حسن عسگری اقامه می‌کردند که در ایام کرونا تعطیل شد. - سالهای طولانی نیز علاوه بر تدریس و اقامه نماز جماعت، به ارائه بحث های معرفتی در جلسات هفتگی برای عموم علاقه مندان در محله عباس آباد در منزل آقای خادم الحسینی قم، اهتمام داشتند. - دو کتاب علاوه بر مخطوطات جنابشان تاکنون به چاپ رسیده است که عبارتند از : ۱- الترتب (تقریر بحث هایی از اصول فقه مرحوم شیخ احمد سبط انصاری) ۲- غنیه المرید فی مختصر منیه المرید ( خلاصه ای از کتاب شهید ثانی در دسته بندی محتوایی متفاوت) ▫️توصیه ها : توفیقی شد تا در ۱۵ آذر ۱۴۰۲ به همراه جمعی از بزرگواران خدمت ایشان برسیم و از توصیه هایشان بهره‌مند گردیم. برخی از نکات مطرح شده تقدیم شما : ۱- خیلی وقت ها بدلیل ارتکاب برخی گناهان سلب توفیق میشویم و اصلا از آن هم آگاه نمی شویم ودر غفلت به سر می‌بریم. سلب توفیق هم شکل های مختلفی دارد. ۲- طلبه سه کار باید انجام بدهد : - توسل مستمر به اهل بیت <س> خصوصا امام زمان <عج> - تقوا از گناه و غفلت - اخلاص   ۳- ریاضت کشیدن برای طلبه تحصیل علم است. مرحوم فشارکی توصیه فرموده بودند : اگر خیلی دغدغه ریاضت نفس دارید، هر شب قبل از خواب تسبیح به دست بگیرید و گناهان آن روزتان را بشمارید و هر روز مراقبت کنید تا انجام ندهید. آنقدر اینکار را ادامه بدهید تا در نهایت شبی فرا برسد و دیگر گناهای مرتکب نشده باشید که بخواهید بابتش دانه های تسبیح را بشمارید. ۴- به عنوان طلبه حتما آداب شرعی و سنن را رعایت کنید. هم بلد باشید و پایبند. چه آداب مربوط به عبادات یومیه، چه زیارات و ... . ۵- مردم چه عوام و چه غیر آنها به تمام رفتارها و گفته های شما اشراف دارند. لذا سعی کنید همیشه نمونه باشید. @narrative_1443
تقریظ مرحوم آیت الله شیخ احمد سبط انصاری به تقریرات بحث ترتب به قلم حجت الاسلام و المسلمین سید مرتضی هاشمی @narrative_1443
📌علامه عسکری و خشکه مقدس ها ▪️حجت الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی : علامه سید مرتضی عسکری آمد.گزارشی از وضع دانشکده‌هایش داد و از من به خاطر دادن اجازه تاسیس آنها با کمک ۵ میلیون تومانی در زمان ریاست جمهوری قدردانی نمود و از برنامه سازندگی دولت من به عنوان مهم‌ترین خدمات در تاریخ ایران یاد کرد . و گله کرد از انتقاداتی که بعضی از در مورد او دارند که حاضر نیست به اهانت کند و یا افکار آقای سید محمد حسین فضل الله را رد نماید. کتاب‌هایش را در مورد رد روایات تحریف قرآن آورد . 📗یادداشت های روزانه ۱۳۷۹،خاطرات،ضمیمه شرق ۱۴۰۱ @narrative_1443
📌چاپ مجدد کتاب سوانح عمر در احوالات میرزا حسن رشدیه. ▪️تالیف شمس الدین رشدیه. ▫️انگیزه مؤلف از نگارش کتاب : روزى متصديان راديو در برنامه «خدمت‌گزاران و بزرگان كشور»، گفتارى به عنوان «بنيانگذار فرهنگ نوين و تربيت جديد در ايران»، شرح حال پدرم را پخش مى‌كرد. گذشته از اشتباهاتى كه در بيان مطلب شده بود، نام پدرم را ميرزا حسن‌خان ذكر كرد، در صورتى كه تمام عمر معمم و چند صباحى مكلا به كلاه پهلوى، و باز تا آخر حيات معمم و حاج ميرزا حسن رشديه معروف بود. بالاخره مقتضى چنين ديدم، شرح خدمات و زحمات پدرم را در اين راه از يادداشت‌هاى آن شادروان و آن چه خود ديده يا از حضرتش شنيده بودم، دفترى تهيه و تقديم حضور مشتاقان كنم. باشد كه در صحيفه ايام اين اقدام من هم خدمت فرهنگى به قلم آيد. @narrative_1443
📌معرفی چهره ها -آیت الله سید نورالدین شریعتمداری جزایری ▪️معرفی کوتاه : - متولد شوشتر و از اساتید خارج فقه و اصول مطرح در قم، که محضر اساتیدی همچون امام خمینی، آیت الله خوئی، علامه فانی و... را درک کرده و بهره ها برده اند. آیت الله شریعتمداری چند سالی نیز در هیات استفتاء مرحوم آیت الله علوی گرگانی حضور داشتند. - النور المبین فی شرح التحریر و منهاج الصالحین از جمله آثار فقهی معروف ایشان است. - در سال ۱۳۸۱ جناب ایشان مصاحبه ای پیرامون احوالات و تجربیاتشان در مسیر طلبگی داشته اند، که در ادامه فایل آن تقدیمتان می‌گردد. 🙏 👇 @narrative_1443
ياد بعضي نفرات روشنم ميدارد... @narrative_1443
📌معرفی کتاب مسیحای شهر در احوالات سید مهدی قوام، کتاب بسیار خواندنی است که به قلم و اهتمام و تلاش پژوهشگر محترم، حجت الاسلام محسن دریابیگی منتشر شده است. @narrative_1443
📌معرفی چهره ها - مرحوم حجت الاسلام آقا سید مهدی قوام، فرزند مرحوم قوام الواعظین حجت الاسلام والمسلمین سید اسماعیل قوام، متولد ۱۲۸۱ه-ش در محله پامنار تهران است‌. - مرحوم آیت الله ساوجی را می‌توان از معروف ترین اساتید ایشان برشمرد. قوام از آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی و آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی دارای اجازه روایت و تدریس سطوح عالی فقه و اصول بودند و از آیات عظام محمدرضا تنکابنی، سید عبدالله شیرازی، و..‌. اجازه اجتهاد داشتند. - سید مهدی قوام برخلاف روحانیان آن زمان که نعلین می‌پوشیدند کفش می‌پوشید ساعت مچی می‌بست سر و صورت خود را با نمره ۴ ماشین، اصلاح می‌کرد.به سید مهدی قوام گفتند : ریش شما کوتاه است. به علما نمی‌خورد. قوام پاسخ داد : به اندازه ایمانم ریش می‌گذارم. گاهی هم می‌گفت: به اندازه سوادم ریش می‌گذارم . - مرحوم قوام مهمترین مشکل را در فهم توحید می‌دانست و می‌فرمود : باید موحد شد. بقیه مشکلات آدمی حل می‌شود. بدون درک توحید، دین صورتی بیش نیست. - قوام صحبتش برای رشد مخاطب بود. ملاکش نیازهای شنونده‌ها بود.برای نمونه در خانقاه واقع در پل نوروز خانه بازار که صحبت می‌کرد، مسئله شرعی را در ابتدای سخن می‌گفت با اینکه رسمش نبود . - سید مهدی قوام از افراد خشک مقدس انتقاد می‌کرد. کسانی که به آداب ظاهری مذهب بیش از حقیقت آن توجه دارند و درباره آن تعصب نشان می‌دهند افرادی که به طور مثال می‌خواهند امر به معروف و نهی از منکر کنند اما آبروی طرف را می‌برند. قوام اعتقاد داشت امر به معروف و نهی از منکر باید به گونه‌ای و روشی باشد که آبروی شخص حفظ شود. با همه تیپ و هر مسلکی مدارا می‌کرد. برای همین بود که مسلمان و یهودی و مسیحی او را دوست داشتند. - سرانجام روح ملکوتی آسید مهدی قوام در سال ۱۳۴۲ به آسمان پرکشیده و پیکرش را به قم برده و در حجره ۳۰ حرم مطهر حضرت معصومه <س> در کنار مزار پدر مرحومش به خاک سپردند. 📗برگرفته از کتاب مسیحای شهر @narrative_1443
📌نکاتی پراکنده در خصوص مصلحان اجتماعی: 1) فایده خواندن و پژوهش در سیره مصلحان اجتماعی : برخی از افراد هستند که می‌توانیم بوی خدا و انسانیت را از کلمات و سکنات آنها استشمام کنیم. اصلا می‌توانیم آنها را چراغ راه بدانیم که با حضورشان مسیر بندگی را با آگاهی بیشتری طی کرده و امکان بیراهه رفتن را کم خواهد کرد. مشعل های فروزانی، که خود مسیر بندگی را پیموده و به کمالاتی رسیده اند. چهره هایی که هم نشینی با آنها عقلانیت و نورانیت را در ما زنده میکند‌‌. 2) برخی مصادیق معاصر: شاید بتوان درگذشتگانی همچون اسامی ذیل را مصداق ادعای بالا دانست. آقایان : آشیخ غلامرضا یزدی، سید مهدی قوام، صائنی زنجانی، بهشتی، مطهری، محمد شجاعی، محمد باقر صدر، حائری شیرازی، موسی صدر، مصباح یزدی، یعقوبی قائنی، سید محمد حسین فضل الله، موسوی لاری، صفایی حائری و... 3) برخی ویژگی های مصلحان اجتماعی : برخی خصوصیات را که میتوان در سخنان، سبک زندگی شخصی و تعاملات اجتماعی شان به وضوح مشاهده کرد را اشاره میکنیم: 1- به دنبال فهم راقی، منسجم و عمیق از دین، انسان و جامعه بودند. فهم مبتنی بر روش و قاعده منطقی نه احساسی و تحمیلی. 2- به آنچه که می گفتند خود عامل بودند. 3- به دنبال تغییر گزاره های اشتباهی بودند که از مفاهیم دینی در ذهن مخاطب شکل گرفته بود. 4- با خشکه مقدس ها، تعصبات بیجا، و خرافات مبارزه می‌کردند. 5- به سنت ها و قواعد نانوشته ولی مرسوم صنفی و اجتماعی پایبند نبودند‌ و خرق عادت می‌کردند. 6- به دنبال مرید پروری نبوده و دیگران را به تأمل و تفکر منضبط در منابع دینی دعوت کرده و با هرگونه تقلید کورکورانه مخالف بودند. 7- در صدد تحمیل عقیده شان به دیگران برنمی آمدند. 8- ارائه خدمات اجتماعی به مردم را وظیفه خود می دانستند. 9- به تکلیفشان عمل می‌کردند و مانند دیگران مصلحت اندیش بی ضابطه، محافظه کار توجیه گر، و حریص به نتیجه نبودند. 4) مصلحان اجتماعی فقط از روحانیون شیعه هستند؟ البته نباید طوری ادعا کنیم که این افراد فقط در پیروان مذهب تشیع و صنف روحانیت پیدا می‌شوند. خیر، هر خداجوی خودآگاهی که بتواند مراتب کمال را به خوبی طی کند و در سبک زندگی فردی و اجتماعی اش به آنچه که می‌گوید عامل باشد و منشاء اثرگذاری اجتماعی و تحولات تربیتی مثبت در افراد گردد، می‌تواند در زمره اینان قرار بگیرد. شاید افرادی همچون شیخ محمد غزالی مصری، تولستوی و... از مصادیق این افراد باشند. - به تعبیر استاد شهید مطهری : مصلح یعنی کسی که با نقاط ضعف مردم مبارزه می کند (ج ۱۷ مجموعه آثار، ص ۱۲۸) 5) آنچه که باید در سرگذشت پژوهی به آن توجه کرد : به نظر می رسد که لازم است در سرگذشت پژوهی چهره های مطرح، به خصوصیات ذکر شده بالا بیشتر دقت کرد و در ارائه خروجی نهایی در قالب مکتوب یا مستند نیز، به این موارد ضریب بیشتری داد. تا مخاطب در مواجهه با بیان احوالات و ذکر خاطرات افراد، ارتباط برقرار کرده و او را به سمت عقلانیت و نورانیت سوق دهد. هرچند که نباید به سمتی رفت که این چهره ها خود بت شوند و ما در آنها متوقف شویم. تا آنجا که بخواهیم اشتباهاتشان را نبینیم و منتقدانشان را سرکوب کرده و خط توجیهی بر تمام رفتارهایشان بکشیم. متاسفانه اکثر سرگذشت پژوهی ها به غلو در خصوص سوژه پرداخته وقلمشان شخصیت را طوری جلوه می‌دهد که انگار او فرشته ای بوده فارغ از هوای نفس و خطا و اشتباهی. از طرفی هم به هیچ وجه دغدغه اجتماع و مردمش را به معنی نیاز های معرفتی، معیشتی، عاطفی، سیاسی، و... نداشته و فقط به فکر ترویج دین آن هم از طریق موعظه و ارشاد و امثال آنها بوده است. امیدوارم خداوند توان، فهم و فرصتی عنایت کند تا بشود این ادعا را بصورت تفصیلی ارائه داد. @narrative_1443
📌معرفی کتاب مرا پیدا کن به قلم خانم رامهرمزی، روایت کننده زندگی خانم دکتر بیتانه است. روایتی که خواندش چالش برانگیز است و غمناک. اما بشدت درس گرفتنی... در ادامه کمی بیشتر در مورد کتاب توضیح خواهیم داد. این کتاب توسط نشر آوای کتاب پردازان در ۵۴۲ صفحه به چاپ رسیده است. @narrative_1443
📌معرفی کتاب مرا پیدا کن... زبان حال یک مادر که فرزندش را از او جدا کرده اند. بله، درست خواندید، جدا کردند. چرا ؟ کجا؟ چگونه؟ توسط چه کسانی؟ شاید بگویید : خب حرفهای تکراری که روز صدتای آنها را در روزنامه ها و کوچه و بازار و شبکه های اجتماعی مبینیم و می خوانیم و میشنویم. اما نه. به هیچ عنوان به موضوع کتاب عاطفی و احساسی نگاه نکنید. ماجرا کمی پیچیده تر از این حرفهاست و اصلا اتفاقات مشابه آن در جامعه ظرفیت مقایسه با ماجرای این کتاب را ندارد. اجازه بدهید کمی از روایت کتاب را بازگو کنم. مهدی مقدم طلبه ی تهران که در دانشگاه رشته روانشناسی هم میخواند. عاشق دروس حوزه و مسلک روحانیت است. تا آنجا که به دست مرحوم آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی در مدرسه امام رضا(ع) ملبس میشود. در حوزه علمیه با یک استاد اخباری مسلک آشنا شده و گرایش اخباری پیدا میکند. بعدها بدلیل ادامه تحصیلات دانشگاهی در سفری که با همسرشان به هند میروند، با یکی از شخصیت های روحانی اهل سنت در آنجا به نام مفتی انس ارتباط گرفته و کم کم تغییر مذهب میدهد. مسیری که مقدم آن را با سرعت طی کرده و به سمت تفکرات تند وهابیت گرایش می یابد. راوی کتاب مهدی مقدم را فردی عجول و بی ترمز توصیف میکند. کسی که انتخاب هایش براساس شناخت و تفکر نبود و بجای تامل و تحلیل در خصوص آنچه که می شنید و میخواند، مانند ضبط صوت به حافظه می سپرد و طوطی وار تکرار می کرد. اگر هم انتقادی نسبت به برخی نظراتش دریافت میکرد بجای گفتگو کردن، رابطه اش را با منتقد محدود و کمرنگ میکرد. او به اشکالات و انتقادات بی توجه بود. چه در زمانی که طلبه بود در تهران و چه بعدش که تغییر مذهب میدهد. مرا پیدا کن شرح ماجرای زندگی دکتر مژگان بیتانه است. همسر مهدی مقدم و مادر محمد ابراهیم. همان پسری که پدرش بخاطر تعصبات بیجا، او را از مهر و عطوفت مادری محروم کرده و میخواهد فرزندش را مانند خودش، یک مقلد بی تعقل و تاریک اندیش تند رو تربیت کند. نویسنده محترم کتاب، خانم رامهرمزی توانسته بیش از صد ساعت مصاحبه با دکتر بیتانه را با قلمی جذاب برای مخاطب روایت کند . هر چند که خواندن این روایت غم انگیز است، تا آنجا که مخاطب گاهی بغض کرده و بخاطر سختی ها و رنج های راوی دلش به درد می آید، اما باید آن را خواند. هم صنف روحانیت باید بخواند، هم معلمان و مربیان و هم والدین. باید بخوانند تا بدانند تربیت های احساسی و عاطفی که نتیجه اش میشود تعطیلی قوه عقل و عدم کنترل رفتارهای هیجانی و نرسیدن به خودآگاهی، چطور میتواند خطاهای جبران ناپذیری را در جامعه ایجاد کند. چرا در تربیت بدنبال این هستیم که افراد گرایش مناسکی پیدا کنند؟ چرا متربی را به اشخاص دعوت میکنیم تا به اندیشه؟ چرا نمی خواهیم یکبار باورهایمان در خصوص تربیت دینی، انسان و مذهب را بازخوانی کینم؟ شاید غلط فهمیده ایم و اشتباه عمل می کنیم.... مرا پیدا کن خواندنی بود و درس گرفتنی. امیدوارم روایت های تلخ این چنینی دیگر به وقوع نپیوندد و اگر فراقی بین مادر و فرزندی هست، تاریکی آن به صبح وصال مبدل گردد. @narrative_1443
📌حضور شیخ بهایی در قلمرو حکومت عثمانی ▪️ آیت الله محمد تقی مدرسی : وقتی در همین مشهد به دیدن مرحوم آقای واعظ زاده خراسانی رفتم. ایشان از نظر تفسیر و تاریخ شخصیت بسیار بسیار عظیمی بود و به من محبت و لطف داشت. به ایشان گفتم: شیخ بهایی ۲۴ سالش بود که شیخ‌الاسلام ایران شد. گفت: بله شیخ‌الاسلام یعنی بزرگ‌ترین عالم. گفتم: ۵۴ سالگی هم ایشان دومرتبه شیخ‌الاسلام ایران شد. بین ۲۴ و ۵۴ شیخ کجا بود؟ فرمود نمی‌دانم. گفتم فرض کنید یک مرجعی ناگهانی نیست بشود و ۳۰ سال دیگر دوباره مرجع بشود. این چطور است و چرا کسی بحث نکرده؟ شیخ بهایی که اصالتاً جبل عاملی بود، یک کلاه نمدی پوشید، زبان عربی‌اش خوب بود و زبان انگلیسی هم بلد بود، در حکومت عثمانی‌ها رفت و به‌عنوان یک بازرگان اهل غرب خودش را مطرح کرد و تخم تشیع را آنجا کاشت. آقای واعظ زاده گفت از کجا می‌گویی؟ گفتم: تاریخ‌نویس‌های غرب گفته‌اند. این‌ها دقت‌ کرده‌‌اند در مملکت عثمانی که این‌قدر متعصب و ضد شیعه و در جنگ بوده‌‌اند، چه کسی توانست تشیع را در قالب تصوف پخش کند؟ به یک تاجری رسیدند و بعد معلوم شد که او همان شیخ بهایی بوده است. @narrative_1443
📌ویژگی فقها در اسلام ▫️آیت الله محمد تقی مدرسی : ▪️فقها سه ویژگی دارند : - اول از طبقه یا نژاد خاصی نیستند بلکه از دل جوامع برمی‌آیند . - دوم آنان فقه را نه در گوشه مساجد و مدارس که در میدان تلاش مکتبی می‌آموزند و با پیامبر یا رهبری مکتب روان می‌شوند و با عبور از چالش میان جاهلیت و اسلام دین را می‌آموزند . - سوم آنان در پی فقاهت صبر نمی‌کند که مردم سوی ایشان آیند بلکه خود به باشگاه مردم خویش رفته به تکلیف انذار عمل می‌کند . هدف از این انذار هم ایجاد روحیه اعتیاد و پرواپیشگی در میان مردم است لذا نباید به صرف انجام تکلیف شرعی در این انظار بسنده شود بلکه باید تا محقق کردن هدفش که همان پرورش روحیه احتیاط و هوشیاری در میان مردم است پیوستگی یابد . 📗 پرتوی از هدایت قرآن، ص ۱۵۴-۱۵۵ @narrative_1443
شخصیت شناسی آیت الله حاج سید محمد تقی مدرسی.pdf
682.2K
آیت الله محمد تقی مدرسی از علمای معاصر عراق و دارای تألیفات متعدد ارزشمندی می باشند. فایل حاضر به توضیح کوتاهی پیرامون زندگی، اندیشه هاو خدمات اجتماعی ایشان پرداخته است. @narrative_1443
📌معرفی کتاب عرض حال زندگی نامه خود نوشت حجت الاسلام و المسلمین سید احمد حسینی اشکوری، از بزرگ فهرست نگاران، نسخه شناسان و کتاب‌شناسان معاصر است. کتابی خواندنی که مخاطب را با خودش همراه کرده و درس زندگی کردن را به او می آموزد. این اثر ارزشمند در سال ۱۴۰۱ در ۲۰۴ صفحه توسط نشر دارالمحقق به چاپ رسیده است. در ادامه کمی بیشتر در خصوص کتاب توضیح خواهیم داد. @narrative_1443
📌معرفی کتاب عرض حال ▪️زندگینامه خود نوشت حجت الاسلام والمسلمین سید احمد حسینی اشکوری. - زندگینامه علما و اولیاء الله را بخوانید. جمله ای که بارها در هر درس اخلاق و موعظه ای که شرکت میکردیم، آن را میشنیدیم. قصص العلماء، گلشن ابرار، جرعه های جانبخش،گروهی از دانشمندان شیعه، تربت پاکان قم، سیمای فرزانگان، سوخته، روح مجرد، نور مجرد، العبد، عطش، و... از اولین آثاری بودند که در سالهای نخستین طلبگی آنها را میخواندیم ولذت میبردیم. - بعدها در شیوه مواجهه مان با متون این چنینی، روحیه پرسش گری پیدا کرده، و در پی صحت و سقم روایت ها و تحلیل آنها برمی آمدیم. هرچند این رویکرد نباید به افراط کشیده شود که از پرسش گری به انکار جاهلانه ختم شود، اما نباید هم چشم و گوش خود را بسته و هرآنچه که میشنویم و می خوانیم را باور کنیم. - براستی چرا باید زندگی نامه ها را خواند؟ چگونه باید خواند؟ به نظر می رسد این دوسوال ، پرسش مهمی هستند که اگر جوابی برای آنها نداشته باشیم یا دچار افراط میشویم و یا تفریط. در خصوص این دو پرسش باید به تفصیل گفتگو کرد و نوشت، با این حال خیلی کوتاه اشاره ای میکنم : باید خواند تا از تجربیاتشان درس بگیریم و خطاهای آنان را تکرار نکرده و مسیر پیش روی خود را دقیق ترسیم کنیم. باید خواند تا از گذشته جدا نشده و براساس آنچه که رخ داده است، آینده را پیش بینی و طراحی کنیم. واقع بینی و دور شدن از توهمات، تخیلات و تعصبات نسبت به زندگی و مسائل آن و اصلاح و تغییر روایت های ناقص ما از اتفاقات تاریخی و عملکرد و سیره چهره های شاخص از دیگر فایده های خواندن کتاب های تراجم است. از طرفی هم باید بگونه ای خواند که دچار مقایسه و در نتیجه مایوس شدن از زندگی خودمان نشویم. خودمان را درست بشناسیم و دنبال به کمال رساندن توان و ظرفیت خودمان باشیم، تا اینکه دائما وضعیت موجود خویش را با نقاط قوت صاحب کتاب مقایسه کرده و افسوس شرایط زندگی و احوالات و فرصت های او را بخوریم. - اما عرض حال. بدون مبالغه میتوان ادعا کرد که یکی از بهترین تراجم نگاری ها و زندگی نامه های خود نوشت در عصر کنونی حوزه علمیه است. استاد اشکوری با صمیمیت، صراحت و صداقت آنچه را که در طول حیاتش اتفاق افتاده است را با قلم زیبا و روان و دور از قلم فرسایی خسته کننده، برای مخاطب به تصویر کشیده است. خواننده عرض حال صرفا با یک مجموعه از داده های تاریخی پیرامون زندگی نویسنده روبرو نیست، بلکه با روایتی تحلیل_تاریخی مواجهه میشود که راوی آن قصد دارد آنچه که یک جوان در زندگی اش بدان نیاز دارد تا موفق شود را در قالب زندگی خود به او عرضه کند. - مولف گرانقدر بدون هیچ تعصب و رودربایستی در کتاب به توصیف باورهای اعتقادی، دانشی، اخلاقیات و روحیات خودش پرداخته و به اشتباهات و خطاهای خودش در کنار موفقیت هایی که بدست آورده، بصورت شفاف اشاره میکند. این همان چیزی است که خواندن کتاب را جذاب تر میکند. - حجت الاسلام والمسلمین سید احمد اشکوری در این کتاب به دوران حضورعلمی و کاری خود در نجف و بغداد تا فعالیت در ایران و تاسیس کتابخانه دارالقرآن، مجمع ذخائراسلامی، مرکز احیاء تراث اسلامی و.... می پردازد و آنچه که از بزرگان و مشاهیر دیده و آنچه که خود تجربه کرده است را به مخاطب عرضه میکند. عرض حال از جمله کتابهای جذاب و خواندنی است که به نظر میرسد طلاب بی نیاز از مطالعه و تامل کردن پیرامون تجربیات نگارنده آن نباشند. تجربیاتی که میتواند راه گشای برخی سرگردانی ها و اصلاح کننده برخی تصورات آنان از شیوه تحصیل و زیست طلبگی، تعاملات اجتماعی، و... باشد. - عرض حال یکبار در کتاب حدیث عشق که به مناسبت بزرگداشت استاد اشکوری منتشر کردند، در کنار دیگر جستارها و گفتارها به چاپ رسید و یکبار دیگر در سال 1401، بصورت مستقل در قطع وزیری در 204 صفحه منتشر شده است. @narrative_1443