یاد دارم که شبی
من ز دل پرسیدم
که چرا خاطر چشمان تو را می خواهد؟!
چرا در حرم خلوت دل
عکس چشمان تو را قاب گرفت؟
خوب یاد دارم که از او پرسیدم
در اعماق وجود ان دو چشمان خراب...
چه تو را جادو کرد؟
چه از آن برق نگاه تو بدید؟
که در یک لحظه فقط...
مست رخ زیبای تو شد
|•ناڕوَݩ🌿'
یاد دارم که شبی من ز دل پرسیدم که چرا خاطر چشمان تو را می خواهد؟! چرا در حرم خلوت دل عکس چشمان تو را
دل بلرزید و بگفت تو نمیدانی چه مقدس نگهی بود، نگاه گل من
به خدا در پس جادوی نگاهش همه ی زندگیم معنا شد.
من در آن مردمک چشم سیاهش باغ زیبای بهشت را دیدم
دل چنان وصف گل صورت زیبای تو کرد که در آن دم، بیخود از خود شدم و شوق وصالت به دل من بنشست
از خدا خواستم آن دم که به جز من به کسی دل تو نبندی راز این عشق به دل گفتم و او خندان گفت من در این راه بسیار خون خواهم خورد...
#ارسالی_شما 🌱
••
.
آقای #امام_رضا!
مَنْ لي سِوَاكَ
وَ مَنْ سِوَاكَ
یَرْیَ قَلْبيَ وَ یسْمَعَةٌ
جز تو کیُ دارم
نگفتههای قلبمو بشنوه؟!
.
•••
••
.
دوستترت دارم، ازهرچه دوست
ایتو بهمن، از خودمن، خویشتر
دوسـتتــر از آنـکه بگـویـم چقــدر
بیشتر از، بیشتر از، بیشتر...
#قیصر_امینپور
#ارسالی_شما 🌱
.
•••
••
.
کسی افسانهٔ دردِ مرا جز من نمیداند...
ازآن دائم منِدیوانه باخود درسخنباشم
#هلالی_جغتایی
.
•••
••
.
چنان دستم تهی گردیده از گرمای دستِ تو
که اینیخکردهرا ازبیکسی، هامیکنم هرشب
#محمدعلی_بهمنی
.
•••
••
.
کاش پرندهای بودم و فضای بین شاخ و برگها مال من بود و آبی آسمان در ته چشمهایم میرقصید و باد از سنگینی تن من میکاست. کاش پرندهای بودم و شاخ و برگ درختان، مرا از زمین جدا میکرد...
#بیژن_جلالی
.
•••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
••
.
یه روزی میرسه که دیگه مهم نیست فردا چی پیش میاد، اونروز یا خیلی خوشبختی یا خیلی بدبخت (:
#آل_پاچینو
.
•••