••
.
من ميروم...
و كليد اين خانه ے دلگير را
زير هيچ گلدانى نخواهم گذاشت!
دلتنگ كہ شدے
آمدے نبودم
نَگَرد!
باران هرگز شبيه آنچہ بود، بہ آسمان بر نميگردد...🌱
#معصومه_صابر
.
•••
|•ناڕوَݩ🌿'
•• . این من هستم آنکس که حاضر است تمام دنیا را از دست بدهد به این امید که خودش را به دست آورد...!
••
.
ناگهان دلت می گیرد
از فاصله ی آنچه می خواستی
و آنچه هستی
#ژوان_هریس
.
•••
••
.
دل من اشک نریز
دل من غـصه نخور
باید این وادی غم را که به قلبت مانده
به دل ابر دهی
همچنان هر نفست مژده باران بدهد
باید از جان خودت در ایام
#شاهراهی سازی
که در آن هر نفسی کوچ کند، به ره مصلحتی بنشیند
همچو مهرِ افروز
دل یاران ز غم و تاریکی
از هر آنچه که از آن رنجیدند
پاک کن، نور بتاب...
#نارون
.
•••
••
.
تعریفِ زندگی
از منظر جناب #فاضل_نظری:
بر گِرد خویش پیله تنیدن به صد امید
این رنج دلپذیر همین است زندگی . . .
.
•••
••
.
تکرار نقش کهنهی خود در لباس نو
بازیگریم...
حوصـــــلهی شرح قصـــــه نیست!
#فاضل_نظری
.
•••
••
.
به تعظیمِ مردم این زمانه اعتماد نکن...!
تعظیم آنان
همانند خم شدن دو سر کمان است
که هرچه بهم نزدیکتر شوند
تیرش کشندهتر است
#جلال_آل_احمد
.
•••
••
.
خلـــق را بیدار باید بود از آب چشم من
وین عجب
کان وقت میگریم که کس بیدار نیست
#سعدی
.
•••
••
.
یارب ؛ بگو برای چه دل آفریده ای
تا بشکند به خاطره ای در سپیده ای؟
چون خواندم از سرود بهاران به خاطرش
آمد نشست و گفت مگر گُل ، ندیده ای؟
خواندم هزار و یک شب شیرین مقابلش
گفتا به بیستون دلم خون چکیده ای
گفتم مگر صدای چکش های عشق را
نشنیده ای ! شنیده ای و دل بریده ای؟
در ماتمش نشستم و او این چنین نوشت
خود را به انفرادی هجران کشیده ای
درد شکنجه را که زلیخا ندیده است
یوسف! مگر تو جامه ی عریان دریده ای؟
#شاهرخ
.
•••