#ذکر_باقیات_صالحات
🌸 امام باقر علیه السلام فرمود:
🌹 رسول خدا صلی الله علیه و آله از کنار مردى عبور میکرد که در باغش درخت میکاشت. پس آن حضرت صلی الله علیه و آله در کنارش ایستاد و فرمود:
⁉ تو را راهنمائى نکنم بر کاشتن درختى که ریشه اش پا برجاتر و میوه هایش زودرستر و بهتر و پاینده تر باشد؟
🔹عرض کرد:
چرا مرا راهنمائى فرما اى رسول خدا،
🌸فرمود: چون بامداد کنى و شام کنى بگو:
«سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا اله الا اللَّه و اللَّه اکبر»
🔹زیرا اگر آن را بگویى به شماره هر تسبیحی ده درخت در بهشت دارى (که هر درختى از آنها یک نوع) از انواع میوه ها (میدهد) و آنها از (باقیات صالحات) است»
📚الکافی، ج۲، ص۵۰۶
🌸 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
🌸 وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
┄┅┅✿💕🍂🌼🍁🌸✿┅┅┄
@NASEMEBEHESHT
با ارسال مطالب در ثواب انها سهیم باشید 🌹
🍀 تا نفس به گلو برسد آنها را مى آمرزم
امام باقر (علیه السلام) فرمودند حضرت آدم (علیه السلام) به حضرت حق عرضه داشت پروردگارا، شیطان را بر من سلطه دادى و او را چنین قدرتى است که هم چون خون در باطن من گردش نماید، در برابر این برنامه براى من چیزى قرار بده.
به او خطاب شد این حقیقت را براى تو قرار مى دهم که اگر از ذریه ات کسى تصمیم بر گناه گرفت، در پرونده اش نوشته نشود و اگر تصمیمش را به اجرا گذاشت، همان یک گناه در نامه عملش ثبت گردد و اگر فردى از ذریه ات تصمیم به کار نیکى گرفت، در نامه اش نوشته شود و اگر آن تصمیم را عملى کرد، در نامه اش ده برابر ثبت گردد.
حضرت آدم (علیه السلام) عرضه داشت پروردگارا، اضافه کن.
خطاب رسید اگر کسى از ذریه ات گناهى مرتکب شود، سپس از من طلب آمرزش نماید او را بیامرزم.
عرضه داشت یا رب، بر من بیفزا.
خطاب رسید براى آنان توبه قرار مى دهم و توبه را بر آنها گسترده مى نمایم تا نفس به گلویشان برسد.
عرضه داشت خداوندا، مرا کفایت کرد.
منبع: اصول كافى
┄┅┅✿💕🍂🌼🍁🌸✿┅┅┄
@NASEMEBEHESHT
با ارسال مطالب در ثواب انها سهیم باشید 🌹
هدایت شده از فایل و کلیپ نسیم بهشت
بیا بنگر حال زار مرا(1).mp3
1.8M
🌅عصر جمعه و دوباره دلتنگی...
🌿کلیپ صوتی کم حجم و بسیار زیبا در مورد صاحب الزمان عج🌷
🌺بیا بنگر، حال زار مرا
بی قرار مرا..
ای تمام امیدم،تو صبح سپیدم،ز نرگس چشمت،ببین چه کشیدم..
@nasemebehesht 🌸
💠قاری بهشتی / قاری جهنمی💠
🔳 امام صادق(علیه السلام ) فرمودند:
✅ قاریان قرآن بر سه دستهاند:
1⃣قاری که با تلاوت قرآن بر مردم فخر فروشی می کند، او اهل آتش است.
2⃣قاری که قرآن را خوب میخواند ولی به آن عمل نمیکند و حدود قرآن را ضایع میگرداند. او نیز اهل آتش است.
3⃣قاری که به حلال و حرام قرآن عمل میکند و به آن ایمان دارد. خداوند او را ازفتنه های گمراه کننده نجات میدهد و اهل بهشت خواهد بود و در روز قیامت از دیگران شفاعت خواهد کرد.
📕 وسائل الشیعه، ج6، ص 183
┄┅┅✿💕🍂🌼🍁🌸✿┅┅┄
@NASEMEBEHESHT
با ارسال مطالب در ثواب انها سهیم باشید 🌹
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
ردپای خدا.mp3
2.63M
#فایل_صوتي_عاشقانه
دنبالِ خدا، در کُنجِ خلوت نگرد❗️
خــ💗ـدا، همین جاست!
لابلای همین خنده ی از ته دلی که به دخترکت هدیه کردی!
خدا رو هم میشه به بقیه هدیه داد،
با همین لبخــند...👇
@NASEMEBEHESHT 🌸
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
🍁انسانهای نالایق🍁
👈جمعی از اصحاب در محضر رسول خدا بودند، حضرت فرمود: می خواهید کسل ترین، دزدترین، بخیل ترین، ظالم ترین و عاجزترین مردم را به شما نشان دهم؟
اصحاب: بلی یا رسول الله!
👈فرمود:
✨1- کسل ترین مردم کسی است که از صحت و سلامت برخوردار است ولی در اوقات بیکاری با لب و زبانش ذکر خدا نمی گوید.
✨2-دزدترین انسان کسی است که از نمازش می کاهد، چنین نمازی همانند لباس کهنه در هم پیچیده به صورتش زده می شود.
✨3-بخیل ترین آدم کسی است که گذرش بر مسلمانی می افتد ولی به او سلام نمی کند.
✨4- ظالم ترین مردم کسی است که نام من در نزد او برده می شود، ولی بر من صلوات نمی فرستد.
✨ 5-و عاجزترین انسان کسی است که از دعا درمانده باشد.
📚داستان های بحارالانوار جلد 9
#برای_حمایت_از_ما_لطفا_مطالب_کانال_را_فوروارد_کنید
@NASEMEBEHESHT 🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
#قسمت_اول
#دوست_آسمانی
@NASEMEBEHESHT 🌸
برخی دوستان بارها از من درخواست کرده بودند که قصه چگونگی هدایت و ایمان آوردنم را بنویسم...
و من نوشتن این قصه - که تا کنون فقط برای تعداد انگشت شماری از برادرانم حکایت کرده ام - را به تاخیر می انداختم تا اینکه امروز بعد از گذشت حدود هفده سال از آن ماجرای شیرین قلم بدست گرفتم تا بنویسم...
تا باشد که هم به حکم "و اما بنعمة ربك فتحدث" سرگذشت بزرگترین نعمت الله یعنی نعمت اسلام را یاد کنم و هم با ذکر آن طراوتی به روح و جان دهم... و إن شاء الله برای هر خواننده مفید فوایدی خواهد بود....
و این امر در میان اصحاب گرانقدر رسول الله صلی الله علیه و سلم نیز مرسوم بود که داستان های هدایتشان برای یکدیگر را بازگو می کردند تا با یادآوری دوباره نجاتشان از گرداب تاریک کفر ،ارزش نعمت ایمان را همیشه به یاد داشته باشند و شکر خدایشان را بجای آورند.
باری....
قصه هدایتم در جزیره قشم زمانیکه که ترم اول پیش دانشگاهی بودم رخ داد...
پیش از آن در دبیرستان نمونه مردمی امام جعفر صادق فومن-گشت(استان گیلان)تحصیل می کردم....در درسم موفق بودم و تمام دوران ابتدایی و راهنمایی را شاگرد اول بودم و وقتی هم که برای گذراندن دوره دبیرستان وارد بهترین مدرسه استان که ویژه تیزهوشان بود شدم با اختلاف سه صدم شاگرد اول بودم و خود را برای رتبه تک رقمی کنکور ریاضی فیزیک آماده می کردم...
خانواده ما کم و بیش مذهبی بود و بیشتر اعضای خانواده- آن زمان-معمولا نمازشان را ادا می کردند و روزه می گرفتند...اما اطلاعات مردم در تالش و تبعا خود من از دین بسیار کم بود چون چاپ کتب اهل سنت بسیار اندک بود و آنهایی که چاپ می شدند هم به دست ما در تالش نمی رسید و آنهایی که رسیده بود را من ندیده بودم... در این موارد ما از تمام مناطق اهل سنت ایران محرومتر بودیم.
این بی خبری مفرط از دین و نبود کتب اهل سنت سالها بعد با آمدن خاتمی که در دورانش اجازه بیشتری برای چاپ کتب اهل سنت داده شو تغییر پیدا کرد ..
الغرض....چیز زیادی از دین نمی دانستم...
در این باره این خاطره مضحک و تاسف آور را تعریف کنم که وقتی همکلاسیهایم در مدرسه شبانه روزی فومن از من پرسیدند که شما اهل سنت برای احکام فقهی خود به چه کتبی مراجعه می کنید ...من بعد از مکث کردن و فکر کردنی گفتم: "هیچی...از همین توضیح المسائلی که شما استفاده می کنید!!!!
بر خلاف این بی خبری مفرطم از کتب دینی، با شدت و علاقه کتب فلسفی و فکری را مطالعه می کردم....
قبل از دبیرستان گاه گاهی نماز می خواندم و گاهی ترک می کردم...اما بعد از بلوغ و بخصوص در سال دو و سوم دبیرستان، دچار حالت شک و تردید و حیرت شدیدی شدم....
و این شک و تردید مرا به سوی مطالعه کتب فلسفی سوق داد و با توجه به توانایی ادراک و هوشی خدادادی، در آن سن می توانستم تقریبا هر کتاب فلسفی و فکری را بخوانم و کمتر کتابی بود که از فهمش عاجز شوم....
به دنبال کشف حقیقت و برای پیدا کردن جواب سوالات "از کجا آمده ام،به کجا می روم،آمدنم بهر چه بود"که هر انسان جدی را سخت مشغول می کند ،هر کتابی که دستم می رسید را مطالعه می کردم...هر فکری و هر متفکری و هر فلسفه و فیلسوفی...مسلمان و غیر مسلمان...شرقی و غربی...از غزالی تا شریعتی و مطهری!.....از ارسطو و افلاطون و سقراط گرفته تا کانت و دکارت و هایدگر و راسل و.....
اما هر چه بیشتر می خوانم سرگشته تر می شدم...
هر کتاب تازه ای که می خواندم و با هر فکر جدیدی که آشنا می شدم چند روزی دلخوش می شدم که گویی حقیقت را یافته ام... اما دوباره شک و تردید مرا در خود فرو می برد...
@NASEMEBEHESHT 🌸
من شک داشتم...و شک می کردم..
به همه عقاید..به همه ادیان...به همه فلسفه ها...همه فکرها...
با هر کدامشان فقط چند روزی همخوابه میشدم و سپس طلاقش می دادم....
هیچ کدامشان مرا قانع نمی کرد...
و این شک چنان رنجی به من می داد که قابل وصف نیست....
شک،جهنم من در این دنیا شده بود....
من تاریکی کفر را با تمام وجودم احساس کرده بودم...اما هر چقدر دستم را بالا می کشیدم تا خود را نجات دهم بیشتر در سیاهی فرو می رفتم...
حیرت زده و سرگردان بودم....
این عذاب شک و حیرت مرا کم کم افسرده کرد تا اینکه دیگر رغبتی به درس و تحصیل هم نداشتم...بلکه اصلا رغبتی به زندگی نداشتم....
باز هر کتابی را می یافتم می خواندم...اما درباره همه فلاسفه و اندیشمندانی که گمان می کردند حقیقت را یافته اند کم کم به مفهوم این شعر خیام یقین کرده بودم که:
آنانکه محیط فضل و آداب شدند...در جمع کمال شمع اصحاب شدند
ره زین شب تاریک نبردند برون...گفتند فسانه ای و در خواب شدند
ادامه دارد....
@NASEMEBEHESHT 🌸
هدایت شده از 💦نــسیـــــــم بهشـــــــت💦
102724464.mp3
2.44M
سخنرانی حاج آقا دانشمند
موضوع: حرمت آبروی مومن. آبروی کسی رو اگه بردی مثل اینکه خونه خدا رو خراب کردی...
@NASEMEBEHESHT 🌸