ایةالله بهجت (ره) ایةالله مجتهدی (ره)
✅ عاشقانه شهدایی🌹 ♥️🍃 #رمان_یادت_باشد... 🍃♥️ 🌹🍃شهید سیاهکالی به روایت همسر🍃🌹 🍃قسمت18 شماره
✅ عاشقانه شهدایی🌹
♥️🍃 #رمان_یادت_باشد... 🍃♥️
🌹🍃شهید سیاهکالی به روایت همسر🍃🌹
🍃قسمت19
ازساعتی که محرم شدیم احساسی عجیب تمام وجودم راگرفته بود.داشتم به قدرت عشق ودلتنگیهای عاشقانه ایمان پیدامیکردم.
ناخواسته وابسته شده بودم.خیلی زوداین دلتنگیهاشروع شد.خیلی زودهمه چیزرفت به صفحه ی بعد!صفحه ای که دیگرمن وحمیدفقط پسرعمه ودختردایی نبودیم.ازساعت پنج غروب روزچهارده مهرشده بودیم هم راز!شده بودیم هم راه!
صبح اولین روزبعدصیغه ی محرمیت کلاس داشتم.برای دوستانم شیرینی خریدم.بعضی ازدوستان صمیمی راهم به یک بستنی دعوت کردم.حلقه ی من راگرفته بودندودست به دست میکردند.مجردهاهم آن رابه انگشت خودشان می انداختندوباخنده میگفتند:"دست راست فرزانه روی سرما."آن قدرتابلوبازی درآوردندکه اساتیدهم متوجه شدندوتبریک گفتند.
باوجودشوخی هاوسربه سرگذاشتن های دوستانم،حس دل تنگی رهایم نمیکرد.ازهمان دیشب،دقیقابعدازخداحافظی،دل تنگ حمیدشده بودم.مانده بودم این نودروزراچطوربایدبگذرانم.ته دلم به خودم میگفتم که این چه کاری بود؟عقدرامیگذاشتیم بعدازماموریت که مجبورنباشیم این همه وقت دوری هم راتحمل کنیم.ساعت چهاربعدازظهرآخرین کلاسم درحال تمام شدن بود.حواسم پیش حمیدبودوازمباحث استادچیزی متوجه نمیشدم.
حساب که کردم،دیدم تاالان هرطورشده بایدبه همدان رسیده باشند.همان جاروی صندلی گوشی راازکیفم بیرون آوردم وروشن کردم.دوست داشتم حال حمیدراجویابشوم.اولین پیامی بودکه به حمیدمیدادم.
همین که شماره حمیدراانتخاب کردم،تپش قلب گرفتم.
چندین بارپیامک رانوشتم وپاک کردم.مثل کسی شده بودم که اولین باراست باموبایل میخواهدکارکند.انگشتم روی کیبوردگوشی گیج میخورد.نمیدانستم چراآن قدردرانتخاب کلمات تردیددارم.یک خط پیامک،یک ربع طول کشیدتادرنهایت نوشتم:"سلام.ببخشیدازصبح سرکلاس بودم.شرمنده نپرسیدم،به سلامتی رسیدید؟"
انگارحمیدگوشی به دست منتظرپیام من بود.به یک دقیقه نکشیدکه جواب داد:"علیک سلام!تاساعت چندکلاس دارید؟"این اولین پیام حمیدبود.گفتم:"کلاسم تاچنددقیقه دیگه تموم میشه."نوشت:"الان دوراه همدان هستم،میام دنبال شمابریم خونه!"
میدانستم حمیدالان بایدهمدان باشد،نه دوراهی همدان داخل شهرقزوین!باخودم گفتم بازشیطنتش گل کرده،چون قراربوداول صبح به همدان اعزام شوند.
ازدانشگاه که بیرون آمدم چیزی ندیدم.مطمین شدم که حمیدشوخی کرده.صدمتری ازدرورودی دانشگاه فاصله گرفته بودم که صدای بوق موتوری توجه من رابه خودش جلب کرد.خوب که دقت کردم دیدم خودحمیداست.باموتوربه دنبالم آمده بود.
پرسیدم:"مگه شمانرفتی ماموریت؟"کلاه ایمنی راازسرش برداشت وگفت:"ازشانس خوبمون ماموریت لغوشده."خیلی خوشحال بود.من بیشترازحمیدذوق کردم.حال وحوصله ماموریت،آن هم فردای روزعقدمان رانداشتم.همین چندساعت هم به من سخت گذشته بود،چه برسدبه اینکه بخواهم چندماه منتظرحمیدباشم.
تاگفت:"سوارشوبریم"،باتعجب گفتم:"بی خیال حمیدآقا،من تاالان موتورسوارنشدم،میترسم.راست کارمن نیست.توبرو،من باتاکسی میام."ول کن نبود.گفت:"سوارشو،عادت میکنی.من خیلی آروم میرم."
چندبارقل هوا...خواندم وسوارشدم.کل مسیرشبیه آدمی که بخواهدواردتونل وحشت بشودچشم هایم راازترس بسته بودم.یادسیرکهای قدیمی افتادم که سرمحله هایمان برپامیشدویک نفرباموتورروی دیوارراست رانندگی میکرد.
تابرسیم نصفه جان شدم.سرفلکه،وقتی خواستیم دوربزنیم ازبس موتورکج شدصدای یازهرای من بلندشد!گفتم الان است که بخوریم زمین وبرویم زیرماشینها!
حالاکه ماموریت حمیدلغوشده بود،قرارگذاشتیم سه شنبه برای آزمایش وکلاس ضمن عقدبه مرکزبهداشت شهیدبلندیان برویم.تاسه شنبه کارش این بودکه بعدازظهرهابه دنبالم می آمد.ساعت کلاسهایم راپرسیده بودومیدانست چه ساعتی کلاسهایم تمام میشود.راس ساعت منتظرم میشد.این کارش عجیب می چسبید.باهمان موتورهم می آمد؛یک موتورهوندای آبی وسبزرنگ که چندباری باآن تصادف کرده بودوجای سالم نداشت.وقتی باموتورمی آمد،معمولاپنجاه متر،گاهی اوقات صدمترجلوترازدرب اصلی منتظرم میشد.این مسیرراپیاده میرفتم.روزدوشنبه ازشدت خستگی نانداشتم.ازدردانشگاه که بیرون آمدم،دیدم بازهم صدمترجلوترموتوررانگه داشته.
&ادامه دارد...
❌❌کپی رمان بی اجازه ممنوع❌❌
🔅سلامتی #امام_زمان (عج)صلوات🔅
•┈┈••✾❀🌺❀✾••┈┈•
🔅نسیـــم بهشـــت
🔅 @nasemebehesht
هدایت شده از ▫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این زندگی دنیا چیزی جز سرگرمی و بازی نیست
و زندگی واقعی ، سرای آخرت است، اگر می دانستند
#یک_حبه_نور
#خدا
هدایت شده از ▫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قلــب زنگـــار نـــداره♥️
ما اونو آلوده میکنیم🌱
راه پاک کردن زنگار قلب.....
#انتقام_سخت
#مهدویت
#استاد_الهی
♥️ #امام_صادق عليهالسلام فرمودند:
🌴 ما سَدَّ اللّهُ عزّوجلّ عَلى مُؤمِنٍ بابَ رِزقٍ، إلّا فَتَحَ اللّهُ لَهُ ما هُوَ خَيرٌ مِنهُ
🍃 خداوند عزّوجلّ هيچ درى از روزى را بر مؤمن نمىبندد، جز اين كه بهتر از آن را براى او مىگشايد.
📖 بحار الأنوار، ج ۶۹ص۵۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ استاد رائفی پور
📝 انتظار و منتظر بودن در زمان فتنه های #آخرالزمان
🔸سختی دین داری
🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃
«ارزشٰ هر کَسی
بہ اندازهیِ همت اوݩ آدمـہ»
#امامعلےعلیهالسلام♥️
مشکلخیلیهامونه،میدونیم چیکارکنیم
ولی #همت نداریم،تلاش نمیکنیم،
حرکت نمیکنیم....
#مثل آماده شدن برا سربازی امامزمان
#یا طوریزندگیکنیمکه
خدا و مهدیفاطمه میپسندن....(:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📿 چجوری دوستم رو نمازخون کنم؟
#یک_دقیقه
هدایت شده از ▫
🔴 #مرگ_فرضی
💠 آیا دیدهاید هر کس از دنیا میرود عزیزان و بازماندگان مرحوم تا مدّتها، هرکس را میبینند خوبیهای مرحوم را بازگو میکنند؟ غالباً مرگ عزیزان و غم از دست دادن آنها، خط پایان افکار منفی و حتّی کینه و کدورتهای انسانهاست.
💠 گاه در خلوت خود بویژه سکوت شبانه، فرض کنید همسرتان به رحمت خدا رفته است و با این #مرگ_فرضی، تمام صحنههای زندگی با همسرتان را مانند یک فیلم از جلوی چشم خود عبور دهید. هم به خوبیهای او بیاندیشید و هم به کوتاهیها و کمکاریهای خود در همسرداری عمیقاً فکر کنید.
💠 این تکنیک میتواند سازنده باشد و روابط همسران را #حسنه و #صمیمی کند. تداوم بهکارگیری این تکنیک میتواند غرورها، کینهها، بدبینیها و نامهربانی را کمرنگ و یا نابود کرده و رفتارهای تند را #تعدیل نماید.
هدایت شده از ▫
و قاف حرف آخر عشق است
آنجا که نام تو آغاز میشود...
زیارت عاشورای این شب جمعه
به نیابت از علمداری که گرچه علمدار روز کربلا نبود اما علمداری کردن زمان حال را خوب می دانست..
#اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ
#شب_جمعه #انتقام_سخت
هدایت شده از ▫
4_5947264291630483867.mp3
6.46M
هدایت شده از ▫
💧☀️💧☀️💧
✅پرسش:
چرا در قرآن نيکي به اولاد به اندازه نيکي به والدين تاکيد نشده ؟ پدری که عمدا اذیت می کند و دریغ می کند و .. تکلیف چنین پدری چیست؟
قسمت اول:
🌺پاسخ:
از نظر اسلام، همان طوري كه فرزندان به دليل عدم رعايت حقوق والدين، عاق آن ها مي شوند، والدين نيز در اثر بي توجهي به حقوق فرزندان عاق آنان مي گردند، چون هميشه حق طرفيني است.
🍀پيامبر اكرم صلوات الله عليه و آله فرموده: «چنانچه فرزند عاق پدر و مادر مىشود هر گاه حقوق ايشان را به جاى نياورد، پدر و مادر نيز عاق فرزند مىشوند هر گاه نيكوكار باشد و حقوق فرزند را رعايت نكنند.»(الخصال/ ترجمه مدرس گيلانى/ ج1/ 43 )
🍃همانگونه که پدر و مادر حقي بر گردن فرزند دارند فرزندان نيز حقي بر پدر و مادر خويش داشته و چنانچه اين حق از جانب آنان رعايت نگردد موجب عاق فرزندان مي گردد.
🌸رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم در ضمن سفارشهايى به اميرالمومنين علي عليه السلام فرمود: خدا لعنت كند پدر و مادرى را كه فرزندان خويش را بد تربيت كنند و موجبات عاق خود را فراهم نمايند. اى على! همانگونه كه فرزند عاق والدين مى شود، والدين نيز عاق فرزند خواهند شد.
☘️يا علىُّ لَعَن اللهُ والدين حَمَلا وَلَدهما على عُقُوقهما؛ يا علىُّ! يَلزِمُ الوالدينِ مِن العُقُوقِ لِوَلَدِهما مايَلزِمُ الوَلَدَ لَهما مِن عُقُوقهم(بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج74، ص: 60)
💥همچنين مي فرمايد: خداوند رحمت كند پدري را كه به فرزندش در راه خير كمك كند، به اين كه به او احسان كند و رفيق وي باشد و او را بياموزاند و مؤدب نمايد.( مستدرك الوسايل، ج 15، ص 169)
ادامه دارد...
#اخلاقی
#قرآنی
هدایت شده از ▫
﷽
🍃لا يُسْبَقُ بَطيءٌ بحَظِّهِ و لا يُدرِكُ حَريصٌ ما لَم يُقدَّرْ لَهُ
آن كه حرص نزند روزى خود را از دست نمى دهد و آن كه حرص زند، به آنچه روزي اش نيست نمى رسد🍃
❤️ #پیامبر_اکرم_ص
📚 #الأمالی_للطوسی_حدیث1162
هدایت شده از ▫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙 شبهای دلتنگی | نماهنگ «بی پناه»
🎞 نماهنگ «بی پناه»
🎙 با صدای حاج مهدی سلحشور
📝 شعر: از جواد محمدزمانی
⚙️ تنظیم: علی افسری
🖥 تدوین: محمد مهدی اسکندری
♻️ تولید: مؤسسههای «عقیق» و «مأوا»
🤲🏻 مجموعهی «شبهای دلتنگی»، شب جمعهی هر هفته در حالوهوای زیارت حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) منتشر میشود.
#امام_حسین (ع)
#شب_جمعه
#شب_های_دلتنگی
👕👕مثل جنس پارچه !
هر وقت خواستی پارچه اي بخري آن را در دست مچاله کن و بعد رهایش کن، اگر چروك برنداشت جنس خوبی دارد.
حـال، آدم هـا همین طـور هسـتند.
آدم هـایی که بر اثر فشارهـا و مشـکلات، شـیوه و اخلاق و رفتارشـان عوض می شود و چروك بر می دارند این ها جنس خوبی ندارند.
ولی جنس پیامبر(ص) خوب بود. می فرمود: هیـچ پیامبري به قدر من اذیت نشد و آزار ندید. با این وجود پیامبر هیچ گاه خم به ابرو نیاورد. هیچ گاه شـیوه و شخصیت او تغییر نکرد؛ چون شخصیت او با نخ آیات الهی بافته شده بود در حقیقت اخلاق او #اخلاق_قرآن بود یعنی او قرآنی زندگی می کرد.
#بیاییم_پیامبر (ص) را #اسوه_ي خود قرار دهیم و ما هم همچون او بر اساس قرآن مشی و مشق کنیم.
🌺مثل شاخه های گیلاس ص ۱۱۵
#محمدرضارنجبر
#یک_جرعه_کتاب
ایةالله بهجت (ره) ایةالله مجتهدی (ره)
✅ عاشقانه شهدایی🌹 ♥️🍃 #رمان_یادت_باشد... 🍃♥️ 🌹🍃شهید سیاهکالی به روایت همسر🍃🌹 🍃قسمت19 ازساعت
✅ عاشقانه شهدایی🌹
♥️🍃 #رمان_یادت_باشد... 🍃♥️
🌹🍃شهید سیاهکالی به روایت همسر🍃🌹
🍃قسمت20
وقتی قدم زنان به حمیدرسیدم،باگلایه گفتم:"شماکه زحمت میکشی میای دنبالم،چرااین کاررومیکنی؟خب جلوی دردانشگاه نگه دارکه من این همه راه پیاده نیام.
"حمیدرک وراست گفت:"ازخداکه پنهون نیست،ازتوچه پنهون،میترسم دوستهای نزدیکت ببینن ماموتورداریم،خجالت بکشی.
دورترنگه میدارم که شماپیش بقیه اذیت نشی."
گفتم:"این چه حرفیه؟فکردیگران واینکه چی میگن اهمیتی نداره.اتفاقامرکب یاورامام زمان عجل ا...تعالی فرجه الشریف بایدساده باشه.
ازاین به بعدمستقیم بیاجلوی در."روزهای بعدهمین کارراکرد؛مستقیم می آمدجلوی دردانشگاه.من بعدازخداحافظی بادوستانم ترک موتورسوارمیشدم ومیرفتیم.
سه شنبه رفتیم آزمایش دادیم.بعدهم جداگانه سرکلاس ضمن عقدنشستیم.یک ساعتی که کلاس بودیم،چندبارپیام داد:"حالت خوبه؟تشنه نشدی؟گرسنه نیستی؟"حتی وقتی کنارهم نبودیم دنبال بهانه بودبرای صحبت.کلاس که تمام شد،حمیدمن رابه دانشگاه رساند.بعدازظهردوتاکلاس داشتم.
همان شب عروسی آقامهدی،پسرعمه ی حمیدبود.
جورنشدهمدیگررابعدازعروسی ببینیم.چون ازصبح درگیرآزمایشگاه بودیم وبعدهم دانشگاه ومراسم عروسی حسابی خسته شده بودم.به خانه که رسیدم،زودترازشبهای قبل خوابم برد.
صبح که بیدارشدم،تاگوشی رانگاه کردم متوجه چندین پیامک ازطرف حمیدشدم.چون همدیگررابعدازمراسم عروسی ندیده بودیم،برایم کلی پیام فرستاده بود؛
ابرازعلاقه ونگرانی وانتظاربرای جواب من!امامن اصلامتوجه نشده بودم.اول یک بیت شعرفرستاده بود:"گرگناه است نظربازی دل باخوبان/بنویسیدبه پایم گناه دگران!"
وقتی جواب نداده بودم،این باراین طورنوشته بود:"به سلامتی کسایی که توی خاطرمون ابدی هستندوماتوی خاطرشون عددی نیستیم!"فکرش راهم نمیکردخواب باشم.دوباره پیام داده بود:"چقدرسخت است حرف دل زدن بامامگو!به دیواربگواگربهتراست!"
غیرمستقیم گفته بوداگربه دیواراین همه پیام داده بودم جواب داده بود!
به شعرخیلی علاقه داشت.خودش هم شعرمیگفت.
میدانستم بعضی ازاین پیامکهااشعارخودش است،ولی من هنوزنمیتوانستم احساسم رابه زبان بیاورم.یک جورترس ته دلم بود.میترسیدم عاشق بشوم وبعدهمه چیزخیلی زودتمام بشود.
دردلم مدام قربان صدقه اش میرفتم،امانمیتوانستم به خودش رودررواین حرفهای عاشقانه رابزنم.بعضی اوقات عشقم راانکارمیکردم؛
انگارکه بترسم بااعتراف به عشقم،حمیدراازدست بدهم.
درمقابل این همه پیامک وابرازعلاقه ی حمید،خیلی رسمی جوابش رادادم ونوشتم:"به یادتون هستم.
تازه بیدارشدم.کتاب میخوندم."حدس زدم سردی برخوردمن رامتوجه شده باشد.نوشت:"عشق گاهی ازدرددوری بهتراست/عاشقم کرده ولی گفته صبوری بهتراست/توی قرآن خوانده ام،یعقوب یادم داده است/دلبرت وقتی کنارت نیست،کوری بهتراست!"
مدتهازمان بردتاقفل زبانم بازشودوبتوانم ابرازاحساسات کنم وباحمیدراحت باشم.هفته ی اول که باروسری وپیراهن آستین بلندوجوراب بودم!
این جنس ازصمیمیت برایم غریبه بود.انگارکه وارددنیای دیگری شده بودم که تاحالاآن راتجربه نکرده بودم.
تاآنجااین غریبگی به چشم آمدکه حمید،وقتی برای اولین باربه امامزاده حسین رفته بودیم به حرف آمدوباگله پرسید:"تومنودوست نداری فرزانه؟چراآن قدرجدی وخشکی!مثل کوه یخی!اصلابامن حرف نمیزنی،احساساتتونشون نمیدی."
بااین که حق میدادم که چنین برداشت هایی داشته باشد،امابازهم ازشنیدن این صحبت جاخوردم،گفتم:"حمید!اصلااین طورنیست که میگی.من توروبرای یک عمرزندگی مشترک انتخاب کردم،ولی به من حق بده.
خودم خیلی دارم سعی میکنم باهات راحت ترباشم،ولی طول میکشه تامن به این وضعیت جدیدعادت کنم."
داخل امامزاده که شدم اصلانفهمیدم چطورزیارت کردم.
حرف حمیدخیلی من رابه فکرفروبرد.دلم آشوب بود.کنارضریح نشستم ودستهایم رابه شبکه های آن گره زدم.کلی گریه کردم.نمیخواستم این طوررفتارکنم.ازخداوامامزاده کمک خواستم.دوست نداشتم سنگینی رفتارم ذره ای حمیدرابرنجاند.
کارآنقدری پیچیده شده بودکه صدای مادرم هم درآمده بود.وقتی به خانه رسیدیم،گفت:"دخترم برای چی پیش حمیدروسری سرمیکنی؟قشنگ دست هموبگیرید،باهم صمیمی باشید.اون الان دیگه شوهرته،همراه زندگیته."
بعدپیشنهاددادبرای اینکه خجالتمان بریزد،دستهای حمیدراکرم بزنم.
حمیدچون قسمت مخابرات کارمیکرد،بیشترسروکارش باسیم های خشک وجنگی بود.توی سرمای زمستان مجبوربودباتاسیسات ودکل های مخابرات کارکندوبرای همین،پوست دستهایش جای سالم نداشت.وقتی داشتم کرم میزدم،دستهای هردویمان میلرزید.حمیدبدترازمن کلی خجالت کشید.یک ماهی طول کشیدتاقبول کنیم که به هم محرم هستیم!
&ادامه دارد...
❌❌کپی رمان بی اجازه ممنوع❌❌
🔅سلامتی #امام_زمان (عج)صلوات🔅
•┈┈••✾❀🌺❀✾••┈┈•
🔅نسیـــم بهشـــت
🔅 @nasemebehesht
هدایت شده از 🗞️
امام علی (علیه السلام)
✨حیا، وسیله ای به سوی همه
زیبایی هاست✨
📚 بحار الانوار، ج ۷۷، ص۲۱۱
#انتقام_سخت
#جمعه
#کواکس
هدایت شده از ▫
✴️ جمعه 👈21 آذر 1399
👈 25 ربیع الثانی 1442👈 11 دسامبر 2020
@taghvimehamsaran
🏛مناسبت های دینی و اسلامی .
🗡 معاویه بن یزید خود را از خلافت خلع کرد " ۶۴ ه.ق " .
🌙⭐️ امور دینی و اسلامی .
📛 امروز ساعت ۵:۲۹ قمر وارد برج عقرب می شود .
✈️مسافرت :
مسافرت مکروه است .
👶 برای زایمان خوب و نوزادش مبارک و نجیب خواهد شد. ان شاء الله
🔭 احکام و اختیارات نجومی :
🌗 این روز از نظر نجومی روز مناسبی است و برای امور زیر نیک است.
✳️ درختکاری .
✳️ بذر افشانی .
✳️استحمام.
✳️ از شیر گرفتن کودک .
✳️ جراحی چشم.
✳️مرهم گذاشتن بر زخم .
✳️ و کندن چاه و ابراه نیک است .
📛 از امور اساسی و زیر بنایی مانند ازدواج و مسافرت پرهیز شود .
💇💇♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات ، #اصلاح_مو (سر و صورت) ، خوب است .
💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن....
#خون_دادن یا #حجامت، زالو انداختن باعث صفای خاطر می شود .
✂️ ناخن گرفتن
جمعه برای #گرفتن_ناخن، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد.
👕👚 دوخت و دوز.
جمعه برای بریدن و دوختن، #لباس_نو روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود..
✴️️ وقت استخاره
در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است
😴 تعبیر خواب...
خواب و رویایی که امشب (شبِ شنبه)دیده شود تعبیرش در ایه ی ۲۶ سوره مبارکه " شعراء " است .
قال ربکم و رب آبائکم الاولین ...
و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که فرد بسیار خوب و عاقلی در مقام نصحیت و موعظه آن شخص در آید تا خواب بیننده به جواب سوال بر خصم خود غالب گردد و شاد شود . ان شاء الله شما چیزی همانند ان قیاس گردد...
کتاب تقویم همسران صفحه 115
❇️️ ذکر روز جمعه
اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه #یانور موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد .
💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به #حجة_ابن_الحسن_عسکری_عج . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸زندگیتون مهدوی 🌸