#حدیث‌روز #محبت‌حضرت‌امیرالمؤمنین‌صلوات‌الله‌علیه ┄┅═══••✾❀✾❀✾••═══┅┄ 🔹قال‌رسول‌الله«صلی‌الله‌علیه‌وآله» لَوِإجتَمَعَ الناسُ عَلی حُبِّ عَلِیّ بنِ ابی‌طالبٍ لَما خَلَقَ اللهُ النارَ! ✍️اگر تمام مردم در دوستی و محبت علی بن ابی‌طالب «سلام الله علیه» یک‌دل بودند و وحدت کلمه داشتند خداوند آتش جهنم را هرگز نمی‌آفرید! ┄┅═══••✾❀✾❀✾••═══┅┄ 📚 «کنزالعمال، ج١١، ص٦٢١» @Nasery_Ahmad

#کلیپ‌تصویری #ولادت‌حضرت‌علی«صلوات‌الله‌علیه» ┄┅═══••✾❀✾❀✾••═══┅┄ 🔹 چگونه حضرت امیرالمؤمنین «صلوات‌الله‌علیه» میزان اعمال است؟ ┄┅═══••✾❀✾❀✾••═══┅┄ 🔻حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ احمد ناصری «حفظه‌الله» @Nasery_Ahmad

#معرفت 💠 سخنان حجة‌الاسلام والمسلمین‌حاج‌ شیخ‌ احمد‌ ناصری «حفظه‌الله» ┄┅═══••✾❀✾❀✾••═══┅┄ 🔹 حاج محمد صادق تخته فولادی (رحمةالله‌علیه) جوان بود و با رفقایش رفته بود بیرون از اصفهان و داشت بر می‌گشت. اولِ تخته فولاد دید که یک پیرمرد نشسته و سه چهار تا جوان گفتند کمی سَر به سَرِ او بگذاریم. 🔹 سَر به سَرش گذاشتند،‌ هیچی نگفت. پیرمرد تویِ این سه چهار تا دید این حاج‌‌ محمدصادق خوب است، به دل می‌نشینند، پاک است، آلوده نیست. حاج‌‌ محمدصادق دید نمی‌تواند برود، نشست پیشِ این پیرمرد. رفقایش اصرار کردند که برویم، گفت من می‌نشینم. 🔹 موقع نماز شد، فقط بلند شدند نماز خواندند و دوباره آمدند نشستند. بعد از ساعت‌ها و وقت‌ها این محمدصادق گفت که عمو! یا وِلَم کن بروم یا نگهم دار و بپذیرم. 🔹 خُب با هم رفیق شدند و جوری با هم رفیق شدند که آشیخ حسنعلی نخودکی یا پدرش می‌آمده پیشِ حاج‌‌ محمد‌صادق. حیوانات حرف حاج‌‌ محمدصادق را می‌شنیدند. 🔹یکی از رفقای مرحوم حاج‌‌ محمدصادق نقل می‌کند که زمستان بود و تخته فولاد در یک اتاق با هم بودیم. یک قفس آنجا بود و سه چهار تا مرغ داشت. 🔹 شب روباهی آمد و مدام دور اتاق می‌چرخید و من رفتم دیدم که یک روباه اینجاست و آمدم گفتم آقاجان یک روباه اینجاست... @Nasery_Ahmad

🗓 #تقویم| چهارشنبه ۲۶ دی‌ ١۴٠٣ @Nasery_Ahmad

#حدیث‌روز #محبت‌حضرت‌امیرالمؤمنین‌صلوات‌الله‌علیه ┄┅═══••✾❀✾❀✾••═══┅┄ 🔹قال رسول‌الله «صلی‌الله‌علیه‌وآله» حقُّ عليٍّ على هذهِ الاُمّةِ كحَقِّ الوالِدِ على وَلَدِهِ. ✍️ حقّ على«صلوات‌الله‌علیه» بر اين امّت همچون حقّ پدر است بر فرزندش. ┄┅═══••✾❀✾❀✾••═══┅┄ 📚 «امالی(طوسی)ص54» @Nasery_Ahmad

#معرفت 💠 سخنان حجة‌الاسلام والمسلمین‌حاج‌ شیخ‌ احمد‌ ناصری «حفظه‌الله» ┄┅═══••✾❀✾❀✾••═══┅┄ 🔹 حاج‌‌ محمدصادق آمد بیرون و روباه گفت: ما جایی نداریم. حاج محمدصادق گفت: یک قفس داریم، اگر قول میدهی خیانت نکنی، چون چند تا مرغ داخلش هست برو آنجا. اگر میخواهی خیانت کنی، برو در سرما. دَرب قفس را باز کرد و روباه داخل رفت. 🔹 رفیقش می‌گوید با خودم گفتم این حاج‌‌ محمدصادق با این فکرهایش این مرغ و خروس‌ها را به باد داد. 🔹 منتظر شدم صبح بشود و صبح شد و رفتم دَرب قفس را باز کردم و دیدم روباه آمد رفت و مرغ و خروس‌ها سر جای خودشان هستند. ✳️ اینها به یک جایی می‌رسند که نَفْسِ امّاره‌شان را کنترل می‌کنند و به نَفْسِ مطمئنه که رسیدند با ثبات می‌مانند. @Nasery_Ahmad

🗓 #تقویم| پنجشنبه ۲۷ دی‌ ١۴٠٣ 🔹 وفات حضرت زینب کبری (سلام‌الله‌علیها) @Nasery_Ahmad

#حدیث‌روز #محبت‌حضرت‌امیرالمؤمنین‌صلوات‌الله‌علیه ┄┅═══••✾❀✾❀✾••═══┅┄ 🔹قال رسول‌الله «صلی‌الله‌علیه‌وآله» علیٌّ مَعَ‌ الحَقِّ وَالحَقُّ مَعَ عَلِیٍّ وَلَنْ یَفتَرِقا حَتّی یَرِدا عَلیَّ الحَوضَ یَومَ القیامَة. ✍️ علی با حق است و حق با علی است، این دو هرگز از یکدیگر جدا نمی‌شوند تا در روز قیامت در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند. ┄┅═══••✾❀✾❀✾••═══┅┄ 📚 «ابن عساکر، ج٣، ص١٥٣» @Nasery_Ahmad