#ولایت 💠 علت مقاومت در برابر سقیفه 🔻 اینکه این همه اهل‌بیت(ع) [از ابتدای جریان سقیفه] در مقابل انحراف مسیر از ولایت مقاومت می کردند و در این راه بسیار صدمه خوردند، به خاطر این بود که می‌دیدند دارد به کجا صدمه می‌خورد و تا قیامت چقدر مردم مشکل پیدا می‌کنند زیرا میزان از دست می‌رود و مردم عموماً به دنبال [انحراف] می‌روند. کد ۸۹۹ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌

#حاجی_کلباسی 🔻 قبل از اینکه حاجی کلباسی بالغ شود، پدرش فوت کرده بود ولی وصیّ پدر که مرحوم بیدآبادی بوده‌اند، در ابتدای بلوغ، ایشان را با آن سختی‌های حج، به مکه می‌فرستد. اینقدر ملتزم بوده‌اند! 🔸 این فصل در اصفهان متعدّد بوده است. اگر کسی تاریخ علمای آن زمان را ببیند، علمای مستجاب الدعوه که عبرت اهل اصفهان بوده است، متعدّد بوده‌اند. 🔹 مخصوصاً خود حاجی کلباسی که زندگانی زاهدانه‌ای داشتند. [و این سبب می‌شد که] التزام دوستان بیشتر شده و تردید و احتیاط و اذیت منکرین کمتر شود. کد ۴۳۷۰ ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌

#زبیر 🔻 انحراف زبیر توسط فرزندش عبدالله چقدر آقا امیرالمؤمنین از دست زبیر ناله کرد! با اینکه خیلی خوب بود و مؤید جریان ولایت هم بود، تا [اینکه] فرزند شومش عبدالله به دنیا آمد و او را دور کرد. 🔸 [زبیر،] پسرعمه‌ی پیامبر است. چقدر با شمشیرش با دشمنان رسول ‌خدا جنگ می‌کرد! ولی دچار ضعف شد. 🔹 گاهی این نوع ضعف در شخصیت ما هم زیاد خواهد بود که حرف دیگران آرام آرام در ما تأثیرمی‌گذارد و کارها را به دیگران یا به فرزند واگذار می‌کنیم و آن‌ها را معتمَد قرار می‌دهیم و آن حالت ثبات و مدیریت قبلی از ما می‌رود. 🔸 زبیر هم خسته از جنگ‌ها و کشمکش‌ها بود و عبدالله هم که شخصیت پیچیده‎ای داشت، افسار فکری و مدیریتی زبیر را به دست گرفت. 🔹 زبیر به فرزندش گفت: هرچه تو بگویی؛ آخرش هم برایش بد شد، چون امیرالمؤمنین علیه‌السلام را رها کرد و عبدالله را گرفت. 🔸 البته «إِنَّ اللَّـهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَـكِنَّ النَّاسَ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ» (خدا به هيچ وجه به مردم ستم نمى‌كند، ليكن مردم خود بر خويشتن ستم مى‌كنند. یونس/۴۴). 🔹 طلحه و زبیر کوفه بودند که برای فتنه راه افتادند و به مدینه رفتند. عایشه خواهرزن زبیر بود. جریان جنگ جمل را راه انداختند و نقض عهد کردند. سند ۸۳۴ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌

#تاثیر_نفوس #طلبگی 🔻 گاهی آقایان حوزه‌های علمیه که سابق بهره می‌بردند، به خاطر این بوده که ده سال در مدرسه‌ی صدر اصفهان زندگی می‌کرد و حجره‌ی آخوند کاشی هم آن طرف او بود، جهانگیرخان قشقایی هم آن طرف او بود و در طول مدت این صبغه معنی و اخلاقی را از آن‌ها فرا می‌گرفت. 🔸 گاهی [همین که طلبه صرفا] رد می‌شد، بهره می‌برد، چون فضا، یک فضای معنوی بود. همین طور که جهانگیرخان را می‌دید تأثیر می‌گذاشت. 🔹 این‌ها جزو پیچیده‌ترین ابعاد و مواد سلوکی است که یک انسان حتی یک نفر را برای یک بار ببیند، جایگاهش را در نفس باز می‌کند و تأثیر خواهد گذاشت. 🔸 انسان در بیابان می‌رود، اگر با شخصی بزرگ یا کوچک برخورد کند، در او بی اثر نیست، منتها چه موقع نیاز بشود که این ارتباط برقرار بشود. کد ۸۴۷۳ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌

#برش_کوتاه 🎥 بیداری #سحر 👤 حجت‌الاسلام والمسلمین ناصری ⏱ دو دقیقه 🔺 @nasery_ir ‌ ‌

#ولایت #امیرالمومنین #سقیفه 💠 جواب امیرالمؤمنین (ع) به سوالی درباره خلافت 🔻 بعد از جریان سقیفه یک نفر عرض کرد: یا امیرالمؤمنین! به نظرتان بهتر نبود پیامبر خدا (ص) یک پسر داشت تا اختلاف نمی‌شد؟ 🔸 حضرت فرمودند: «کدام پسر؟ پسری که به اندازه من فداکاری می‌کرد و خودش را در جنگ‌ها در دهان مرگ می‌انداخت؟ یا پسری که با هر آدم عیاشی می‌نشست؟ اگر آن پسر [فداکار] مراد است که من هم [مانند همان] پسر هستم، من در کجا در جنگ‌ها کم گذاشتم؟ در کجا باید جانم را در کف دستم می‌گذاشتم و نگذاشتم؟ اگر هم منظور پسری است که [بی تقوا باشد و] می‌گوید: بله، بفرمایید، این شترها و گوسفندان برای شما باشد، این طلا را بیاورید و آن نقره را ببرید، این خودش سقیفه می‌شد و دیگر نیازی نبود که سقیفه‌ای صورت بگیرد و خود همین پسر، سقیفه بود». کد ۸۹۹ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌

#نفس #علم 🔻 اگر نفس، شناخته شود، بهتر قابل درمان است. خدای متعال خلقت بشر را خیلی ارزشمند قرار داده است؛ منتها نه این بشری که الآن می‌خورد، می‌خوابد، زندگی می‌کند و یک ساختار خاص‌ پوشالی و کاذب الآن از اجتماع گرفته و برای خودش ساخته و چنین کسی به بهشت هم برود و همه‌ معارف را [هم یاد] بگیرد. 🔸 این نمی‌شود! اگر فرمود: «وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً» اول، این علم را لدنی می‌کند. نمی‌شود که تمام همّ و غم من، دنیا باشد و یا فکرم دنیایی باشد و علم لدنی نصیبم شود، نه، کسی که علم لدنی نصیبش می‌شود، در ابتدا توجهات او لدنی می‌شود. 🔹 در طولِ لدنی شدنِ توجهاتش، جنس روحش هم لطیف می‌شود. روحِ ایمان، در او تولید می‌شود و رشد می‌کند. ارتباطش را با قوا حفظ می‌کند. کد ۸۴۵ ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌

‌ ‌ 💠 عظمت و مسیر قرارگیری تحت چتر #ولایت و عنایت #اهل_بیت (علیهم السلام) 🔻 وقتی می‌خواستم از کربلا برگردم، به خودم می‌گفتم که کجا بروم؟ و از کجا بروم؟ چه برکاتی در مشاهد مشرفه‌ی اهل‌بیت علیهم السلام هست! 🔸 بهشت خدا، امیرالمؤمنین علیه السلام است و حسین بن علی علیه السلام. 🔹 هیچ کجا، جز در ظل، چتر، توجه، عنایت و حمایت آن بزرگواران، [مورد اطمینان] نیست و در دنیا و آخرت اگر چنین جایی نصیب انسان شد، هنیئاً له؛ [خوشا به حالش]. باید این را از خدا خواست. 🔸 ولایت الهی، ولایت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام، همراه با درک محضر، بالاترین چتری است که انسان را تأمین می‌کند. 🔹 این دنیا نسبت به عالَم پیشِ رو، خیلی کوتاه و جزئی است. اگر انسان چنین جای امنی در کنار امیرالمؤمنین یا سیدالشهدا علیهما السلام گیرش آمد، [باید قدرش را بداند]. 🔸 البته این نکته وجود دارد که باید سوخت، باید خواست، باید گریه کرد، باید سجده کرد و باید سحر داشت تا به این جایگاه رسید و در چترِ حمایت و عنایت حضرات، قرار گرفت. [اگر انسان به این نقطه دست یابد،] دیگر آن‌ها مهمان‌نواز هستند و خودشان بلدند. 🔹 اگر کوتاهی باشد، در نوع رفتن ما و کم بودن زاد و توشه‌ی ما است. اگر انسان خودش را به اینجا رساند که مستحق دست‌گیری و درک محضر شد، «رضی الله عنهم و رضوا عنه» (خدا از آنان خشنود است و آنان [نيز] از او خشنودندمی‌شود. / مائده ۱۱۹) کد ۲۲۸۳۵ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌

‌ ‌ 💠 رؤیای دختر #عمار_یاسر و توصیه ایشان به دخترش 🔻 عمار یاسر در جنگ صفین، در رکاب امیرالمؤمنین علیه السلام بود و دشمن خیلی می‌خواست سوء استفاده کند و نتوانست. او دختری در خانه داشت و بالاخره انسان به دختر خود [محبت دارد.] شب اولی که عمار در منطقه‌ی صفین شهید شد، این دختر در خانه، خواب پدرش را دید. 🔸 پدرش به خوابش آمد و گفت: «دخترم، من امروز شهید و کشته شدم و خدا را ملاقات کردم. خدا از من راضی شد و من از خدا راضی شدم؛ ولی نکته‌ای می‌خواهم به تو بگویم که مبادا فکر کنی و بگویی که من، دختر عمار یاسر هستم. از همین حالا، برای قیامتت ذخیره کن. تا هستی، ذخیره کن. به هوای دیگری نباش و تا هستی، ذخیره کن.» کد ۲۲۸۳۵ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌

#برش_کوتاه 🎥 #توسل به #اهل_بیت 👤 حجت‌الاسلام والمسلمین ناصری ⏱ یک دقیقه 🔺 @nasery_ir ‌ ‌