eitaa logo
ناشناس های ازدواجی
27.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
127 ویدیو
1 فایل
لینک کانال اصلی https://eitaa.com/joinchat/3190030615C3dc3f275d1 پیام‌هاتون رو به لینک ناشناس زیر ارسال کنید👇 https://daigo.ir/secret/4628178527 👈ادمین @admin_khastegarybazi تبلیغات 👇 https://eitaa.com/joinchat/224199022C2753a108e9
مشاهده در ایتا
دانلود
ادمین جان سلام یسری هم ما برا داداشم رفتیم خاستگاری بماند که پدر دختر خانم اجازه نمیدادن دختر و پسر برن تو اتاق صحبت کنن بعد وسط خاستگاری مادر بزرگ دختر و پدرشون برا این موضوع بحثشون شد😐😁 بعد ک اجازه دادن تازه داشتن وسایل اتاق جلو چشم ما میبردن تو اتاق دیگه و اتاق مرتب کردن😂
بعد از چند جلسه صحبت های خانواده ها و تحقیقات مفصلی که خانواده دختر خانم انجام داد و صحبت های سلسله واری که با پدرش انجام دادم ، وقتی تقریبا جواب اونا مثبت بود یه جلسه گذاشتیم که منم بالاخره دختر خانوم رو ببینم. در کمال ناباوری با پوشیه اومد نشست و پدرشم گفت من چون بد دلم نمیشه با دختر خانوم صحبت کنی و حتی ببینیش😐😐😐 ماهم برگریزان برگشتیم و دیگه ادامه ندادیم😃😃😃
سلام. 4سال پیش رفتم خاستگاری وقتی داشتیم میرفتیم توی اتاق با دخترخانم صحبت کنیم جلو پامو ندیدم، کم مونده بود بخورم زمین، بالاخره رفتیم نشستیم که یکی یکی به سوالاشون جواب میدادم که رسید به این سوال که پرسید 5 سال آینده رو چه جوری می بینین؟ منم گفتم والا دیدین که من فعلا جلو پامو نمیبینم، انتظاردارین5 سال بعدرو ببینم؟ 😑😅😁😆😅 هیچی دیگه الان چراغ خونمه
ما هم برا داداشم با مامانم رفتیم صحبت کردیم دختره رو دیدیم چون برادرم یکم قدش کوتاهه همون اول گفتیم هم قده خودته اگه بلندتر میخوای همین الان بگو گفت نه ادب و اخلاق برام مهمه خلاصه که چند جلسه رفتیم و اومدیم آخرش جواب منفی داد گفتیم چرا گفت قد بلندتر میخوام 😑😑 و البته این مسئله چند بار اتفاق افتاده و با اینکه ما همون اول میگیم قدش چقدره ولی نمیدونم چرا بعد چند جلسه تازه یادشون میوفته قد بلند میخوان😏😏
سلام خاستگارم طلبه بودن جلسه ی اول صحبت کردیم از اتاق که اومدیم بیرون رو به بابام کردن و گفتن با حاج خانوم(یعنی من دختر ۲۰ ساله😆) به این نتیجه رسیدیم دو جلسه دیگه صحبت کنیم!! داداشم ک خودشو نگه داشته بود صدای انفجار خنده اش بلند نشه تا مدت ها بهم میگفت حاج خانوم😂 خلاصه اینکه ماه ده ساله با همون طلبه داریم زندگی می‌کنیم و الحمدلله سه تا دسته گل خدا بهمون داده😍😍😍
وقتی میخوای درس بخونی ولی هنوز فکرت درگیرشه :)
رفتم خواستگاری یه دختر خانمی بعد چون انگشتر خودم یکم برا دستم گشاده همیشه کج میشه صافش میکنم بعد رفتیم صحبت کنیم تو اتاق دیدم انگشتر دست خانم هم مث مال منه و کج شده هیچی نمیدونم چی شد دست بردم صافش کردم دختره چشماش ۴تا شد بعد که صحبت هامون تموم شد گفت اگه قول بدی همیشه حواست مث چند دقیقه پیش بهم باشه قبول میکنم /:
https://eitaa.com/khastegarybazi/3619 بعضی‌هام اینجورین که وقتی برای پسرشون میرن خواستگاری، میشن مدافع ازدواج آسان اما وقتی برای دخترشون خواستگار میاد، میگن مگه دختر ما عیبی داره که آسون بگیریم😂
ناشناس های ازدواجی
رفتم خواستگاری یه دختر خانمی بعد چون انگشتر خودم یکم برا دستم گشاده همیشه کج میشه صافش میکنم بعد رفت
ترو خدا آخرشم بنویسن چی شد؟ اوکی شد؟ چراغ خونه شون شد؟ یا ن...ما طاقت پایان باز داستان رو نداریم🤭😂
شوهرم تو دوران خواستگاری انگشتر جاریمو داد که اندازه دستمو برا انگشتر نامزدی بفهمه من از بس ذوق زده بودم اصلا نشنیدم چی میگه فرداش با خجالت پیام داد اون انگشتر زن داداشم بود خواستم اندازه انگشتتونو بدونم نمیدونم چرا دستتون کردی پسش ندادی 🤣 میدیدم همچین انگشتره یه حال چرکیه ولی عشق کورم کرده بود @nashenas_ezdevaji
همین پسرایی که میگن دخترا مادی شدن خودشون اولویتشون رنگ و لعاب دختره....
رفته بودم خواستگاری یه دختری دیگه جلسه های آخر که تقریبا جواب هردومون مثبت شد مامانم به دختر خانوم گفت که لطفا شماره تونو به پسرم بدید حالا هنوز شما مثل خواهر برادید😑 واقعا نمیدونم چرا مامانم برای شماره گرفتن همچین حرفی رو زد خلاصه بعد عقد همسرم گوشیشو نشونم داد که اسممو برادر سیو کرده بوده😶
https://eitaa.com/nashenas_ezdevaji/4556 اخ قربون دهنت مسلمون😶‍🌫️ خانواده ما واسه داداشم میگردن دنبال یه دختر کم توقع و ساده بعد واسه منکه خواستگار میاد یه انتظاراتی دارند که خودمم ندارم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یه جا رفتیم خواستگاری ۵ جلسه هم طول کشید. تا همون جلسه پنجم هر سری ما باید ۱۵ دیقه می‌شستیم، مامانم به مادرش میگفت دختر خانومتون نمیان؟ بعد مامانش می‌رفت صداش می‌زد تا بعد ۵ دیقه بیاد بیرون. تا جلسه آخری که رفتیم هم همین بود. ولی بنظرم دختر از اول کنار مادرشون وایسن و احوالپرسی کنن بیشتر به دل می‌نشینن.
یه خواستگاری رفتم، وقتی رفتیم توی اتاق صحبت کنیم چراغ اتاق رو روشن نکرد و من فقط با نور خورشید پشت پرده به زور دختر خانوم رو میدیدم هیچی. دختر خانم به پشتی لم داده بود و وسط صحبت یه نارنگی برداشت و با پوست کند و تا تهش نشست خورد. نه نارنگیش رو به من تعارف کرد نه کلا تعارفی که مثلا بفرمایید شما هم پوست بکنید.
یجا رفتم خاستگاری یه جلسه قبل عقد دختر خانوم کنسل کرد.چرا؟چون تمام جلسات سیبیل داشتم جلسه اخر سیبیلامو زده بودم😶فکر کنم تو ذهنش این بود دیگه سیبیلام درنمیاد😐
به این بهانه‌که "ما نمیتونیم پسرهای خوبو تشخیص بدیم" ملاک‌های اخلاقی و شخصیتی رو حذف میکنن و صرفا بر اساس وضعیت  اقتصادی-اجتماعی پسر تصمیم میگیرن. بر اساس تیپ و قد و پول ازدواج میکنن و بخاطر اینکه خیانت کرد و لاشی بود جدا میشن در آخر هم فیگور مظلوم نمایی میگیرن تا ترحم بخرن @nashenas_ezdevaji
یه خواستگار اومد که خانواده دوست داشتن منو بهش بدن. منم مطیع بودم. میگفتم خانواده دار باشه و اینا. پسر منو نپسندید. رفت یکی دیگه رو گرفت. من اولش حس بدی داشتم (اعتماد به نفسم رو از دست داده بودم). ولی بعدش که زنش مهریه رو کامل بخشید. نامه پزشک قانونی رو بخاطر آسیبها و کتکها داد دست وکیل و با یه بچه کوچیک طلاق گرفت. فهمیدم که خداروشکر که نشد خداروشکر که نشد. خداروشکر که نشد
با دختر خانم جلسه اول رفتیم تو اتاق صحبت کنیم، صحبتمون تقریباً یک ساعت طول کشید، تو کل این مدت نمی‌تونستم تکون بخورم، آخرش موقع بلند شدن فهمیدم پای دختر خانم هم سر شد و جفتمون داشتیم می‌افتادیم، فرداش فهمیدم همون موقع که داشته می‌افتاده پاشو کج گذاشته بوده و پاش شکسته بوده، تا آخر مهمونی هم خودش متوجه نشده بود که شکسته البته الان هم دو تا بچه گل داریم 😃
https://eitaa.com/khastegarybazi/3638 تجربه نشون داده هرچقدر دنبال پولدارتر ،زیباتر و خوشگلتر بگردی برعکسش گیرت میاد پس رها کن هموطن
ناشناس های ازدواجی
با دختر خانم جلسه اول رفتیم تو اتاق صحبت کنیم، صحبتمون تقریباً یک ساعت طول کشید، تو کل این مدت نمی‌ت
انصافا دوربین مخفیهه؟! هرچی اتفاقه عجیبه میوفته اخرش میشه دوتا بچه گل داریم، ۶ساله چراغ خونمه و...😐 کد چی میزنین اینجوری در میاد؟ بگید ماهم بزنیم این مرحله رو رد بشیم والا +کد *۲۲۲۲* رو وارد کنید🥸
ناشناس های ازدواجی
https://eitaa.com/khastegarybazi/3638 تجربه نشون داده هرچقدر دنبال پولدارتر ،زیباتر و خوشگلتر بگردی
اتفاقا یکی از رفقای شوهرم گفته بود من زنم باید سفیییید باشه لاغر باشه چاق نباشه که حالم بهم میخوره. الان پوست زنش سبزه و خیلی هم چاقه😐👻 +جا داشت بگم آخیشششششش🥳
واسه بردارشوهرم رفتیم خواستگاری آخه معرفشون من بودم موقع خداحافظی از بس خوشحال بود پاش رو گذاشت روگاز رفت ومنو جا گذاشت از سر کوچه مادر شوهرم بهش گفته بود منو یادش رفته برگشتن منم بردن😶
خواهرم ۲۵ سالش بود وکارمند بانک بود. مادر اقا پسری اومده بود خواستگاری که پسرشون فقط دانشجو بود اونم دانشگاه ازاد و کار نداشت و سربازی نرفته بود و ۴ سال هم کوچکتر بود. مادرم گفتن مناسب هم نیستن و نیایید. مادرش از در خونمون نمیرفت کنار اخر سر گفت آخه پدرش گفته خرج دانشگاهشو نمیده دیگه دختر شما بانکیه و حقوقش خوبه با هم زندگی میکنن و میسازن.......!!! من و خواهرم تو خونه میشنیدیم نمیدونستیم بخندیم یا .....
مادربزرگم تعریف می‌کرد دایی شوهر خالم برای خواستگاری خالم که اومده بودن، برای اینکه سر حرف رو باز کنه گفته بود: «سر کار به آقا پسر ما گفتند اگه ازدواج کنه، حقوقش زیاد می‌شه؛ برای همین ما اومدیم خواستگاری» :)))) لازم نیست ذکر کنم که با هم ازدواج کردند؟ =/ +نه عزیزم لازم نیست چون خودت همون اول گفتی دایی شوهرررر خالم😶😂