eitaa logo
مرکز نشر آثار روحانیت در دفاع مقدس
245 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
145 ویدیو
57 فایل
ارتباط باادمین @khadem140
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 روحانی شهید احمد قاسمی🌷 ☀️ تولد: 1340/02/05 گناباد 🥀 شهادت: 1359/11/16 🔸 مسئولیت: نیروی رزمی پیاده 🌺 محل شهادت: میمک 🌹 نحوه شهادت: اصابت ترکش به بدن 💐 گلزار مطهر: گناباد، گلزار شهدای روستای سقی : @khadem140 📌 به کانال مرکز نشر آثار روحانیت در دفاع مقدس (خراسان رضوی) بپیوندید: ┏━━━━━━🌐🌐┓ @nashrasarrohaniatkh ┗🌐🌐━━━━━━┛
شهید احمد در اردیبهشت سال ۱۳۴۰ در روستای «ستی» از توابع گناباد چشم به جهان گشود. دوران طفولیت را در کانون مهر و محبت والدین سپری کرد در هفدهمین بهار زندگی اش راهی مدرسه شد و تحصیلات ابتدایی را به پایان رساند. عشق و علاقه ی احمد به دروس اسلامی او را به حوزه های علمیه کشاند مدتی را در حوزه ای علمیه ی امام رضا (ع) در گناباد به تحصیل اشتغال داشت و سپس به مشهد مهاجرت کرد. وی در درس تفسیر آیت الله خامنه ای شرکت می کرد و با بعضی از روحانیون چون شهید معظم حجة الاسلام كامياب و حجة الاسلام فرزانه و حجة الاسلام مجم در ارتباط بود. وی در جلسات و محافل مذهبی و سیاسی شرکت میجست و یکی از پایه گذاران بعضی از جلسات دینی و مذهبی بود روستاهای شیرز آباد روچی و سقی یادآور برگزاری مجالس دینی و آموزش قرآن و اصول عقاید توسط شهید احمد است. مخالفت با گروهک ها و بحث و جدل با منافقین و مخالفت با بنی صدر از جمله برنامه های وی بود شهید احمد از طریق بسیج به عنوان نیروی رزمی تبلیغی قدم به میدان های نبرد گذارد در تاریخ ۵۹/۷/۲ در منطقه ی میمک خدمت کرد بعد از یک مرخصی چند روزه مجدداً به سوی جبهه شتافت تا این که در تاریخ ۱۳۵۹/۱۱/۱۶ مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و به دیدار حق نایل آمد. بعد از شهادت احمد ، برادرانش اسلحه او را به دوش گرفتند. مفقودالاثر معظم محمود قاسمی دومین ایثارگر از خانواده او می باشد که در تاریخ 61/3/4 در جبهه های نبرد مفقود گردیده است. راهشان مستدام باد. : @khadem140 📌 به کانال مرکز نشر آثار روحانیت در دفاع مقدس (خراسان رضوی) بپیوندید: ┏━━━━━━🌐🌐┓ @nashrasarrohani
به نقل از برادر شهید: «جديت دركار» يک بار كه از جبهه به مرخصي آمده بود، من ديديم شهيد احمد در حال رفتن است؛ از ايشان پرسيدم كه كجا مي‌رويد!؟ در حالي كه هوا بسيار گرم بود. گفتند:« مي‌خواهم به شيرزآباد بروم كه كلاس قرآن دارم و بچه‌ها منتظرم هستند.» اين نشان مي‌داد كه ايشان چقدر در كار خود جدي هستند. يك روز من صبحانه نخورده به مدرسه رفتم؛ بعد از مدتي ديدم درب كلاس زده شد و ايشان با رويي گشاده براي من غذا آورداند. به نقل از پدر شهید: «الگوي مقاومت» يک روز كه شهيد احمد مشهد بود، به ملاقات ايشان رفتيم كه همان شب شيخ علي تهراني را هم آوردند در يك مسجدي سخنراني كند. ما هم به مسجد رفتيم و ديدم كه به خاطر جمعيت زياد اصلاً جا نيست. ما رفتيم جلوي منبر نشستيم. بعد از سخنراني چون شب نيمة شعبان بود و مردم شيريني پخش مي‌كردند؛ شيخ علي گفت: تا آقاي خميني نيايد، شيريني پخش نكنيد. تا صحبتهاي ايشان تمام شد، معلوم نشد مأموران ساواك از كدام درب ايشان را خارج كردند. همه جا شلوغ شده بود. احمد همان شب دير آمد؛ از او پرسيدم چرا دير آمدي؟ گفت: تظاهرات بود؛ روحانيون بعد از سخنراني يكي يكي دستگير مي‌شدند و به پاسگاه برده مي‌شدند؛ در پاسگاه مي‌گفتند: هر كدام به آقاي خميني ناسزا بگويد، او ‌را آزاد مي‌كنيم. هر چه ما را مي‌زدند، سكوت اختيار مي‌كرديم. : @khadem140 📌 به کانال مرکز نشر آثار روحانیت در دفاع مقدس (خراسان رضوی) بپیوندید: ┏━━━━━━🌐🌐┓ @nashrasarrohaniatkh ┗🌐🌐━━━━━━┛