eitaa logo
نشر شهید هادی
19هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
17 فایل
کانال رسمی انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی جهت معرفی آثار و... تبلیغ و تبادل نداریم دفتر نشر جهت خرید کتاب ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱ (۹صبح تا ۵عصر) ارتباط با مدیر مجموعه ۰۹۱۲۷۷۶۱۶۴۱ @nashre_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه✋ 🍃 سلام بر تو ای موعودی که خداوند وعده آمدنت را به اهل ایمان داد و خود آن را ضمانت کرده است. 🍃ماهـر روز‌ در‌انتـظار‌آمدنت‌هستیـم وهرلحضه‌بیشتر‌حس‌می‌ڪنیـم‌ ڪه‌آمدنت نزدیڪ‌است‌... https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
آیت الله پهلوانی(سعادت پرور) :   روزی که در محضر مبارک یکی از این بزرگان بودیم در مورد لزوم روضه امام حسین تمثیل زیبایی داشتند، ایشان فرمودند: «موبدان زرتشتی به آتش اعتقاد دارند و هرگز اجازه نمیدهند آتش عبادتگاه شان خاموش شود، چه خوب است ما نیز نسبت به آتش درون مان نسبت به امام حسین و ائمه همچون آنان اصرار بورزیم.» پیامبر(ص) میفرمایند: «در شهادت امام حسین حرارتی در دل های مومنین افروخته شده که هرگز سرد نخواهد شد»، چه خوب است همیشه به امام حسین توسل داشته باشیم و گرمای عشق و محبت ایشان را همیشه در قلب های مان زنده و برافروخته نگاه داریم. اعیاد شعبانیه محضر حضرت ولیعصر (عج) و شیعیان مبارک باد. اللهم عجل لولیک الفرج
•═┄•※☘🌺☘※•┄═• 🌷 🤲همسرش می گوید: مجرد که بودم همیشه سر سجاده نماز از خدا می خواستم کسی را شریک زندگی‌ ام بکند که حضرت زهرا سلام الله علیها تأییدش کرده باشد از ته دل این را از خدا می خواستم. 💐وقتی به خواستگاری ام آمد،بهم گفت:«من همیشه از خدا می خواستم که زن آینده ام اسمش زهرا باشه،به عشق حضرت زهرا سلام الله علیها» بهم می گفت:«از خدا می خواستم هم اسمش زهرا باشه و هم سید باشه و هم مورد تأیید خود بی بی باشه» وقتی فهمید من هم همین را از خدا می خواسته ام،گل از گلش شکفت، حضرت زهرا سلام الله علیها شد پیوند دهنده قلب هایمان💞 📚برگرفته از کتاب حجت خدا. اثر گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
17.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توصیف زیبای مقام معظم رهبری از زبان هوشنگ اسدی، کسی که هم سلولی ایشان در دوران ستم شاهی بوده و وابسته به گروه های چپی و کمونیستی بوده. می دانم این حرفها را بزنم به من فحش می دهند اما‌‌‌... پخش از شبکه صدای آمریکا https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
گفتم که روی خوبت از ما چرا نهان است گفتا تو خود حجابی ور نه رخم عیان است گفتم که از که پرسم جانا نشان رویت گفتا نشان چه پرسی آن کوی بی نشان است جهت تعجیل در ظهور یار سه صلوات🌹 ⛈ أللَّھمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفرَج 🌧
حدود پانزده سال از فعالیت گروه شهید هادی و بیش از ده سال از چاپ کتاب سلام بر ابراهیم گذشت. در این مدت افراد بسیاری در داخل و خارج از کشور، با الگو قرار دادن شهید هادی، مسیر زندگی خود را تغییر دادند. هر کدام از آنها، یکی از ابعاد زندگی ابراهیم را پیشه خود ساخته و تلاش کردند مانند او در مسیر حق گام بردارند. این الگوگیری از شخصیت ابراهیم، از همان زمان شهادت او آغاز شد و هنوز نیز ادامه دارد. در این سال ها با کمک دوستان، ده ها شهید را شناسایی کردیم که عاشق ابراهیم بودند، برخی از آنها همرزم او بوده و نتوانستند فراق او را تحمل کنند و برخی دیگر، سالها بعد از شهادت او به دنیا آمدند، آنان در مسیر نورانی که ابراهیم در آن مقطع کوتاه زندگی خود ترسیم نموده بود قدم برداشتند و مانند او با شهادت به دیدار حضرت حق رفتند. ✅ این مجموعه خاطرات چهل شهیدی است که مانند او مسیر بندگی حضرت حق را طی کردند و همنشین او در بهشت زیبای پروردگار شدند. نکته دیگر اینکه، افراد بسیاری در این سالها کرامات و خاطرات زیبایی از آشنایی با شهید هادی داشتند. برخی اعتقاد داشتند که شهید هادی آنها را انتخاب کرده تا با خدا آشنا شوند و... لذا بخشی از این دل نوشته ها و نظرات مردمی که در این سالها به دستمان رسید را در طلیعه هر داستان ذکر کردیم تا بدانیم ابراهیم، مانند زمانی که حضور مادی در دنیا داشت مشغول آشتی دادن مردم با خدا و گره‌گشایی از مشکلات بندگان خداست، به شرط آنکه ما نیز در مسیر نورانی آنها قدم برداریم. انشالله 📙برگرفته از مقدمه کتاب یاران ابراهیم. https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
یکی از مسئولین برنامه از لاک جیغ تا خدا میگفت: بسیاری از کسانی که با این برنامه تماس می گیرند و ماجرای هدایت خود را تعریف می‌کنند، از کتاب سلام بر ابراهیم و خاطرات شهید هادی به عنوان علت هدایت خود یاد می‌کنند، گوی این شهید به تنهایی یک مجموعه فرهنگی بزرگ برای هدایت نسل جوان ایجاد کرده است. ده ها دختر جوان با عنایت این شهید بزرگوار مسیر درست زندگی را آموختند و به سوی خدا حرکت کردند، اما یکی از ماجراهای این برنامه مربوط به پسر جوانی است که بهتر است از زبان خود او بشنویم: من افشین میکائیلی هستم که تقریباً شش سال است نام خود را به علی اصغر تغییر داده ام. در خانواده ای معمولی در جنوب شرق تهران زندگی می کردم. در سال های اول دبیرستان تحت تاثیر دوستان، لباس و مدل موی من تغییر کرد. بیشترین پولی که آن زمان هزینه می کردم، برای آرایشگاه بود. شب نشینی های مختلف با دوستان و تغییر دادن تیپ ظاهری، کار هر روزه ام بود. رفقایی داشتم که شبیه خودم بودند. مادرم می گفت دیگر نمی خواهم در کوچه و خیابان تو را ببینم، اینقدر چهره ام تغییر کرده بود. مسیر زندگی ام همان گونه ای بود که دوستانم میخواستند. در این میان تنها کار مثبتی که انجام می دادم این بود که هیئت هفتگی من ترک نمی‌شد، با همان تیپ ظاهری! یادم هست یک بار ناظم مدرسه مرا دید وگفت: کلاهت را بردار و زمانی که مدل موی مرا دید گفت: میروی و از ته موهایت را کوتاه می زنی... زندگی من در آن شرایط ادامه داشت و هر روز بدتر می شد. تا اینکه یک سال به عنوان خادم به برنامه راهیان نور دعوت شدم، حضور در دوکوهه و مناطق جنگی، خیلی در روحیه من تاثیر داشت. پس از آن کمی در افکار و عقاید خودم فکر کردم. یک روز که به بهشت زهرا رفته بودم، شخصی تصویر یک شهید گمنام به نام ابراهیم هادی را به من هدیه داد. چهره بسیار زیبا و جذابی داشت. علاقه مند به شخصیت او شدم. کتاب سلام بر ابراهیم را تهیه کردم و خواندم. چقدر برایم جذاب بود. او هم مثل من می‌توانست مدل مو و تیپ ظاهری آنچنانی درست کند، اما به خاطر خدا و جلوگیری از وسوسه شیطانی، موهایش را همیشه از ته می زد، حتی عکس روی جلد کتاب مشخص است که موهایش کوتاه است. شخصیت او بسیار در من تاثیر گذاشت. آنقدر که تلاش کردم مانند ابراهیم باشم. دیگر مدل مو برایم املاک نبود، ارزشها برایم تغییر کرد، تا آنجا که بعد از دبیرستان، اسم خودم را عوض کردم. راهی حوزه علمیه شدم و اکنون شش سال است که مشغول به تحصیل هستم. خدا را شکر که شهید ابراهیم هادی در مسیر زندگی من قرار گرفت... 📙برگرفته از کتاب یاران ابراهیم. ❁═══┅┄
🌹کلام شهید: ما از مردن نمےهراسیم میترسیم بعد از ما ایمان را سر ببرند باید بمانیم تا آینده شہید نشود و از سوے دیگر باید شہید شویم تا آینده بماند عجب دردے... 🌹 📙برگرفته از کتاب پنجاه سال عبادت اثر گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
وقتی می خواست به سوریه برود، در دفتر فرماندهی پادگان با او صحبت کردم. دوست داشتم من را هم ببرند. گفت: این سفر با سختی و مصیبت همراه است. از شهادت گرفته تا گرما سرما، قطع نخاع، قطع عضو و حتی اسارت و سر بریدن توسط داعشی ها. وقتی می خواهی به این سفر بیایی باید از همه کس و همه چیز بگذری. اما آن روز با اعزام محمدحسین مخالفت شد. دستور از فرماندهی تخریب نیروی زمینی آمده بود. فرمانده تخریب بسیار روی محمدحسین سرمایه گذاری کرده بود. آینده درخشانی را برای محمدحسین متصور بودند. اما درون او غوغایی بود. نمی توانست این جا بماند. مدام به دفتر فرماندهی می‌رفت. با خواهش و تمنا تقاضای اعزام مجدد را داشت. یک روز صبح رفت دفتر فرماندهی نشست تا فرمانده اجازه داد داخل اتاق شود. فرمانده می‌گفت من چندین بار با اعزام او مخالفت کردم اما آن روز حرفی زد که دیگر نتوانستم نه بگویم. او گفت من با حضرت زهرا (س) قرار دارم اگر ایشان دعوت کرده باشند چی؟ شما باز هم مخالفید؟؟ تمام بدنم سست شد. بی اختیار گفتم بشیری جان خیره برو علی (ع) به همراهت... 📙برگرفته از کتاب سید عماد. اثر گروه شهید هادی 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.: خداوند در آن لحظات، به من نشان داد که در زمان وقوع امتحانات الهی، شیاطین با تمام توان و تمام یاران جنی و انسی خود به میدان می آیند و تلاش می کنند تا انسان در امتحانات الهی مردود شود . فقط تقوای الهی و توسل به اهل بیت علیهم السلام در این شرایط می تواند به داد انسان برسد ... تجربه نزدیک به مرگ. اثر گروه شهید هادی 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
همه گلوله های جنگ نرم مثل خمپاره شصته نه سوت داره نه صدا وقتی میفهمیم اومده که میبینیم: فلانی دیگه هیئت نمیاد ! فلانی دیگه چادر سرش نمیکنه ! 🌹🍃🌹🍃