💠شهادت
داوود عابدی خیلی دوست داشت مثل حضرت زهرا سلام الله علیها شهید بشود همیشه این را می گفت. صبح روز عملیات بدر در مسیری که دوشگاهای دشمن بدجوری شلیک می کردند، داوود را دیدم که چهار زانو روی زمین نشسته و چشم های مشکی اش همچنان زیبا می نمود.
چفیه سفیدی به دور کمر بسته بود.جلو که رفتم دیدم گلوله ای از پهلوی چپ او وارد و از پهلوی راستش خارج شده. خون داشت بیرون میزد اما داوود خونسرد نشسته بود. انگشتان دست هایش را در هم پیچید بود و فشاری داد.
خیلی به خودش فشار می آورد در سان حال نشسته با صدایی گرفته و سخت زمزمه ای به گوشم رسید، داوود بود که می خواند:
ذکر دل بود یا علی مدد
بی حد و عدد یا علی مدد
این را که به پایان رساند، آرام با صورت بر زمین افتاد و به شهادت رسید. همان گونه که خودش دوست داشت با عشق به حضرت زهرا سلام الله عليها و حضرت علی علیه السلام.
#طرح
📚کتاب قرار یکشنبه ها
روزی داود دست من رو گرفت و گفت بیا بریم تو بیابون.
می خوام با هم راه بریم! بلند شدم و حرکت کردیم کمی که از رفقا دور شدیم، داود پوتینش رو در آورد و پای برهنه ادامه داد! من هم به تأسی از داود پوتین رو در آوردم و راه افتادم. داود شروع کرد به ذکر یا علی(ع) گفتن.
همینطور ذکر می گفت و حال درونیش تغییر میکرد. آنقدر رفتیم که از نیروها حسابی دور شدیم.
به جایی توی بیابون نشستیم داود گفت یه کم من میخونم تو گریه کن یه کم تو بخون من گریه کنم. عجب مجلس باصفا و بی ریایی تشکیل شد. پاهای ما درد گرفته بود.
روی سنگلاخ راه رفته بودیم مصیبت های اهل بیت ام کمی برای ما مجسم شده بود.
خوب یادم هست که عصر روز یکشنبه بود. دوتایی خوندیم و صفا کردیم نگو که داود از قبل همه این کارها رو تو ذهن گذرونده و انتخاب کرده.
وقتی هیئت دو نفره ما تمام شد آماده برگشت شدیم. همین که راه افتادیم داود گفت این شد اولین جلسه هیئت محبان المرتضى(ع) بعد ادامه داد و بحث روز یکشنبه را مطرح نمود.
داود گفت: روزهای هفته در بین معصومین تقسیم شده. یعنی روایت داریم که هر روز مهمان یک یا چند نفر از معصومین هستیم.
مثلاً جمعه متعلق به امام زمان (عج) و شنبه متعلق به رسول خداست. روز یکشنبه هم اختصاص به آقا امیر المؤمنین(ع) و حضرت صديقه(س) دارد. من یکشنبه ها رو دوست دارم چون روز مولا علی است.
بعد دستش را جلو آورد و گفت: قول بده که هر کدام ما زنده ماند پرچم این هیئت که به نام مولا علی(ع) در روزهای یکشنبه است را بالا نگه دارد.
📚کتاب قرار یکشنبه ها
11.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶تو برو در خانه ی خدا اگه راه برات باز نشد
از توی این لجنزارها خدا بیرونت نیاورد ....
❇️این #ماه_رمضان خیلی فرصت خوبیه ...
❤️در های رحمت خدا باز....
🎙 آیت الله ممدوحی (رحمهالله علیه )
#ماه_رمضان
@mamduhi_ir
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺هر که دارد سر سودای خدا بسم الله
❤️حلول ماه مبارک رمضان مبارکباد❤️
5.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی حاج آقای قرائتی از رهبری اجازه میگیره دقایقی کنارش نکاتی رو به طلاب سر درس بگه، واکنش آقا😁
❗️ واقعا چقدر قرآن بین ما غریبه!؟
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔥وقتی شب #چهارشنبه_سوری
هزار شب میشه ؟🧐
🎥آخرش چه مثال جالبی زد😍
⏰یک دقیقه و ۳ ثانیه
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #استوری
🌙 ای کاش این #رمضان بهار ظهورت باشد...
ای صاحب زمانم
اللهم عجل لولیک فرج ♥️♥️
7.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ میخوای وضع خودت رو بعد از وفات ببینی؟
در دنیا به چیزی مشغول هستی؟
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🔰غیبت
یادم هست علی چهارده یا پانزده ساله بود. توی منزل بحثی شد و کار به بدگویی در مورد یکی از همسایه ها رسید. در همین گیر و دار بود. که علی با لباس خانه به حیاط رفت و شروع کرد دوچرخه بازی اون هم در وسط زمستانهای آن موقع تهران!
پدر و مادر آمدند تو حیاط که علی جان بیا تو بیرون خیلی سرده مریض میشوی علی گفت شما غیبت میکنید تا وقتی غیبت میکنید، من توی خانه نمی آیم.
خلاصه این قدر پافشاری کرد که پدر و مادرم گفتند باشه بیا ما دیگه ادامه نمی دهیم.
وقتی من سن کمی داشتم، علی به من می گفت: وقتی در مورد مثلاً اصفهانی ها یا ترکها جُک خنده دار تعریف میکنی چون در مورد همه اصفهانی ها یا تُرک ها صحبت کردی باید بروی از همه کسانی که اصفهانی یا ترک هستند حلالیت بطلبی به همین خاطر من یاد گرفتم هیچ وقت راجع به شهر خاصی بدگویی نکنم.
می گفت: غیبت نکن، میگفتم غیبت نمیکنم راست میگویم می گفت چون راست میگویی غیبت است اگر دروغ بگی میشود، تهمت.
✅ این حرفها برای زمانی بود که او هنوز مسجد را نشناخته بود و بنده هم سن کمی داشتم.
🔰شهید علی حیدری
📚کتاب بیخیال. اثر گروه شهید هادی
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
امروز را به مناسبت سالروز شهادت، مهمان علی آقا باشیم. شهید علی حیدری
همان که در امضا هاش خودش را بی خیال معرفی می کرد. می گفت ما بی خیال هستیم وگرنه اعمال ما خیلی تغییر می کرد. کسی که...