eitaa logo
نشر شهید هادی
18هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
14 فایل
کانال رسمی انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی جهت معرفی آثار و... تبلیغ و تبادل نداریم دفتر نشر جهت خرید کتاب ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱ (۹صبح تا ۵عصر) ارتباط با مدیر مجموعه ۰۹۱۲۷۷۶۱۶۴۱ @nashre_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
8⃣1⃣ 📚فدائیان ولایت چهل روایت از ارادت شهدا به آقا امیر المومنین علی علیه السلام و عنایت حضرت به شهدا 📙همراه با بررسی شبهات وهابیت در مورد ولایت 📖اثر گروه شهید هادی ۱۶۸صفحه مصور. چاپ اول ۱۳۹۳ چاپ چهارم ۱۳۹۹ ویرایش و قطع پالتویی ۱۷۰۰۰ تومان @pkhadi
🔴حجت الاسلام فرحزاد: 🔴از دو الی سه ماه پیش تمامی شیعیان برای عاشورا و اربعین روز شمار زدند! این علاقه به سید الشهدا علیه السلام قابل ستایش است. اما قبل از محرم ما مناسبتی داریم که افضل بر تمام مناسبتهای ما است. اساس مذهب ما به بزرگداشت این روز است. 🔴برای غدیر چه کردیم؟ برای غدیر کار نکردیم، متاسفانه انکار و تفسیر به رای شد! امام حسین علیه السلام کشته احیایِ غدیر است. باید برای غدیر صد هزار برابر عاشورا و فاطمیه توان گذاشت‌. اگر غدیر فراموش نمی شد که عاشورا و فاطمیه ای در کار نبود. 🔴پس باید با تمام توان برای غدیر کار کنیم. برای غدیر روز شمار بزنید، پوستر پخش کنید. بنر بزنید، جشن بگیرید، دسته شادی در خیابان راه بیندازید. طنین علی ولی الله باید عالم را بلرزاند. کم کاری نکنید، در حق امیرالمومنین علیه السلام و غدیر کم کاری کنیم، جفا کردیم! مانند ایام شعبانیه ایستگاه صلواتی بر پا کنید. خیابان ها را آذین ببندید. دست به دست هم دهید. از عید قربان تا مباهله جشن غدیریه بگیرید. 🔴خطبه غدیریه را چاپ کنید پخش کنید. ستون اسلام و تشیع غدیر است، اما متاسفانه برای این ستون و استحکامش کم کاری کردیم. از هر مناسبتی که داریم غدیر واجب تر و مهمتر است. ولایت امیرالمومنین علیه السلام را جار بزنید، شور به پا کنید. هر کس هم که توان دیدن ندارد کور شود. برای غدیر کم گذاشتیم انکار شد، وقت بلند شدن است، رزق محرم در غدیر داده میشود. 🔴هر کس برای غدیر کم بگذارد، در محرم کمش میگذارند! برای غدیر کاری کنید این مملکت بلرزد! این مملکت از عید قربان تا مباهله باید غوغا شود...
🌷بصیرت🌷 ● با ابراهیم در دوره مجروحیت در تهران بودم. من شاهد بودم که بیشتر اهل محل با او دوست بودند. افرادی با ویژگی‌های متفاوت! ابراهیم از در که بیرون می آمد به همه سلام میکرد. چقدر از بچه های کم سن و سال به خاطر همین سلام کردن با او دوست شده بودند. ● ️یکروز با هم از کوچه بیرون میرفتیم. چند روحانی با ظاهری زیبا و آراسته به سمت ما آمدند. با شناختی که از ابراهیم داشتم گفتم: حتما حسابی آنها را تحویل می‌گیرد اما برعکس به آنها سلام هم نکرد! ● ️باتعجب نگاهش کردم. خودش فهمید و گفت: اینها آخوندهای ولایی هستند. کاری با این جماعت نداریم. گفتم: ولایی! گفت: یعنی به جز ولایت اهل بیت چیز دیگری را قبول ندارند. نه . نه حضور در جبهه و... فقط دم از ولایت مولا می‌زنند. چند سری هم با اینها صحبت کردم ولی بی فایده بود. فقط کار خودشان را قبول دارند. ● بعد ادامه داد: خطر اینها برای اسلام و انقلاب کم نیست. مثل خوارج که در بدنه حکومت مولا بودند و... ● من آن روز نفهمیدم که ابراهیم چه گفت. اما سالها بعد و با جریان سازی فرقه شیرازی ها و شیعه انگلیسی، تازه فهمیدم که ابراهیم چه بصیرتی داشت. 📚برگرفته از کتاب سلام برابراهیم2 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| | چه‌زیباست‌این‌نصیحت‌شهدا: ما‌از‌حلالش‌گذشتیم، شما‌ازحرامش‌بگذرید...
💗شهید؛ شفیعی است که در آخرت به درد آدم میخورد 🔻رهبرانقلاب: همین الان هم کسانی که در دنیا هستند، بعضی‌ها که با شهدا اُنس بیشتری دارند، در زندگی متوسّل به شهدا میشوند و شهدا جواب میدهند. 🔹در این شرحِ­‌حال­هایی که ما میخوانیم از خانواده‌ی شهدا، ازاین­‌قبیل زیاد هست که همسر شهید، پدر شهید، مادر شهید دچار یک مشکلی میشوند، به شهید متوسّل میشوند؛ میگویند «تو که دستت باز است، تو که میتوانی، کمکمان کن»، و او کمک میکند. در برزخ هم همین‌جور است. 🔹شماها میروید دیگر؛ شماها هم که ماندنی نیستید؛ من و شما همه رفتنی هستیم؛ ما هم همین عالم برزخ را، همین دالان را، همین وادی را در پیش داریم، به آنجا خواهیم رسید. 🔺وقتی‌که رفتید، آنجا گرفتاری‌ها زیاد است؛ اگر انسان آنجا بتواند شفیعی داشته باشد که این به درد آدم بخورد، خیلی قیمت دارد. این شهید، شفیع شماها است. رهبر معظم انقلاب ۹۶/۰۳/۲۸ 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
💐سیزده روز مانده تا عیدالله الاکبر عیدی که از تمام اعیاد بالاتر است ✅ تنها عیدی است که عیدی دادن هزار برابر ثواب دارد و...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅انتشار برای اولین بار؛ صحبت های جالب یک آقازاده مدافع حرم که ۴۰روز پیش به شهادت رسید... 💐شهید حاج حسن عبدالله زاده فرزند فرمانده سابق حفاظت اطلاعات ناجا ۱۳ خرداد امسال در تدمر سوریه به شهادت رسید...🌼! 📙او از عاشقان شهید ابراهیم هادی بود و صفحه شخصی او با تصویر جلد کتاب سلام بر ابراهیم آراسته شده بود. یادش گرامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢از اعتياد و تارک الصّلاة بودن تا شهادت روايت بسيجي پاسداري که مظلومانه شهيد شد و خانواده اش در تشييع و تدفين پيکر پاکش شرکت نکردند!!!💢 ❤️ *بسيجيِ پاسدار مهندس مهيار مهرام* ❤️ ✅از دوره دبستان تا دوره دبيرستان باهم بوديم. ما ۳ تا رفيق بوديم که هيچ وقت از هم جدا نمي شديم. توي محلّه يوسف آباد تهران، شب و روز باهم بازي مي کرديم و درس مي خوانديم. البتّه هوش و استعداد مهيار از همه دوستان ما بيشتر بود. او کمتر از ما درس مي خواند و نمره اي بهتر از ما مي گرفت. از طرفي خانواده ي آن ها، خيلي اهل مُد روز و... بودند. من و شهريار و مهيار، سال ۱۳۵۲ باهم ديپلم گرفتيم. پدر مهيار بلافاصله کارهاي پسرش را انجام داد. مهيار از ما خداحافظي کرد و رفت. او در دانشگاه برايتون انگليس در رشته هوافضا مشغول تحصيل شد. سال ۱۳۵۴ بود که روزنامه ها نوشتند: يک دانشجوي ايراني به نام مهیار مهرام در انگليس به خاطر مصرف زياد مواد مخدر به حالت کما رفت! خيلي براي دوست قديمي خودم نگران شدم. اما خدا را شکر او حالش خوب شد و سال ۱۳۵۶ به ايران برگشت. همسر انگليسي او هم به نام جِين همراهش آمده بود. مهيار و خواهران و برادرانش در قيد و بند مسائل ديني نبودند. مهيار مدتي در شرکت فيليپس و بعد در دفتر شرکت هواپيمايي پان آِمريکَن در تهران مشغول شد. با پيروزي انقلاب، دفتر هواپيمايي تعطيل شد و مهيار در يک هتل مشغول به کارشد. در زماني که آيت الله خلخالي با معتادان مواد مخدر برخورد مي کرد، مهيار دستگير و زنداني شد. در زندان و بين معتادهايي که ترک کرده بودند مسابقه اي برگزار شد و نفرات اول آزاد شدند. مهيار هم از زندان آزاد شد. در اين فاصله جنگ شروع شده بود، من هم راهي مريوان شدم و همراه با حاج احمد متوسليان و در واحد مهندسي سپاه، مشغول فعاليّت بودم. ارتباط ما با يکديگر کمتر شده بود. او موضع گيري هاي سياسي ضدّ نظام داشت و از منافقين حمايت مي کرد. اما با اين حال، وقتي به مرخصي آمده بودم، به ديدن مهيار رفتم. خانم او ايران را ترک کرده و به انگليس رفته بود. پدر مهيار با من صحبت کرد و گفت: پسرم به خاطر مهندسي در رشته هوا و فضا، قصد استخدام در يگان بالگرد صدا و سيما را داشت، اما به خاطر موضوع اعتياد، نمي تواند استخدام شود. پدرمهيار با ناراحتي از من خواست کاري براي مهيار انجام دهم. با مهيار صحبت کردم. گفتم: من مي خوام برم جبهه، مياي با هم بريم؟ او هم که توي حال خودش نبود گفت: باشه. خانواده مهيار از او قطع اميد کرده بودند، با اين خبرخوشحال شدند. انگار مي خواستند يک جوري از دست او راحت شوند! فردا صبح، قبل از اذان آمدم منزل آنها ، يک ساعت طول کشيد تا مهيار از دستشويي بيرون بيايد! حسابي خودش را ساخت! پدرش يک شيشه آب سياه به من داد و گفت: اين شيره سوخته ترياک است. هر روز ۳ بار به او بده تا تَرک کند. بعد مکثي کرد و گفت: البته اين دفعه چهاردهم است که قصد ترک کردن دارد! ايشان قرص هاي واليوم نيز به من داد و گفت: در شرايط خيلي سخت اين قرص ها را به او بده. وقتي راه افتاديم، با خودم گفتم: عجب اشتباهي کردم، حالا آبروي خودم را هم مي برم. بعد گفتم: مهيار، تو اگر شده الکي دولّا راست شوي، بايد بغل من بايستي نماز بخواني، وگرنه بر مي گرديم. شب رسيديم به يکي از مقرها. من مشغول نماز شدم. مهيار هم که حسابي خمار بود، زير چشمي من را نگاه مي کرد. بعد از نماز برگشت و گفت: ببين، نمازت غلط بود. تو يه بار دولّا شدي، اما ۲ بار سرت رو زمين گذاشتي! با تعجّب نگاهش کردم. يعني اين پسر رکوع و سجود و اعمال نماز را هم بلد نيست!؟ فردا رفتيم يکي از مقرهاي سپاه مريوان، به دوستم گفتم: اين آقا که همراهم آمده مريضه، اگه حالش بد شد يه دونه از اين قرص ها بهش بده. آن روز وقتي من نماز مي خواندم، مهيار هم کنار من ايستاد. او هيچ چيزي از نماز بلد نبود. به من گفت: توي نماز چي ميگي؟ بين ۲ نماز چه دعايي مي خوني؟ روز بعد بردمش يه مقرّ ديگه و همينطور تا ۷ روز او را جا به جا کردم تا کسي به مشکل او پي نَبَرد. روز هفتم حال و روز مهيار بهتر شد. گفت: من ديگه ترک کردم، ديگه خماري ندارم . پدرش به من گفته بود وقتي مهيار ترک کنه، به خوراک مي افته و بايد حسابي غذا بخوره. من هم چند کارتن تن ماهي با روغن زيتون براي مهيار گرفتم. او حسابي غذا مي خورد. ✅مهيار را به يکي از مقرهاي کوهستاني بردم. آنجا بالاي ارتفاع بود و چند متر برف نشسته و شرايط بسيار سختي داشت. آن ايام زمستان سال ۱۳۶۰ بود. مهيار در آن مقرّ کوهستاني در کنار چند بسيجي و مجاهد عراقي در واحد مخابرات مشغول شد.... ✅ادامه دارد 📖برگرفته از کتاب تا شهادت اثر گروه شهید هادی
┄═❁๑🍃๑💗๑🍃๑❁═┄ 🌸وقتی برای خدا باشی، تو را آن قدر مشهور می کـند کـه 🔆عالم تو را بشناسد... ثمرۀ اخلاص و معامله با خدا این است. 🌹 ✅آخرین بار که عازم جبهه بود گفت می روم و نمیخواهم هیچ نام و نشانی از من باشد، اما خدای او چیز دیگری می خواست... 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
ابراهیم همیشه درمقابل بدی دیگران گذشت داشت. می‌گفت‌: طوری زندگی ورفاقت کن که احترامت داشته باشد بی دلیل از کسی چیزی نخواه وعزت نفس داشته باش. می‌گفت: این دعواها ومشکلات خانوادگی رابیبنن بیشتر بخاطر اینه که کسی گذشت نداره. بابا دنیا ارزش این همه اهمیت دادن نداره آدم اگه بتونه توی این دنیا برای خدا کاری کنه ارزش داره. 🌹🌹شهیدابراهیم‌هادی🌹🌹 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
☫ 💌 🌹 شهیــد عبــداللـہ میثمـی به اين طرف و آن طرف ننگــريد. فقط نگاه ڪنيد به نائــب امـــام زمانتــان تا فــريب نخـــوريد. در گــرداب غيبــت‌ها و تهمــت‌ها نيفتيد. خدا گــواه است ڪه اين بدگويي‌ها ايمــان را مي‌خـورد و انســان را از روحــانيت اخــراج می‌ڪند. لذت مناجات با خدا را از بيـن می‌بــرد. 📙برگرفته از کتاب پنجاه سال عبادت. اثر گروه شهید هادی 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
ادامه ماجرا... هوش و استعداد خاصي داشت. رمزهاي بي سيم را سريع حفظ مي کرد. شب اول از سرما ترسيده بود. اما رفته رفته به آنجا عادت کرد . مدتي بعد به سراغ او رفتم. با بسيجي ها حسابي جور شده بود. با برخي از آنها صحبت مي کرد و مسائل و مشکلات ديني خودش را مي پرسيد. به نماز خواندن او نگاه کردم. انگار يک عمري نمازخوان بوده! مانند بقيه بسيجي ها شده بود. يک ماه بعد، که از ترک مواد توسط مهيار مطمئن شدم، بي سيم زدم و گفتم: عصر بيا پايين، مي خوايم بريم تهران. توي راه هم گفتم: تو ديگه پاک شدي، برو دنبال کار استخدام. عصر روز بعد توي خانه بودم که مهيار تماس گرفت. با عصبانيت گفت: امير اگه شما نميري منطقه، من فردا بر مي گردم. بعد با عصبانيت ادامه داد: اين خواهراي من هيچي نمي فهمن. يه مشت جَوون دارن اونجا جون ميدن و نون خشک مي خورن تا اينها توي آرامش باشن، امّا اينها نمي فهمن. انگار توو اين مملکت نيستن. فردا با مهيار برگشتيم. نماز اول وقت او ترک نمي شد. حالا او به من تذکّر مي داد که نماز اول وقت و... را رعايت کن. مهيار ديگر اهل جبهه شد. يک روز ترک کردن آن محيط معنوي برايش سخت بود. مهيار ۲ سال در کردستان ماند. من درگير کارهاي مهندسي بودم و او در کنار بسيجي ها، مسئول مخابرات سپاه سرو آباد از شهرهاي کردستان شده بود. با بسيجي ها به عمليّات مي رفت، براي آنها حرف مي زد و... من برخي شب ها که به ديدن او مي رفتم، شاهد بودم که مهيار براي نماز شب بلند مي شد و حال و هواي عجيبي داشت. عجيب تر اينکه، اين پسر از فرنگ برگشته، که تا مدّتي قبل نماز بلد نبود، دعاي بين نماز جماعت را با سوز خاصّي مي خواند. او يک بسيجي تمام عيار شده بود. ياد آن زماني افتادم که خانواده او، به خاطر اعتياد، به مرگ فرزندشان راضي شده بودند. روزها گذشت تا اينکه قبل از عمليّات والفجر ۴، در پائيز سال ۱۳۶۲ نيروهاي رزمنده به سوي منطقه پنجوين عراق حرکت کردند. يک روز بچّه ها به من خبر دادند که ظاهراً مهيار شهيد شده و پيکرش را برده اند سنندج. باورم نمي شد. رفتم ستاد شهداي سنندج، گفتم: شهيدي به نام مهيار مهرام داريد؟ گفت: نه. خوشحال مي خواستم برگردم. همان شخص گفت: امّا چند تا شهيد گمنام داريم که قرار است منتقل شوند تهران و به عنوان گمنام دفن شوند. برگشتم تا آنها را نگاه کنم. ۷ شهيد که همه بدن آنها گلوله باران شده و با ماشين از روي سر آنها عبور کرده بودند، به عنوان شهيد گمنام کنار هم آرميده بودند. به سختي مهيار را شناختم. يک گردنبند نقره از دوران انگليس در گردنش بود. از روي همان گردنبند او را شناختم. بقيّه هم بچّه هاي سپاه سروآباد بودند که به دست ضدّ انقلاب به طرز فجيعي به شهادت رسيده بودند. پيکر مهيار به تهران منتقل شد. امّا خانواده اش او را تشييع نکردند. پيکر او بدون تشييع در قطعه ۲۸ بهشت زهراي تهران به خاک سپرده شد! مراسم ختم او فقط ۱۳ نفر شرکت کننده داشت! او غريب و گمنام تشييع و تدفين شد. امّا براي مراسم چهلم او، به سراغ بچّه هاي لشگر رفتم و ماجراي اين بسيجي غريب را تعريف کردم. بچّه هاي لشگر، دسته عزاداري راه انداختند و او را از غربت درآوردند. خيابان يوسف آباد از کثرت جمعيّت بسته شده بود. خواهران او از ايران رفتند. پدرش در سوئيس از دنيا رفت. شهيد مهيار مهرام، راه درست و راه حق را نمي شناخت. از زماني که با انسانهاي الهي در جبهه رفاقت کرد، مزّه رفاقت با خدا را چشيد. از زماني که راه درست را شناخت، لحظه اي در پيمودن راه حق ترديد نکرد. او بنده واقعي خدا شد. خدا هم در بهترين حالت او را به سوي خود دعوت کرد. آنها که دوست دارند اين شهيد غريب را زيارت کنند، به قطعه ۲۸ بهشت زهرا رديف ۶ شماره ۴ در کنار شهداي گمنام بروند. روح ما با يادش شاد! 🌹شادي روح پاک اين شهيد غريب و مظلوم صلوات! 👈منبع: کتاب "...تا شهادت" (چهل روايت از آنها که توبه کرده و راه حق را پيمودند و با شهادت رفتند.) ص ۲۸ تا ۳۳ کاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي. 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
💐تصویری از شهید والامقام مهندس مهیار مهرام قبل از حضور در جبهه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ شهادت حضرت باقرالعلوم علیه السلام تسلیت باد. ایشان در موعظه ای خطاب به برخی شیعیان خود می فرمایند: ...جایی که باید بیاد خدا بودی، نبودی! آنچه گفت نکن،کردی! دراین حالت همانا تو "لص من لصوص الذنوب" هستی (دزدی از دزدان گناه) هر جا شهوت وگناهی بر تو عرضه شد، شتابان به سمتش رفتی و انگار نه انگار در منظر دید خدا هستی...(کتاب تحف العقول) ⏸ پناه بر خدا از اینکه ما نیز در زمره دزدان گناهان باشیم.
عملیات محرم مجروح شد... طوری که دکترا ازش قطع امید کرده بودند... ✅حضرت فاطمه اومده بود به خوابش فرموده بود: پسرم تو شفا گرفتی، بلند شو.. فقط باید قول بدهی که جبهه را ترک نکنی... 🌷بعد از این خواب سر از پا نمی شناخت... عملیات خیبر شد فرمانده گردان از بس حضرت زهرایی بود اسم گردانش رو عوض کرد گذاشت "یازهرا"❤️ 💐ایام بود ترکش خورده بود توی پهلوش و شهید شد 📙برگرفته از کتاب مهر مادر اثر گروه شهید هادی 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🌷شهید امیر توکل کامبوزیا نابغه ای که در ۲۰ سالگی مدرک دانشگاهی خود را از روسیه گرفت! دانشمندی که دانشگاه های خارج از کشور؛ بیش از داخلی ها او را شناختند. دانشگاه سوربن فرانسه کرسی استادی تاریخ برایش در نظر گرفت. این دانشمند؛ با نظام پهلوی مخالفت می کرد‌. آنها را مجری دستورات صهیونیست می دانست. او عاشق امام خمینی بود و ۳۰۰ صفحه پرونده ساواک در مورد او به همین خاطر است. او شعار دو بچه کافی است را شعار یهود می دانست و برای مخالفت با این شعار؛ در زاهدان چهار بار ازدواج کرد(ازدواج ها همزمان با هم نبود) و ۲۸ فرزند از خود به یادگار گذاشت که تقریبا تمامی فرزندان استاد؛ از فرهیختگان جامعه هستند. ✅۱۴ پسر ایشان در خط اسلام و انقلاب بوده و هستند. پنج جانباز و دو شهید در میان فرزندان ایشان دیده می شود. 📙برگرفته از کتاب کامبوزیا. اثر گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی. 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
هدایت شده از پخش کتاب هادی
1⃣5⃣ 📚کامبوزیا زندگینامه و خاطرات دانشمند شهید امیر توکل کامبوزیا استادی که به ۷ زبان مسلط اما به زاهدان تبعید و به دست ساواک به شهادت رسید. یکی از شاگردان او رهبر انقلاب بودند. 📖 اثر گروه شهید هادی ۱۴۴ صفحه مصور ۱۳۰۰۰ تومان ✅خاطرات اثرگذار و زیبا چاپ اول ۹۷ چاپ سوم ۹۸ @pkhadi
✅عید غدیر خم نزدیک است. با یکی از کتابهای معتبری که به اثبات حقانیت ولایت مولی علی علیه السلام می‌پردازد آشنا شویم. ☑️ آیا می دانستید مصادر و منابعی که در کتاب الغدیر مورد استناد قرار گرفته، همگی از منابع کُتب علمای اهل تسنن است! ☑️ آیا می دانستید علامه امینی برای نوشتن و جمع آوری الغدیر در شبانه روز حدود ۱۷ ساعت مطالعه و تحقیق می کرد! ☑️ آیا می دانستید علامه امینی برای نوشتن کتاب الغدیر ۱۰ هزار جلد کتاب را خوانده و به ۱۰۰ هزار جلد کتاب مراجعات مکرر داشته است! ☑️ آیا می دانستید وقتی فقط یک جلد از کتاب الغدیر به لبنان رفت، در عرض مدت خیلی کوتاهی ۳۰ هزار سنی به واسطه مطالعه این کتاب شیعه شدند! ☑️ آیا می دانستید مجموعه بی نظیر الغدیر ۲۰ جلد است، که تا کنون ۱۱ جلد آن چاپ شده است و ۹ جلد از کتاب هنوز منتشر نشده است. ✔️ مرحوم علامه امینی فرمودند: حرف‌های اصلی خودم را در آن ۹ جلد زده‌ام و این ۱۱ جلد، مقدماتی برای آن سخنان بوده است و اگر انتشار این کتاب کامل ‌شود دنیا را تکان میدهد! ☑️ آیا می دانستید مطالب الغدیر به مذاق بسیاری خوشایند نیست اما از آنجایی که با اتکاء به منابع و مآخذ مُتقَن نوشته شده، تا کنون ظرف این مدت (حدود شصت سال) از چاپ این کتاب گذشته، کسی یا گروهی نتوانسته نقدی یا ردّی بر کتاب الغدیر و یا نقدی بر صفحه ای از الغدیر بنگارد! ☑️ آیا می‌دانستید امرا و وزرا و شخصیت های سیاسی هم برای کتاب الغدیر تقریظ نوشته‌اند. ملوک و بزرگان فقهاء و محدثین و بزرگان مولفین و شعرا اهل تسنن هم توجه می‌کنند و تقریظ می‌نویسند.
☝️ باید یه فکری به حال خودمون بکنیم تا دیر نشده نمیشه شوخی گرفتش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆خانمی مسیحی که دانشجوی زبان فارسی بوده و از ارمنستان به ایران می آید. ✅با شهدا بخصوص شهید ابراهیم هادی و کتاب سلام بر ابراهیم آشنا می‌شود و مسیر زندگی اش تغییر می‌کند. 🌷او اسلام و ایمان خود را مدیون شهدا بخصوص شهید هادی می داند. ✅آری شهدا دستگیر تمام کسانی هستند که آنها را در پیشگاه خدا واسطه قرار می دهند. از شهدا جدا نشویم... 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🕊 اگرمیخواهی‌محبوبِ‌خداشوی گمنام‌باش ✅برایِ‌خداکارکن نه‌برایِ‌معروفیٺ... 🌷