🔰ادامه نامه شهید آمر به معروف علی خلیلی به رهبر انقلاب👇👇👇
آخر خودتان فرمودید امر به معروف و نهی از منکر مثل نماز شب واجب است.آقاجان!بخدا دردهایی که میکشم به اندازه ی این درد که نکند کاری بر خلاف رضایت شما انجام داده باشم مرا اذیت نمیکند. مگر خودتان بارها علت قیام امام حسین(ع) را امر به معروف و از منکر تشریح نفرمودید؟مگر خودتان بارها نفرمودید که بهترین راه اصلاح جامعه تذکر لسانی است؟یعنی تمام کسانی که مرا توبیخ کردند و ادعای انقلابی گری دارند حرف شمارا نمی فهمند؟؟یعنی شما اینقدر بین ما غریب هستید؟؟رهبرم!جان من و هزاران چون من فدای غربتت. بخدا که دردهای خودم در برابر درد های شما فراموشم میشود که چگونه مرگ غیرت و جوانمردی را به سوگ مینشینید.آقا جان!من و هزاران من در برابر درد های شما ساکت نمی نشینیم و اگر بارها شاهرگمان را بزنند و هیچ ارگانی خرج مداوایمان را ندهد بازهم نمی گذاریم رگ غیرت و ایمان در کوچه های شهرمان بخشکد.
بشکست اگر دل من بفدای چشم مستت
سر خمَ می سلامت شکند اگر سبویی
🌷امروز سوم فروردین سالروز شهادت شهید خلیلی است
🌷شادی روحش صلوات...
📙آخرین نامه اثر گروه شهید هادی
🏝 اثر درخواست هدایت از امام زمان
❇️ آیت الله جاودان :
⏪ اگر فردی از امام در زمان امامتش طلب هدایت کند، بر امام #واجب است که وی را هدایت نماید. اکنون ما در زمان امامت حجت بن الحسن قرار داریم و اگر از ایشان بخواهیم که راه را نشان دهد و ما را هدایت نماید، حتما این کار را خواهند کرد.
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
40.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #گزارش_تصویری
🔰 روایتی کوتاه از کانال کمیل و حنظله توسط حاج حسین یکتا و گوشه هایی از حضور کاروان های راهیان نور و زائرین شهدا در یادمان
📆 اسفند ۱۴۰۱
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
با ابراهیم داخل یک خانه شدیم. چند بار یا الله
گفت و وارد یــک اتاق شـدیم. چند نفر نشــسته
بـودند. پـیرمـردی با عبای مشکــی بالای مجـلس
بـود. به همراه ابـراهـیم سلام کردیم و در گوشه
اتاق نشستیم.
صحبت های حاج آقا با یکی از جوان ها تمام
شد. ایشـان رو کرد به ما و با چهره ای خندان
گفت: آقا ابراهیم راه گم کردی، چه عجـب این
طرف ها!. ابراهیم سر به زیر نشسته بود. با ادب گفت: شرمنده حاج آقا وقت نمی کنیم خدمت برسیم. همین طور که صحبت می کردند فهمیدم که ایشان ابراهیم را خوب می شناسد، حاج آقا کمی با دیگران صحبت کرد.
وقتی اتاق خالی شد رو کرد به ابراهیم و با لحنی متواضعانه گفت: آقا ابراهیم مار ا یه کم نصیحت کن! ابراهیم از خجالت سرخ شده بود. سرش را بلند کرد و گفت: حاج آقا تو رو خدا ما را شرمنده نکنید. خواهش می کنم اینطوری حرف نزنید. بعد گفت: ما آمده بودیم شما را زیارت کنیم. ان شاء الله در جلسات هفتگی خدمت می رسیم. بعد بلند شدیم، خداحافظی کردیم و بیرون رفتیم.
در بین راه گفتم: ابرام جون، تو هم به این بابایه کم نصیحت می کردی، دیگه سرخ و زرد شدن نداره! با عصبانیت پرید توی حرفم و گفت: چی می گی امیر جون، تو اصلا این آقا رو شناختی؟ گفتم: نه ، راستی کی بود؟ گفت: این آقا یکی از اولیای خداست. اما خیلی ها نمی دانند.
ایشون حاج میرزا اسماعیل دولابی بودند. سال ها گذشت تا مردم حاج آقای دولابی را شناختند. تازه با خواندن کتاب طوبای محبت فهمیدم که جمله ایشان به ابراهیم چه حرف بزرگی بوده.
سلام بر ابراهیم، ص 124 و 125
🌷ولایت فقیه🌷
از زماني كه به عراق رفت و در نجف ساكن شد، نگرش خاصي به موضوع ولايت فقيه پيدا كرد.
🔆به ما كه در تهران بوديم مي گفت: شما مانند يك ماهي كه قدر آب را نمي داند، قدر ولايت فقيه را نمي دانيد.
🔵مشكل كار در اينجا نبودِ بحث ولايت فقيه است. لذا آمريكا بر گُرده ي اين مردم سوار است و هر طور مي خواهد عمل مي كند.
✅خوب يادم هست كه ارادت هادي به ولي فقيه بسيار بيشتر از قبل شده بود.
🔴هر بار كه مي آمد، پوسترهاي مقام معظم رهبري را تهيه مي كرد و با خودش به نجف مي برد.
🌸در اتاق شخصي او هم دو تصوير بزرگ روي ديوار بود. تصوير مقام معظم رهبري و در زير آن پوستر شهيد ابراهيم هادي.
📙برگرفته از کتاب پسرک فلافل فروش. اثر گروه شهید هادی
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🌷کلام خوبان🌷
خدایا بر دردم بیفزا. دردی که برایم راهنما باشد. چراغ راهم باشد. انیسم باشد در تنهایی ام.
دردی که بیهودگی را برایم نشانگر باشد. دردی که مرا به کوه ها بکشاند.
دردی که از خویشی کثرت ها و ظلمتها بریده و بر وحدت روشنایی قدم نهم...
برگرفته از دستنوشته های طلبه شهید علی سیفی.
شهیدی که بارها به ملاقات امام عصرعج رسید و از سوی امام، برای آیت الله اشرفی اصفهانی پیغام می آورد.
📙بیا مشهد. اثر گروه شهید هادی
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
از مسئولین گروه پیکار بود. با رژیم شاه میجنگید. به همین دلایل سال ۵۳ از دانشگاه اخراج شد.
افکار کمونیستی داشت. اما برای نابودی شاه بسیار تلاش کرد و زندان رفت.
بعد از انقلاب باز هم از دانشگاه اخراج شد. به هیچ چیزی اعتقاد نداشت. نه خدا و نه اهل بیت و...
✳️پدرش او را از خانه بیرون کرد. تنها، پسر عمویش بود که او را تحویل می گرفت. شهادت پسر عمو بسیار روی او تاثیر گذاشت.
هوشنگ افشار خیلی فکر کرد. مشهد رفت و حالات مردم را دید. از امام رئوف خواست کمکش کند.
امام عنایتی کرد و تمام شبهاتش برطرف شد!
با کمک دوستان راهی جبهه شد. شب عملیات والفجر۸ از بازرسی آمده و مانع حضور او در عملیات شدند. آخر زمانی منافق بوده و امکان داشت عملیات را لو دهد‼️
فرمانده ضمانت او را کرد. هوشنگ از اولین شهدای عملیات گردید...
📙برگرفته از کتاب تاشهادت. چهل حکایت از آنها که هیچ کس فکر نمیکرد شهید شوند. اثر گروه شهید هادی.
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
#خداےخوبِ_ابراهیم
"همه جمع شده بودند. مسابقه حساس والیبال بین معلم مدرسه یعنی ابراهیم هادی ومنتخب دانش آموزان بود.
وسط بازی توپ را نگه داشت !صدای اذان می آمد، باصدای رسا اذان را گفت.
بچه ها وضو گرفتند و در حیاط مدرسه نماز جماعت برپا شد...
آری از مهم ترین علل ترقی ابراهیم، اقامه نماز اول وقت و جماعت بود.
حافظوا علی الصلوات والصلاه الوسطی وقوموا لله قانتین
در انجام (به موقع وکامل) همه نمازها و (بخصوص ) نماز وسطی (=نماز ظهر) کوشا باشید و از روی خضوع و اطاعت، برای خدا به پا خیزید(بقره۲۳۸)
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🌸در حدیث آمده:
غفلت تو در این است که رابطه خود را با مسجد قطع میکنی و راه مفسدین و تبهکاران را پیشه میگیری.
🌟ابراهیم در سخت ترین شرایط نمازش را اولوقت میخواند؛ بیشتر هم به جماعت و در مسجد.
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🌷نصیحت خوبان🌷
عزیزم انسان تا با خدا باشد غصه ندارد. غصه برای وقتی است که انسان به خاطر معصیت از خدا فاصله بگیرد.
✳️بدبخت کسی است که به مردم امیدوار باشد...
✅از نمازشب به هرمقامی که بخواهی می رسی. همچنین عزاداری امام حسین ع که باعث سرافرازی دنیا و آخرت است...
📜از وصیتنامه شهید حبیب اله ترابی برای دختر هشت ماهه اش. این شهید شش وصیت برای تمام فرزندانش نگاشته بود.
او در جایی در مورد علت جبهه رفتن و علاقه به شهادت می گوید: اگر انسان جنس نامرغوبی داشته باشد و کسی به قیمت خوبی بخرد باید سریع اقدام کند.
بعد ادامه داد: من چهل سال عمر کردم. خداوند متعال می خواهد جان مرا به قیمت بهشت خود خریداری کند، باید عجله کنم.(اشاره به آیه قرآن)
📚برگرفته از کتاب تفسیر روی داربست. خاطرات شهید حاج حبیب الله ترابی. اثر گروه شهید هادی.
این کتاب پس از پنج سال در قطع جدید تجدید چاپ خواهد شد.
🌷سالروز شهادت
✅گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
اکنون مشغول چه کاری است؟
سلام بر عزیزان همراه
امیدوارم در کسب معنویات ماه مبارک رمصان موفق باشید.
گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی در حال حاضر مشغول انجام چند کار کتاب است که دو عنوان آن، انشالله تا قبل از نمایشگاه کتاب منتشر خواهد شد. البته در مقطع ماه مبارک، جهت استفاده از معنویات مهمانی خداوند متعال، فعالیت نشر را کمتر میکنیم. اما کارهای در دست اقدام:
۱. کتاب تفسیر روی داربست. توضیح اجمالی در پیام قبلی نوشته شد. این کتاب در قطع پالتویی مجوز گرفته.
۲. کتابی در مورد حجاب که تقریبا با آثار تولید شده در این عرصه متفاوت است. این کتاب به بررسی حکایات و تجربه های نزدیک به مرگ در موضوع حجاب و کشف حجاب می پردازد. حدود ده تجربه نزدیک به مرگ در این زمینه و ده ها حکایت و داستان تاریخی و همچنین بررسی اجمالی حجاب در سیر تاریخی و تاریخچه کشف حجاب در ایران، در این کتاب آورده شده.
این کتاب ۱۴۴ صفحه ای در اواسط بهار منتشر و در نمایشگاه کتاب(۲۰ اردیبهشت) رونمایی خواهد شد. انشالله
۳. کتاب دیگری که مشغول جمع آوری مطالب آن هستیم، کاری در زمینه پهلوی هاست. خاطراتی کوتاه از پدر و پسر، رضاخان و فرزندش، داستانک هایی کوتاه و مستند از کارهایی که این دو نفر انجام دادند. کتابی در حدود ۱۰۰ صفحه و مصور از اقدامات پهلوی که احساس میکنیم در شرایط امروز جای این کتاب خالی است.
یکی دو کار دیگر در زمینه شهدا در دست اقدام است که به محض تکمیل مطالب اطلاع رسانی خواهد شد.
در ضمن طبق شنیده ها، نمایشگاه کتاب امسال از ۲۰ تا ۳۰ اردیبهشت به صورت حضوری و مجازی خواهد بود.
اما نکته آخر
برخی مطالب زیبا در کتابهای گروه شهید هادی، بخصوص کتابهای جدید و یا تجربه های نزدیک به مرگ وجود دارد که از دید ما مخفی میماند.
اگر مطلبی در یکی از کتابهای گروه، از دید شما زیبا و آموزنده بود، به صورت خلاصه برای ما بفرستید تا پس از ویرایش در این کانال استفاده شود. با تشکر
ایدی جهت ارسال مطلب
@nashre_hadi
⭕️واکنش پدر منتظری پس از عزل فرزندش از قائم مقام رهبری بمناسبت نامه ۶ فروردین ۶۸:
🔹خدایا،عمر خمینی رو هزار ساله کن و پسر من رو از جهنم نجات بده
🔸 مرحوم حجت الاسلام علی منتظری، پدر آیت الله حسینعلی منتظری و پیش نماز مسجد صاحب الزمان(عج) در خیابان منتظری شمالی نجف آباد بود.
مغرب و عشاء که شلوغ ترین موقع بود، ایشان هر شب چند دقیقه ای منبر می رفت. مقلد شخصی حضرت امام(ره) بود و از تحریرالوسیله امام هم می گفت.
زمان عزل منتظری، حاج علی غروب همان روز رفت منبر و روی منبر گفت: خدایا، عمر امام خمینی رو هزار ساله کن و پسر من رو از جهنم نجات بده! خیلی ها به وی تشر زدند که یعنی چه ...؟!
🔸گفت: حسینعلی بچه منه، من می دونم حسینعلی چی هست، حسینعلی مرد حکومت نیست. او برای مملکت داری نیست. امام خمینی فرزند من رو از آتش جهنم نجات داده...
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🌷 زائر قبر شهید🌷
هر هفته با احمد آقا به زیارت مزار شهدا می رفتیم. یکدفعه سر مزار شهیدی رسیدیم که او را نمی شناختم.
✳️همانجا نشستیم فاتحه ای خواندیم. اما احمدآقا حال عجیبی پیدا کرده بود.
🔆در راه برگشت پرسیدم: «احمدآقا این شهید را می شناختی؟»
پاسخ داد: «نه.»
پرسیدم: «پس چرا سر مزار او آمدیم؟»
اما جوابی نداد. فهمیدم حتما یک ماجرایی دارد. اصرار کردم.
✅وقتی پافشاری من را دید آهسته به من گفت: «اینجا بوی امام زمان (عج) را می داد. مولای ما قبلا به کنار مزار این شهید آمده بودند.»
💢البته می گفت: «اگه این حرفها را می زنم فقط برای این است که یقین شماها زیاد شود و به برخی از مسائل اطمینان پیدا کنی. و تا زنده ام نباید جایی نقل کنی.»
📚 عارفانه، اثر گروه شهید هادی.
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
#سلام_امام_زمانم💚
سلام بر مولاے مهربانے ڪہ آمدنش
وعده ے حتمے خداست
و سلام بر منتظران و دعاگویان
آن روزگار نورانے و قریب...
السلام علیڪَ یاوعداللہ الذّے ضمنہ...
🌤اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
🌙غروب ماه رمضان بود. ابراهيم آمد در خانه ما و بعد از سلام و احوالپرسي يــک قابلمه از من گرفت! بعد داخل کله پزي رفت. به دنبالش آمدم و گفتم: ابرام جون کله پاچه براي افطاري! عجب حالي ميده؟! گفت: راســت ميگي، ولي براي من نيست. يك دست کامل کله پاچه و چند تا نان ســنگک گرفت. وقتي بيرون آمد ايرج با موتور رسيد. ابراهيم هم سوار شد و خداحافظي کرد.
🍃با خودم گفتم: لابد چند تا رفيق جمع شــدند و با هم افطاري ميخورند. از اينکه به من تعارف هم نکرد ناراحت شــدم. فــرداي آن روز ايرج را ديدم و پرسيدم: ديروز کجا رفتيد!؟ گفت: پشت پارک چهل تن، انتهاي کوچه، منزل کوچکي بود که در زديم و کله پاچه را به آنها داديم. چند تا بچه و پيرمردي که دم در آمدند خيلي تشکر کردند. ابراهيم را کامل ميشناختند. آنها خانوادهاي بسيار مستحق بودند. بعد هم ابراهيم را رساندم خانهشان.
📚سلام بر ابراهیم۱/ص۱۸۶
🌟امام رضا علیه السلام:
افطاری دادن تو به برادر روزه دارت، فضیلتش بیشتر از روزه داشتن توست.
الکافی؛ج۴
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مناجات عرفانی حضرت امام
🔹خدا یا ما هیچیم؛ هرچه هست تویی
🔹این ایران را تو تقویت کن
#شهیدحججی میگفت؛
همـهمیگوین🗣:
خــوشبـهحالفلانی،شهیدشــد
امــاهيچکسحـواسشنیست
کـهفلانیبــرای #شهیدشـدن،
شهیدبـودنرايـادگـرفت...🌱🤍
🌹🍃🌹🍃