#ارسـالـی_شـمـا ✉🌱
دنیای عجیبی شده بود... اصلا حال خوبی نداشتم... هر روز به بیهودگی میگذشت و من هر بار از خدام دور تر میشدم...
شاید اگه منو کسی میشناخت باور نمیشد تا این حد عوض بشم!
اطرافیانم، اتفاقات، فضای مجازی، جامعه... همه و همه باعث شده بود که من از خودم دور شم!
دیگه خودمو نمیشناختم... یه مرده متحرک... نمیدونم چه جوری... یعنی هرچی فکر میکنم هم یادم نمیاد😅
شبیه یه معجزه. یه کتاب وارد زندگیم شد!
سلام بر ابراهیم
یه شب لبخند عکس روی جلد منو جذب کرد... برش داشتم و چند صفحه ای رو خوندم!
کم کم عادتم شده بود هر شب قبل خواب چند تا داستان رو ازش بخونم و بخوابم حالم خیلی بهتر شده بود.
✨انگار اون اومده بود که فقط و فقط حال منو خوب کنه.
یه شبایی به کارای عجیب داداش ابراهیم فکر میکردم. مگه میشه یه آدم انقدر خوب باشه؟!
باورش سخته ولی اره میشه! اون هر آدمی نبود. شهید بود. کسی که خدا انتخابش کرده.
مگه میشه انتخاب خدا بد باشه؟ مثل یه تلنگر وارد زندگیم شد و منو به خودم آورد...
من دوباره خودمو شناختم و قبل اینکه خودمو بشناسم خدامو شناختم!
🌷خیلی خوبه یه رفیق شهید داشته باشی مثلا وقتی کارت گیره، مثل پارتی میمونه که بیاد بین تو و خدا واسطه شه و همه چی درست شه خیلی حس نابی هست که یه شبایی بشینی تا سحر براش درد و دل کنی و کلی باهاش بخندی و گریه کنی. خیلی خوبه که اون نگاهش حتی در قاب عکس، تو رو از انجام گناه باز داره و اون لبخندش بهت قوت قلب بده که محکم تو مسیر خدا قدم بردار و نگران هیچ کس و هیچ چیز نباش!☺️ داداش ابراهیم خیلی لطف ها در حق من کردند...
هدایت شده از پخش کتاب هادی
5⃣2⃣
📙اسرائیل اسیر
خاطرات شهید داود حنیفه
کسی که ۱۶ ماه در زندان های اسرائیل مبارزه کرد و...
📚اثر گروه شهید هادی ۱۳۹۹
۹۶ صفحه مصور
۱۰ هزار تومان
@pkhadi
👆رزمنده و جوانی از خطه آذربایجان که خاطرات بسیار عجیبی دارد.
راننده کامیون بود و برای پیروزی انقلاب بسیار زحمت کشید. قبل از انقلاب راهی لبنان شد و به نیروهای مبارز فلسطینی پیوست.
سپس با شروع جنگ به ایران آمد. در سال ۶۱ همراه با حاج احمد برای آموزش جوانان لبنانی دوباره به آن سرزمین اعزام شد.
داود حنیفه در یک شناسایی مفقود میشود!
برخی خبر از اسارت و برخی خبر شهادت او را می دهند.
این رزمنده یکی از شجاع ترین نیروهای اطلاعات تحت امر حاج احمد متوسلیان و همچنین به خاطر سابقه حضور در میان رزمندگان فلسطینی به عربی کاملا مسلط بود.
تمام دوستانش می دانستند با توجه به شکنجه های صهیونیست ها بعید است زنده بماند. او رفت و هیچ خبری از او نشد. بنیاد شهید ایران، او را شهید ثبت کرد و...
✅ تا اینکه شانزده ماه بعد و درست در زمان عملیات خیبر اتفاق عجیبی افتاد...
📙برگرفته از متن کتاب اسرائیل اسیر. اثر گروه شهید هادی که در هفته دفاع مقدس ۱۳۹۹ منتشر شد.
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
شهید مصطفی ابراهیمی مجد در سال 1333 در منطقه 17 شهریور تهران در خانوادهای مذهبی متولد شد و از جوانی با معارف و آداب اسلامی آشنا شد. او در دانشکده کشاورزی ادامه تحصیل داد و انجمن اسلامی دانشکده را راهاندازی و دانشجویان را با معارف اسلامی آشنا کرد.
وی در اوایل انقلاب با دفتر شهید چمران در جمعآوری اطلاعات از عملکرد خائنانه منافقین همکاری کرد و با شروع جنگ تحمیلی به همراه دکتر چمران به اهواز عازم شد.
شهید ابراهیمی با استعداد و خلاقیت وافری که داشت موفق شد برای ساخت و تعمیر اسلحه و ساخت سنگرهای بتنی و رفع کمبودهای نیروهای ستاد جنگهای نامنظم کارگاهی احداث کند. در گروه تخریب، با توجه و خلاقیت خود برای اولینبار با طرح شهید چمران موفق شد. موشکهای زمینی و آبی بسازد که این امکانات در مقابله با تاکتیکهای جنگی دشمن به کار میرفت. یکی از این ابتکارات، تاکتیک جنگ آب بود که توسط شهید دکتر چمران ابداع شد. به این ترتیب که آب رودخانه کرخه توسط نیروهای خودی به سمت دشمن هدایت شد تا دشت بین نیروهای دو طرف، زیر آب برود و دشمن نتواند پیشروی کند. عراق هم در مقابل سد خاکی ایجاد و از پیشرفت آب جلوگیری کرد تا بدینوسیله از به گل نشستن تانکها و تجهیزات وادوات نیروهایش جلوگیری کند.
این شهید بزرگوار در شهریور سال 1360 در منطقه عملياتی دارخوين به شهادت رسيد.
پيكر مطهر اين شهيد در گلزار شهدای بهشت زهرا(س) تهران در قطعه 24رديف 95شماره 24 به خاك سپرده شد.
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
مهندس مجد در وصیتنامه خود اعلام کرد که به دیدار امام زمان(عج) نائل شده است و این مطلب را چنین بازگو میکند:
"بگذاريد بعد از مرگم بدانند كه همانطور كه اساتيد بزرگمان مي گفتند نوكر محال است صاحبش را نبيند من نيز صاحبم را ، محبوبم را ديدار كردم اما افسوس كه تا اين لحظه كه اين وصيت را مي نويسم ، ديدار مجدد او نصيبم نگشت. بدانيد كه امام زمانمان حي و حاضر است و او پشتيبان همه شيعيان مي باشد. از ياد او غافل نگرديد. ديگر در اين مورد گريه مجالم نمي دهد بيشتر بنويسم و تا اين زمان ديدار او را براي هيچكس نگفتم مبادا كه ريا شود و فقط كه ديگر مي گويم كه از آن ديدار به بعد چون ديگر تا اين لحظه او را نديده ام تمام جگرم سوخته است . و اكنون به جبهه مي روم تا پيروزي اسلام را نزديك سازم و راه را جهت ظهور آن حضرتش باز سازم....."
📙برگرفته از کتاب پنجاه سال عبادت. اثر گروه شهید هادی.
📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
7⃣
📚پنجاه سال عبادت. وصیتنامه و دلنوشته های ادبی پنجاه شهید همراه با تصاویر و زندگینامه
📖اثر گروه شهید هادی
۱۶۸صفحه مصور.
۱۶۰۰۰تومان
چاپ اول ۱۳۹۱
چاپ سی و یکم ۱۳۹۹
مجموع تیراژ ۶۵۰۰۰ نسخه
✅ده کتاب پرفروش نشر🔆
📙ویرایش جدید و قطع پالتویی
@pkhadi