eitaa logo
نشر شهید هادی
19.1هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
1.8هزار ویدیو
17 فایل
کانال رسمی انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی جهت معرفی آثار و... تبلیغ و تبادل نداریم دفتر نشر جهت خرید کتاب ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱ (۹صبح تا ۵عصر) ارتباط با مدیر مجموعه ۰۹۱۲۷۷۶۱۶۴۱ @nashre_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 همیشه می گفت: اگه من مُردم، مراقب باشید حجم بدن من رو نبینه می گفت: حتی توی قبر هم نامحرم منو نبینه ... برای این موضوع هم همیشه از ماجرای حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها و تهیه تابوت حضرت یاد می کرد که می خواستن حتی حجم بدنشون هم مشخص نباشه. 🌷شهید انفجار حسینیه ره پویان وصال شیراز 📙کد۸۲. اثر گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🌷عماد عاشق گمنامی بود. بعد از جنگ سی و سه روزه آمده بود ایران؛ همراه سید حسن نصرالله. خانه رئیس وقت مجلس آقای حداد عادل با تعدادی از سیاسیون ایران دیدار کردند. همه فقط سید حسن نصرالله را می شناختند و سعی می کردند باهاش عکس یادگاری بگیرند؛ اما نمی دانستند این مرد میان سال همراه سید که خیلی هم کم حرف می زند، کیست؟ 🌷عماد در هیچ یک از عکس ها نبود. برای اینکه نبودش عادی جلوه کند، رفت پیش دوربین و تک تک عکس ها را خودش می گرفت تا در عکس ها حاضر نباشد. خلاصه اینکه عماد یکی از مغز های متفکر حزب الله لبنان بود که سالها رژیم صهیونیستی را درگیر توان مدیریتی خود نمود. 📙برگرفته از کتاب راز رضوان. اثر گروه شهید هادی 💐سالروز شهادت "شهید عماد مغنیه" 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🔴مگر نمیگویند شهدا زنده اند ؟ 🔺زنده ها میبینند و میشنوند ! 🔺زنده ها جواب میدهند ! 🔺من با ابـراهـیـم هـادی کار دارم! 📍ابراهیم موبایل نداشت، اما بی سیم که داشت! 🚩ابـراهـیـم ! 📍اگر صدای مرا میشنوی ، کمک ! 📍من و بچه ها گیر افتادیم در تله ی دشمن! 📎تلفن همراه من کار نمیکند بدرد نمیخورد هرچه گشتم برنامه بیسیم نداشت تا با تو تماس بگیرم.. 📎گفتم میخواهم با بیسیم شما تماس بگیرم.. 🖇گفتند اندرویدهای شما را چه به بیسیم شهدا ! اما من همچنان دارم تلاش میکنم تا با گوشی اندروید صدایم را به تو برسانم.. 📍اگر میشنوی ما گیر افتادیم بگو چطور آن روز وقتی به گوشَت رساندند که دخترهای محل از فرم هیکل تو خوششان آمده ، از فردایش با لباس های گشاد تمرین کشتی میرفتی ؟ تا چشم و دل دختری را آب نکنی ! 📍اینجا کُشتی میگیریم تا دیده شویم .. 📍لاک میزنیم تا لایک بخوریم تو حتما راهش را بلدی که به این پیچ ها خندیدی و دنیارا پیچاندی! و ما در پیچ دنیا سرگیجه گرفتیم ! 🚩ابـراهـیـم! 📎اگر صدایم را میشنوی، دوباره اذانی بگو تا ماهم مثل بعثی ها که صدایت را شنیدند و راه را پیدا کردند راه را پیداکنیم... 📍اگر از جبهه برگشتی کمی از ان غیـرت های نـاب بسیجی ها را برایمان سوغات بیاور؛ 🏳تا ماهم مثل شما حرف اماممان را زمین نگذاریم... تمام..... https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
در جریان مرور اعمال خود، چنان دچار حسرت شدم که گفتنی نیست. آنچنان فشار روحی را تحمل کردم که اگر در دنیا با چنین مشکلی مواجه می شدم، قطعا جان میدادم. آنجا فهمیدم چرا یکی از اسماء قیامت یوم الحسره است. اما یکی از حسرت های من وجود اسراف بسیار در زندگی ام بود. من فهمیدم که اسراف فقط ضایع کردن نعمت های الهی مانند خوردنی ها و آشامیدنی ها نیست. بدترین نوع اسراف، تلف کردن وقت و عمر بود! روزهایی از جوانی‌ام را دیدم که صبح تا شب به بطالت پای تلویزیون می گذراندم. چقدر از لحظات با ارزش عمر من اینگونه تلف شد و... بعد از این تجربه تلاش می کنم از وقتم حداکثر استفاده را بنمایم و از لحاظ معرفتی خودم را رشد بدهم. تماشای تلویزیون و شبکه های اجتماعی را به حداقل رساندم. 📙نسیمی از ملکوت. تجربه نزدیک به مرگ. اثر گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
﷽❣ ❣﷽ سلام‌پدر‌مهربانم ظهور کن نگار من بیا که از سر شعف فدای قامتت کنم دو چشم اشک بار را تمام لحظه های من فدای یک نگاه تو بیا و پاک کن زدل حدیث انتظار را نمای زیبای برفی مسجد مقدس جمکران دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۱
‍ 🔸اخلاق عملی را باید از ابراهیم هادی آموخت. در ارتفاعات کوره موش چهار اسیر گرفتیم و قرار بود بعد از چند روز تحویل پادگان ابوذر بدیم. یک اتاق آهنی در میان حیاط وجود داشت همه پیشنهاد دادن که اسرارا در آنجا نگهداری کنیم. اما ابراهیم آنها را آورد داخل اتاق هر غذایی که میخوردیم بیشترش را به اسرا میداد و میگفت این ها مهمان ما هستند‌. بعد از چند روز برای آنها لباس تهیه کرد و آنها را راهی حمام کرد. بعد از اینکه قرار بود اسرا را تحویل دهیم همه ی آنها به ابراهیم نگاه میکردند و گریه میکردند و التماس میکردند کنار ابراهیم بمانند. 🍃واین است نشانه ی اخلاق و رفتار خوش. https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🌹 💠مهدي همواره مي گفت شهدا زنده اند و به اين حرف اعتقاد قلبي داشت. ما اين را در رفتار و عمل مهدي به عينه مشاهده مي كرديم. براي همين هميشه به رفتار وكردارش توجه داشت، چون خود را در محضر خدا و شهدا مي ديد. 💠هر زمان از كنار عكس شهيدي رد مي شديم، مي داد. يك بار از كنار عكس عبور كرديم. مهدي سلام كرد. باتعجب به مهدي گفتم: مهدي جان حمدي بخوان، صلواتي بفرست، چرا سلام مي كني؟ 💠گفت: « زنده است و داره ما رو مي بينه.... » 📙مدافعان حرم. اثر گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
جهت اطلاع دوستان و در پی سوالات مکرر، ذکر چند نکته ضروری است. ✅گروه فرهنگی و انتشارات شهید ابراهیم هادی، متشکل از بچه های مسجدی بوده و به هیچ نهاد و ارگان دولتی وابسته نیست. ✅ضمن قدردانی از تلاش های بیش از ۲۰۰ گروه جهادی که به نام شهیدهادی در سراسر کشور فعالیت می کنند، اعلام می کنیم که هیچ یک از این گروه ها زیر نظر این مجموعه یا خانواده شهید هادی نمی باشد. ✅نسخه پی دی اف رایگان کتاب سلام بر ابراهیم و سه دقیقه در قیامت را خود ناشر به صورت رایگان در فضای مجازی قرار داده. برای خرید نسخه مجازی بقیه کتابها می توانید به سایت طاقچه مراجعه کنید. ✅کانال پخش کتاب هادی، معرفی تمام آثار نشر شهیدهادی، قیمت، تعداد صفحات و... در ایتا👇 @pkhadi ✅گروه فرهنگی و انتشارات شهید هادی به شماره ثبت ۱۰۹۲۴ در سال ۹۰ در وزارت ارشاد ثبت شده. آدرس دفتر فروش جهت مراجعات حضوری، تهران بزرگراه شهید محلاتی قبل از ورزشگاه شهید سعیدی ابتدای خیابان مخبر جنوبی پلاک ۲۹۰ واحد۱(۹صبح تا ۵ عصر) 📞 تماس۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱- ۰۲۱۳۶۳۱۲۱۴۴ ✅خرید آنلاین از سایت فروشگاه مجازی شهید هادی http://nashrhadi.com ✅خرید در شهرستان ها از کتابفروشی های معتبر و فروشگاه های پاتوق کتاب. یا فروشگاه کتاب مسجد جمکران یا حرم حضرت معصومه سلام الله یا حرم امام رضا علیه السلام ✅خرید بالای ده جلد با ارسال رایگان از طریق تماس با دفتر یا با ایدی زیر @nashr_hadi شما عضو تنها کانال رسمی گروه و نشر شهید هادی هستید، استفاده از مطالب این کانال، بدون لینک یا با لینک تبلیغ، باعث خوشحالی و بلامانع است👇 @nashrhadi https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
👆پیرو سوالات مکرر هر روزه بار دیگر اعلام می داریم که استفاده از مطالب این کانال در دیگر کانال ها بدون لینک یا با لینک تبلیغ بلامانع است. https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🌱 شھادت‌ فقط‌ تویِ حلب‌ و دمشق‌ و غزه‌ نیست! میشه‌ لا‌‌به‌‌لایِ کتاب‌ و دفتر و ماشین‌‌حساب‌ هم جهاد‌ کرد و شهید شد! در راستای هدفِ‌ مقدس، تکلیف‌ مدار بودن نتیجه‌اش‌ میشود پرواز...🕊 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
نشر شهید هادی
#شهید_مدافع_حرم_مهدی_عزیزی🌹 💠مهدي همواره مي گفت شهدا زنده اند و به اين حرف اعتقاد قلبي داشت. ما
گنده لات راوی امیر منجر یادم هست در زورخانه حاج حسن، پیرمردی می آمد و آن بالا در گوشه ای می نشست و ورزش جوان ها را نگاه می کرد. در آن جمع، ابراهیم هرگاه از در وارد می‌شد این پیرمرد را حسابی تحویل می‌گرفت و او را در آغوش می فشرد. گویی دوست صمیمی اش را دیده. من دقت کردم که ابراهیم، در حین روبوسی، مبلغی را داخل جیب آن پیرمرد می گذاشت. مدتی از آن ماجرا گذشت. یک روز به او گفتم: ابرهیم، این پیرمرد را از کجا میشناسی؟ جواب درست و حسابی نداد. یقین داشتم که او به خوبی این پیرمرد را می شناسد. دوباره سوالم را پرسیدم. مکثی کرد وگفت: او پهلوان عباس... است، یکی از پهلوان های قدیم تهران. او در جوانی گنده لات بود و کارهای خلاف بسیاری انجام داد، اما حالا سرش به سنگ خورده و دیگر توان قبل را هم ندارد. من هر بار به زورخانه می رفتم، شاهد برخوردهای دوستانه ابراهیم با این پهلوان بودم. از طرفی شاهد بودم که برخی دوستان ما به ابراهیم انتقاد می کردند که او در گذشته چنین و چنان بوده، چرا به او کمک می کنی؟ ابراهیم با مهربانی می گفت: در گذشته این طور بوده، الان پشیمان است. خدا پشیمان ها را قبول می کند، چرا ما قبول نکنیم؟! مدتی گذشت، تا اینکه یک شب متوجه شدم ابراهیم ساعتها با پهلوان عباس خلوت کرده و مشغول صحبت است. آخر شب وقتی پیش من آمد گفت: این پهلوان عباس دستش خالی است. میخواهد دختر شوهر بدهند، اما نمی‌تواند جهیزیه تهیه کند. می توانی بی سر و صدا کاری انجام دهی؟ صبح فردا با ابراهیم راهی بازار شدیم. از هر بازاری که می شناختیم کمک گرفتیم. یک نفر فرش داد. یک نفر ظرف و ظروف و دیگری رخت و لباس. خلاصه جهیزیه خوبی برای دختر پهلوان عباس تهیه شد. نمیدانید این پیرمرد چقدر خوشحال شد. هربار ابراهیم را می دید از جا بلند می شد و مانند فرزندش او را در آغوش می گرفت و دعایش می کرد. پهلوان عباس چهل سال پیش پیرمرد بود و به یقین الان زنده نیست، اما ابراهیم کاری کرد که او بنده خوب خدا شد. اهل نماز و مسجد و... او از تمام گذشته اش توبه کرد. 📙داستان جدید، از کتاب دو جلدی سلام بر ابراهیم https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63