eitaa logo
نشر شهید هادی
18.5هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.5هزار ویدیو
16 فایل
کانال رسمی انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی جهت معرفی آثار و... تبلیغ و تبادل نداریم دفتر نشر جهت خرید کتاب ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱ (۹صبح تا ۵عصر) ارتباط با مدیر مجموعه ۰۹۱۲۷۷۶۱۶۴۱ @nashre_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی از مشکلات بشر امروزی این است که فقط سختی های زندگی را می بیند. فقط به بالا دست خود نگاه می کند، لذا همیشه پرتوقع و طلبکار است. اما وقتی به پایین دست خود نظر داشته باشد، وقتی نعمت های خداوند را بازگو کند، در نتیجه شکر نعمت ها را بجا می آورد و طبق آیات خداوند: وقتی شکر نعمت خدا را بجا بیاوریم، خداوند نعمت را افزایش می دهد. ✅ابراهیم از کسانی بود که بجای پرداختن به سختی ها و مشکلات، همیشه از نعمت های خدا می گفت. او نعمت جمهوری اسلامی و ولایت فقیه را یکی از بزرگترین نعمت ها می دانست که باید شکر این نعمت را بجا آورد. وَ أَمَّا بِنِعمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّث...و نعمت های پروردگارت را بازگو کن. (سوره ضحی۹) 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👆شهیده زینب کمایی سوم راهنمایی بود. در منطقه شاهین شهر اصفهان که حضور ضد انقلاب بسیار زیاد شد، او تک و تنها مشغول فعالیت فرهنگی بود. سر صف در مدرسه صحبت می کرد و دختران هم سن و سال خود را ارشاد می کرد. او خیلی از دختران مدرسه را مسجدی کرد و در این زمینه خیلی فعال بود. نامش میترا بود اما نامش را عوض کرد و زینب را انتخاب کرد. زینب بارها مورد تهدید منافقین قرار گرفت. آنها از یک دختر چهارده ساله و فعالیت های او ترسیده بودند. 🌹 تا اینکه یک شب در مسیر مسجد او را ربودند و با چادرش او را خفه کردند و به شهادت رساندند!!! پیکر مطهر او همراه با شهدای عملیات آزادی خرمشهر تشییع و در کنار آنها در گلزار شهدای اصفهان به خاک سپرده شد. 🌺نثار روح پاکش صلوات. 📙برگرفته از کتاب شیرینتر از عسل. اثر گروه شهید هادی. 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
با دوستانش زیاد به رستوران یا ساندویچی می رفت. آن هایی که شرایط مالی نداشتند را مهمان می کرد و برایشان خرج می کرد . اما برای تهیه غذا ، هر جایی نمی رفت . او دستور قرآن را عمل می کرد که باید در غذایی که تهیه می کنیم دقت داشته باشیم. ابراهیم سوسیس و کالباس نمی خورد. مخصوصاً در آن دوران که بحث خوک هم مطرح بود. اما الویه خیلی دوست داشت. بیشتر به یک ساندویچی در محل می رفت که به صاحب آنجا آقاشیخ می گفتند که بسیار انسان مؤمنی بود. او در تهیه غذا مراعات حلال و حرام را می کرد. فَلْيَنْظُِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ پس انسان باید به غذای خویش بنگرد! (سوره عبس ۲۴) 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🌼 کمک به معتاد 🌼 ✴️ شخصی در محله ابراهیم معتاد بود و برای این که پول مواد خودش را به دست آورد خیلی خانواده اش را اذیت می کرد. ⚛ ابراهیم برای ترک این اقا خیلی تلاش کرد. وقتی دید که ترک نمی کند، به آن شخص گفت من پول مواد یک سال شما را می دهم به شرطی که دست از سر خانواده ات برداری و به همین خاطر خانواده او یک سال راحت بودند. او هر هفته وقتی مزد کار سخت خودش در بازار را می‌گرفت، قسمتی از آن پول را به جوان معتاد میداد تا خانواده اش را اذیت نکند! ✅ابراهیم هر چه کرد برای رضای خداوند انجام داد و خدا هم اینگونه او را در بین مردم بلند مرتبه کرد. 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
هدایت شده از پخش کتاب هادی
6⃣9⃣ 📚غریب قریب. خاطرات زیبای مهاجر غریب افغانی، شهید رجب غلامی. جوانی که با فدا نمودن خود، یک عملیات را به پیروزی رساند. 📖اثر گروه شهید هادی. ۱۶۰صفحه مصور. ۱۲۰۰۰ تومان چاپ اول ۱۳۹۵ ✅خاطرات اثرگذار و زیبا @pkhadi
📙غریب قریب👆 پس از هجوم روسیه به افغانستان همراه با خانواده راهی ایران شد. در نزدیکی مرز توسط هواپیماهای روس بمباران شدند. پدر و مادر و اقوامش را از دست داد. رجب ۱۲ ساله خودش را به بجستان رساند و در یک مرغداری مشغول کار شد. شبها به مسجد میرفت و با بسیجی ها رفیق شد. این جوان شیعه مقلد امام بود‌. اصرار داشت به جبهه برود اما چون ایرانی نبود قبول نمی کردند. با اصرار و التماس راهی جبهه شد. در واحد اطلاعات عملیات فعالیت میکرد. در یکی از عملیات های برون مرزی به سیم خاردار حلقوی رسیدند. ✅این جوان شجاع وقتی متوجه شد که وسیله ای برای چیدن سیم ها نیست، خودش را روی سیم ها انداخت و نیروها از روی بدنش عبور کردند و عملیات را پیش بردند. 💐 او جانش را فدا کرد و یک عملیات را به پیروزی رساند. وقتی پیکرش به بجستان بازگشت، کسی نبود تا پیکرش را تحویل بگیرد، امام جمعه شهر، خبر این جوان را پخش کرد و همه برای تشییع او آمدند. 🌷مزار شهید رجب غلامی اکنون زیارتگاه مردم عاشق و مومن بجستان است. 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
در نگاهت چیزیست که ندانم آن چیست؟!🌱 مثل آرامش بعد از یک غم... مثل پیدا شدن یک لبخند... مثل بوی نم بعد از باران... در نگاهت چیزیست که ندانم آن چیست؟! اما ... من به آن محتاجم.🍃 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
✅روزهای اول جنگ بود. چهار اسیر گرفتیم. در یکی از خانه‌های ابتدای شهر مستقر بودیم. آن سوی حیاط یک اتاق با درب آهنی وجود داشت. رفقا پیشنهاد دادند که اسرا را به آن‌جا منتقل کنیم تا بعدا به پادگان ابوذر تحویل‌شان دهیم. اما ابراهیم قبول نکرد و گفت: این‌ها مهمان ما هستند. 🔻 دستان اسرا را باز کرد و آورد داخل اتاق. سفره‌ی ناهار پهن شد. با تقسیم‌بندی ابراهیم، خودمان هر دو نفر یک کنسرو خوردیم اما به اسرای عراقی هرکدام یک کنسرو داد! اسرای عراقی این مطالب رامی دیدند... 🔸 دو روز بعد ابراهیم چهار دست لباس زیر تهیه کرد و گفت: حمام را روشن کن تا اسرا به حمام بروند و تمیز شوند. عصر همان روز ابراهیم به پادگان ابوذر رفت. همان موقع یک خودرو برای انتقال اسرا به محل استقرار آمد. اسرای عراقی گریه می‌کردند و نمی‌رفتند. مرتب هم اسم ابراهیم رو صدا می‌کردند. با بیسیم تماس گرفتم و ابراهیم برگشت. اسرای عراقی یکی یکی با او روبوسی و خداحافظی کردند. آن‌ها التماس می‌کردند که پیش ابراهیم بمانند ولی قانون چنین اجازه‌ای نمی‌داد... 📚 برگرفته از کتاب ۲؛ ادامه‌ی زندگینامه و خاطرات پهلوان بی‌مزار ص ۹۶ ❤ 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🔻 گفتم حاجی راستی چقدر حقوق می‌گیری؟ حاجی مبلغی را گفت که من بسیار تعجب کردم. زیرا او یک سردار و فرمانده‌ نظامی بزرگ در ایران بود. گفتم حاجی این حقوق یک افسر جزء است نه یک فرمانده! یک سردار مثل شما در عراق سه برابر این حقوق می‌گیرد؛ با مزایای فراوان! حاجی به من گفت: شیخنا! مهم نیست فرمانده چقدر از کشورش می‌گیرد. مهم این است که چه چیزی به کشورش می‌دهد و خدای متعال چند برابر آن را به او خواهد بخشید و این یک حتمی است. شیخنا! ما به صورت موقت در این دنیا هستیم و ما و شما به سوی پروردگار کریم خود رهسپاریم. 👤راوی: «سامی مسعودی» از فرماندهان حشد الشعبی ❤ 📙برگرفته از کتاب مالک زمان اثر گروه شهید هادی 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
بزرگان علم تربیت می گویند اگر می‌خواهی یک جوان را درست تربیت کنی و در مسیر مورد نظر خودت قرار دهی اول از همه باید قلب اورا فتح کنی. باید کاری کنی که جوان‌ تورا به عنوان یک الگو قبول کند. این کارشناسان ادامه می‌دهند جوان نیز کسی را به عنوان الگو قبول می‌کند که حداقل یکی از این ویژگی‌ها را داشته باشد: ✅ اول اینکه چهره جذاب داشته باشد. ✅دوم اینکه ورزشکار باشد و بتواند کارهایی انجام دهد که دیگران از انجام آن عاجزند. ✅سوم اینکه صدای خوبی داشته باشد، خواننده ها یا مداحان خواسته یا ناخواسته الگوهای جوانان می‌شوند. ✅از تمام این اینها مهمتر اینکه اگر می‌خواهی قلب یک جوان را فتح کنی، باید اخلاق خوبی داشته باشی، باید به نظرات جوانان احترام بگذاری‌. باید اهل شوخی و خنده باشی. باید کاری کنی که جوان از حضور در کنار تو لذت ببرد. تمام این نظرات کارشناسی را وقتی در کنار هم بگذارید، یقین داشته باشید که به شخصیت خواهید رسید. کتاب سلام بر ابراهیم۲ – ص ۱۲۵ 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
هدایت شده از حرف حساب
✳️ «اهدنا الصراط المستقیم» می‌گویند اما برای هدایت تلاش نمی‌کنند! 🔻 دفعه‌ی بعد که پدرم را دیدم به من گفت: آماده هستی به دیدار (ص) برویم؟ در ذهنم این بود که مگر پیامبر اینجا هستند؟ آیا علیهم‌السلام در همین هستند؟! پدر گفت: بله، اجازه دادند شما هم با ما بیایی... 🔸 پیامبر (ص) فرمودند: «مسلمانان حداقل روزی ده بار در نمازهایشان می‌گویند «اهدنا الصراط المستقیم» اما برای در تلاش نمی‌کنند! با اینکه پیدا کردن راه درست، سخت نیست. خداوند برای هدایت بشر، و علیهم‌السلام را فرستاد و راه را هموار نمود اما بسیاری از مردم آلوده‌ی شدند و نمی‌خواهند هدایت شوند. اما شما فهمیدید که در دنیا چگونه زندگی کنید و چگونه هدایت یابید.» بعد ادامه دادند: « برخی از خداوند می‌خواهند که گمراه نشوند. خداوند به همین دلیل، اتفاقاتی برای آن‌ها رقم می‌زند اما آن‌ها ناراحت می‌شوند و فریاد می‌کنند اما شما شهدا هرچه در دنیا دیدید، یاد خدا افتادید و در سختی‌ها کردید.» 📚 برگرفته از کتاب | براساس خاطراتی از سردار شهید حاج محمد طاهری و فرزندش مصطفی 📖 صفحات ۴۴ و ۵۶ ❤️ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
💗 بخاطر داشته باشید که وقتی شب جمعه شهدا را یاد می کنید، آن‌ها هم شما را نزد سیدالشهدا(ع) یاد می‌کنند. ❣بیاد ❣شادی روحش صلوات 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
هدایت شده از پخش کتاب هادی
🌷برترین کتب شهدا و دفاع مقدس🌷 از ناشرین برتر این حوزه سوره مهر، روایت فتح و... 📚پخش از انتشارات شهید هادی. 📦ارسال رایگان باخرید بالای ۲۰۰هزارتومان @nashr_hadi خرید باارسال پیام به ایدی نشر شهید هادی👆 یا تماس با دفتر نشر(۹صبح تا ۵ عصر روزهای کاری) ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱- ۰۲۱۳۶۳۱۲۱۴۴ 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
💐خوب شو... امام زمان دنبال رفیق می‌گرده خوب شو خودش میاد و پیدات میکنه...
🌺: ای شهید، ای آن‌که بر کرانه‌ ازلی و ابدی وجود بر نشسته‌ای، دستی برار و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز، از این منجلاب بیرون کش". 🌹 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
السلام علیک یا ابا عبدالله
من یقین کردم که این کره خاکی که برای سکونت ما انسان ها انتخاب شده محل زندگی اصلی ما نیست. ✅در بهترین حالت این جا محلی برای تعلیم و تربیت ماست. ما باید در این جا رشد کنیم تا برای زندگی اصلی آماده شویم. این جا یک گذرگاه موقت یا یک مسافرخانه بیشتر نیست. 📙برگرفته از کتاب با بابا. اثر جدید گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/192937988C677b8efd1c
🌱 در هـر شـرایـطـے هـسـتـۍ ، نـمـازت رو اول‌وقـت بـخـون . 🌹 .......................................
" آنها را خوب می شناختم. از رزمندگان دفاع مقدس و از دوستان خوب ابراهیم هادی بودند. تا کمر در آب بودند و می خواستند از یک باتلاق عبور کنند! هر کدام به سمتی رفتند. هر لحظه نزدیک بود که غرق شوند. یکباره ابراهیم را دیدم که با چهره ای نورانی بالای تپه بود و به آنها نهیب می زد: فَأَیْنَ تَذْهَبُونَ پس شما (ای کافران از خدا)به کجا می روید؟ (تڪویر/۲٦) ✅ با ترس از خواب پریدم ایام عاشورا و فتنه ۸۸ بود. وقتی پیگیری کردم، فهمیدم که این سه نفر مشغول حمایت از سران فتنه هستند!" 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
📙با کتاب هم می شود تفریح کرد... ✅پیشنهاد میکنم کتاب را بخوانند...
🌹🕊🌹🕊🌹 🔷خیلی مواظب حلال و حرام بود و مرتب برای ما این روایت را می خوند که : «عبادت دَه قسم است که نُه قسمش در روزی حلال می باشد». 💐عروسی مصطفی نزدیک بود و قرار شده بود شام عروسی را خودمان بپزیم. به مصطفی گفتم: تعاونی اداره مان برنج ایرانی آورده، قیمتش هم مناسب است. بعد از ظهر رفتم برنج را تحویل بگیرم، فروشنده گفت: قبل از شما آمده بود اینجا. می پرسید: اگر کسی عضو تعاونی اداره شما نباشد، به او می فروشید؟ اگر کسی زیاد بخواهد به او میدهید؟ خلاصه بعد از این که اطمینان دادم این برنج ربطی به اداره ندارد و خودم از شمال آوردمش، خیالش راحت شد و رفت                      📙برگرفته از کتاب مصطفای خدا. خاطرات سردار گمنام شهید مصطفی ردانی پور. 📚همراه باشید با ما در تنها کانال رسمی گروه و انتشارات شهید هادی در ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
هدایت شده از پخش کتاب هادی
3⃣4⃣ 📚مصطفای خدا. زندگینامه و خاطرات زیبای سردار گمنام شهید مصطفی ردانی پور 📖اثر گروه شهید هادی ۱۶۸صفحه مصور. ۱۷۰۰۰ تومان چاپ اول ۱۳۹۰ چاپ نهم ۱۳۹۸ @pkhadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. . 〖زمیـن🌎 حقیر بۏد براێ داشٺنٺــ🍃 آسمـــاݩ بھ ٺۆ بیشٺـر مۍ‌آید ..〗 .