eitaa logo
نشر شهید هادی
18.9هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
17 فایل
کانال رسمی انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی جهت معرفی آثار و... تبلیغ و تبادل نداریم دفتر نشر جهت خرید کتاب ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱ (۹صبح تا ۵عصر) ارتباط با مدیر مجموعه ۰۹۱۲۷۷۶۱۶۴۱ @nashre_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
☘༻‌﷽‌༺☘ ✍ با ذهنی درگیر، سخت مشغول انجام کاری بودم، اما به نتیجه نمی‌رسیدم. با کلافگی دست از کار کشیدم و آرام گفتم یا صاحب الزمان! ناگهان خجالت همه قلبم را گرفت. یادم آمد انقدر درگیر روزمرگی‌هایم شده‌ام که مدتهاست یادی از امام زمانم نکرده‌ام. لحظه‌ای با تمام وجود، معنای غربتش را فهمیدم. امام غریب است که منِ پُر از ادعا، خود را منتظر و عاشق او می‌نامم، اما به یادش نیستم، آخر کدام عاشقی لحظه‌ای از یاد معشوق خود غافل می‌شود؟ آن هم معشوقی که آمدنش گره از کار همه انسان‌ها باز می‌کند؛ امان از ما، که چه غافلانه در گیر و دار روزمرگی‌هایمان او را فراموش کرده‌ایم. 🌍 کارِ دنیا برعکس شده؛ آقا در انتظار ما نشسته که او را بخوانیم تا جوابمان دهد؛ اما ما آنقدر بی‌وفاییم که گاهی حتی حضورش را هم از یاد می‌بریم. کاش صبحی نباشد، مگر اینکه به یاد او بیدار شویم؛ کاش دعایی نباشد، مگر دعا برای ظهور او. کاش باور کنیم شلوغی و سردرگمی و آشوب ذهن و دل همه مردم دنیا، حاصل عادت کردن به زندگی منهای یاد و ذکر و حضور امام مهدی است. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🤲 اللّٰھـُــم ؏جـــِّل لِوَلـیڪَ الفــَرَجـْــ https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
نشر شهید هادی
بعد از کربلای۵ عراق شروع به بمباران شهرها کرد. محله مسجد سید اصفهان در سال ۱۳۶۵ بمباران شد، یادمه شه
سلام. وقتتون بخیر. از اصفهان پیام میدم. بعد از مطلب خوبتون در مورد این شهید غریب من امروز بر سر مزار شهید آناتولی میرزایی رفتم و چون قبلا مسیحی بودند، یک روز نماز قضا براشون خوندم و هدیه کردم. اجرتون با شهدا
✍مهندس ڪه باشی آن هم با گذراندن تحصیلات در دانشگاه ڪانادا، مردم جور دیگری به تو نگاه می ڪنند. ندارند توی یڪ اتاق اجاره ای با ڪمد شکسته زندگی‌ات را سر ڪنی!! اما حسن با داشتن این شرایط، گوشش به شنیدن اینجور حرف‌ها بدهڪار نبود. می‌گفت: من باید طوری زندگی ڪنم ڪه با افراد و سطح پایین جامعه برابر باشم. https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
نشر شهید هادی
نوای زیارت عاشورای شهید غلامعلی رجبی ( عصر تاسوعا سال ۱۳۶۵ ) در هیئت رزمندگان گردان عمار، منزل شهید
پیام هایی داشتیم که بابت این زیارت عاشورا تشکر کرده بودند. اما شهید امیر وفایی که این مجلس در منزل آنها برگزار شده بود و صدای ناله او مشخص بود نیز شخصیت عجیبی است. در کتاب مهر مادر یک داستان به این شهید که عاشق حضرت زهرا سلام الله بوده اختصاص دارد. اما باید بیشتر به شخصیت او پرداخت.
امیر ۱۸ ساله، فرزند پدری بود که مدیرعامل شرکت زمزم آبعلی بنیاد مستضعفان بود. اما زرق و برق دنیا نتوانست او را فریب دهد. یک بار به پدرش گفت: پدر جان درست است که برای خدا زحمت می‌کشی، اما یک بار بیا جبهه تا ببینی چقدر از قافله الهی عقب ماندی... امیر سررسیدی داشت که خاطرات و احوالات خود را در آن می‌نوشت. در دی ماه ۶۵ و آخرین روزهای منتهی به کربلای ۵ حالات عجیبی پیدا می‌کند. در آخرین صفحات سررسید نوشته است: این روزها چیزهایی می‌بینم که قابل نوشتن نیست. اگر از عملیات برگردم می‌نویسم چه چیزهایی دیدم ... و امیر که مداحی را تازه شروع کرده بود از کربلای ۵ بازنگشت. مزار او در قطعه ۵۳ ردیف ۳۸ شماره ۷ در بهشت زهراست و پدرش از امنای مسجد علی بن موسی الرضا در حوالی میدان شهدای تهران است. منزل آنها سال‌هاست که در عصر دهه اول محرم میزبان مجلس روضه است. عصر روز تاسوعای سال ۶۵ منزل آنها غرق نور شد. آنها میزبان شهید غلامعلی رجبی و ده‌ها شهید گردان عمار بودند تا این زیارت عاشورا برای تاریخ ثبت شود. https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
🔴 ماجرای عجیب یک مهمانی با پذیرایی مردار انسان...! ⏱زمان مطالعه ۱ دقیقه⏱ 🍃یک روز با بعضی بزرگان فامیل به یک مهمانی در لواسان دعوت شده بودیم. بعد از صرف دور هم روی مبل نشستیم. یک میز بزرگ وسط بود که خوراکی‌های مختلف روی آن چیده بودند از شیرینی میوه آجیل گرفته تا شربت چای و.... همه گرم صحبت بودند. هر کسی چیزی میگفت و بقیه مشغول بودند. 🍃کم کم احساس کردم از کسانی صحبت میشود که در جمع ما نیستند. کاملاً مشخص بود می‌کنیم. با زبان طنز و شوخی به یکی از بزرگترها گفتم: فلانی بیا از قد و هیکل و قیافه من بگو، خوب نیست پشت سر کسی حرف بزنیم. او هم با پررویی گفت: جلوی روش هم میگم. دوباره حرفم را کردم و گفتم: بابا بیایید از خودمان حرف بزنیم خوب نیست غیبت کنیم. اما کسی به حرف من توجهی نکرد. با خودم گفتم من باید بروم بیرون، اینجا مجلس غیبت شده است. آنجا بزرگی داشت و من رفتم داخل حیاط. 🍃در بررسی اعمال آن روز را با تمام جزئیات دیدم. اما چیزهایی را دیدم که کار آن روز ما بود. میز بزرگ وسط که پر از خوراکی بود تبدیل شده بود به یک گوشت مردار و حاضران تکه تکه از آن می‌خوردند و چهره هایشان تغییر میکرد، صورتشان مثل وحشتناک میشد و اصلاً قابل تحمل نبود. از طرفی می‌دیدم که پرونده اعمالم با حضور در آن جلسه سنگین تر میشد؛ اما زمانی که امر به معروف کردم و از جلسه بیرون آمدم اعمالم سبک شد و خیر و برکات زیادی در روزهای بعدی زندگی‌ام دیدم. برخی گرفتاری های زندگی‌ام به همین دلیل برطرف شد. 📙کتاب تقاص https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انتشار برای اولین بار روایتی از جمله تامل برانگیز شهید رئیسی! حجت الاسلام رفیعی روایت میکند... https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
نشر شهید هادی
بعد از کربلای۵ عراق شروع به بمباران شهرها کرد. محله مسجد سید اصفهان در سال ۱۳۶۵ بمباران شد، یادمه شه
آقا عجب مطلبی بود. من دیشب رفتم گلستان شهدای اصفهان و مزار شهید میرزایی رو به سختی پیدا کردم. چرا به سختی؟! چون یک هیئت از زرین شهر اصفهان اومده بودند اونجا و سر مزار این شهید مراسم گرفته بودند. خیلی شلوغ بود. مداح اونها از روی گوشی مطلب شهید میرزایی رو می خواند و همه اشک می ریختند. خدا خیرتون بده
7.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 کسی که آل یاسین میخونه مطمئن باشه که امام زمان جوابش رو میدن 🔸اهمیت زیارت آل یاسین https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وصیت تکان‌دهنده مرحوم فرج‌الله سلحشور: «اگر شهید شدم یا مُردم، من را در قطعه هنرمندان دفن نکنید» https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬✨ مکاشفه عالم بحرینی در مورد امان نامه هایی که امام رضا (علیه السلام) به زائرینشان اهدا می‌کردند. 🏷 علیه السلام https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
31.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چگونه با امام باشم؟ خطبه دوازدهم نهج‌البلاغه نقش نيّت در پاداش اعمال پس از پيروزى در جنگ بصره در سال 36 هجرى يكى از ياران امام علی عليه السّلام گفت: دوست داشتم برادرم با ما بود و مى‌ديد كه چگونه خدا تو را بر دشمنانت پيروز كرد! امام عليه السّلام پرسيد: آيا فكر و دل برادرت با ما بود؟ گفت: آرى. امام عليه السّلام فرمود: پس او هم در اين جنگ با ما بود وَ لَقَدْ شَهِدَنَا فِي عَسْكَرِنَا هَذَا أَقْوَامٌ فِي أَصْلاَبِ اَلرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ اَلنِّسَاءِ بلكه با ما در اين نبرد شريكند آنهايى كه حضور ندارند، در صلب پدران و رحم مادران مى‌باشند، ولى با ما هم عقيده و آرمانند، سَيَرْعَفُ بِهِمُ اَلزَّمَانُ به زودى متوّلد مى‌شوند https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63