eitaa logo
نشر شهید هادی
19هزار دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
17 فایل
کانال رسمی انتشارات و گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی جهت معرفی آثار و... تبلیغ و تبادل نداریم دفتر نشر جهت خرید کتاب ۰۲۱۳۶۳۰۶۱۹۱ (۹صبح تا ۵عصر) ارتباط با مدیر مجموعه ۰۹۱۲۷۷۶۱۶۴۱ @nashre_hadi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از گنده لات‌های سه راه ورامین بود! رفت جبهه، توبه کرد و بعد شهید شد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 📙بامرام. اثر گروه شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
11.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 لشگر یکنفره ... 🔸 حجه الاسلام و المسلمین محمد تقی وکیل پور در نشست هم اندیشی جهاد تبیین با موضوع جهاد تبیین و وضعیت امروز جبهه مقاومت @Vakilpour_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چند ماه قبل از جنگ سی و سه روزه بود. یکی از طلبه های لبنانی که قم درس میخواند، آمد لبنان پیشم. گفت: آقای بهجت سلام رساندند و گفتند به سید حسن بگو از امروز سه بار صبح و سه بار شب، این دعا را بخوان: اَللّهُمَ اجعَلنی فی دِرعِکَ الحَصینَه الَّتی تَجعَلُ فیها مَن تُرید. از آن طلبه پرسیدم: چیزی شده؟ گفت: نمی‌دانم. آقا فقط گفت این را به سید حسن بگو! من شروع کردم به گفتن این ذکر. با این وجود، دستور آقا برایم سوال بود. چرا آقای بهجت این سخن را گفته بود؟! چند ماه بعد جنگ اسرائیل و حزب الله شروع شد. اسرائیل علاوه بر اینکه می‌خواست حزب الله را از بین ببرد، به شدت دنبال این بود که مرا هم ترور کند! خودشان بعداً گفتند ما ساختمان‌ها و مناطق مختلف را بمباران می‌کردیم چون اطلاع داشتیم سید حسن نصرالله در آن حوالی است. نجات من در آن بمباران‌ها فقط کار خدا بود. آنجا بود که فهمیدم آقا چرا چند ماه پیش آن توصیه را به من کرده بود. انگار همه چیز را از قبل می‌دانست! 📙بِ مثل باران مثل بهجت. اثر جدید انتشارات شهید هادی https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
5.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام و درود به سید حسن نصرالله. دوره کامل مبانی ولایت فقیه به مدت یک دقیقه و چهل و سه ثانیه... https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
مشکلی داشتم که به شدت ذهنم را مشغول کرده بود یک شب در عالم رویا جوانی را دیدم که قول داد مشکل من را بر طرف کند نامش را که پرسیدم گفت: گمنام هستم... چند روز بعد به طرز معجزه آسایی مشکل بزرگ زندگی من حل شد چند شب بعد همان جوان را در خواب دیدم و از او تشکر کردم ایشان به من گفت: حالا که مشکل حل شده، شما هم تلاش کن و قول بده که حجابت را بیشتر از قبل حفظ کنی. مدتی بعد در اینترنت دنبال مطلبی می گشتم یک باره عکسی را دیدم که چهره اش برام آشنا بود سریع عکس را باز کردم این تصویر همان جوانی بود که خود را گمنام معرفی کرده بود عکس را که باز کردم دیدم نام آن جوان را نوشته: " شهید ابراهیم هادی" 🕊 https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
چند کلمه درباره مستند شنود.mp3
11.08M
🔈 * تجربیات نزدیک به مرگ: کلیدی برای درک معنای زندگی [00:06] * مشاهده یا تجربه؟ بازاندیشی در واژه‌پردازی تجربه‌های نزدیک به مرگ [00:45] * پاسخی به منتقدان ؛ پرده‌برداری از حقیقت مراتب قیامتی [3:06] * انتقادات غیرحرفه‌ای؛ تغییرات و اصلاحات در کتاب، نه در محتوای تجربه [4:18] * نقدها بر و پاسخ صریح؛ ارزش تجربیات به پشتوانه قرآنی است [6:55] * استاد وزیری فرد و ؛ نقد لطیفی که مهر تأیید شد [9:18] * پایان سوءتفاهم‌ها در لایو مشترک آقایان موزون و عمادی؛ شایعات رد شدند، دوستی پابرجاست [16:50] * احساس تکلیف دینی یا تسویه حساب؟ نقدی بر نقدهای وارد شده [23:01] ⚜ نقد علمی دارید؟ بسم الله! آماده گفتگو بر پایه استدلال و محتوا هستیم [24:56] ⏰ مدت زمان: ۳۲:۵۱ 📅 ۱۴۰۳/۰۸/۱۳ 🔔 @Aminikhaah_Media‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️اللهم عجل لولیک الفرج ‌خیال سیر جمالت، طواف حُسن خداست... ندیده هم، مه رویت، چراغ دیده ماست... ‌قسم به صبح ظهور و به لحظه فرجت... که طول غیبتت از شوق ما نخواهد کاست... https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🟢به همراه چند نفر از دوستان نشسته بوديم و در مورد ابراهيم صحبت ميكرديم. يكي از دوســتان كه ابراهيم را نميشــناخت تصويرش را از من گرفت و نگاه كرد. بعد با تعجب گفت: شما مطمئن هستيد اسم ايشون !؟ 🟡با تعجب گفتم: خب بله، چطور مگه؟! گفت: من قبلا تو بازار سلطاني مغازه داشتم. اين آقا ابراهيم دو روز در هفته سَر بازار مي ايستاد. يه كوله باربري هم ميانداخت روي دوشش و بار ميبرد. يه روز بهش گفتم: اسم شما چيه؟ گفت: من رو صدا كنيد! 🔵گذشت تا چند وقت بعد يكي از دوستانم آمده بود بازار، تا ايشون رو ديد با تعجب گفت: اين آقا رو ميشناسي!؟ گفتم: نه، چطور مگه! گفت: ايشــون "قهرمان واليبال و كشــتيه"، آدم خيلي باتقوائيه، براي نفسش اين كارها رو ميكنه. اين رو هم برات بگم كه آدم خيلي بزرگيه! بعد از آن ماجرا ديگه ايشون رو نديدم! 🟣صحبت هاي آن آقا خيلي من رو به فكر فرو برد. اين ماجرا خيلي براي من عجيب بود. اينطور مبارزه كردن با نفس اصلا با عقل جور در نمي آمد. https://eitaa.com/joinchat/2843344995C4bdc20cf63