🎥 گزارش ویدیویی سرود بهار علی
💥به مناسبت عید غدیر
🛑مکان: مسجد چهارده معصوم
📆تاریخ:1399/05/18
توسط گروه فرهنگی هنری نسیم ولایت
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
✅ @nasim_velayat_ir
9.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 گروه سرود نسیم ولایت تقدیم میکند
🔻موکب به تو از دور سلام
🔺 به مناسبت اربعین حسینی
🎼 با اجرای گروه سرود نسیم ولایت
🎤مداحی ذاکرین اهل بیت
🥁 دمام زنی گروه آوای غم
📆 تاریخ: سه شنبه و چهارشنبه( 15 و 16 مهرماه)
⌚️ ساعت: 18 الی 20
🔹مکان: خیابان امام خمینی ،میدان انقلاب(فلکه سینما)
💠منتظر حضور گرمتان هستیم
#حمایت #انتشار #اربعین #امام_حسین #نسیم_ولایت
@nasim_velayat_ir
12.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 گروه سرود نسیم ولایت تقدیم میکند
🔻موکب به تو از دور سلام
🔺 به مناسبت اربعین حسینی
🎼 با اجرای گروه سرود نسیم ولایت
🎤مداحی ذاکرین اهل بیت
🥁 دمام زنی گروه آوای غم
📆 تاریخ: چهارشنبه( 16 مهرماه)
⌚️ ساعت: 18 الی 20
🔹مکان: خیابان امام خمینی ،میدان انقلاب(فلکه سینما)
💠منتظر حضور گرمتان هستیم
#حمایت #انتشار #اربعین #امام_حسین #نسیم_ولایت
🆔 @nasim_velayat_ir
41.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا❤️
با عرض سلام و خسته نباشید و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما عزیزان🤚🖤
⚫️در ایام شهادت حضرت امام رضا (ع) کلیپ کوتاهی از فعالیت های هنری بچه های گروه را در شهادت امام رضا (ع) در بارگاه مطهر ایشان را به تقدیم شما عزیزان می رسانیم.⚫️
به امید نابودی هرچه سریعتر این ویروس منحوس🤲🖤
📆 تاریخ: از 1398/08/01 تا 1398/08/08
🔵 مکان: سراسر نقاط شهر مشهد
🛑 توسط گروه سرود نسیم ولایت
@nasim_velayat_ir
19.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اجرای سرود سرباز حسینم
💥به مناسبت اربعین حسینی
🛑مکان: خیابان امام خمینی ،میدان انقلاب(فلکه سینما)
📆تاریخ: 1399/07/15 تا 1399/07/16
توسط گروه فرهنگی هنری نسیم ولایت
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
✅ @nasim_velayat_ir
9.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از موقعیت های زیبای تمرینات تیم فوتسال نسیم ولایت
با ارزوی موفقیت در رقابت های جام فجر
گل: سعید محمد زاده (شماره 14)
پاس گل: امیرحسین پیرنهاد (شماره 10)
تدوین:احسان قلی زاده
@nasim_velayat_ir
5.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از موقعیت های زیبای تمرینات تیم فوتسال نسیم ولایت
با ارزوی موفقیت در رقابت های جام فجر
گل: سیدحسین حسینی (شماره 9)
پاس گل: امیرحسین پیرنهاد (شماره 10)
تدوین:حسین صالحی
@nasim_velayat_ir
آرزو میکنم 🙏🌸
در ایـن صبح زیبـا
لبخند مهمون لبهاتون بشہ
شادی از در و دیوار قلبتون🍃🌸
سرازیر بـشہ
سـلامتی مهمون دائمی
محفل خانواده تون بشہ
امیدوارم🍃🌸
سـاز دنیا کوک خواسته های
قلبی شما بـشه
روزتون شـاد شـاد همراه با بهترینها 🍃🌸
💖Join👇
🍃🌸 @nasim_velayat_ir 🌸🍃
ای زینب (س)
تو کوه صبر باشی و من نگاهم به بی صبرانی باشد که ادعای اسوه بودن دارند!؟
تو فرمانبردار امام خویش باشی و من غافل از امام حاضر و حیّ خود باشم؟
یاریام کن!
وفات حضرت زینب (س) تسلیت باد
💖Join👇
🍃🌸 @nasim_velayat_ir 🌸🍃
خاطره ای از «چرچیل» یکی از سیاستمداران بزرگ
زمانیکه پسر بچه ای یازده ساله بودم روزی سه نفر از بچه های قلدر مدرسه جلو من را گرفتند و کتک مفصلی به من زدند و پول من را هم به زور از من گرفتند وقتی به خانه رفتم با چشمانی گریان قضیه را برای پدرم شرح دادم پدرم نگاهی تحقیر آمیز به من کرد و گفت: ''من از تو بیشتر از اینها انتظار داشتم واقعا که مایه ی شرم است که از سه پسر بچه ی پاپتی و نادان کتک بخوری فکر میکردم پسر من باید زرنگ تر از اینها باشد ولی ظاهرا اشتباه میکردم بعد هم سری تکان داد و گفت این مشکل خودته باید خودت حلش کنی''
چرچیل می نویسد وقتی پدرم حمایتش را از من دریغ کرد تصمیم گرفتم خودم راهی پیدا کنم. اول گفتم یکی یکی میتوانم از پس شان بر بیایم آنها را تنها گیر می آورم و حسابشان را میرسم اما بعد گفتم نه آنها دوباره با هم متحد میشوند و باز من را کتک می زنند. ناگهان فکری به خاطرم رسید سه بسته شکلات خریدم و با خودم به مدرسه بردم وقتی مدرسه تعطیل شد به آرامی پشت سر آنها حرکت کردم آنها متوجه من نبودند سر یک کوچه ی خلوت صدا زدم ''هی بچه ها صبر کنید'' بعد رفتم کنار آنها ایستادم و شکلات ها را از جیبم بیرون آوردم و به هر کدام یک بسته دادم آنها اول با تردید به من نگاه کردند و بعد شکلاتها را از من گرفتند و تشکر کردند من گفتم چطور است با هم دوست باشیم بعد قدم زنان با هم به طرف خانه رفتیم معلوم بود که کار من آنها را خجالت زده کرده پس از آن ما هر روز با هم به مدرسه میرفتیم و با هم برمی گشتیم
به واسطه ی دوستی من و آنها تا پایان سال همه از من حساب می بردند و از ترس دوست های قلدرم هیچکس جرات نمی کرد با من بحث کند
روزی قضیه را به پدرم گفتم. پدرم لبخندی زد و دست من را به گرمی فشرد و گفت: ''آفرین نظرم نسبت به تو عوض شد اگر آن روز من به تو کمک کرده بودم تو چه داشتی؟ یک پدر پیر غمگین و سه تا دشمن جوان عصبانی و انتقام جو اما امروز تو چه داری؟! یک پدر پیر خوشحال و سه تا دوست جوان و قدرتمند
دوستانت را نزدیک خودت نگه دار و دشمنانت را نزدیکتر...
💖Join👇
🍃🌸 @nasim_velayat_ir 🌸🍃