eitaa logo
نسیم ادب
292 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
259 ویدیو
1 فایل
گلستانی از شعر و ادب و حکمت برای ساختن لحظاتی زیبا تفرجی برای روح و خلوتی برای آرامش پرسه ای در کوچه پس کوچه های ادب و هنر و حکمت و اندرز ارتباط با ادمین: @bigharar9
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 رفتی؛ که با قرار خداحافظی کنم نومید و ناگوار خداحافظی کنم ‌ این عادت من است که با خاطرات تو روزی هزار بار خداحافظی کنم... ‌ دستی به قلب شیشه‌ایَت می‌کشی که من ناچار چون غبار خداحافظی کنم ‌ بر من تبر زدند و شکستند و سخت بود این‌گونه با بهار خداحافظی کنم... ‌ بازآ که با شنیدن سین سلام تو با خلق روزگار خداحافظی کنم! ‌ 🔺 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 گفتی: ز عشق یافت دلت روشنی؟ بلی! آتش‌ به‌ خانمان‌ زده را خانه روشن است. ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 پشه و شیر پشّه‌ای گَردان چو گَردی در فضا پشت یال شیری افتاد از قضا بس‌که آن ناچیز خودبینیش بود پیش خود بر شیر سنگینیش بود لحظه‌ای نگذشته با شیر کلان، گفت آن مسکین نادان: کای فلان گر تو را بر یال سنگینیم ما بازگو تا بیش ننشینیم ما شیر گفت: از این زمان تا هر زمان هرکجایی هرچه می‌خواهی بمان گرنه خود گفتی به یالم جسته‌ای من ندانستم کجا بنشسته‌ای 🔸 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 ما از لحاظ بیولوژیکی، شناختی، جسمی و معنوی برای دوست داشتن، دوست داشته شدن و تعلق داشتن برنامه ریزی شده ایم. در صورت برآورده نشدن این نیازها، عملکردی را که باید داشته باشیم نداریم. درهم می شکنیم، متلاشی می‌شویم، بی حس می‌شویم، درد می‌کشیم، دیگران را می رنجانیم ... 📕 ✍🏻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 ﺑﺮ ﺳﺮ ﺭﺍﻫﺖ ﺑﻴﻔﺘﻢ ﺗﺎ ﮐﻨﯽ ﺑﺮ ﻣﻦ ﮔﺬﺍﺭﯼ 🔺 🔻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 هم ز دل دزدید صبر و هم دل دیوانه را یارِ ما با خانه مۍ دزدد متاع خانه را ...! 🔺 🔻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 زندگی منهای تو، آنقدرها هم بد نبود سال‌ها آرامشِ همراه با غم بد نبود با بهاری که تو آوردی، زمستان بهتر است! من بهشتت را نمی‌خواهم، جهنم بد نبود چشم‌هایم حال دیگر داشت، اما خوب بود پشت شیشه، بارش بارانِ نم‌نم بد نبود گاه در یاد تو بودم، گاه شعری می‌رسید بی‌تو کج‌دار و مریز این زخم و مرهم بد نبود دوستم داری ولی من دوستت دارم ولی این جدایی خوب بود، این دوری از هم بد نبود آمدی یک‌بار دیگر روزگارم تازه شد حال من را خوب کردی، گرچه حالم بد نبود... 🔸 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 ای حُسن یوسف دکمه‌ی پیراهنِ تو دل می‌شکوفد گل به گل از دامن تو جز در هوای تو مرا سیر و سفر نیست گلگشتِ من دیدار سرو و سوسن تو آغاز فروردین چشمت ، مشهد من شیراز من ، اردیبهشتِ دامن تو هر اصفهانِ ابرویت نصف جهانم خرمای خوزستانِ من خندیدن تو من جز برای تو نمی‌خواهم خودم را ای از همه من‌های من بهتر، منِ تو هر چیز و هر کس رو به سویی در نمازند ای چشم‌های من ، نمازِ دیدن تو ! حیران و سرگردانِ چشمت تا ابد باد منظومه‌ی دل بر مدار روشن تو ... 💠 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 ﭘﺎﺭﻩ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪ ﺯﻟﻴﺨﺎﯼ ﺻﺒﺎ ﺻﺒﺤﺪﻡ ﺑﺮ ﻳﻮﺳﻒ ﮔﻞ ﭘﻴﺮﻫﻦ 🔺 🔻 🔹صبح تیرماه تابستانی بخیر و شادی💐 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📖 ﺩﺭ ﮔﻠﺴﺘﺎﻥ ﻣﯽ ﮔﺬﺷﺘﻢ ﺻﺒﺤﺪﻡ ﺑﻮﯼ ﻳﺎﺭﻡ ﺩﺭ ﻣﺸﺎﻡ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺑﺎﺯ ﺩﺭ ﺳﺮ ﺳﻮﺩﺍﯼ ﺯﻟﻔﺶ ﺷﺪ ﺩﻟﻢ ﻣﺮﻍ ﺻﺤﺮﺍﻳﯽ ﺑﻪ ﺩﺍﻡ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺑﺎﺯ ﺗﺎ ﺑﺪﻳﺪﻡ ﻋﮑﺲ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺟﺎﻡ ﻣﯽ ﺩﺭ ﺳﺮﻡ ﺳﻮﺩﺍﯼ ﺧﺎﻡ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺑﺎﺯ ﺗﺎ ﭼﺸﻴﺪﻡ ﺟﺮﻋﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺟﺎﻡ ﻣﯽ ﺩﺭ ﺩﻟﻢ ﻣﻬﺮ ﻣﺪﺍﻡ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺑﺎﺯ ﻣﻦ ﭼﻮ ﺍﺯ ﺳﻮﺩﺍﯼ ﺧﻮﺑﺎﻥ ﺳﻮﺧﺘﻢ ﭘﺲ ﻋﺮﺍﻗﯽ ﺍﺯ ﭼﻪ ﺧﺎﻡ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﺑﺎﺯ؟ 💠 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖
تشبیه روی تو نکنم من به آفتاب
کاین مدح آفتاب، نه تعظیم شان توست

گر یک نظر به گوشه چشم ارادتی
با ما کنی و گر نکنی حکم از آن توست

هر روز خلق را سر یاری و صاحبیست
ما را همین سرست که بر آستان توست

بسیار در دل آمد از اندیشه ها و رفت
نقشی که آن نمی رود از دل نشان توست

با من هزار نوبت اگر دشمنی کنی
ای دوست همچنان دل من مهربان توست…

سعدی به قدر خویش تمنای وصل کن
سیمرغ ما چه لایق زاغْ آشیان توست؟!
🔺 🔻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📖 نمانده در دلم دگر توان دوری چه سود از این سکوت و آه از این صبوری تو ای طلوع آرزوی خفته بر باد بخوان مرا تو ای امید رفته بر باد 💠 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 آهسته گوش کن به تمامِ جهانِ من یک من، درون سینه‌ی من بیقرار توست. 🔹 🔸 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 می‌خواهم اقلا یک نفر باشد، که من با او از همه چیز همان‌طور حرف بزنم که با خودم حرف می‌زنم ... 🔺 🔻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 گفتی که: وفا می‌کنم و هیچ نکردی ما چشم وفا از تو نداریم جفا کن 🔅 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 به چهره اصل ایمانی به زلفین مایهٔ کفری ز جور هر دو آفت‌گر شبت خوش باد من رفتم میان آتش و آبم ازین معنی مرا بینی لبان خشک و چشم تر شبت خوش باد من رفتم 🔹 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 یکی را دست حسرت بر بناگوش یکی با آن که می‌خواهد در آغوش بیا تا هر چه هست از دست محبوب بیاشامیم اگر زهر است اگر نوش 🔺 🔻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 دلم برای دلم می سوزه وقتی تو نیستی عین بچه ها بهونه‌ی همه چیو می گیره هر چی هم بش بدی یه ایرادی می گیره که نه من منظورم اینجوری نبود اونجوری بود نمیاد مثل آدما بگه تو رو می خواد می خواد اونقدر بخواد و ایراد بگیرد و نخواد تا از همه‌ی خواسته ها فقط تو بمونی تو هم که اگه بمون بودی کار به اینجا نمی کشید تو ...نه می مونی.. نه میری ... 🔺 🔅* قراره اسم این بخش رو _ _رو عوض کنم به دلیلی که یکی از اعضاء فرمودند و الحق درست هم فرمودند منتهی هم هنوز اسم مناسبی پیدا نکردم هم حس کردم این یکی واقعاً جزو است. ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 دلِ گرفته ی من کِی چو غنچه باز شود مگر صبا برساند به من هوای تو را ! به ناز و نعمتِ باغِ بهشت هم ندهَم کنارِ سفره ی نان و پنیر و چای تو را 🔺 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 اگر خدا را زود گم می کنید از همان راهی به سوی او بروید که دیگران رفته اند. قطعا به او خواهید رسید و اگر خدا را می شناسید و عاشقانه او را دوست دارید علاوه بر آنچه هست راه هایی پیدا می کنید که قبل از شما کمتر کسی رفته باشد. کوتاه و مختصر، زیباتر ونزدیک تر . و البته خلوت تر از وحشت خلوتش نهراسید تا لذت ویژه بودنش را بچشید. ما فقط وقتی خدا را پیدا کنیم می توانیم از شر راه های کسالت بار، کلیشه ای و ملال آور به راه های تازه‌ی نشاط آفرین عاشقانه‌اش رهنمون شویم. 🔺 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 وطن المرء، ليس المكان الذي ولد فيه، بل هو المكان الذي تنتهي فيه جميع محاولاته للهروب! وطنِ انسان، جائی نیست که در آن متولد شده باشد، بلکه جائی است که در آن، تمام تلاش‌هایش برای فرار به پایان برسد! 🔸 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 نشسته‌درحیاط وظرفِ چینی روی زانــویش اناری برلبش‌گل‌کرده‌سنجاقی به گیسویش قناری های این اطراف را بی بال و پر کرده صدای‌نازک برخوردِچینـی با النگویش مضاعف می‌کند‌زیبایی‌اش را گوشوارآنسان کـــه‌در‌باغـی درختی مهــربان را  آلبالویش کسـوف ماه رخ داده ست یا بالا بلای من به‌روی چهره پاشیده‌ست‌ازابریشم مویش؟ اگــر پیــچ امین الدوله بودم می توانستم کمی از ساقه هایم را ببندم دور بازویش تـو را از من جدا کردند هر باری به ترفندی یکی با خنده تلخش یکی با برق چاقویش قضاوت می‌کند تاریــخ بیـن خان ده با من که از من شعر می‌ماند وَ از او باغ‌گردویش رعیت‌زاده بودم دخترش را خان نداد و من هزاران‌زخم‌دَردِل‌داشتم این زخم هم‌رویش 🔻   ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 هرچه آزارم رساندی از تو بیزارم نکرد... 🔹 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛