eitaa logo
نسیم ادب
295 دنبال‌کننده
3هزار عکس
315 ویدیو
1 فایل
گلستانی از شعر و ادب و حکمت برای ساختن لحظاتی زیبا تفرجی برای روح و خلوتی برای آرامش پرسه ای در کوچه پس کوچه های ادب و هنر و حکمت و اندرز ارتباط با ادمین: @bigharar9
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 تو از تبار بهاران، تو از سلالۀ رودی تویی که شعر شکفتن به گوش غنچه سرودی تویی شکوه بهار و به پیشگاه تو دارد جوانه عرض سلامی، شکوفه عرض درودی به صدر «جامعه» خود به اَلسّلامُ علیکی تمام پنجره‌ها را به سوی باغ گشودی... کسی که در قفس شیر رفت و آهوی چشمش به یک اشاره دل از هر چه شیر برد تو بودی اگرچه سامره‌ات را حصار کرده شب اما می‌آید از سوی کعبه نسیم صبح به زودی 🔸شاعر:   🔹 با سعادت حضرت مبارک باد. ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 عكس زيباي قديمي و پرمعني از شهر سامرا 🔹 خانه هاي مسكوني كه حرم امامين عسكريين حضرت امام هادی علیه السلام و امام حسن عسکری علیه السلام را احاطه كرده در حاليكه بنای اسطوره ای بني العباس آن طرف رها شده است. اين بنا همزمان با تاسيس شهر سامرا و بدستور معتصم ساخته شده بود كه پس از شهادت و تدفين دو امام معصوم اينگونه در گذر زمان مركزيت خود را از دست داده است. 🔹تصویر مربوط به در سال ۱۲۹۵ ه.ق 🔸 میلاد با سعادت حضرت مبارک باد. ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 ایمان بدون عشق شما را متعصب وظیفه بدون عشق شما را بداخلاق قدرت بدون عشق شما را خشن عدالت بدون عشق شما را سخت و زندگی بدون عشق شما را بیمار می‌کند. 🔸 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 شب و روز در خیالی و ندانمت کجایی..... 🔺 🔻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 به روی دار قالی، دختری را پیر می‌بافد و آهو را اسیر پنجه‌های شیر می‌بافد خودش را جای سهراب و سیاوش می‌گذارد، نه! خودش را رستمِ قربانی تقدیر می‌بافد گره زد با گره‌ها دست عاشق را به معشوقش دلی را یادگاری پای این تصویر می‌بافد که چاقو می‌بُرد جای ترنجی دست او را تا... زلیخا را زنی معصوم و بی‌تقصیر می‌بافد شبیه دختران دیگر از من رو نمی‌گیرد دو تا اشک خودش را رو، دو تا را زیر می‌بافد شده از زنده‌بودن سیر با این تلخکامی که دو چشمش را به‌رنگ قهوه‌ایِ سیر می‌بافد به یاد مادری که در کنارش نیست می‌افتد به‌جایش موی خود را مثل یک زنجیر می‌بافد برای بی‌کسی‌های خودش هی شعر می‌خواند به روی دار قالی، دختری را پیر می‌بافد 🔹 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖
بی‌تاب شدن؛ دم نزدن؛ عادتم این است
با خونِ جگر ساخته‌ام؛ قسمتم این است

جان‌ می‌دهم ازگریه اگر نام‌تو آید
عمری‌ست که‌رسم‌دلِ کم‌طاقتم این است!

بعد از تو به تصویر تو خو کرده نگاهم
بیچاره‌ام آن‌قدر که هم‌صحبتم این است!

جون درِّ یتیمی که رها در دلِ دریاست
تنها شده‌ام؛ گوشه‌ای از غربتم این است

می‌میرم‌از این غم‌که درآغوش تو ای‌دوست 
یک‌بار نشد گریه کنم؛ حسرتم این است
🔸 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 هنوز هم که هنوز است اظهار ادب، در مقابله با یک فرد بی ادب، مطمئن ترین، راه تحقیر اوست ... 📕 ✍🏻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 لب را هنر خنده بیاموز وگرنه گریاندنِ یک جمعِ پریشان، هنری نیست 🔹 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 لا تتجاهل شخصا یهتم بك دائما فإنك يوما ما ستدرك أنك خسرت الألماس وأنت مشغول بتجميع الحجارة. «کسی را که همیشه حواسش به تو است، نادیده نگیر. روزی خواهی فهمید وقتی سرگرم سنگ جمع کردن بودی، الماس را از دست داده‌ای.» 🔸 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
animation.gif
160.4K
📖 حفره ای بود پر از خون وسط سینه من مهرت افتاد به قلبم ضربان شکل گرفت 🔸 🔹 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 هر کجا نیست کسی، آنطرفِ میز، منم خسته و غم‌زده با خویش گلاویز، منم هر چه افتاده کناری و نفهمیده کسی هیچ‌کس هم پیِ آن نیست، همان چیز منم خسته، خلقی پیِ ما میل ترحّم دارند شوم، شوریده، حزین، گریه‌ی یکریز منم ... هر که در من وطنی داشته، شد خانه خراب شهر ویران شده از غارت چنگیز منم به تنِ سردِ من اینگونه که داغِ تو نشست شاهِ قاجار تو، مشروطه‌ی تبریز منم ... اول قصّه‌ی سهراب، خوشایند، تویی... آخر قصّه ولی، تلخ و غم انگیز منم ... دل و دین، هوش و هوس ،هر چه که بردی بشمر به خیال چه نشستی؟ ته پاییز منم ... بعد یک عمر اگر حالِ مرا میپرسی خنده‌ی زورکیِ از گله لبریز، منم 🔹 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 گر چه او هرگز نمی گیرد ز حال ما خبر درد او هر شب خبر گیرد ز سر تا پای ما 🔹 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 صبح در کوچه‌ی ما منتظر خنده‌ی توست. 🔸 💐 زیبای شما بخیر و ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 گل نیست چنین سرکش و رعنا که تویی مه نیست بدین گونه فریبا که تویی غم بر سر غم ریخته آنجا که منم دل بر سر دل ریخته آنجا که تویی 🔸 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
در آن چشمها.mp3
10.98M
📖 در آن چشم‌ها نگاهت چه‌ می در سبو می‌کند که روح مرا زیر و رو می‌کند نگاهت چه‌ می در سبو می‌کند که روح مرا زیر و رو می‌کند ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── که آرامشم را به هم می‌زند تلنگر به خواب دلم می‌زند چه رازیست با آن نگاه غریب که پرهیزش آمیخته با فریب ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── برایم چه داری در آن چشم ها چه با خود میآری در آن چشم ها برایم چه داری در آن چشم ها چه با خود میآری در آن چشم ها ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── دریچه به آفاق وا می‌شود گشوده به بی انتها می‌شود و یا جاده ای که در این ماجرا به بن ست ها می‌کشاند مرا ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── برایم چه داری در آن چشم ها چه با خود میآری در آن چشم ها برایم چه داری در آن چشم ها چه با خود میآری در آن چشم ها ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── گلی که به دفترچه ی روزگار به جای خزان می‌نویسد بهار چراغی که در شعله اش می‌توان امان یافت زین ظلمت بی امان ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── برایم چه داری در آن چشم ها چه با خود میآری در آن چشم ها برایم چه داری در آن چشم ها چه با خود میآری در آن چشم ها ───┤ ♩♬♫♪♭ ├─── 🔸نام ترانه: در آن چشم‌ها 🔹خواننده : 🔸ترانه سرا : ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖   هر‌که‌سودای تو دارد‌چه‌غم از‌هر‌که‌جهانش نگران تو چه اندیشه و بیم از دگرانش آن پی مهر تو گیرد که نگیرد پی خویشش وان سر وصل تو دارد که ندارد غم جانش هر که از یار تحمل نکند یار مگویش وان که در عشق ملامت نکشد مرد مخوانش چون دل از دست به درشد مثل کره توسن نتوان باز گرفتن به همه شهر عنانش به جفایی و قفایی نرود عاشق صادق مژه بر هم نزند گر بزنی تیر و سنانش خفته خاک لحد را که تو ناگه به سر آیی عجب ار باز نیاید به تن مرده روانش شرم دارد چمن از قامت زیبای بلندت که همه عمر نبوده‌ست چنین سرو روانش گفتم از ورطه عشقت به صبوری به درآیم باز می‌بینم و دریا نه پدید است کرانش عهد ما با تو نه عهدی که تغیر بپذیرد بوستانیست که هرگز نزند باد خزانش چه گنه کردم و دیدی که تعلق ببریدی بنده بی جرم و خطایی نه صواب است مرانش نرسد ناله سعدی به کسی در همه عالم که نه تصدیق کند کز سر دردیست فغانش گر فلاطون به حکیمی مرض عشق بپوشد عاقبت پرده برافتد ز سر راز نهانش 🔺 🔻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 من فهرستی از آنچه در مدرسه به ما یاد نمی‌دهند را تهیه کرده‌ام: آنها به ما یاد نمی‌دهند که چگونه کسی را دوست بداریم. آنها به ما یاد نمی‌دهند که چگونه در شهرت به درستی زندگی کنیم. آنها به ما یاد نمی‌دهند که چگونه در گمنامی، از زندگی لذت ببریم. آنها به ما یاد نمی‌دهند که چگونه از کسی که دوستش نداریم جدا شویم. آنها به ما یاد نمی‌دهند که به آنچه در ذهن دیگری می‌گذرد فکر کنیم. آنها به ما یاد نمی‌دهند که به کسی که در حال مرگ است چه بگوییم. آنها به ما هیچ چیزی را که ارزش یاد گرفتن داشته باشد، یاد نمی‌دهند ... 📕 ✍🏻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 تا بداند که شب ما به چه سان می‌گذرد غم عشقش ده و عشقش ده و بسیارش ده 🔸 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 الشّاي -في الواقع- مشروبٌ مدهشٌ؛ إلى أولئك الذين يرفضونه بحجّة الأرق، أقول: إنّه من الأفضل أن نعاني من نقص النّوم عوضًا عن نقص الشّاي. «چای نوشیدنی شگفت‌انگیزی‌ست. حرفم به کسانی که می‌گویند چای باعث بی‌خوابی می‌شود و به همین بهانه ردش می‌کنند این است که: بهتر است آدم کمبودِ خواب داشته باشد تا کمبودِ چای!» 🔹 🔸متن در واقع غیر عربی بوده و به عربی بازگردان شده است سپس به فارسی ترجمه شده است و از آن جهت که از عربی به فارسی ترجمه شده است برای سهولت دسترسی به مطالب عربی در قرار داده شد. ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 به‌ جانت‌ کز‌‌ میان جان ز جانت‌ دوست‌تر دارم به حق دوستی جانا که باور دار سوگندم مکن رغبت به هر سویی به یاران پراکنده که من مهر دگر یاران ز هر سویی پراکندم شراب وصلت اندر ده که جام هجر نوشیدم درخت دوستی بنشان که بیخ صبر برکندم 🔺 🔻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 از همہ کس رمیده‌ام با تو درآرمیده‌ام جمع نمی‌شود دگر هر چہ تو می‌پراکنی 🔺 🔻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ نون، سوگند به قلم و آنچه می‌نویسند « آیه ۱» تازه متوجه شدم در تقویم رسمی ایران روز چهاردهم تیرماه روز قلم است . خیلی خلاصه این روز رو به تبریک عرض می کنم و این بیت زیبای شیخ اجلِ شرف الدین مصلح الدین سعدی شیرازی رو تقدیم شما می کنم: ‌قلم خاصیتی دارد که سر تا سینه بشکافی دگر بارش بفرمایی به فرق سر دوان آید 🔺 🔻 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
📖 باتأخیر... بـا قلم مـی‌گویم: ای همـزاد، ای همـراه، ای هـم سرنوشت، هر دومـان حیران بازی‌ هـای دوران‌های زشــت! شعرهـایـم را نـوشتی، دست‌خوش! اشک‌هـایم را کجـا خواهـی نوشت؟! 🔸 بر شما دوستان صاحب قلم و بیان زیبا مبارک🌹 ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛
alireza_eftekhari_molana.mp3
3.48M
📖 علی مولا، علی یار و علی یاور علی والا، علی سرّ و علی سرور در خیبر ز تو چون کنده شد مولا ز تو لات و هبل افکنده شد مولا زهر سویی صدای یا علی آمد ندای لا فتی الّا علی آمد که هستی تو؟ همان جان‎آگهِ لشگر شکاری تو که هستی تو؟ همان شاهنشه طوفان‎سواری تو که هستی تو؟ همان سردار روز خندق و خیبر که هستی تو؟ همان سالار تیغ ذوالفقاری تو شب است و خفته‎ای با جان خود در جای پیغمبر شب است و گفته‎ای با چاه خود راز غمی دیگر تو که هم دشمن بت‎هایی و هم دشمن بت‎گر تو که هم جام دریاهایی و هم ساقی کوثر 🔸 🔹 پیشاپیش بر شما مبارک. ┏━━━🍃🍂━━━┓ ⠀   @NasimeAdab ┗━━━🍂🍃━━━┛