«برف» مدارس بخش کوهین را تعطیل 🔹️با توجه به بارش برف، برودت هوا و ضرورت مدیریت مصرف انرژی و حفظ سلامت دانش آموزان، فعالیت مدارس بخش کوهین، در تمامی مقاطع تحصیلی نوبت صبح و عصر فردا شنبه ۱۴ بهمن ماه، غیرحضوری و آموزش به صورت مجازی خواهد بود. http://fna.ir/3hp9gg @QazvinFars

«برف» مدارس بخش کوهین را تعطیل کرد 🔹️با توجه به بارش برف، برودت هوا و ضرورت مدیریت مصرف انرژی و حفظ سلامت دانش آموزان، فعالیت مدارس بخش کوهین، در تمامی مقاطع تحصیلی نوبت صبح و عصر فردا شنبه ۱۴ بهمن ماه، غیرحضوری و آموزش به صورت مجازی خواهد بود. http://fna.ir/3hp9gg @QazvinFars

#به_نام_طارم #به_کام_سرمایه_داران_زیتون در گفتگوی زنده از کانال تلگرامی #روی_موج_کلج رئیس انجمن زیتون در سخنانی تمام حق انحصاری بازارچه زیتون (بقول ایشان مرکز خدمات رفاهی)را از آن زیتون کاران و صنایع زیتون دانست و بیان کرد که، بعلت مشکل در فروش محصولات زیتون تصمیم گرفتند که مصوب کنند تا بازارچه ای برای سرمایه داران زیتون و صاحبان صنایع زیتون و زیتون کاران سنتی ایجاد کنند و بقیه محصولات طارم هیچ ، یعنی عملا طارم را تقسیم بندی، بین زیتون و بقیه محصولات کردند. اولا چه کسی چنین مصوب کرده؟! ثانیا طارم از سالیان پیش یکپارچه بوده بطوری که خیلی از طارمی ها یا در باغستانهای زیتون و انار کار و امرار معاش می کردند و یا محصولات کشاورزی و لبنی خود را به کلج و سیردان و آلتین کش و ماهین ، برای فروش و مبادله می بردند. یعنی طارمی ها برای فروش زیتون مشکل دارند، اما برای فروش انار و فرآورده های آن و عسل و محصولات زنبورستان ها و حبوبات و لبنیات و گیاهان دارویی مشکل ندارند...... طارم اگر یکپارچه و متحد است نباید، عده ای امکانات مکتسبه آن را به نفع خود مصادره کنند. بزرگان طارم، مسئولان محترم و خردمندان عزیز، طارم را به دو قسمت زیتون همه چیز، و بقیه هیچ ، تقسیم نکنید. مسئولان بخش طارم ، قضات محترم، نیروهای نظامی و انتظامی ، طارم را یکپارچه حفظ کنید. امکانات مکتسبه یا برای همه، یا برای هیچ کس آیندگان را لعن گوی نسل فعلی قرار ندهید. عزیزان بزرگوار طارم با زیتون، عسل، انار، گردو،بادام، زغال اخته، لوبیا، عدس، نخود، کره ، پنیر ، ماست اگردک و پنجه کش و.... زیباست. •┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈• 🆔@nasimchoqor🇮🇷

👈مدیرکل راهداری و حمل و نقل جاده‌ای استان قزوین گفت:از ۲۳۰راه روستایی که به دنبال بارش برف در ۴۸ساعت گذشته مسدود شده بودند، تاکنون ۱۸۸ مسیر با همت راهداران این استان بازگشایی شده و عملیات رفع انسداد دیگر مسیرهای مسدود نیز فردا انجام خواهد شد. 🔷جواد حق‌لطفی با بیان اینکه در مناطق روستایی و نقاط کوهستانی حرکت با زنجیر چرخ امکان‌پذیر است، افزود: با توجه به وزش باد و پدیده کولاک در برخی محورهای روستایی، کار بازگشایی راه‌های مسدود با دشواری بیشتری انجام می‌شود. 🔷مدیرکل راهداری و حمل و نقل جاده‌ای استان قزوین افزود: هم‌اکنون آزادراه و محور قدیم قزوین_رشت گردنه کوهین با کولاک مقطعی مواجه است. 🗓 جمعه ۱۳بهمن ۱۴۰۲ #پیشگام_در_خدمت_پیشرو_در_فناوری #راهداری_زمستانی #سازمان_راهداری_و_حمل_و_نقل_جاده_ای #روابط_عمومی_راهداری_و_حمل_نقل_جاده_ای_استان_قزوین 🆔 @RAHBARAN_QAZVIN

توصیه‌های پلیس‌راه قزوین جهت رانندگی در روزهای برفی 💠رئیس پلیس‌راه استان قزوین: 🔹در حال حاضر در سطح راه‌های استان تردد به‌صورت عادی انجام می‌شود، به همشهریان عزیز توصیه می‌کنیم از سفرهای غیرضروری پرهیز کنند و در صورت ضرورت برای انجام سفر حتماً از سالم بودن وسیله نقلیه خود اطمینان حاصل کنند. 🔗 isna.ir/xdQvkB ☑️ @isnaqazvin24

🆔 @nasimqazvin

🆔 @nasimqazvin

#اطلاعیه_فوری 🔊| تعطیلی آموزش حضوری مدارس بخش کوهین در روز شنبه به دلیل یخبندان و برودت دمای هوا 💢به گزارش اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش استان قزوین، با تصمیم مدیریت بحران فرمانداری شهرستان قزوین؛ « به علت یخبندان و برودت هوا و حفظ سلامت دانش آموزان، فعالیت مدارس بخش کوهین، در تمامی مقاطع تحصیلی نوبت صبح و عصر فردا شنبه ۱۴ بهمن ماه، غیرحضوری و آموزش به صورت مجازی خواهد بود.» 🔸 همچنین فعالیت بقیه مدارس استان به صورت حضوری خواهد بود. 📌اعلام تعطیلی آموزش حضوری مدارس از طریق کانال های آموزش و پرورش استان قزوین https://shad.ir/qazvinA 📎سایت آموزش و پرورش استان قزوین👇 caspian.medu.gov.ir 📎صداوسیمای مرکز استان قزوین ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🆔 https://shad.ir/qazvinAP

♦مهارت در رسانه 🔶ارائه آموزش مهارتی به ۱۵ هزار نفر در استان قزوین 🔹مدیرکل آموزش فنی و حرفه‌ای استان قزوین گفت : در ۱۰ ماهه امسال ۱۵ هزار و ۵۶۸ نفر از هم استانی‌ها از آموزش‌های مهارتی بهره‌مند شدند. 🔻خبر تکمیلی را در خبرگزاری ایمنا بخوانید: http://imna.ir/x89Gy 🔻با ما همراه باشید: http://qazvin.irantvto.ir http://eitaa.com/qazvin_tvto

🔗 imna.ir/x89WR

🌍 این رفیق ما ...‌ ! 🌑 جعفر بخشی بی نیاز نویسنده و روزنامه نگار 🌐 خودش را از دست و پا انداخته بود.‌ چهل شبانه روز را سخت به صبح رسانده بود تا مثلا خدا را ببیند.‌ تمام روزها به روزه نشسته بود و شبها به نماز خمیده. زاری و تضرع هم که از سر و رویش می بارید. گفته بود چنان می کنم که خدا را ببینم. یک شب مانده به شب چهل ؛ ندایی آمد که ساده دل بلند شو فردا فلان ساعت برو بازار شوشتری‌ها (مسگران)، دکان رضا زاده مسگر. خدا آنجاست. همان جا نشسته است‌. رفیق ما از ساعت ۵ در بازار شوشتری‌ها زنبیل گذاشت و نشست. چشم دوخته بود به طول و عرض بازار. در این میان تا رسیدن رضا زاده مسگر ؛ پیرزنی دید فرتوت که دیگ مسی به دست داشت و به مسگران بازار نشان می داد. می خواست دیگ را بفروشد‌. به هر مسگری هم نشان می‌داد، وزن می‌کردند و می‌گفتند : ۴ ریال و ۲۰ شاهی. و پیرزن با تضرع و التماس می‌گفت: نمی‌شود ۶ ریال بخرید این دیگ را ؟ 🌐 پاسخ مسگران همه منفی بود‌‌. همان ۴ ریال و ۲۰ شاهی بود. پیرزن دیگ را بر سر در بازار چرخید و چرخید تا رسید به دکان مسگری رضا زاده. مسگر به کار خود مشغول بود و حواسش به پیرزن و رفیق ما نبود‌. پیرزن گفت: این دیگ را برای فروش آورده ام به ۶ ریال می فروشم، می‌خری برادر؟ مسگر پرسید چرا به ۶ ریال مادر جان ؟ پیرزن سفره دل باز کرد و دردش را گفت. این که فرزندی مریض دارد و نسخه‌ای که باید برای آن ۶ ریال پول بدهد اما ندارد و به ناچار این دیگ‌ را به بازار آورده تا بفروشد‌. مسگر دیگ را گرفت و گفت: این دیگ که سالم و بسیار قیمتی است مادر جان. من آن را به ۲۵ ریال می‌خرم. پیرزن مات و مبهوت نگاهش کرد و گفت: مرا مسخره می کنی؟ مسگر گفت: ابدا مادر جان. ابدا ... دیگ را گرفت و ۲۵ ریال گذاشت کف دست پیرزن. آخرین سکانس این نمایش عجیب آن شد که پیرزن متعجب اما دعا کنان دکان مسگر را ترک کرد و دوان دوان راهی خانه شد. 🌐 رفیق ما که هنوز گیج و مبهوت ماجرا بود به مسگر گفت : عمو جان انگار تو کاسبی بلد نیستی؟ یا تازه به بازار آمده ای. همه ی مسگران بازار این دیگ را وزن کردند و گفتند ۴ ریال و ۲۰ شاهی می خرند. بعد تو این دیگ داغان را به ۲۵ ریال خریدی ؟ مسگر پیر رفیق ما را برانداز کرد و گفت: من که دیگ نخریدم. من آبرو خریدم !!! من پول دادم نسخه فرزندش را بخرد، پول دادم یک هفته از فرزندش نگهداری کند، پول دادم بقیه وسایل خانه اش را نفروشد، پول دادم خفت نکشد. تحقیر نشود‌. پول دادم تا شرمساری اش را کسی نبیند. رفیق ما سکوت کرد. زبانش قفل شد. شرمسار و خجل از حرفی که زده بود گوشه ای از بازار نشست و های های گریست. 🌐 رفقای ما چنین اند. به گواهی برخی از آنها خدا سر سجاده های نماز است. میان تسبیح های شاه مقصود. یا یقه های بسته شده زیر گلو و ریش های بلند. لای حرفها و شعارهای بیهوده. اما خدا گاهی متواضع و فروتن می رود کنار یک مسگر ساده و معمولی در ته بازار می نشیند و گره از مشکل یک پیرزن باز می کند. خدا بر رفقای ما همین اندازه ساده اما واقعی جلوه می کند و خودش را تمام و کمال نشان می دهد. در این میان شبانه های سخت و روزهای طاقت فرسای زُهد و عبادت که در آن نشانی از حقیقت نیست ؛ دود می شود و به هوا می رود. خدا همیشه کنار آدمهای معمولی و گمنام نشسته است. آنهایی که دیگ آبروی دیگران را قبل از آن که بر زمین بیفتد و صدا کند ؛ به بهایی سنگین می خرد و حالشان را دگرگون می کند. خدا همین جاست. کنار ما. کنار رفیق های ما ... کو تا چشمی که خدا را ببیند ؟ کو ؟؟؟