♦مهارت در رسانه 🔶ارائه آموزش مهارتی به ۱۵ هزار نفر در استان قزوین 🔹مدیرکل آموزش فنی و حرفه‌ای استان قزوین گفت : در ۱۰ ماهه امسال ۱۵ هزار و ۵۶۸ نفر از هم استانی‌ها از آموزش‌های مهارتی بهره‌مند شدند. 🔻خبر تکمیلی را در خبرگزاری ایمنا بخوانید: http://imna.ir/x89Gy 🔻با ما همراه باشید: http://qazvin.irantvto.ir http://eitaa.com/qazvin_tvto

🔗 imna.ir/x89WR

🌍 این رفیق ما ...‌ ! 🌑 جعفر بخشی بی نیاز نویسنده و روزنامه نگار 🌐 خودش را از دست و پا انداخته بود.‌ چهل شبانه روز را سخت به صبح رسانده بود تا مثلا خدا را ببیند.‌ تمام روزها به روزه نشسته بود و شبها به نماز خمیده. زاری و تضرع هم که از سر و رویش می بارید. گفته بود چنان می کنم که خدا را ببینم. یک شب مانده به شب چهل ؛ ندایی آمد که ساده دل بلند شو فردا فلان ساعت برو بازار شوشتری‌ها (مسگران)، دکان رضا زاده مسگر. خدا آنجاست. همان جا نشسته است‌. رفیق ما از ساعت ۵ در بازار شوشتری‌ها زنبیل گذاشت و نشست. چشم دوخته بود به طول و عرض بازار. در این میان تا رسیدن رضا زاده مسگر ؛ پیرزنی دید فرتوت که دیگ مسی به دست داشت و به مسگران بازار نشان می داد. می خواست دیگ را بفروشد‌. به هر مسگری هم نشان می‌داد، وزن می‌کردند و می‌گفتند : ۴ ریال و ۲۰ شاهی. و پیرزن با تضرع و التماس می‌گفت: نمی‌شود ۶ ریال بخرید این دیگ را ؟ 🌐 پاسخ مسگران همه منفی بود‌‌. همان ۴ ریال و ۲۰ شاهی بود. پیرزن دیگ را بر سر در بازار چرخید و چرخید تا رسید به دکان مسگری رضا زاده. مسگر به کار خود مشغول بود و حواسش به پیرزن و رفیق ما نبود‌. پیرزن گفت: این دیگ را برای فروش آورده ام به ۶ ریال می فروشم، می‌خری برادر؟ مسگر پرسید چرا به ۶ ریال مادر جان ؟ پیرزن سفره دل باز کرد و دردش را گفت. این که فرزندی مریض دارد و نسخه‌ای که باید برای آن ۶ ریال پول بدهد اما ندارد و به ناچار این دیگ‌ را به بازار آورده تا بفروشد‌. مسگر دیگ را گرفت و گفت: این دیگ که سالم و بسیار قیمتی است مادر جان. من آن را به ۲۵ ریال می‌خرم. پیرزن مات و مبهوت نگاهش کرد و گفت: مرا مسخره می کنی؟ مسگر گفت: ابدا مادر جان. ابدا ... دیگ را گرفت و ۲۵ ریال گذاشت کف دست پیرزن. آخرین سکانس این نمایش عجیب آن شد که پیرزن متعجب اما دعا کنان دکان مسگر را ترک کرد و دوان دوان راهی خانه شد. 🌐 رفیق ما که هنوز گیج و مبهوت ماجرا بود به مسگر گفت : عمو جان انگار تو کاسبی بلد نیستی؟ یا تازه به بازار آمده ای. همه ی مسگران بازار این دیگ را وزن کردند و گفتند ۴ ریال و ۲۰ شاهی می خرند. بعد تو این دیگ داغان را به ۲۵ ریال خریدی ؟ مسگر پیر رفیق ما را برانداز کرد و گفت: من که دیگ نخریدم. من آبرو خریدم !!! من پول دادم نسخه فرزندش را بخرد، پول دادم یک هفته از فرزندش نگهداری کند، پول دادم بقیه وسایل خانه اش را نفروشد، پول دادم خفت نکشد. تحقیر نشود‌. پول دادم تا شرمساری اش را کسی نبیند. رفیق ما سکوت کرد. زبانش قفل شد. شرمسار و خجل از حرفی که زده بود گوشه ای از بازار نشست و های های گریست. 🌐 رفقای ما چنین اند. به گواهی برخی از آنها خدا سر سجاده های نماز است. میان تسبیح های شاه مقصود. یا یقه های بسته شده زیر گلو و ریش های بلند. لای حرفها و شعارهای بیهوده. اما خدا گاهی متواضع و فروتن می رود کنار یک مسگر ساده و معمولی در ته بازار می نشیند و گره از مشکل یک پیرزن باز می کند. خدا بر رفقای ما همین اندازه ساده اما واقعی جلوه می کند و خودش را تمام و کمال نشان می دهد. در این میان شبانه های سخت و روزهای طاقت فرسای زُهد و عبادت که در آن نشانی از حقیقت نیست ؛ دود می شود و به هوا می رود. خدا همیشه کنار آدمهای معمولی و گمنام نشسته است. آنهایی که دیگ آبروی دیگران را قبل از آن که بر زمین بیفتد و صدا کند ؛ به بهایی سنگین می خرد و حالشان را دگرگون می کند. خدا همین جاست. کنار ما. کنار رفیق های ما ... کو تا چشمی که خدا را ببیند ؟ کو ؟؟؟

بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِيمِ لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلَا مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَالٍ(سوره مبارک الرعد آیه ۱۳). 💢اطلاعــیه شمـــاره اوّل: بدین وسیله تشکل انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) در نظر دارد نشست های متعددی با #دعوت_و_حضور کاندیدهای دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی استان قزوین برگزار نماید که در این جلسات ضمن آنکه کاندیداها به شرح و چرایی اهداف و برنامه های خود می پردازند؛ از سوی دانشجویان و سایر اقشار محترم #مورد_پرسش و سوال قرار می گیرند. لازم به توجه است انجمن اسلامی دانشجویان، مباحث مطروحه در نشست های مذکور و همچنین کاندیداهایی که از حضور در این دست جلسات امتناع یا پاسخ معینی ندهند، اعلام و رسانه ای خواهد کرد تا بلکه قدمی باشد برای آگاهی بخشیِ سیاسیِ مردم شریف استان قزوین برای انتخاب نماینده ای که #شایستگی بر عهده گرفتن #وکالت_مردم را دارد.

🔴 حلما دختر خردسال شهید پوریا احمدی خطاب به رهبر انقلاب: حالا که به سن تکلیف نرسیدم، میشه شمارو یه کم بغل کنم؟ 🇮🇷 کانال رسمی #عنتر_نشنال 👇🏻 @antarnational

🔺آنچه می بینید بخش کوچکی از صدها مأموریتی است که #جهادگران بی توقع #بسیج_سازندگی در خدمت به مردم عزیز انجام می دهند. ✅حضور جهادگران بسیج سازندگی استان قزوین برای کمک به بازگشایی معابر شهر کوهین و روستاهای همجوار بعد از بارش نعمت الهی #انقلاب_مردم #فجر_خدمت_رسانی #بسیج_سازندگی_قزوین اخبار فوری👇👇👇 #بسیج #خبرگزاری_بسیج @Basij_qazvin