eitaa logo
پرورشی (هیئت دانش آموزی نسیم ظهور)
314 دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
8.5هزار ویدیو
251 فایل
سلام عزیزان گزارش تصویری،صوتی مراسمات 🎥🎧 اعلام مراسمات 📢 🌱دبستان مهارت محور آیدی ارسال کارها و گزارشات در کانال پرورشی شعبه یک @nasimzohoor1 شعبه دو @nasimzohoor2 شعبه سه @nasimzohoor3
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🥀🥀 ویژه برنامه شهادت امام جواد علیه السلام 🏴🏴🏴 اولین دسته‌ی عزاداری بچه های امام رضایی میخوایم همه با هم برای جوادالائمه علیه السلام عزاداری کنیم🖤🖤🖤 ✨کربلایی سید مصطفی قدمگاهی ✨عمو دوستی ✨عمو آهن چیان 🗓 جمعه ۱۸ خرداد ماه 📍شروع دسته از حرم مطهر ، مقبره شیخ طبرسی باغ رضوان ، دارالتفسیر ⏰ ساعت ۱۶ حتما حتما زودتر اونجا باشید ❣منتظرتونیم‌ راستی👌 آقا پسرا و دخترخانوما با لباس عزا بیاید بچه ها دست مامان و بابا رو بگیرید و بیاید.... باید برای آقازاده امام رضا جان سنگ تموم بذاریم 🥺 اولین هیئت کودک مشهد ویژه ما را دنبال کنید ↙️↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/1612317129C6663d03526 🔹️هیئت کودک شباب الرضا علیه السلام 🔸️ @shababolreza
سلام دبستان وپیش دبستانی نسیم ظهور ✅ آغاز ثبت نام ۱۴۰۴-۱۴۰۳ مدارس نسیم ظهور 💡 بصیرت دینی ، اقتدار علمی ، مهارت محور 🏫 ۳ واحد آموزشی ابتدایی دخترانه و پسرانه 💼 پیش دبستانی ۱ و۲ 🔆🔅 پسرانه - دخترانه 🔍 تجربه دو دهه آموزش موفق 🖥 ورود به سامانه پیش ثبت نام از طریق لینک 👇👇 : 🔅🔆 http://mahde-ma.ir 🔆🔅 دبستان وپیش دبستانی نسیم ظهور(مشهدمقدس) ادعا نمی کنیم که بهترینیم ولی خوشحالیم که بهترینها مارا برگزیده اند 🥇موفقیت اتفاقی نیست ،انتخاب درست مدرسه ،انتخاب آینده فرزندان 🇮🇷 دخترانه ۱:چمن۹۱(ولایت۴/۲)پ۱۰۶ ۳۳۶۹۲۹۳۳ - ۰۹۰۱۲۰۱۲۹۳۳ ۳۳۶۵۹۵۶۷-۳۳۶۵۵۲۹۱ ۰۹۹۲۸۵۰۳۱۰۷ پیش دبستانی و دبستان نسیم ظهور https://nshn.ir/f97b1FueQJJbe4 🇮🇷🇮🇷 دخترانه ۲:انتهای فرامرز.بهاران۵.فجر۶.پ۱۵ ۳۷۶۰۴۰۰۲ - ۰۹۳۹۰۸۰۱۲۵۳ ۳۷۶۳۷۳۱۴ دبستان و پیش دبستانی دخترانه نسیم ظهور https://nshn.ir/2f7b1in20JFU3l 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ۳.پسرانه:فرامرز.بین بهاران ۲و۴.پ۳۴ (بین چراغچی۸۶و ۸۸.پ ۷۴) ۳۷۶۴۱۴۹۰ - ۰۹۳۹۰۸۰۱۲۵۴ ۳۷۶۲۵۶۶۱ -۳۷۶۳۸۵۳۲ ۰۹۹۳۴۳۰۵۱۴۵ دبستان و پیش دبستانی پسرانه نسیم ظهور https://nshn.ir/e07b1itzPJFNzq کانال @nasimzohoor اینستا @nasimzohoor84 ╭┈────『💚🕊』 ╰┈➤@nasimzohoor1 دبستان و پیش دبستانی نسیم ظهور ╭┅𑁍▹ نسیم ظهور ◃𑁍╼╮ 𑁍▹ @nasimzohoor ◃𑁍 ╰┅╾𑁍▹ .🍃..🍃.𑁍┈┅╯ 🔔 آدرس کانال : مسجدومجتمع فرهنگی حضرت قائم عج 🆔️ @Masjed_Ghaem_Mashhad
7.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨🌼✨ مظلوم تر از جواد بغداد نداشت آن مظهر داد تاب بیداد نداشت می‌خواست که فریاد کند تشنه لبم از سوز عطش، طاقت فریاد نداشت ▪️شهادت امام جواد (ع) تسلیت▪️ ┄┅┅❅💠❅┅┅┄
🌹باب‌الحوائجی به نام شریفه خاتون 🌹 ✍بنا بر باور مردم عراق ، حضرت شریفه دختر نوجوان امام حسن مجتبی علیهماالسلام بوده که در واقعه کربلا حضور داشته است . 🍃بعد از واقعه کربلا ، این بانوی بزرگوار همراه سایر کاروانیان به اسارت رفت . در میانه راه ، بخاطر شدت شکنجه‌ها به شهادت رسید و در شهر حلّه به خاک سپرده شد . 👈بی‌اغراق باید گفت توسل به حضرت شریفه ، یکی از سریع‌الاجابه‌ترین توسلات است. 😍آن‌قدر از این توسل ، اعجاز دیده شده که قابل شمارش نیست . 📌در بین امامزادگان عراق ، بیشترین نذورات ، متعلق به حضرت شریفه است و این نشانه اوج کرامت این بانوست. ✋ در یک کلام انگار بخشندگی امام مجتبی علیه‌السلام در این دخترش تجلی کرده❗️ ❗️🌳طریقه توسل🌳 ❗️: 🌱یکی از مجرب‌ترین دستورالعمل‌ها برای توسل به حضرت شریفه ، هدیه کردن یک سوره یس و صد صلوات با عجل فرجهم است. 👈از راه دور و نزدیک می‌توان این توسل را انجام داد . سلام الله علیها 🌹 تعجیل در فرج و سلامتی امام مهدی عج صلوات 🌹 🌹 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ🌹
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لایو زنده باغ خاتون به مناسبت شهادت امام جواد(ع) جای همگی دوستان خالی 🖤
33.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سینه زنی درشب شهادت باب الحوائج امام جواد علیه السلام 🖤
از فراقت روز و شب دائم غمینم یا جواد تا که یادت می‌کنم، آن دم حزینم یا جواد سوختی، آتش گرفتی، پر کشیدی تا خدا از غمت ویرانه شد ارکانِ دینم یا جواد شهادت مظلومانه، نهمین چراغ هدایت، مظهر جود و کرم، حضرت امام محمد تقی (ع) را بر تمام شیعیان تسلیت عرض می‌کنیم. 🌷
💠صلوات بر امام محمد تقی (عليه السلام) 🔹
💥 روزی که حاج آخوند معلم شد ✍ عطاءالله مهاجرانی ♦️ حاج شیخ محمودرضا امانی فرزند مرحوم شیخ علی اصغر ، در روستای مهاجران زندگی میکرد و معروف و مشهور به حاج آخوند بود. ♦️ اما حاج آخوند چیز دیگری بود! روحانیِ ملّا ، ادیب و نکته دان و عارفی که از مدرسه و شهر گریخته بود. شیخی شاد که خانقاهی نداشت. دستهایش بسیار نیرومند بود و زندگی اش از دسترنج خود و باغ انگورش می گذشت. ♦️ مدرسه ما بنام «مارون» دو کلاس درس و دو معلم داشت. از اول زمستان یکی از آموزگاران بنام خانم منصوری نیامد گفتند مرخصی دارد. به ناچار هر شش مقطع تحصیلی رفتیم توی یک کلاس. ♦️ آقای اخوان ، هم مدیر مدرسه بود هم معلم ، خوب درس می داد تا اینکه یرقان گرفت و در خانه ما بستری شد و از حاج آخوند خواهش کرد به جایش درس بدهد ♦️ حاج آخوند همه بچه ها را ، چه مسلمان و چه ارمنی هائی را که در روستای ما زندگی می کردند را با نام می شناخت. ♦️ حاج آخوند روز اول حضور در کلاس گفت ، بچه ها امروز ما میخواهیم درباره خدا صحبت کنیم ، فرقی ندارد ارمنی باشید و مسلمان ، همه ما از هر دین و مسلکی با خدا حرف می زنیم ، حالا خیال کنید خودتان تنها نشسته‌اید و می خواهید با خدا حرف بزنید. ♦️ حالا از هر کلاسی از اول تا ششم ، یک نفر بیاید برای ما تعریف کند چطوری با خدا حرف می زند از خدا چه می خواهد. ♦️ در همین حال مملی (محمدعلی) دستش را بالا گرفت و گفت ، حاج آخوند ، حاج آخوند اجازه من بگویم ، حاج آخوند گفت: بگو پسرم. ♦️ مملی گالش‌های (نوعی کفش ساده) پدرش را پوشیده بود هوا که خوب بود پابرهنه به مدرسه می آمد. مملی چشمانش را بست و گفت: ♦️ «خداجان ، همه زمین های دنیا مال خودته پس چرا به پدر من ندادی؟ این همه خانه توی شهر و ده هست چرا ما خانه نداریم؟ خدا جان تو خودت می دانی ما در خانه مان بعضی شبها نان خالی می خوریم. شیر مادرم خشک شده حالا برای خواهر کوچکم افسانه دیگر شیر ندارد.» ♦️ «خداجان ما گاو و گوسفندم نداریم. اگر جهان خانم به ما شیر نمی داد خواهرم گرسنه می ماند و می مرد. خدا جان ما هیچ وقت عید نداریم. تاحالا هیچ کدام از ما لباس نو نپوشیده ایم اگر موقع عید مادرِ هاسمیک به مادرم تخم مرغ رنگی نمی داد توی خانه ما عید نمی شد.» ♦️ کلاس ساکتِ ساکت بود. مملی انگار یادش رفته بود توی کلاس است. حاج آخوند روبروی پنجره ایستاده بود داشت از آنجا به افق نگاه می کرد. بعضی بچه ها گریه می کردند. ♦️ حاج آخوند آهسته گفت: حرف بزن پسرم، با خدا حرف بزن، بیشتر حرف بزن. مملی گفت: اجازه ! حرفم تمام شد. ♦️ حاج اخوند برگشت و مملی را بغل کرد و گفت: بارک اله پسرم؛ با خدا باید همین جور حرف زد. ♦️ کلاس تمام شد و حاج آخوند به خانه خود رفت و همان شب با خط خودش نامه ای نوشت که باغ پدری اش را که بهترین باغ انگور در روستای مارون بود را به خانواده مملی بخشید. ♦️ فصل انگور که رسید غیر از آقا مرتضی که مرید حاج آخوند بود و هر روز انگور برای خانه حاج آخوند می بُرد بقیه ارمنی ها و مسلمان های روستا به خانه حاج آخوند انگور می بردند. ♦️ عصمت خانم همسر حاج آخوند می گفت: ما به عمرمان این قدر انگور ندیده بودیم؛ حتی وقتی باغ داشتیم نصف این هم نبود. همه باغ های انگور مارون و حمریان شده باغ انگور حاج آخوند. اي رفيقان ، بشنويد اين داستان بشنويد اين داستان ، از راستان مال در ایثار اگر ، گردد تَلَف در درون ، صد زندگی آرَد به بار 📙 بخش‌هایی از کتاب «حاج آخوند‌» اثر عطاء الله مهاجرانی، نشر امید ایرانیان؛ سال ۱۳۹۷. ✅ پی نوشت: نویسنده در جایی می‌گوید: مرحوم [سردار شهید] حاج قاسم سلیمانی وقتی این کتاب را خواند علاقمند شد با مولف آن گفتگویی داشته باشند. من را از لندن به سوریه دعوت کردند و در کنار زیارت اماکن مقدسه با ایشان نیز ملاقات و گفتگویی داشتم که برای من سفر و ملاقاتی شیرین و تاریخی بود. ❇️
راهکارهای زندگی موفق در کلام امام جواد(ع)
شهادت مظلومانه نهمین اختر تابناک امامت و ولایت حضرت محمدتقی ( جوادالائمه) بر حضرت بقیة الله الاعظم روحی له الفداء و شیعیان و محبان اهل بیت رسول الله ( صل الله) تسلیت باد. ╭┈────『💚🕊』 ╰┈➤@nasimzohoor1 دبستان و پیش دبستانی نسیم ظهور ╭┅𑁍▹ نسیم ظهور ◃𑁍╼╮ 𑁍▹ @nasimzohoor ◃𑁍 ╰┅╾𑁍▹ .🍃..🍃.𑁍┈┅╯ ┄┅═✧☘🌸☘✧═┅┄ ┄┅═✧☘🌸☘✧═┅┄