#تلنگر
خدایا
تو بساز برامون
تو بسازی قشنگتره... :)♥️
♡☆♡☆
(@nasle_jadideh_Englab|)
(🌸⚡️☄✨✨)
مهدی یار:
🔴مواظب باشیم دچار حسرت و خسارت نشویم
🔶#فریاد_واحسرتا
🔷میدانید روز قیامت چرا همه فریاد وا حسرتا سر می دهند
🔶چنان که در قرآن آمده :
أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يَا حَسْرَتَا عَلَىٰ مَا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اللَّهِ وَإِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرِينَ
(آیه ۵۶ سوره زمر)
🔷به خاطر این که آن روز همه می فهمند راه هدایت چقدر آسان بوده . چون اگر سخت بود که دیگر جای حسرت خوردن نداشت.
🔶آن روز میبینن که خدا چه قدر ازشون دلبری کرده ولی دلشون نرفته و می بینند که جنب الله که همون امام زمانشون بوده چقدر بهشون نزدیک و مهربان بوده ولی عاشقش نشدند اینه که جای حسرت خوردن داره و اعتراف میکنن که ما در دنیا خسارت کردیم.
🔶#بالاترین_نعمت
🔷کسی که در دنیا دل داده ی به امامش بشه همان لذتی را خواهد برد که بهشتیان میبرند زیرا در بهشت عشق به اولیاء الاهی نعمتیست که هر روز نشاط بهشتیان را افزون تر کرده و باعث صفای جانشان می شود.
🔶خداوند آنقدر به بنده هایش مهربانست که بالاترین نعمتش را فقط برای آخرت نگداشته بلکه در دنیا هم اجازه داده بنده هایش از این حال خوش عاشقی بهره مند شوند.
🔷پس کسی از دنیا بهره اش بیشتر است که قلب عاشق تری داشته باشد گرچه در سخت ترین شرایط زندگی کند چیزی را از دست نداده چون بالا ترین نعمت نصیبش شده است
اللهم ارزقنا محبة الامام المهدي❤️
بزرگترین مقاومت قرن
۸سال مقاومت بدون دادن یک وجب از خاک
#ترین_های_قرن
(@nasle_jadideh_Englab|)
(🌸⚡️☄✨✨)
بزرگترین داغ قرن
#ترین_های_قرن ۳
(@nasle_jadideh_Englab|)
(🌸⚡️☄✨✨)
تاثیرگذارترین شخصیت قرن
#ترین_های_قرن ۱
(@nasle_jadideh_Englab|)
(🌸⚡️☄✨✨)
مقتدر قرن
#ترین_های_قرن ۲
(@nasle_jadideh_Englab|)
(🌸⚡️☄✨✨)
بزرگترین غده سرطانی قرن
#ترین_های_قرن
(@nasle_jadideh_Englab|)
(🌸⚡️☄✨✨)
بزرگترین فرار فرار قرن
با دو بار سابقه فرار
یکی 25 مرداد 32
یکی هم 26 دی 57
#ترین_های_قرن ۴
(@nasle_jadideh_Englab|)
(🌸⚡️☄✨✨)
#تلنگرانه
حـٰآجحُسِینیِڪتامیفرمـٰآد:
اَگِہقاطےبِشۍ؛رِفیقبِشۍ،
دوستبِشۍ؛بااِمـٰامِزمانخودِمونےبِشۍ،
بۍریشِہپیشِہبِشۍ؛
بۍخوردِهشیشِہبِشۍ؛
پُشتِرودخونۂچِہڪُنَمچِہڪُنَمِزِندگۍ،
رِشتۂدِلِتدَستِآقـٰاباشِہ؛
آقـٰاعُبـورِتمیدِھ..!
خودِخودِآقـٰا☝️
#امام_زمان
#اللهمعجللولیڪالفرج
(@nasle_jadideh_Englab|)
(🌸⚡️☄✨✨)
_هࢪ ۅقټ بیڪاࢪ شڊۍ!🙂
یھ ټسبیح بگیࢪ دسټټ ۅ بگۅ
"اݪݪهم عجݪ ݪۅݪیڪ الفࢪج"♥️
هم ڊݪِ خۅڊټ آࢪۅم میگیࢪھ
همڊݪِ آقا ڪھیڪۍ ڊاࢪھ
بࢪا ظهۅࢪش ڊعا میڪݩھ:)
#اللهمعجللولیڪالفرج
(@nasle_jadideh_Englab|)
(🌸⚡️☄✨✨)
امروزه ...
وقتۍتوخیابونراهمیریم !
نمیتونیمتشخیصبدیمبعضیا؛
دخترنیاپسر...!!!
حـٰالااگههمتذکربدیم
میگن :
بهتوچهههههاصن😐🍃
#جامعهبهماربطداره🙄
#حقیـــقتاتباه..🚶♂
(@nasle_jadideh_Englab|)
(🌸⚡️☄✨✨)
#نظامی
یڪنظآمے
بایداونقدࢪخطࢪنآڪبآشھ
کہدشمن
هࢪشبقبݪخوآب
بھڪشتناونفڪࢪڪنہ😎🚨
(@nasle_jadideh_Englab|)
(🌸⚡️☄✨✨)
#تلنگرانه
وَ چِقَدر سَخٺ اَسٺ ڪه یـٰآرِ عَزیزَٺ مُقـٰابِݪِ چَشمـانَٺ پَرپَر شَوَد....!💔
وچقدࢪدࢪدناڪاست..
ڪهبیشاز..
هـــزاࢪساݪ هنوزهممنتظـــࢪے...💔🚶♂
#شࢪمندهایم_آقا
#امام_زمان
#آنچهکهگفتنشهمدرددارد....(:
(@nasle_jadideh_Englab|)
(🌸⚡️☄✨✨)
الَھۍلآخَرجَحُبُّكمِنٔقَلٔبے
خـدآیآمحبتٺاز
قلبمبیروننمیره...🌱✨❣
(@nasle_jadideh_Englab|)
(🌸⚡️☄✨✨)
#انتظارانه
شرمندهامڪہبینِدعاهایشخصےام
"عَجِّللوَليِّكَالْفَرَجَ"توآخریشده✨
#امام_زمان
(@nasle_jadideh_Englab|)
(🌸⚡️☄✨✨)
•🇮🇷 نَـسْلِجَدیــٖـدِاِنْقِلـٰابْ 🇵🇸•
#هرچی_تو_بخوای پارت صد و هفتاد و دوم _قبلا وقتی از سرکار میومدی خونه،فقط به ما فکر میکردی،وقتی می
#هرچی_تو_بخوای
پارت صد و هفتاد و سوم
بعد بالبخند نگاهش کرد و گفت:
_بیچاره اون متهم هایی که تو دستگیرشون میکنی.همیشه اینجوری غافلیگرشون میکنی؟ سرم خیلی درد گرفت.😁
آقای رسولی هم آروم خندید.😅وحید بهش گفت:
_فقط با خانومت هستی یا خانواده هاتون هم هستن؟
آقای رسولی گفت:
_فقط خانومم هست.️☺
وحید به من گفت:
_تا من و رضا وسایل رو پیاده میکنیم شما برو خانم آقا رضا رو بیار.😊
گفتم:
_چشم.😊
آقای رسولی گفت:
_ما مزاحمتون نمیشیم.فقط میخواستم بهتون کمک کنم.😊
وحید لبخند زد و گفت:
_خب منم میگم کمک کن دیگه.😇
بعد زیرانداز رو داد دست آقای رسولی. رفتم سمت خانم رسولی و بامهربانی بهش سلام کردم.😊بخند زد و اومد نزدیکتر.بعد احوالپرسی رفتیم نزدیک ماشین.آقای رسولی داشت به وحید میگفت ما مزاحم نمیشیم و از اینجور حرفها.
وحید هم باخنده بهش گفت:
_مگه نیومدی کمک؟ خب بیا کمک کن دیگه.کمک کن آتش درست کنیم.کمک
کن کباب درست کنیم،بعدشم کمک کن بخوریمش.😁
آقای رسولی شرمنده میخندید.خانمش هم خجالت میکشید.😅☺بیست و دو سالش بود.دختر محجوب و مهربانی بود.
وحید خیلی بامهربانی با آقای رسولی و خانمش رفتار میکرد.😊
موقع خداحافظی وحید،آقای رسولی رو بغل کرد و بهش گفت:
_من روی تو حساب میکنم.🤗🤗
وقتی داشتیم برمیگشتیم خونه،وحید گفت:
_همسر رضا رسولی چطور بود؟
-از چه نظر؟😕
-رضا رسولی میتونه بهتر از وحید موحد باشه اگه همسرش مثل زهرا روشن باشه.همسر رضا رسولی میتونه شبیه زهرا روشن باشه؟😊
-مگه زهرا روشن چقدر تو زندگی وحید موحد اثر داشته؟ شما قبل ازدواج با
من هم خیلی موفق بودی.😇
وحید ماشین رو نگه داشت.صدای بچه ها در اومد.وحید آروم و جدی بهشون گفت:
_ساکت باشین.
بچه ها هم ساکت شدن .وحید به من نگاه کرد
و خیلی جدی گفت:
_اگه تو نبودی من الان اینجا نبودم.الان سرهنگ موحد نبودم.من الان هرچی
دارم بخاطر #صبر و #فداکاری و #ایمان تو دارم.. خیلی از همکارهام بودن
که تخصص و دانش شون از من #بهتر بود ولی وقتی ازدواج کردن عملا همه
ی کارهاشون رو کنار گذاشتن چون همسرانشون #همراهشون نبودن.ولی تو نه تنها مانع من نشدی حتی خیلی وقتها تشویقم کردی..
من هروقت که تو کارم به مشکلی برخورد میکردم با خودم میگفتم اگه الان
زهرا اینجا بود چکار میکرد،منم همون کارو میکردم و موفق میشدم.زهرا،تو
خیلی بیشتر از اون چیزی که خودت فکر میکنی تو کار من تأثیر داشتی.فقط
حاجی میدونست مأموریت های قبل ازدواج و بعد ازدواجم چقدر باهم فرق
داشت.😊👌
تمام مدتی که وحید حرف میزد،من با تعجب نگاهش میکردم.. 😳😟
من با تعجب نگاهش میکردم و به حرفهاش گوش میدادم...😥😳
وقتی حرفهاش تموم شد،فقط نگاهم میکرد؛نگاه عاشقانه.😍😊ولی من سرمو
برگردوندم و به خیابان نگاه میکردم. نمیدونم چه حسی داشتم.وحید حرکت
کرد.من ساکت فقط فکر میکردم.گاهی نگاه وحید رو حس میکردم ولی من
نگاهش نمیکردم.
✨با خدا حرف میزدم... ✨
(@nasle_jadideh_Englab|)
(🌸⚡️☄✨✨)