🌹🍂🍂🌹
✍ #برگی_از_خاطرات
یکبار از من پرسیده بود:
چقدر منتظر دریافت حقوق ماهیانه ات می مانی؟
گفتم "از همون ابتدای زمانی که حقوقم رو میگیرم.منتظرم که موعد بعدی پرداخت برسه!!
اهی از حسرت کشید و گفت؛
(( اگر مردم این انتظاری که برای مال دنیا و دنیا میکشند ،کمی از آن رو بخاطر امام زمان(عج)میکشیدند ،ایشان تا حالا ظهور کرده بود،امام منتظر ندارد!!!!! ))
#شهید_محمود_رادمهر
#شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
🕊@nasle_Ashura
#حتما_بخوانید👇👇
🌸یه شب حسین به #خوابم اومد. #مُهری جهت مَمهور کردن نامه های مردم دستش بود.مهر دقیقا شبیه #سنگ مزارش بود.
🌸فقط کوچکتر و در اندازه مُهر بود. حتی #رنگ متن های موجود در مهر شبیه رنگ موجود در سنگ مزارش بود.
رنگ متنِ
پاسدار شهید مدافع حرم در مهر مثل سنگ مزارش به رنگ #قرمز بود.
🌸دیدم بعضی ها #نامه میدن و حسین همون جا پای نامه ها مهر می زنه. حسین گفت من #پنجشنبه ها نامه خیلی ها رو مهر می زنم.
🌸همون پنجشنبه خانمی رو سر مزار حسین دیدم. که خیلی هم #محجبه نبود.داشت #گریه می کرد.
🌸از من پرسید شما خانواده شهید رو نمی شناسید؟ گفتم من #خواهرش هستم. من رو در #آغوش گرفت و گفت، راستش من خیلی #بدحجاب بودم. اصلا اهل دین و مذهب نبودم. یک روز که داشتم در شبکه های مجازی جستجو می کردم، #تصادفا با شهید معز غلامی آشنا شدم.
🌸خیلی منقلب شدم.در مورد شهید #تحقیق کردم. بعدها شهید رو در #خواب دیدم.این شهید در زندگی من تاثیر بسیاری گذاشت.
🌸باعث شد روز به روز حجابم بهتر بشه. سالها بود که اصلا نماز #نمی_خوندم. ولی از وقتی که با شهید آشنا شدم نماز خوون شدم.من هم خوابی رو که دیده بودم برای اون خانم تعریف کردم...
#من_پنجشنبه_ها_نامه_خیلیا_رو_مهرمیزنم😍
📚کتاب سرو قمحانه، ص 132
#شهید_حسین_معزغلامی🌷
#شهید_مدافع_حرم
@nasle_Ashura
🥺👌مومن واقعی اگر یک معصیتی انجام دهد ،سنگینی آن را مانند کوه احد بر شانه اش حس میکند
🌷@nasle_Ashura
🌹 سپهبد شهید #حاج_قاسم سلیمانی :
🌿مسئول ، اگر خودش محور اعتقادات باشد و اعتقادات ، ملکه وجودش باشد ، اثر بسیار بزرگ تربیتی دارد .
💫 @nasle_Ashura
#اسارت
#ولایت_مداری
🌹زمانی که بعثی های عراقی می خواستند از اسیر ۱۴ و ۱۵ ساله برای تبلیغات استفاده کنند از او پرسیدند : برای چه درس و مدرسه را رها کردی و آمدی بجنگی؟
گفت: به زور آمدم!
گفتند یعنی تور را به زور این جا آوردند؟
گفت: نه با زور آمدم ، من با پدر و مادرم دعوا کردم تا خودم را به جبهه برسانم
گفتند: یعنی با پدر و مادرت بدی؟
گفت: نه ! من پدر و مادرم را به اندازه چشم هایم دوست دارم .
در این جا بعثی ها فکر کردند بهترین زمان برای تبلیغات است گفتند : خب پس پدر و مادرت را به اندازه چشم هایت دوست داری . کسی که باعث شد تو به جنگ بیایی و از چشمهایت جدا بشوی چه؟ رهبرت خمینی!
🌹گفت: رهبرم خمینی را به اندازه قلبم دوست دارم .
استخباراتی که بسیار عصبانی شده بود گفت: یعنی چه که به اندازه قلبم دوست دارم؟
آن اسیر به ظاهر کوچک ، چنان جواب محکمی داد که همه را متعجب و قلب دشمن را نشانه رفت
🌹گفت : انسان بدون چشم می تواند زندگی کند ولی بدون قلب هرگز....!!!👌
💫@nasle_Ashura
#چه_دقتایی_داشتند_شهدا
✍شهـید مهدی باکری: وقتی بهم گفت «ازت راضی نیستم» انگار دنیا روی سرم خراب شده بود پرسیدم: «واسه چی؟» گفت : چرا مواظب بیتالمال نیستی میدونی اینا رو کی فرستاده میدونی اینا بیت المال مسلموناس؟! همهش امانته!
🍃گفتم: حاجی میگی چی شده یا نه؟
دستش را باز کرد چهار تا حبّه قند خاکی تـوی دستش بود ، دم در چادر تدارکات پیدا کرده بود!
@nasle_Ashura
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿😔در مراسم تعزیه که در شهر غماس استان دیوانیه عراق در زمان ندای هل من ناصر... امام حسین علیه السلام مردم هجوم آورده و به کمک امام حسین علیهالسلام می روند....
#لا_یوم_کیومک_یا_ابا_عبدالله_الحسین
💫@nasle_Ashura
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ درخواست رهبر انقلاب از همه مردم :
🌷 برای شادی روح سردار بزرگ اسلام ،
شهید #حاج_قاسم سلیمانی یک حمد و
یک قل هو الله بخوانید .
🖤 #محرم 💔 #شب_جمعه
💫 @nasle_Ashura
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از امام هشتم 💕 من توشه میخوام
طواف ضریح شیش گوشه میخوام 💔
🖤 #امام_حسین (ع) 🏴 #محرم 🏴 #اربعین
💫 @nasle_Ashura
#پنجشنبههاویادشهدا
🍂خوشا آنانکه با عشق به الله، عليه کفر جنگيدند و رفتند...
🍂خوشا آنانکه بهر ياری دين به خون خويش غلطيدند و رفتند...
🍂خوشا آنانکه با شور حسينی، شهادت را پسنديدند و رفتند...
🍂خوشا آنانکه در اين نهضت حق، به سهم خويش کوشيدند و رفتند...
🍂خوشا آنان که با عزت زگیتی،بساط
خویش برچیدند و رفتند...
🍂ز کالاهای این آشفته بازار،شهادت
را پسندیدند و رفتند...
🍃 پنجشنبه و یادشهدا با ذکر صلوات🍃
@nasle_Ashura
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یک آزاده از شرایط وحشتناک اسرای ایرانی در اردوگاه های نیروهای بعثی ميگويد:
🍂روزانه دو قُلپ آب می توانستیم بخوریم
بخاطر ضربات شدید بوسیله کابل، چشم یکی از رزمندگان از حدقه درآمد...
🥀ما به شدت زجر کشیدیم اما این زجرها یک هزارم دردهای زینب کبری سلام الله علیها نمی شود...
@nasle_Ashura
🌷🌿حسین خرازی نشست ترک موتورم بین راه، به یک نفربر پی ام پی، برخوردیم که در آتش میسوخت. فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده میسوزد؛ من و حسین آقا هم برای نجات آن بندهی خدا با بقیه همراه شدیم. «گونی سنگرها را برمیداشتیم و از همان دو سه متری، میپاشیدیم روی آتش جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت میسوخت، اصلاً ضجه و ناله نمیزد و همین موضوع پدر همهی ما را درآورده بود!»
بلند بلند فریاد میزد:
خدایا
الان پاهام داره میسوزه!
می خوام اون ور ثابت قدمم کنی
خدایا!
الان سینهام داره میسوزه
این سوزش به سوزش سینهی حضرت زهرا(س) نمیرسه.
خدایا!
الان دستهام سوخت
می خوام تو اون دنیا دستهام رو طرف تو دراز کنم. نمیخوام دستهام گناه کار باشه!
خدایا!
صورتم داره میسوزه!
این سوزش برای امام زمانه
برای ولایته
اولین بار حضرت زهرا(س) این طوری برای ولایت سوخت!
آتش که به سرش رسید، گفت:
خدایا! دیگه طاقت ندارم،
دیگه نمیتونم، دارم تموم میکنم.
خدایا!
خودت شاهد باش!
خودت شهادت بده آخ نگفتم
آن لحظه که جمجمهاش ترکید من دوست داشتم خاک گونیها را روی سرم بریزم! بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت.
حال حسین آقا از همه بدتر بود. دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه میکرد و میگفت:
خدایا!
ما جواب اینا را چه جوری بدیم
ما فرمانده ایناییم؟
اینا کجا و ما کجا؟
اون دنیا خدا ما رو نگه نمیداره بگه جواب اینا رو چی میدی؟
زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم. تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانهی من و فقط گریه میکرد!
💫@nasle_Ashura
✊رهبرمعظم انقلاب: دنیا و مقام برای چمران مهم نبود. به نام کی تمام بشود، برایش اهمیتی نداشت.
♦️۲۷مرداد:مقاومت پاوه دربرابر تجزیهطلبها به فرماندهی شهید چمران
@nasle_Ashura