. وقتی رزیتا برای اولین بارمیخواست به پیش دبستانی بره ، خیلی هیجان زده بود مامان رزیتا میدونه که بعضی بچه ها اوقات سختی درترک والدین دارن اما چیزی نمیگه !!! چون میترسه دخترش بچسبه بهش و نخوادبره مدرسه ویا اگه حرفی بزنه جز خوبی مدرسه هیچی نمیگه !!❌ بااین حال روزمدرسه میرسه وموقع خداحافظی ، رزیتا میچسبه به مامانشو وفریاد میزنه ؛ "نه ، نه مامااااان ، توام بمون ، بمون"😭😢 ...

. شماهم تجربه‌شو داشتین ؟ فرزندتون موقع سرکاررفتن یا مدرسه رفتن به سختی جدا میشه؟ یاراحت خداحافظی میکنه؟ شایدم بچه هاتون باهم فرق داشتن یکی راحتتر واون یکی سختترجداشده!! تجربه ای داشتین تا به ماهم بگید؟😊👇 @Admin_Naslino 🌱

. باید به بچه ها برای رفتن به هرموقعیت جدیدی حتی مهمانی رفتن آمادگی داد👌 این یک تکنیک مهم درفرزندپروریه که باید ازش آگاه باشین اگه میخواین درموقعیتهای جدید رفتار مسالمت آمیزتری داشته باشه واعصابتون رو به هم نریزه 😉 این آمادگی دادنه خیلی نکات ظریفی داره که حتما بهتون میگم ✋ .

. دراولین پیام آگاهی بخش امروز میخوام این پیام مامان روبخونی 👆 میگه ؛ "اطرافیان به من این استرسومیدادن" اطرافیان کیا هستند؟ من و شما ، درسته؟ پس ازهمین لحظه باهم متعهدمیشیم "جزدعای خیربرای هیچ مادری حرف دیگه ای نداشته باشیم "💚 خواهروبرادردریک محیط رشدی رفتارهاشون دریک موقعیت فرق داره چه برسه به بچه های دیگران. سلام یادم نرفته هاا😉 ۱.

. تعهد بعدی که به هم میدیم چیه؟ تا مادری از ما وتجربه مون چیزی نپرسید (شماتجربه ای داشتی ؟ میتونی کمکم کنی؟) ما هیچ حرفی جز پذیرش احساس یک مادر وهمدلی بااو نداریم 👌 گوش شنوا باش براش ... ۲.

. اگرهم تجربه تون سخت بوده ضرورتی نداره تمامشو انتقال بدی! (تجربه‌ی من این شکلی گذشت ولی بعدا متوجه شدم بهتربود فلان رفتاررو میکردم که راحتتر برای خودمو بچم سپری میشد ، مطمئنم برای شماتجربه‌ی شیرین تری خواهد بود ، شماازپسش برمیای ...)🙂 ۳.

. هممون میدونیم روحیات بچه ها باهم فرق داره یکی ریسک پذیره اون یکی محتاط واحساساتی ... این طبیعیه که بچه‌ی محتاط من سختتر از من جدابشه درهرموقعیت جدیدی👌 🌸پس شناخت روحیات منحصربه فرد فرزندتون حیاتیه !! ۴.

. بخش مهم جدایی توانایی خود والدینه که باورکنند بچه هاشون ازپسش برمیان👌 احساس ما به جدایی بچه هامون تاثیربسیارزیادی درتجربه‌ی اونها داره!! اگه بچه ها حس کنند که ما مردد ، مضطرب یانامطمئن هستیم واکنش جداییشون خیلی شدیدتره. وقتی مامان خودش وابسته‌ست چهرش مضطربه و حتی اشک توچشماش جمع میشه موقع جدایی انگارداره به بچش میگه ؛ "تواینجا امنیت نداری ، خداحافظ..." واین برای بچه خیلی ترسناکه. پس حواستون به اضطراب خودتون باشه. ۵.

. راهکارفوق حرفه‌ای چیه؟ "درمورد جدایی واحساسات حرف بزنید "🌸 ۶.

. درمورد تمام جنبه های مدرسه بگید چطور اونجا میریم اسم معلم چیه کلاس درس چگونه خواهد بود پیاده شدن مقابل مدرسه چطورخواهدبود مثال بزنم؟ من مدرسه رومثال میزنم اما شما هرموقعیت دیگه‌‌ای رو میتونین جایگزین کنید، فرقی نمیکنی چه جدایی باشه. حتی اگه بحث طلاق باشه بچه میخوادبدونه چی درانتظارشه بعداین جدایی. ۷.

. توخوب حالیا درموردش حرف بزن "تا چندروز دیگه قراره بری مهد/مدرسه مدرسه جائیه که میتونی با بچه های دیگه بازی کنی و یادبگیری آدم بزرگهایی داره که بهشون میگن معلم و اونها مراقبتن من یا بابایی شمارو می بریم اونجا وآخرکه کلاست تموم شد میام دنبالت من اونجا همراهت نیستم ممکنه اولش سخت باشه چون خداحافظی کردن بامن و بودن کنار بچه های جدید چیز تازه‌ایه!" ۸.

. "وقتی خداحافظی می کنیم بغلت میکنم و میگم ؛ به زودی میبینمت و مامانی همیشه برمی گرده! وبعدش میرم و شما با معلمت خواهی بود ممکنه برای بعضی بچه ها خداحافظی کردن جلوی مدرسه کمی سخت باشه و غمگین باشن اما اشکالی نداره ، چون یه جای جدیده واشکالی نداره ناراحت باشن اگه تو مدرسه احساس بزرگی مثل دلتنگی خیلی زیاد بروز کرد ، معلمت میدونن چطوری بهت کمک کنن ، میخوای همین الان تمرین کنیم؟ بازیشو انجام بدیم؟ میخوای اول مامان باشی یا کودک ؟ 😊 ۹.