فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 اصابت موشک یمن به بندر ایلات
🔹رسانههای صهیونیستی خبر دادند یک موشک از یمن بهسمت ایلات شلیک شده و به هدف اصابت کرده ولی آژیرهای خطر در این منطقه به صدا درنیامده است.
🔹ارتش اسرائیل تایید کرد برای اولین بار، دیشب یک موشک کروز از یمن بدون رهگیری با ورود به فلسطین اشغالی، در شمال ایلات منفجر شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلید، تولید است!
🔹 مروری بر مساله «تولید» در نامگذاری سالها توسط رهبر انقلاب از سال ۱۳۹۱ تاکنون
🎥 هادی حجازیفر: صهیونیستها همیشه دشمن ایران بودهاند
🔹صهیونیستها اگر زورشان برسد به تکتک ماها رحم نخواهند کرد.
🔹جنایت در غزه، تراژدی وحشتناکی است که جهان نظارهگر آن است.
🔴26 کشور اروپایی خواستار آتشبس انسانی در غزه هستند
پیتر استانو، سخنگوی اتحادیه اروپا در گفتگو با الجزیره تاکید کرد: گرسنگی که ساکنان نوار غزه با آن مواجه هستند، مایه تاسف و مردود است.
استانو اظهار داشت که باید گذرگاههای بیشتری برای ورود کمکهای بشردوستانه به نوار غزه بازگشایی شود.
وی تاکید کرد که اتحادیه اروپا رژیم صهیونیستی را برای افزایش ورود کمکهای بشردوستانه به غزه تحت فشار قرار میدهد.
سخنگوی اتحادیه اروپا عنوان کرد که جامعه بینالملل باید رژیم صهیونیستی را برای تسهیل ورود کمکها به غزه تحت فشار قرار دهد.
استانو تصریح کرد که 26 کشور اروپایی خواستار آتشبس انسانی در نوار غزه هستند.
🔴ترور مقام فلسطینی چند روز بعد از تلاش برای ورود غذا به غزه
🔹بعد از شانزده ساعت محاصره و پس از ورود ناگهانی نیروهای ارتش اسرائیل به بیمارستان «الشفاء» اسرائیل، اعلام کرد سرتیپ «فائق عبد الرؤوف المبحوح» مسئول امنیت داخلی نوار غزه را به شهادت رسانده است.
🔹الاخبار نوشت: مبحوح کسی بوده که سه روز پیش بر طراحی و روند توافقی با سازمان ملل، قبایل عربی و چند بازرگان نظارت داشته که اجازه ورود کامیونهای حامل کمکهای بشردوستان به شمال نوار غزه را میداد؛ رویدادی که بعد از ۱۲۰ روز برای اولین بار در نوار غزه رخ داد.
🔻رژیم صهیونیستی نه فقط جنگ در غزه، بلکه آینده را نیز باخت
🔹سخنگوی وزارت خارجه ایران در واکنش به اظهارات ژنرال ارشد ارتش رژیم صهیونیستی گفت: رژیم صهیونیستی فقط جنگ در غزه را نباخت، آینده را نیز برای همیشه باخت.
🔹رژیم صهیونیستی و حامیانش بدانند که نه در مقابل حماس، بلکه در برابر ملتی تاریخی، اصیل و ریشهدار به نام فلسطین ایستادهاند.
🔹بیتردید آینده از آن فلسطین و ننگ و بدنامی ابدی از آن رژیم صهیونیستی است.
☑️ وزیر خارجه اردن: کشتار در غزه دفاع از خود نیست
ایمن الصفدی: به گرسنگی کشاندن کودکان در غزه، جنایت علیه بشریت است و کشتار فلسطینیان دفاع از خود نیست و به هیچ وجه آن را قابل توجیه نمیدانیم.
🌹طنز جبهه!
💥داستانهای آقا فریبرز (11):👇
🌿...آقارحیم از بچه های قدیمی گردان بود.😄در عملیاتهای زیادی شرکت کرده بود، اما تا آن لحظه حتی یک ترکش نخودی هم قسمتش نشده بود!😍و مدام پُز میداد که من نظرکرده هستم و چشم تان کور که چشم ندارید یک معجزه زنده ر ابا آن چشمهای بابا قوریتان😵 ببینید!😊 و ما هم چقدر حرص می خوردیم!😄همه لحظه شماری می کردیم بلایی سرش بیاید تا کمی دل مان خنک بشود و حالا آن حادثه اتفاق افتاده بود!😖 رحیم خونی ومالی نیمهجان تو برانکارد دراز به دراز افتاده بود!😖همه می خندیدند! رحیم گفت:👈حیف از من که معجزه بودم وشماها قدرم را ندانستید!
🌿... بچه ها رحیم را کنار خاکریز گذاشتند و خودشان رفتند طرف خط مقدم.✌من ماندم و رحیم😎 شانس خوبش یک آمبولانس از راه رسید.👌راننده اش که یک جوان لاغر مردنی بود به نام آقا فریبرز...😄 ناغافل یک خمپاره در نزدیکی مان منفجر شد و چند تا ترکش به کمر و پاهایم خورد!😬 فریبرز ترسید و سوار شد و گفت برویم! 😊و سریع گاز داد😝از ترس جانش چنان پدال گاز ر افشار میداد که آمبولانس درب و داغون مثل ماشین مسابقه از روی چالهچوله ها پرواز میکرد!😂 بس که سرم به سقف خورده بود، داشتم از حال میرفتم! فریاد زدم: ای بابا کمی آهسته تر!؟ چه خبرته؟😖 بنده خدافرببرز که ناراحت شده بود گفت: 👈 من اصلاً این کاره نیستم!😄راننده قبلی مجروح شدو مرا فرستادند!😬من طلبه هستم و حسابی گاز می داد.
🌿...گفتم: فکر رحیم بیچاره باش که عقب افتاده! سرعتش را کم کرد و از دریچه به عقب نگاه کرد!😥ناگهان جیغ کشید و گفت:👈 پس دوستت چی شد؟ و ناگهان ترمز کرد.😇 پریدم پایین و رفتم عقب. دو تا در آمبولانس باز و بسته میشد و خبری از رحیم نبود! گفتم: پس رحیم کو؟ با چشمان گرد شده وحشت گفت: عقب گذاشتمش...😂
🌿... آقا فریبرز ضعف کرد و نشست پشت فرمان.😖 راه آمده را دوباره برگشتیم. سه کیلومتر جلوتر دیدم یکی وسط جاده افتاده!😢 خودش بود. آقای معجزه! رحیم بیهوش وسط جاده دراز شده بود. هرچی صداش کردم و به صورتش سیلی زدم به هوش نیامد. رو به فریبرز گفتم: بیا ببین چش شده!😎 فریبرز روی رحیم خم شد و رحیم ناگهان چنان نعره ای زد که فریبرز مادر مرده جیغی کشید و غش کرد! 😬 رحیم نشست و شروع کرد به خندیدن! با ناراحتی گفتم: تو کی میخواهی آدم بشوی؟این چهکاری بود، کردی؟😖درد خودم کم بود حالا باید او را هم تا پشت فرمان میرساندم.😟 بعد از رحیم سراغ فریبرر غشکرده رفتم.😰 با مصیبت انداختمش عقب آمبولانس و رو به رحیم گفتم: فقط تو رو بهجدّت آروم برو.😟 من هم عقب می شینم. پرتمون نکنی بیرونا...😥حال فریبرز دیدنی بود😍😄
#کتاب_گلخندهای_آسمانی #ناصرکاوه
دعوتید به کانال شهدا👇
https://t.me/nasserkaveh44
Www.naserkaveh.com
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ستاره ای درخشان در آسمان ایران
🔹سرلشکر حسین خلعتبری؛ شهیدی که از پای سفره هفت سین رهسپار شهادت شد...
🔹به مناسبت ۱ فروردین، سالروز شهادت سرلشگر خلبان حسین خلعتبری
#هفت_سین_عشق
#حسین_ماوریک
#کشکول_۱۴۰۳_۲
دهم ماه رمضان روز رحلت جانگداز #حضرت_خدیجه (س)
💐 در روايتی نقل شده است كه حضرت خديجه (س) در کنار پنج تن آل عبا، در آخرت محبان وشيعيان را شفاعت میکند.
⚪️ بشر بن حبيب مى گويد ازامام صادق (ع) راجع به تفسير آيه, «بين آن دو پرده ای است و در اعراف مردانی هستند»، سوال شد، امام فرمود ديواری بين بهشت وجهنم است، که پيامبر(ص)، على، حسن، حسين، فاطمه و خديجه (س) بر روى آن ايستادهاند فرياد مى زنند كجايند محبين ما كجايند شيعيان ما؟... دوستان و شيعيان را به خدمت آن بزرگواران مى آورند که آنها را به نام و نام پدرهاشان می شناسند اين است تفسير آيه "يعرفون كلا بسيماهم" دست آنها را می گيرند و از پل صراط عبور می دهند و وارد بهشت می نمايند... : بحار الأنوار - ط مؤسسة الوفاء العلامة المجلسي ج: 24
💥یکی از اساتید می فرمودن؛ هرکس حاجت مهمی داره، در شب و روز رحلت حضرت خدیجه (س) به ایشان متوسل بشه و به تعداد ابجد اسم ایشان، یعنی 622 بار صلوات برای ایشان بفرستد.ان شاءالله حاجت خود را می گیرد.حضرت خدیجه (س) ام المومنین است و بسیار بخشنده هرکس مال حلال، همسر خوب و فرزند خوب میخواهد ، و در واقع هر کس دنیای حلال می خواهد به ایشان متوسل شود.
🍁خدیجه ی انقلاب :مرحوم خانم محریزه بوسعدیا ( لعیب ) اهل تونس و از ساکنین شهر پاریس بانوی بزرگواری که ۳۵سال قبل به مذهب تشیع مشرف شد این مرحومه از ثروت زیادی برخوردار بود خودش می گفت که قبلا ها به مرکز ایرانی ها می آمده و مهر نماز ها را می ربایده چون گفته بودند اینها بت پرست هستند بعد که اگاهی پیدا کرد و شیعه شد دایم استغفار می کرد... وقتی شیعه شد تمام خدمه و دوستان او نیز شیعه شدند خانم لعیب به پیروی از سرور خود حضرت خدیجه کبری (س) تمامی ثروت خود را در راه اسلام خرج کرد. بنحوی که در اخر عمری اموراتش بسختی می گذشت تمامی افتخار ایشان این بود که امام خمینی ( ره ) شخصا با یک چایی با دست مبارکش از این ایشان در جمکران پذیرایی کرده است...📌خانم لعیب در پاریس در گذشت و در شهر قم بخاک سپرده شد...
#کتاب_مرواریدهای_بی_نشان
#ناصر_کاوه
💥یکی از معجزات الهی که منجر به پیروزی عملیات فتحالمبین شد، آخرین شناسایی شب قبل از عملیات بود. من، حسین قجهای و محسن وزوایی برای یافتن بهترین مسیر هدایت گردان به پشت جبهه دشمن و تصرف توپخانه آنها به مأموریت رفتیم. پس از اتمام کار شناسایی برای استراحت دور هم نشسته، کمپوتی را باز کردیم و در حالی که آرام صحبت میکردیم مشغول خوردن شدیم و به یکدیگر تأکید میکردیم که قوطی خالی را با خود ببریم تا نشانی از خود به جا نگذاشته باشیم.
💥با خوشحالی به مقر بازگشتیم و پس از ارائه گزارش کار، ناگهان به خاطر آوردیم که غفلت کرده و قوطی را همانجا گذاشته ایم. دیگر کاری نمیتوانستیم بکنیم و فقط به خدا توکل کردیم. اوایل شب بعد، چند ساعتی پس از حرکت گردان، محسن وزوایی با بی سیم اعلام کرد که راه را گم کرده است. همه نگران بودند حتی فرماندهمان حاج احمد متوسلیان به سجده رفته و با گریه به پروردگار التماس میکرد. چند لحظه بعد خبر داده شد که گردان راهش را پیدا کرده و عملیات با رمز فاطمه الزهرا (س) آغاز شد. بعدها فهمیدم فرمانده گردان مسیر را از روی همان قوطی جا مانده پیدا کرده است
#کتاب_کشکول_خاطرات_دفاع_مقدس
#ناصرکاوه
#جزییات_عملیات_فتح_المبین
عملیات فتح المبین بامداد دوم فروردین ماه سال ۶۱ در جغرافیایی به وسعت ۲۵۰۰ کیلومتر در جبهه جنوب ایران آغاز شد. این عملیات که تا روز دهم فروردین به طول انجامید؛ چهار مرحله داشت و چهار قرارگاه عملیاتی از چهار محور شوش، رودخانه کرخه، کوه میشداغ، در جاده اهواز-اندیمشک و غرب دزفول حمله را آغاز کردند. فرماندهان ارتش و سپاه در این عملیات؛ آزادسازی بخش هایی از خاک ایران، انهدام لشگرها و ادوات نظامی عراق و در نهایت دور کردن خط مقدم و آتش موثر عراق از مرزها را به عنوان اهداف اصلی طراحی کردند. منطقه عملیات به چهار محور تقسیم شد و چهار قرارگاه قدس، نصر، فجر و فتح مسئولیت این چهار محور را برعهده گرفتند. مسئولیت «محور تیشکن» و «چاه نفت» برعهده قرارگاه قدس بود، غرب پل نادری را قرارگاه نصر اداره کرد، قرارگاه فجر مسئولیت غرب شوش را عهده دار شد و در نهایت محور رقابیه و تصرف این تنگه هم با قرارگاه فتح بود.
مروری بر عملیات فتح المبین و روزهای پیش از آن | موسسه فرهنگی هنری پیام آزادگان
https://www.mfpa.ir/fa/news/8324/%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%B9%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%81%D8%AA%D8%AD-%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%A8%DB%8C%D9%86-%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%DB%8C%D8%B4-%D8%A7%D8%B2-%D8%A2%D9%86
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نوروز را با آرامش خیال آغاز کردید؟ بدون هراس؟ در کنار خانواده و فرزندانتان به مبارکباد عید رفتید؟ کسانی همین حالا در ماموریت دشوار خلق امنیت برایتان هستند. وجودشان پر ارج و قیمت است. تبریک خلبانان نیروی هوایی ارتش از بلندای آسمان ایران را ببینید و بشنوید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗨️ شهروندان عرب:
همیشه به ما میگفتند ایران همچون خنجری سمی در پیکر امت است، امروز سکوت ارتش های عربی را میبینیم و فهمیدیم فلسطین حامی جز ایران ندارد، دست از تهمت به ایران بکشید و از این کشور تشکر کنید...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی تاریخت صفره...
تعبیر آقا درباره ترامپ بامزهتر بود یا بایدن؟ 😂🤦♂
32.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عظمت حضرت خدیجه سلام الله علیها
نکات بسیار مهم و ناب و ناشنیده از حضرت خدیجه. پاسخ به برخی شبهات و شایعات درباره حضرت خدیجه
حجتالاسلام کاشانی
امشب سالروز وفات مادربزرگ ائمه حضرت خدیجه سلام الله علیهاست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدزدن پای برهنه تجربه گر توسط یک فرد در بیمارستان و ناراحتی او از این وضعیت!!
شاید گناه چشم یا گناه بدن، حق الناسی شود که صاحبش نبخشد.
بخشی از برنامه زندگی پس از زندگی قسمت دهم
47.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ حماسی و دشمن شکن #سنگر_میسازیم🔥👊
🔵 امام خامنهای : داعـیهی ما ایجاد
تمدنی است متکی به معنویت و متکی
به خدا ...
🔴 این نسل جوانی که امروز ما داریم، اگر در ده سال آینده، بیست سال آینده و در دورهها و مرحلههای آیندهی این کشور بتوانیم آن را حفظ کنیم، همهی مشکلات کشور را حل میکنند؛ با آن آمادگی، با آن نشاط، با آن شوقی که در نسل جوان هست، و با استعدادی که در ایرانی وجود دارد؛ پس ما مشکل اساسی برای پیشرفت نداریم...🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حکایات از شهدا | 📜
سر زدن شهید حاج قاسم سلیمانی به یتیمان در شب عید نوروز
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🌱 أَيْنَ مِثْلُ خَدِيجَةَ صَدَّقَتْنِي حِينَ كَذَّبَنِي النَّاسُ وَ وَازَرَتْنِي عَلَى دِينِ اللَّهِ وَ أَعَانَتْنِي عَلَيْهِ بِمَالِهَا
إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَمَرَنِي أَنْ أُبَشِّرَ خَدِيجَةَ بِبَيْتٍ فِي الْجَنَّةِ مِنْ قَصَبِ الزُّمُرُّدِ لَا صَخَبَ فِيهِ وَ لَا نَصَب؛/ بحار الأنوار : ج43 ، ص131
▫️ پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم: مثل خديجه پيدا نخواهد شد. خديجه در آن هنگام كه مردم مرا تكذيب كردند، مرا تصديق نمود، و مرا با ثروت خود براى پيشرفت دين خدا يارى نمود.
خدا به من دستور داد خديجه را به قصر زمرّدى كه در بهشت دارد و هيچ رنج و زحمتى در آن نيست بشارت دهم.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
💥ماجرای شهید وزوائی و داستان گم شدن گردان حبیب در👈 عملیات فتح المبین در دوم فروردین سال 61
📣مقارن ساعت 10 صبح روز یكشنبه اول فروردین ماه 1361، حاج احمد متوسلیان فرماندهان سه گردان سلمان، حبیب و حمزه را به قرارگاه فرعى نصر 2 احضار كرد تا براى آخرین بار، آنان را نسبت به جزییات مأموریت فوقالعاده خطیرشان توجیه كند. از آنچه در این دیدار معنوى میان حاج احمد و شهیدان چراغى، قجهاى و وزوایى گذشت، هیچ نمىدانیم.
🌼مقارن ساعت 3 بعدازظهر، نیروهاى گردان حبیب، سوار بر نفربرها، به محل تجمع منتقل شدند. در آنجا شهید وزوایى، طى سخنانى كوتاه، سرخط هاى اصلى مأموریت محوله به گردان حبیب را براى نیروهاى این گردان شرح داد و پس از توجیه كامل آنان، همگى سوار بر نفربرها، روانه خط اول جبهه شدند. فرماندهان گردانهاى سلمان و حمزه نیز، یگانهاى خود را توجیه و پشت خط مقدم مستقر كرده بودند. ساعت 7 بعدازظهر، گردان حبیب به دامنه محور «بلتا» رسید و رزمندگان پس از اداى نماز مغرب و عشاء، مشتاق و ملتهب، به انتظار صدور دستور پیشروى نشستند.
🌼ساعت 10/30 دقیقه شب، صداى پرصلابت حاج احمد از بىسیم قرارگاه شنیده شد كه به رزمآوران حبیب، و دو گردان حمزه و سلمان دستور آغاز پیشروى را ابلاغ كرد. محسن وزوایى، خود پیشتر به همراه عناصر اطلاعات تیپ، مسیر ستون كشى شبانه را چند بار طى كرده بود، اما تردد یك اكیپ كوچك شناسایى كجا و حركت یك ستون 1200 نفرى كجا؟! حتى اگر سر و صداى ناشى از برخورد اسلحه و تجهیزات نیروها را هم در نظر نگیریم، تنها صداى سر قدمهاى بلند یكهزار و دویست جفت پاى پوتین پوش رزمآوران بر بستر شنى رودخانه فصلى، خود غوغایى به پا مىكرد كه در آن خاموشى ظلمانى دشت شبزده، از مسافت چند كیلومترى به خوبى شنیده مىشد.
🌼در همین اثناء ستون نیروها به سنگرهاى كمین دشمن نزدیك شد. حوالى ساعت 11 شب، گردان حبیب از خط اول دشمن با موفقیت عبور كرد. به صلاح دید حاج احمد، نقطه كمكى براى جهت یابى و ادامه پیشروى گردان حبیب در عمق 8 كیلومترى دشت، تپه اى تعیین شده بود كه آن را تپه تانك نامگذارى كرده بودند. این در حالى بود كه گردانهاى سلمان و حمزه در دو سوى تپه تانك و تپه پیاده مستقر شده ومنتظر رسیدن گردان حبیب و ادامه پیشروى بودند. پس از یك ساعت پیشروى در دل دشت، براساس محاسبات قبلى، ستون نیروهاى حبیب قاعدتاً بایستى به تپه تانك مىرسید، اما...
🌼«... هنوز دشت را به نیمه نرسانده بودیم كه بلدچى گردان آمد و گفت:👈 راه را گم كرده ایم! وسط آن دشت بزرگ كه هیچ طرف آن معلوم نبود، سرگردان شدیم. ولوله عجیبى در بچه هاى گردان افتاد...» گردان حبیب، ساعتى پیش از آغاز عملیات سراسرى، در عمق مواضع دشمن گم شده بود! حتى اعزام تیمهاى شناسایى به اطراف نیز، گرهى از این كار فرو بسته باز نكرد. لحظات به سختى سپرى مىشدند. به ناچار محسن وزوایى جهت كسب تكلیف از حاج احمد، با قرارگاه فرعى نصر 2 تماس گرفت.
🌼«... بعدها حاج احمد مىگفت: ما پشت بىسیم منتظر بودیم كه گردان حبیب به منطقه برسد و نتیجه را به ما اعلام كند. یك وقت شنیدیم محسن مىگوید؛ حاجى! ما هدف را گم كرده ایم، تپه تانك را پیدا نمىكنیم. حالا هم نمىدانیم كجا هستیم تا موقعیت خودمان را به شما اعلام كنیم.» به فاصله طرفةالعینى، خبر گم شدن گردان حبیب، به بالاترین رده هاى فرماندهى عملیات رسید. به روایت یكى از فرماندهان ارشد سپاه: «... این، خیلى خطرناك بود كه نیرویى به این استعداد 1200 نفر، در شرایطى كه از خط اول دشمن هم گذشته و در وسط نیروهاى دشمن قرار گرفته، حالا به هدف نرسد.
🌼 قرارگاه فرماندهى جبهه نصر و به تبع آن، قرارگاه كربلا، مركز فرماندهى مشترك سپاه و ارتش، با نگرانى به صورت مستمر این مسأله را پىگیرى مىكردند. در آن دل شب، بىسیم هاى قرارگاه فرعى نصر 2 حتى یك لحظه هم خاموش نبودند. همه از حاج احمد مىپرسیدند: بالاخره نتیجه چه شد؟...
در آن شرایط مضطرب كننده، حاج احمد فقط یك جواب كوتاه براى این پرسشها داشت. او مىگفت: انشاءاللَّه به هدف مىرسند. به زودى ما خبرش را به شما مىدهیم.»
🌼با گم شدن گردان حبیب، سرنوشت كل عملیات به خطر افتاده بود. در اوج نگرانى رزم آوران، محسن وزوایى به گوشه اى رفت، تكبیرةالاحرام گفت و به نماز ایستاد. دو ركعت نیایش، دو ركعت حضور... پس از سلام نماز، دست نیاز به درگاه بنده نواز كارساز دراز كرد و با نهایت تضرع، مناجاتى خالصانا به محضر خیرالناصرین عرضه داشت.
🌼یكى از خبرنگاران مجله امید انقلاب كه خود در جمع رزمندگان گردان حبیب حضور داشت، در گزارش این واقعه نوشته است:«... برادر محسن دست به دعا برداشت و گفت: خدایا! الان تمام مردم ایران چشم انتظارند. مادران و پدران شهدا در التهابند. قلب امام،
نگران این حمله است. در این حمله، نه آبروى ما بندگان حقیرت، كه آبروى اسلام در میان است.... خدایا! اگر مىدانى كه نیت هاى ما خالص و فقط براى توست، یارىمان كن، راه را نشانمان بده. خدایا! تو براى موسى دریا را شكافتى و راهش دادى. تو براى محمد غارى را قرار دادى و به امر تو عنكبوت بر درگاه آن تار تنید. خدایا! ما كوچكتر از آنیم كه درخواست كنیم براى ما كارى انجام بدهى. "خداوندا! تو را به حق امام زمان(عج)،" تو را به حق نایبش خمینى، تو را به حق حسین كه ما به خونخواهى او قیام كرده ایم، قسمت مىدهم ما بندگان حقیر و ضعیف را از این درماندگى نجات ببخش!».
🌼این حالت دعا و تضرع در قرارگاه فرعى نصر 2 نیز به وجود آمده بود. حاج احمد خود بعدها از آن لحظات معنوى، براى یكى از رزمندگان تیپ 27 سخن گفته بود: «... بعد حاجى گفت: داخل قرارگاه برادرها دلشكسته شدند. رفتند گوشهاى دنبال دعا و تضرع به درگاه خداى متعال، تا شاید فرجى حاصل بشود. من هم به خدا عرض كردم؛ خدایا! آیا تو رضا مىدهى كه فردا بر بستر این رود فصلى رودى سرخ از خون بچه ها جارى بشود؟ تو كه این را نمىخواهى، پس خودت این گره را از كار ما باز كن!».
محسن وزوایى، پس از سجده شكر بر خاك دشت شب زده، قد راست كرد و به سوى نیروهاى گردان بازگشت. شهید بزرگوار عمران پُستى در خاطرات خود از آن شب گفته است:«... بعد از مدتى برادر وزوایى آمد و گفت: برادرها...! ستون را عقب، جلو كنید. یك مسیرى را مشخص كرد و گفت: از این طرف حركت كنید. ما راه افتادیم و به همان مسیر ادامه دادیم. دشت وسیعى جلوى روى ما قرار داشت. نمىدانستیم به كدام طرف مىرویم؛ اما گویى یك هاتف غیبى به ما مىگفت؛ به راهى كه مىروید مطمئن باشید.»
🌼پس از یك ساعت پیشروى ستون نیروها، به ناگاه از دل سیاهى شب، شَبَحِ بزرگى نمایان شد...«تپه تانك» بود! «... در قرارگاه فرعى نصر 2، صداى پرطنین محسن وزوایى را از پشت بىسیم شنیدیم كه خطاب به حاج احمد مىگوید: حاج آقا!... راه را پیدا كردیم... رسیدیم به تپه تانك! همه از خوشحالى بال درآورده بودیم. بىاختیار همدیگر را بغل مىكردیم و از شوق اشك مىریختیم، اما حاج احمد خیلى آرام بود. چه آن وقت كه خبر گم شدن گردان را دریافت كرد، و چه حالا كه به یارى خدا بچه ها راه را پیدا كرده بودند، سر سوزنى مستأصل نشده بود. فقط یك نفس عمیقى كشید و با یك تبسم ملیحى زیر لب گفت:👈 خدایا، شكرت!»... این گردان و نیروهای دیگر به لطف خدا و عنایت امام زمان (عج) توانستند توپخانه عراق را به تصرف خود درآورند و ده ها قبضه توپ را سالم به غنیمت گرفتند💪
🌼به جرأت مىتوان گفت كه در طول دفاع مقدس، یكى از بارزترین جلوه هاى امداد الهى به رزمندگان اسلام در آن شب تجلى یافت. حقیقتى كه موجب شد تا سردار شهید حاج همت در تحلیل خود در مورد مجموعه عملیات دفاع مقدس بگوید:👈 «... اصلاً اسم فتح المبین را نباید عملیات نظامى گذاشت. این حمله با آن شوق روحانى و آن عظمت معنوىاش در آینده به هیچوجه نباید به عنوان یك عملیات نظامى محسوب شود!».
تجلى عینى این شوق روحانى و عظمت معنوى نبرد فتح المبین، تنها در این واقعه شگفت خلاصه نمىشود. این ماجرا حكمت باطنى دیگرى هم داشت. به گفته یكى از عناصر اطلاعات تیپ 27:«... این گم كردن راه، چندان هم بىحكمت نبود. از آنجایى كه این عملیات را خداوند هدایت مىكرد، دیدیم كه با گم شدن بچه هاى گردان حبیب، عملاً مسافت مسیر پیش بینى شده به آنچه كه باید طى مىشد تقلیل پیدا كرد. نیروهاى محسن وزوایى از یك جاهایى مىروند كه اصلاً براى همه ناآشنا بود و خیلى زودتر از زمان پیشبینى شده، به پاى تپه هاى على گره زد رسیدند!».
#کتاب_کشکول_خاطرات_دفاع_مقدس
#ناصرکاوه
منبع: کتاب آذرخش مهاجر
شادی روح امام، شهدا، علی الخصوص شهدای عملیات فتح الملین که در روز دوم فروردین شروع شد، صلوات همراه با فاتحه
#معحزه_عملیات_فتحالمبین، دورزدن ناباورانه خط دشمن
١٧ماه از انجام عملیات ناکام "توکل" در منطقه پل نادری و شرق رودخانه وحشی کرخه میگذشت و دشمن همچنان در منطقه گسترده فکه، شوش، عینخوش، چنانه و مناطق دیگری از جبهه جنوب به سر میبرد، تا آنکه سرانجام عملیات "فتحالمبین" در 4 مرحله برای آزادسازی بخش وسیعی از خاک میهن و خارج ساختن شهرهای دزفول، اندیمشک و جاده اندیمشک-اهواز از برد توپخانه و سایت موشکی سنگین و پرکار عراق طرحریزی شد. در عملیات "طریق القدس" زمینه مناسبی برای این کار بزرگ و سرنوشتساز فراهم شده بود. فرمانده وقت سپاه به قرآن استخاره میکند: " انا فتحنالک فتحامبینا". ساعت 30دقیقه بامداد دوم فروردینماه ١٣٦١ . ١٠٠گردان از سپاه و ٣٥گردان از ارتش ایران، در غرب دزفول و شوش -بدون آتش تهیه نیروهای خودی- با رمز "یا زهرا(س)" به قلب دشمن زدند. در مقابل ١٧٠گردان از قوای رزمی عراق صف کشیده بودند. نیروهای خودی در قالب ٤قرارگاه عملیاتی سازماندهی شده بودند و از ٤محور شوش، رودخانه کرخه، کوه "میشداغ"در جاده اهواز - اندیمشک و غرب دزفول حمله را شروع کردند. در مرحله نخست و دوم تنگههای "عینخوش" و "رقابیه" بر روی دشمن مسدود و در ۲ مرحله دیگر، ارتش عراق تا پشت رودخانه "دویرج " عقب رانده شد. در این عملیات شهیدان "حسین خرازی" فرمانده لشگر 14 امام حسین(ع) و "محسن وزوایی" فرمانده یک گردان از تیپ 27 محمدرسولالله (ص) از سپاه پاسداران در شکست عراقیها در محور "رقابیه" و "علی گرهزد" بزرگترین موفقیت را به ارمغان آوردند. کار بینظیری که در این عملیات انجام شد و مایه شگفتی عراقیها گردید، حفر کانال و تونل در زمینهای رملی منطقه و دورزدن دشمن از طریق آن بود. لشگرهای ۱۰زرهی و ۱مکانیزه عراق که در این محاصره غافلگیر شده بودند، با تحمل آسیبهای جدی و فراوان و شکستی که "احمد متوسلیان" فرمانده تیپ ۲۷ محمدرسولالله(ص) به آنها وارد آورد، از میان رفتند. با انجام عملیات فتحالمبین ۲۴۰۰ کیلومتر از خاک ایران در شمال خوزستان آزاد و دستیابی به چاههای نفت "ابوغریب" حاصل شد.
طی ده روز نبرد، ۱۸فروند هواپیما، ۳فروند چرخبال، ۳۶۱دستگاه تانک و نفربر، صدها دستگاه خودروی نظامی و شمار چشمگیری از سلاحهای انفرادی و نیمهسنگین دشمن از بین رفت و بیش از ۴۰۰۰تن از نیروهای عراقی کشته و زخمی شده و یا به اسارت رزمندگان اسلام در آمدند. همچنین شمار ۱۵۰دستگاه تانک، ۱۷۰دستگاه نفربر، ۱۶۵قبضه توپ، شماری سلاح سبک و نیمهسنگین، ۱ رسد (سایت) کامل موشک سام۶ به همراه ۳فروند موشک و انبوهی مهمات دیگر به دست رزمندگان اسلام افتاد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رو سیاه آمدم و دربه درم پاکم کن
با نگاهی به دو چشمان ترم پاکم کن
دارم اقرار به لب عبد خطاکار هستم
دست خود را بکش آقا به سرم پاکم کن
ناخوش احوالم از این عهد شکستن هایم
توبه ام توبه نشد بی ثمرم پاکم کن
بس که رفتم پِیِ دنیا و هوس بازیها
بنده ی نفس شدم در خطرم پاکم کن
ترس دارم که دگر فرصت من کم باشد
در همین ماه بیا شاهِ کرم پاکم کن
مثل آن یار شهیدی که نگاهش کردی
جان بی بیِ دو عالم بخرم پاکم کن
چاره ی کار من اصلا حرم ارباب است
یک شب جمعه مرا کنج حرم پاکم کن
#نوكــر_نـوشـت:
#حـسـیـن_جـان
سحــــر روز دهم باز دلـم حیــران است
یاد آن پیراهَـنُ...آه زبــــــانم لال است
و دوباره به لـبم زمـزمـه است اين جمله
#امشبىراشه_ديندرحرمشمهماناست
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، وفات ام المومنین حضرت #خدیجه_کبری (س) بر همه ی مسلمانان تسلیت باد🏴
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_هاشم_شریفی_خادم
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ خواب میدیدم
حسین طاهری
السلام علیک یااباعبدالله(ع)
🟢 فریادها و پیام اموات
در شب های جمعه ماه مبارک رمضان
✍️ محدث قمی گوید : از لب اللباب
قطب راوندی نقل شده که؛در خبر است مردگان در هر شب جمعه از ماه رمضان می آیند ، پس هر یک از ایشان به آواز گریان فریاد می زند :
🔹ای فرزندان من ! ای خویشان !
با خیرات خود به ما محبت کنید ، خدا
شما را رحمت کند.
🔹ما را به خاطر بیاورید و
ما را فراموشمان نکنید.
🔹 بر غربت ما رحم کنید ، ما در زندان تنگ و تاریک مانده ایم، به ما رحم کنید و دعا و صدقه از ما دریغ نکنید ، شاید پیش از آن که شما مثل ما شوید ، به شما رحم فرماید.
🔹 ای بندگان خدا ! سخن ما را بشنوید
و ما را فراموش مکنید ، این ثروتی که در دست شما است ، روزی در دست ما بود،
ما آن ها را در راه خدا خرج نکردیم،پس آن ها برای ما وبال شد و منفعت برای دیگران!
🔹به ما مهربانی کنید ، ولو به یک
درهم یا قرص نانی یا پاره ای از چیزی.
🔹پس فریاد می کنند : چقدر نزدیک است که بر نفس های خود گریه کنید و به شما نفعی ندهد ؛ چنان که ما گریه می کنیم و سودی برای ما ندارد ؛ پس کوشش کنید ، پیش از آن که مثل ما شوید.
📚 جامع الأخبار ص ۴۸۲
🌹طنز جبهه!
💥داستانهای آقا فریبرز (12):👇
🌿... تو پدافندي شلمچه👈 سه راه شهادت, که همیشه زیر آتیش توپ و خمپاره بود😍 قبل از تكميلي عملیات كربلاي ٥ يك هم سنگري داشتیم به نام آقا فریبرز😄 كه بالای سرش روی یه مقوا نوشته بود😵 هرگونه نماز با تضرع و خشوع ممنوع😵 نمازهای مستحبی, نافله, غفيله, جعفر طیار و... ممنوع😀دعا همراه با گریه ممنوع😍 خواندن زیارت عاشورا و خصوصا نماز شب در سنگر اکیدا ممنوع 😳 و مقوا را چسبانده بود بالای سرش😇
🌿... يك روز با مسئول گردان رفتيم بهشون سر بزنيم،✌رسیدیم و رفتیم داخل سنگرشان 😁فرمانده گردان گفت نماز عصرم را نخوندم و شروع كرد به نماز با حال خوندن... 😵 يك دفعه چند تا خمپاره خورد كنار سنگر😬 فریبرز, رو به فرمانده گردان گفت👈 پدر صلواتي😄دیدی معنویت رفت بالا و خمپاره آمد😇فریبرز در یک حرکت سریع😟 و غافلگیرانه😵 تا ديد معنويت سنگر زياد شده يه قابلمه برداشت و شروع كردن به لب كارون خوندن...😄در كمال تعجب ديدیم خیلی سریع خمپاره ها قطع شد...😰 برگشت رو به فرمانده گردان گفت👈 من تمام زحمتم اینجا این است که, داخل این سنگر معنویت شکل نگیرد 😚و شما آمدید داخل سنگر, معنویت ترزیق می کنید😝 حالا ديديد من حق دارم تمام مستحبات را اینحا ممنوع کرده ام😟
🌿...فرمانده دسته, آقا سید همه را در چادر جمع کرد و شروع کرد به سخنرانی😵 من به برادران توصيه مي كنم خواندن نمازشب را از دست ندهند.👌نمازشب آثار دنيوي و اخروي زيادي داره. مثلاً از شواهد و قرائن پيداست كه برادر فریبرز ديشب نماز شب خوندن!😄درسته اخوي؟!✌فریبرز که از بچه های قدیمی بود و چند بار به جبهه اعزام شده بود، از اين حرف سيد حسابي جا خورد و با خجالت گفت👈اگه خدا قبول كنه!🙏
🌿...سيد ادامه داد: از اين جوون ياد بگيريد! از همه ما جوون تره ولي نماز شبش ترك نميشه.😍 فریبرز پرسيد:سيد ببخشيد! اين آثار نماز شب كه مي گيد چيه؟😵 نمازشب چه آثاري داره كه مي شه فهميد يه شخصي نماز شب خونده؟😄 سيد جواب داد: يكي از آثارش اينه كه در اون تاريكي شب كه شما براي نماز بلند ميشي، ممكنه دست و پاي همسنگرات لگد بشه! وشما همه را لگد کردی😖
🌿...موضوع از آن موقع بدتر شده بود که علاوه بر لگد کردن بچه ها, فریبرز شنیده بود قبل از وضوء مسواک زدن مستحب است😀 و باعث میشود ثواب نماز هفتاد بار بیشتر شود😵 صبح ها قبل از صبحگاه دیدنی بود همه بچه های دسته به دنبال فریبرز می دویدند که اون بگیرنند😥 می پرسید برای چی!؟😵چون شبها فریبرز جلوی چادر مسواک میزد و کف دهانش را همراه با آب میریخت توی پوتین بچه ها و هر موقع که می فهمید رزم شبانه است هم پوتین ها را خیس می کرد 😊و هم بند پوتین بچه ها را به هم گره میزد...
#کتاب_گلخندهای_آسمانی #ناصر_کاوه
دعوتید به کانال شهدا👇
https://t.me/nasserkaveh44
Www.naserkaveh.ir