🔳 سایت حامی دولت: روحانی حوصله شنیدن نقد ندارد
▪️شاید تیم رسانهای دولت با خود گفته است که چه کاری است، با چند مدیر روزنامه و خبرگزاری دور هم مینشینیم، چای و کیک میخوریم، آنها چند کلمه میگویند، رئیسجمهور چند کلمه میگوید و بعد به همه میگوییم که روحانی با مردم و اهالی رسانه به صورت مستقیم حرف زده است.
▪️وقتی با آدمهایی که گرفتار هستند مثلا بدهکاراند، حرف میزنید آنها به ظاهر به شما گوش میدهند ولی در باطن حواسشان به حساب و کتابشان است و رئیسجمهور این روزها به شدت شبیه این افراد است.
▪️این سایت در پایان مینویسد: خیلی از کسانی که امروز روحانی به چشم منتقد به آنها نگاه میکند و حاضر نیست دور یک میز با ایشان بنشیند، روزی تلاش کردند که روحانی بر کرسی تکیه بزند. نه برای روحانی بلکه برای ایران تلاش کردند.
▪️مقصر شرایط امروز دولت نه ترامپ است، نه دلواپسان و نه حتی کرونا. همه آنچه امروز میبینیم یک مقصر دارد و آن هم شخص حسن روحانی است. رئیسجمهوری که زودتر از آنچه تصور میکردیم دستهایش را بالا برد و منتظر پایان دولتش نشست.
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
بی بی سی فارسی در راستای القای دوگانه سلامت و دیانت، تصاویر عزاداری ماه محرم را در اخبار مربوط به آمار روزانه مبتلایان به کرونا در ایران انتخاب می کند.
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ وهابی شیعه شده
♨️ اظهارات تکان دهنده یک وهابی که شیعه شد.
🔺حاضر بودم شیطان پرست باشم اما شیعه نشوم!
🔺دوستم به من گفت یک مجلس روضه امام حسین (ع) بیا،گفتم استغفرالله من مجلس کفر نمیروم!
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
📝اکبر ترکان: فرزندان کسانی که دلار ۴۲۰۰ تومانی گرفتند در کانادا و استرالیا کیف میکنند
مشاور سابق رئیس جمهور:
🔸با خوشخیالی ارز را ۴۲۰۰ تومان دادیم، یک عده هم بردند. فکر میکنید کالاهایی را که با ارز ۴۲۰۰ تومانی آوردند با چه قیمتی فروختند؟ مسلما با قیمت ارز آزاد.
🔹مابهالتفاوت قیمت ارز ۴۲۰۰ تومانی و قیمت بازار را چه کسانی خوردند؟ آیا یک فرد، کاسب یا تاجر معمولی میتوانست ارز ارزان بگیرد؟ هیچوقت، چون فسادهایی اتفاق افتاد و ارزهای ارزان را به عدهای دادند و آنها هم خوردند، یک لیوان آب هم روی آن. الان هم جوابگو نیستند، تنها شلوغکاری میکنیم و بعد هم آبها از آسیاب میافتد و فرزندانشان در کانادا و استرالیا کیف میکنند.
🔸 بچهسوسولهایی که ریشهایشان درنیامده و پشت ماشینهای چندمیلیارد تومانی در خیابانهای تهران دوردور میکنند را که حتما دیدهاید. آیا پدرهایشان با عرق جبین و کد یمین این پولها را درآوردهاند؟ این پولها از کجا آمده؟ از همین دلارهایی که مفت دادیم و بردند خارج خوردند.
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
📝 "توبه واقعی (از ته دل)"
✍از مهمترین وظایف شیعیان نسبت به امامِ عصر، انجام #توبه واقعی است. یکی از اصلی ترین دلایل غیبت #امام_زمان ، گناهانی است که از انسان ها سر می زند. امام زمان در نامه خود به شیخ مفید، گناهان ما را دلیل اصلی غیبت می دانند و می فرمایند: پس تنها چیزی که ما را از آنان پوشیده می دارد، اعمال ناخوشایندشان است که به ما می رسد و از آنان نمی پسندیم و انتظار نداریم.
📚 کتاب مکیال المکارم ج۲
💢 "دَلیلِ غِیْبَتِ تُو، مَنَمْ، می دانَمْ"
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شعرخوانی سردار سلیمانی از حضرت علی اکبر قبل از عزیمت شهید بدرالدین به میدان نبرد
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
💥کشمیری اول در معاونت سیاسی ـ اجتماعی وزیر مشاور در امور اجرایی (که حالا شده معاونت اجرایی رئیس جمهور) کار میکرد. قبلش هم در اطلاعات نیروی هوایی بود. بهزاد نبوی، وزیر مشاور اجرایی تعریف میکند که کشمیری در تنظیم صورتجلسهها خیلی دقیق بوده و برای همین او را برای منشیگری جلسات شورای عالی امنیت ملی انتخاب کردهاند.
💥کشمیری صدای آرامی داشت؛ یک ریش محرابی قشنگ و مراقبت شدید نسبت به مسائل شرعی. در جیبش همیشه دوتا خودکار میگذاشت؛ یکی برای کارهای شخصی و یکی هم برای کارهای اداری؛ یعنی نمیخواست برای کار شخصی از خودکار بیتالمال استفاده کند. یک بار یکی از کارمندهای نخست وزیری را دعوا کرده بود که چرا جمعهها میرود کوه و نماز جمعه نمیآید؟ مقید به نماز اول وقت بود. 👈رجایی هم از این اخلاقهای کشمیری خیلی خوشش میآمد و پشت سر او نماز میخواند.
💥اولین بار موسی زرگر نماینده تهران شک کرد. فردای روز انفجار وقتی تابوتهای شهدا را بردند مجلس تا از آنجا تشییع کنند، دکتر زرگر آن کیسه را که رویش نوشته بودند «شهید مسعود کشمیری» دید، پرسید که پس استخوان هایش کو؟ گفتند در انفجار سوخته و دکتر توضیح داد که در بدن استخوان هایی هست مثل استخوان جمجمه که حتی اگر 24 ساعت هم توی آتش بماند، باز از بین نمیرود.
💥توی بهشتزهرا هم نماینده پزشکی قانونی شک کرد و گواهی فوت را صادر نکرد. توی تمام مسیر تشییع اما آن جمعیت انبوه یک میلیونی در کنار رجایی و باهنر برای کشمیری هم شعار داده بودند و خوانده بودند 👈 «کشمیری چی شد؟ شهید شد.» دفتر نخستوزیری عاقبت بیانیهای داد که مردم! آن پیکر سومی که تشییع کردید برای عبدالحسین دفتریان، مدیر مالی نخستوزیری بوده. دفتریان آن روز موقع انفجار در آسانسور بود. بر اثر انفجار برق ساختمان قطع میشود و آسانسور که بین طبقات گیر کرده بوده، پر میشود از دود حاصل از انفجار و در نتیجه همین دود دفتریان فوت میکند.
💥یک هفته بعد از تشییع، خبرهای عجیب دیگری هم منتشر شد. مرحوم ربانیاملشی، دادستان کل کشور شب 18 شهریور آمد توی استودیو خبر شبکه یک و برای مردم توضیح داد: «عامل انفجار نخستوزیری شخصی به نام مسعود کشمیری بوده است.این شخص بمبی در کیف خودجاسازی کرده بود که به طور عادی و معمولی، بدون اینکه هیچکس به او ظنین شود و هیچکس هم کیف او را بازرسی و رسیدگی نمیکرده و خیلی عادی و طبیعی بوده که کیفش را دست بگیرد و برود در جلسه شرکت کند، و از آنجا که منشی جلسه هم بود، کنار مرحوم شهید رجایی بنشیند و این کار را کرده و کیف خود را هم در کنار آنها قرار داده و طوری هم تنظیم کرده بود که انفجار، اولین بار این دو شخصیت بزرگ و ارزنده و عزیز را بگیرد.
💥خودِ او هم رفتاری معمولی داشته است، گاهی بیرون میرفته، داخل میشده، با این و آن صحبت میکرده، میرفته چیزی از بیرون میآورده و گاهی چای میداده است. دربین یکی از این مواقعی که رفتوآمد میکرده است، به بیرون رفته و دیگر برنگشته و درهمان موقع، این انفجار به وجود آمده و این عزیزان را از ما گرفت. کشمیری فرار کرد و هماکنون نیز متواری است و زنده است، مگر اینکه سازمان منافقین از آنجا که ببینند شاید مثلاً وجودش برایشان مضرباشد، وی را از بین برده باشند.»
💥خبر مطلقا حیرتانگیز بود. کسی که آنهمه به رجایی نزدیک بود، نفوذی منافقین از آب درآمده بود.کشمیری نه اولین نفوذی (منافقین) بود و نه آخرین آنها. دو ماه قبل از انفجار نخستوزیری یک نفوذی دیگر که کارمند دفتر حزب جمهوری اسلامی و مورد اعتماد کامل شهید بهشتی بود، انفجار هفت تیر را باعث شده بود.
💥روز 14 شهریور هم یک نفوذی دیگر در دادستانی تهران بمبی را منفجر کرد و مرحوم قدوسی را به شهادت رساند. با این حال، مورد کشمیری به دلیل میزان نفوذ او تا عالیترین سطوح، از همه موارد قبلی عجیبتر است.چرا کشمیری توانسته بود اینهمه نفوذ بکند؟ این سوال اصلی است. جوابی که به این سوال داده میشود، معمولا این است که در اوایل انقلاب، سازمان اطلاعاتی دقیقی وجود نداشت و هر کسی میتوانست با پنهان کردن سوابق قبلیاش، خود را فردی انقلابی جا بزند؛ مثلا همین کشمیری، با اینکه زنش عضو رسمی سازمان و برادر زنش کاندیدای رسمی سازمان مجاهدین برای نمایندگی شهر اسلامآبادغرب در انتخابات مجلس اول بوده (البته او رای نیاورد و بعدها در جریان یکی از عملیاتهای خیابانی منافقین در تیر 60 کشته شد)؛ اما به دلیل اینکه فامیلی آنها با کشمیری یکی نبوده کسی نتوانسته این رابطه فامیلی را بفهمد.(ادامه دارد)
💥اگر شد این مطلب را صد بار بخوانید😇 تا عمق نفوذ و کاری که یک نفوذی میتواند انجام دهد را بهتر درک کنید👇
🚨کشمیری مرتکب جرم بسیار بزرگی شده است که احتمالا تا آخر عمرش هم همچنان محتاج منافقین خواهد ماند. کشمیری جرائم زیادی دارد؛ اما شاید بزرگترین آنها را👈فریب دادن مرحوم رجایی باشد. رجایی به این آدم اعتماد کرده بود... ترکیب جلسه شورای عالی امنیت ملی اینطوری بود: رئیسجمهور، نخستوزیر، وزیر کشور، رئیس شهربانی، رئیس اطلاعات نخستوزیری (هنوز وزارت اطلاعات تشکیل نشده بود) و چندتایی از فرماندهان نظامی که آن روزها به خاطر شرایط جنگی، تعدادشان از مواقع معمول بیشتر هم بود.
💥جلسه آن روز، روز سهشنبه هشت شهریور دستور خاصی نداشت. فقط قرار بود هر کسی گزارش حوزه مسوولیتش را بدهد. سر میز رجایی نشسته بود و سمت چپ او باهنر نشسته بود. در ورودی پشت سر باهنر بود و کنار در هم میزی که رویش فلاسک چایی و وسایل پذیرایی بود. بعد از باهنر، صندلی وزیر کشور آقای مهدوی کنی بود که هنوز نرسیده بود. کنارش سرتیپ هوشنگ وحید دستجردی نشسته بود و بعد بقیه فرماندهها. خسرو تهرانی، مسوول اطلاعات نخستوزیری دقیقا روبهروی رجایی در آن سر میز نشسته بود. سمت راست رجایی هم منشی جلسه نشسته بود، مسعود کشمیری.
💥کشمیری بعد از قرآن خواندن رجایی بلند شد و رفت برای رجایی چایی ریخت. بعد همینطور که وحید دستجردی داشت گزارش حوزه شهربانی را میداد، آمد و با باهنر شوخی کرد. بعد رفت و در گوش تهرانی چیزی گفت و از اتاق رفت بیرون. کشمیری دیگر هرگز برنگشت...
💥جلسه علنی داشتیم و لایحه بازسازی مطرح بود. ساعت سه بعدازظهر- هنگامی که عازم رفتن به جلسه علنی بودم، صدای انفجاری شنیدم. معلوم شد در نخستوزیری بوده. دود و آتش بلند شد. از پنجره دفترم نگاه کردم. گفتند اتاق جلسات دولت است. فوراً خبر رسید که جلسه شورای امنیت بوده وآقایان رجایی و باهنر هم حضور داشتهاند. یک ربع بعد، بهزاد نبوی آمد که خودش در نخست وزیری بوده؛ سخت ناراحت و شوکه بود.
💥گفت: «آقایان باهنر و رجایی شهید شده و عدهای نجات یافتهاند... خبرهای متناقض میرسید. عدهای مدعی بودند که بعد از انفجار،آقایان رجایی و باهنر را در حال انتقال به بیمارستان زنده دیدهاند و عدهای میگفتند: اشتباه میکنند؛ آنها در آتش سوختهاند.
💥رئیس شهربانی سرهنگ وحید [دستگردی]، معاون ژاندارمری سرهنگ ضیایی، و معاون نیروی زمینی تیمسار شرفخواه و سرهنگ کتیبه مجروح و بستری بودند.کلاهدوز، مسوول سپاه پاسداران و تهرانی سالم درآمده بودند. اما تهرانی کمی سوخته بود.» این روایتی است که آن شب هاشمی رفسنجانی در دفتر خاطراتش نوشت.
💥آن شب خیلیهای دیگر هم خواب نداشتند. یکیشان یوسف کلاهدوز که نیمههای شب زنش را بیدار کرد و از او خواست خوب ردیف دندانهایش را نگاه کند و مشخصات آنها مثل دندانهای پرشده یا روکشدار را به خاطر بسپارد.
💥کلاهدوز دیده بود که بعد از انفجار، کسی قادر نبوده جسد سوخته رجایی و باهنر را بشناسد و عاقبت همسرهایشان از روی روکش دندانهایشان آنها را شناسایی کرده بودند.
💥بمب در نزدیکترین فاصله نسبت به رجایی و باهنر کار گذاشته شده بود. بقیه اعضای جلسه کمی سوختگی داشتند؛ اما بدن رجایی و باهنر طوری سوخته بود که حتی نمیشد تشخیص داد کدام بدن برای کدامیکی است. این شدت سوختگی در سر میز باعث شده بود که فکر کنند کشمیری هم که سر میز و کنار رجایی بوده، بدنش مثل آن دو نفر سوخته و قابل تشخیص نیست؛ به خصوص کسی که خودش را جای همسر او معرفی میکرد هم همان روز عصر خودش را به نخستوزیری رسانده بود و دنبال جسد همسرش میگشت. عاقبت بخشهایی از بدنهای سوخته و متلاشی را در کیسه کردند و رویش نوشتند؛ «شهید مسعود کشمیری.» خیلیها شک نداشتند که کشمیری هم شهید شده...
(ادامه دارد)👇
💠 آنچه موافق مذاق عامه است، این که زندگی شما ساده باشد
🌷شما گمان نکنید که اگر با چندین اتومبیل بیرون بیایید وجهه تان پیش مردم بزرگ می شود. آن چیزی که مردم به آن توجه دارند و موافق مذاق عامه است، این که زندگی شما ساده باشد، همان طوری که سران اسلام و پیغمبر اسلام و امیرالمؤمنین و ائمه ما زندگی شان ساده و عادی بود بلکه پایین تر از عادی آنها هم که جمهوری اسلامی را بپا کردند، مردم عادی هستند و کسانی که بالا بالاها نشسته اند، هیچ دخالتی در این مسائل نداشته و ندارند...
#کتاب_چند_واحد_خمینی_شناسی
#ساده_زیستی_مسئولین
#امام_سید_روح_الله_موسوی_خمینی
#صحیفه_امام
#امام_خمینی
صحیفه نور،جلد 19،صفحه188
مورخ:1364/04/25
💥 حاج احمد آقا داشت حڪم ریاست جمهوریاش را در محضر امام میخواند📜 اون لحظه چهره شهید رجایی خیلی برام قابل توجه بود ، چهرهای گرفته😞و متفڪر ... شب ازش پرسیدم : وقتی داشتن حڪم ریاست جمهوریت را میخوندند ، خیلی توی خودت بودی ، جریان چی بود⁉️
💢بهم گفت : خوب فهمیدی . اون موقع داشتم به خودم میگفتم فڪر نڪنی حالا ڪسی شدی ،تو همان رجایی سابقی☝️ . از خدا خواستم ڪمڪم ڪنه تا خودم رو گم نڪنم ... ازش خواستم قدرتی بهم بده تا بتونم به این مردم خدمت ڪنم .🌹
#مسئول_بودن_يعنى_همين!👇
🌷ما همسایه شهید رجائی بودیم و او نخست وزیر شده بود. اتفاقاً همان روزها ما کمی کار تعمیرات ساختمانی داشتیم. صبح روزی که مواد زائد بنایی را با شوهرم به کوچه می بردیم او از نانوایی محل نان خریده بود و به منزل می رفت.
🌷....ما را دید و طبق معمول سلام کرد و گفت: کمک نمی خواهید؟ شوهرم تشکر کرد و اظهار داشت: کار مهمی نیست. اما او خیلی سریع نان را به منزل رساند و پیش ما برگشت و جدی آستین را بالا زد و با خلوص خاصش به کمک ما شتافت.
🌷هر چه اصرار کردیم و خواستیم او را از این کار پر زحمت باز داریم نپذیرفت و به کمکش ادامه داد و در همان حال تلاش گفت: همسایه بودن یعنی همین. او با این بزرگواری ما را در نهایت بهت و حیرت شرمنده ساخت.
#کتاب_زندگی_به_سبک_شهدا
#ناصر_کاوه
💥این جواب البته همان موقع هم چندان قابلقبول واقع نشد و تحقیقات مفصلی از همه کسانی که با کشمیری در ارتباط بودند به عمل آمد که رسیدگی به پرونده آن تا خرداد 65 ادامه داشت. در جریان این رسیدگیها دو نفر اعدام شدند و یک نفر به نام تقی محمدی هم خودش را در زندان حلقآویز کرد. جالب است بدانید که تقی محمدی، همان کسی بود که تصویرش در جریان تسخیر لانه جاسوسی بعدها از سوی رسانههای غربی به عنوان احمدینژاد معرفی شد.
💥درباره مسعود کشمیری هنوز خیلی چیزها هست که نمیدانیم. کشمیری همان روز انفجار از ایران فرار کرد. حتی همسرش هم همان ساعت سه روز هشت شهریور منزلش در مهرشهر کرج را ترک کرد و به سمت مرز غربی کشور فرار کرد؛ یعنی آن زنی که به اسم همسر کشمیری در نخستوزیری و بعد هم در ختم او حاضر شد، همسرش نبود و احتمالا یکی دیگر از اعضای منافقین بود که برای پوشش فرار کشمیری ماموریت داشته. در بازدید از خانه کشمیری معلوم شد که خانه او انبار اسلحه منافقین بوده است. از ارتباطات او و محلهای قبلی خدمتش (یعنی اطلاعات نیروی هوایی) هم چیزهای دیگری معلوم شد.
💥مثلا اینکه او مسوول رسیدگی به کودتای نوژه بوده و احتمالا در فراری دادن سرهنگ احسان بنیعامری، فرمانده این کودتای آمریکایی دخالت داشته. اینکه برخی اسناد پروژههای مهم دفاعی گمشده به او نسبت داده شد؛ حتی اینکه چرا هواپیماهای ارتش نمیتوانستند مقر رادیو منافقین، معروف به «رادیو مجاهد» را که وظیفه خط دادن به بقایای منافقین در ایران را برعهده داشت بمباران کنند هم معلوم شد. ماجرا خیلی ساده بود؛ اینکه خود کشمیری در شورای عالی امنیت مسوول این پروژه بوده است.
کشمیری و کشمیری ها هنوز زنده هستند. و خدا می داند تا کجاها نفوذ کرده اند و چه نقشه هایی در سر دارند و...👈 کشمیری جرائم زیادی دارد؛ اما شاید بزرگترین آنها فریب دادن مرحوم رجایی باشد. رجایی به این آدم اعتماد کرده بود... پایان
#کتاب_خاطرات_دردناک
#ناصر_کاوه
⁉️ چگونه میشود با #یک_قطره اشک بر سیدالشهداء(علیهالسلام)، همه گناهان بخشیده شود...
💠 بسم الله الرحمن الرحیم 💠
🐫 سيدبحرالعلوم به قصد تشرف به سامرا تنها به راه افتاد. در بين راه راجع به اين مساله، كه گريه بر امام حسين (علیهالسلام) گناهان را مىآمرزد، فكر مىكرد.
🐎 همان وقت متوجه شد كه شخص عربى كه سوار بر اسب است به او رسيد و سلام كرد. بعد پرسيد: جناب سيد درباره چه چيز به فكر فرورفتهاى؟ و در چه انديشهاى؟ اگر مساله علمى است بفرماييد شايد جواب را بدانم.
🤔 سيدبحرالعلوم فرمود: در اين باره فكر مىكنم كه چطور مىشود خداوند، اين همه ثواب به زائرين و گريهكنندگان بر حضرت سيدالشهداء(علیهالسلام) مىدهد؟
👣 مثلا در هر قدمى كه در راه زيارت برمىدارد، ثواب يك حج و يك عمره در نامه عملش نوشته مىشود و براى يك قطره اشك، #تمام گناهان #صغيره و #كبيرهاش آمرزيده مىشود.
👑 آن سوار عرب فرمود: تعجب نكن! من براى شما مثالى مىآورم تا مشكل حل شود. «سلطانى به همراه درباريان خود به شكار رفت. در شكارگاه از همراهيانش دور افتاد و به سختى فوق العادهاى افتاد و بسيار گرسنه شد.
🐑 خيمهاى را ديد و وارد آن خيمه شد. در آن سياه چادر، پيرزنى را با پسرش ديد. آنان در گوشه خيمه، گوسفندی داشتند و از راه مصرف شير اين گوسفند، زندگى خود را مىگرداندند.
🍖 وقتى سلطان وارد شد، او را نشناختند، ولى به خاطر پذيرايى از میهمان، آن گوسفند را سربريده و كباب كردند، زيرا چيز ديگرى براى پذيرايى نداشتند. سلطان شب را همان جا خوابيد و روز بعد، از ايشان جدا شد و به هر طورى كه بود خود را به درباريان رسانيد و جريان را براى اطرافيان نقل كرد.
⁉️ در نهايت از ايشان سؤال كرد: اگر بخواهم پاداش ميهماننوازى پيرزن و فرزندش را داده باشم، چه عملى بايد انجام بدهم؟
👈 يكى از حضار گفت: به او 100 گوسفند بدهيد.
👈 ديگرى كه از وزراء بود، گفت: 100 گوسفند و 100 اشرفى بدهيد.
👈 يكى ديگر گفت: فلان مزرعه را به ايشان بدهيد.
😐 سلطان گفت: هر چه بدهم كم است، زيرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم، آن وقت مقابله به مثل كردهام. چون آنها هرچه را كه داشتند به من دادند، من هم بايد هرچه را كه دارم به ايشان بدهم تا سر به سر شود.
👌 بعد سوار عرب به سيد فرمود: حالا جناب بحرالعلوم، حضرت سيدالشهداء(ع) هرچه از #مال و #منال و #اهل و #عيال و #پسر و #برادر و #دختر و #خواهر و #سر و #پيكر داشت همه را در راه خدا داد.
👈 پس اگر خداوند به زائرين و گريه كنندگان، آن همه اجر و ثواب بدهد نبايد تعجب نمود. چون خداوند كه خدائيش را نمىتواند به سيدالشهداء(ع) بدهد، پس هر كارى كه مىتواند انجام مىدهد.
⚠️ يعنى باصَرف نظر از مقامات عالى خودش، به زوار و گريه كنندگان آن حضرت؛ درجاتى عنايت مىكند و در عين حال اينها را جزاى كامل براى فداكارى آن حضرت نمىداند.
😔😔 چون شخص عرب اين مطالب را فرمود، از نظر سيدبحرالعلوم غايب شد.
📚 منبع: العبقرى الحسان، ج۱، ص۱۱۹.
#ارزش_عزاداری_امام_حسین(ع)
دفاع همچنان باقیست
https://eitaa.com/defa_baghist
🍂
🔻 #مهندسی_رزمی
در دفاع مقدس 0⃣2⃣
🔅 مصاحبه با سردار عطارزاده
دشمن ما چند شاخصه داشت. آنها مثل ما مهندسی را به کار نگرفتند ولی آمد کارهایی که مهندسی می توانست به آن کمک کند و در تفکر مهندسی دنیا هم بود استفاده کرد.
مثلا زمانی که خط پدافندی ایجاد کرد شرکت فرانسوی را آورد اتوبان ساخت و در طرحهای انتقال آب، جهت رساندن آب به خط ما، کانالهای مختلف زد.
در ابتدای جنگ ما عملیاتهای آبی نه چندان روشنی انجام دادیم ولی دشمن با کانالهای حساب شده ای آب را تا خط آورد و بحث جنگ آبی بحث بسیار جامعی بود که دشمن شروع کرد به جزء چند کاری که ما در ابتدای جنگ داشتیم و دشمن آنرا به نفع خودش گرفت و فاصله ای ایجاد کرد بین ما و خودش. جنگ آبی جنگی بود که با کانالهای طراحی شده آب را تا خط پدافندی آورد و باعث شد منطقه شلمچه از ابتدای جنگ بعد از آزادسازی خرمشهر تا عملیات کربلای 5 به راحتی پشت آن پدافند کند.
در والفجر مقدماتی با یک طرح مهندسی به پدافند خودش عمق داد و کانالها و میادین متعدد مین ایجاد کرد. طرحی نبود مثل بچه های ما که هیچ امکانات و سابقه ای جهت طراحی نداشتند و بر اساس توانمندی مهندسی تمام آنجا را که پدافند نداشتند به این شکل، تبدیل به یک مجموعه موانعی کردند که با یک تعداد افراد محدود می توانستند منطقه ای را که ما فکر می کردیم خیلی مانع ندارد مستحکم کنند.
ساختن نونی شکلها و مثلثی ها در بحث زید و پیچ کوشک یک بحث مهندسی ویژه ای بود و زمانی بود که دشمن تمام مهندسی دنیا را پشتیبان خودش کرده بود. مهندسی دشمن مهندسی زیر آتش نبود. مهندسی کلاسیکی بود که برای دفاع طراحی شده بود. هیچ موقع دشمن مثل ما نیامد راننده بولدوزر را در ارتفاع 4-5 متری جهت ایجاد خط پدافند بکار گیری کند که با آر پی جی بزنند و پایین نیاید. دشمن آمد در نقاط ویژه ای بدون آتش سنگین طرحها مهندسی سنگین پیاده کرد که این نکته بسیار مهمی است که ما کمتر از آن استفاده کردیم.
ما بیشتر بهدنبال آن بودیم که بیمارستان های صحرایی را در مناطق مختلف که چه عملیات داشتیم چه نداشتیم برویم و احداث کنیم ولی دشمن با تفکر مهندسی تمام خلأهایی که داشت بعد از عملیات فتح المبين و رمضان بست، همچنین روزنه های مرزی را. و این نکته ای است که ما داریم.
اگر در بحث استتار بخواهیم ببینیم چه کردیم باید برویم عملیات والفجر 8 که از یک بحث صرف استتار خارج شدیم و بحث عملیات فریب را استفاده کردیم که شاید مهمترین کار ما این بود. البته استتار هم بود. ما شب آخر عملیات جاده و استقرار توپخانه را ایجاد کردیم یعنی یک عملیات فریب را در مهندسی رزمی به کار گرفتیم برای این که دشمن را منحرف کنیم.
عملیات فریب سنگینی را که توأم با همه اجزاء سازمان رزم بود و مهندسی نقش سنگینی داشت ولی تنها مهندسی نبود بلکه مهندسی در عملیات «فاو» دوبار عملیات خودش را انجام داد. عملیات مهندسی توأم شد با عملیات فریب رزمی و انتقال و جابجایی و تردد سنگین که دشمن گیج شده بود که بالاخره از کجا می خواهیم عملیات کنیم.
در عملیات کربلای 4 و 5 که عین عملیات والفجر 8 عبور از اروند بود، به دلیل عدم این فهم با استفاده از یک موقعیت توانستیم با کار مهندسی از زمین های باتلاقی توأم با عملیات رزم، کربلای 5 را بوجود آوریم. اینها جزء تاکتیک های عملیات بود و مهندسی این جور توانست نقش خود را پیدا کند.
همراه باشید
#تاریخ_شفاهی
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂
🔻 #مهندسی_رزمی
در دفاع مقدس 1⃣2⃣
🔻 سردار ابوالحسنی
باغ موزه دفاع مقدس ۹۱
شکل گیری مهندسی، برحسب نیاز جنگ لازم بود. باید تغییراتی در ساز و برگ کار ایجاد می شد.
اساسا دفاع مقدس با شروع اولین تهاجم ها شکل گرفت. قبل از شروع جنگ، ما وقایع کردستان را داشتیم و با توطئه های دیگری مثل موضوع گنبد یا جریانات داخلی دیگر سر و کار داشتیم.
[جنگ] کردستان یک نبرد پارتیزانی بود که جزء جنگهای نامنظم قرار می گرفت. 8 سال جنگ تحمیلی با عراق که دشمن به ما حمله کرد و ساز و برگ نظامی را کاملا مهیا کرده بود، از جمله، ارتش منظم و منسجم با چندین لشگر. در کشور ما هم به خصوص بعد از انقلاب که سران ارتش فرار کرده بودند، ساز و کار ارتش حتی مهندسی به هم ریخته بود. لذا نتوانستند حتی در برابر عراق ایستادگی کنند.
در این جا بحث نیروهای مردمی، سپاه، خلاقیت و ابتکار مهندسی در سپاه و مهندسی جهاد مطرح بود. طبیعتا وقتی دفاعی صورت می گیرد در مقابل یک تهاجم سنگین و منظم، نیروها باید هجوم ببرند. لذا حضور نیروهای مردمی شامل بچه محصل، کشاورز ، کسبه و.. هستند در دفاع از کشور و در مناطق مختلفی مثل خرمشهر، فکه، مهران و در مناطق جنوب و غرب و نهایتا شمال غرب کشور که شامل دشت یا کوه هستند و مهندسی در این مناطق باید وارد می شد و برای ساخت سنگر و کانال برای نیروهای کمین فعال می شد که اینها حداقل ها بودند.
البته اوایل جنگ، هم حجم آتش و هم جنگ با اواسط یا اواخر آن خیلی فرق کرد. یعنی اواسط و اواخر جنگ، دنیا رژیم عراق را آنقدر تجهیز کرده بود که دارای موشک های مدرن، توپهای اتریشی که هم برد زیادی داشت و هم تخریب زیادی، و یا نوع موانعی که دشمن ایجاد می کرد خیلی فرق داشت .
شکل گیری اقدامات اولیه:
ایجاد سنگر با چیدن گونی و قرار دادن قطعات چوبی به نام تراورس با عرض کم روی آنها شکل می گرفت و یا پس از گذشت یکی دو سال از جنگ با در آوردن ریلهای آهنی از خاک در مکانهایی که راه آهن وجود داشت مثل خرمشهر و اهواز. بعد از گونی چینی، ریل های آهن را روی آن قرار می دادند و روی آنها پلیت قرار داده می شد و سپس خاک ریخته می شد که اینها اقدامات اولیه بود در بحث سنگر سازی. اگر بخواهیم ابتکارات مهندسی را بگوییم در هر حوزه باید جداگانه بحث شود. مثلا سیر تکاملی سنگر سازی، پل سازی، راه سازی و وسایل عبور که به آن عبور منفصل گویند. مثلا طارق که از وسایل شناور بود، وسایلی مثل تانک و لودر را در آن قرار می دادند و عبور می دادند که ساخت اینها در اختیار مهندسی بود. این وسایل در عملیاتهای مختلف سیر تکاملی داشته است و در هر عمليات بحث جداگانه می طلبد .
اول در بحث سنگر سازی.
سنگر به عنوان یک جان پناه انواع مختلف داشت. مثلا انفرادی ، اجتماعی ، سنگرهای فرماندهی شکل خاصی داشت که خود آقای هاشمی به عنوان جانشین فرمانده کل قوا با فرمانده ها در آنها حضور پیدا می کردند. سنگرهایی برای اورژانس ، بیمارستان و کلا سنگرهای مختلفی وجود داشت مثل سنگرهای کمین.
-------------؛
سنگر از یک حفره
تشکیل شد و سپس به
گونی و پلیت و تراورس
رسید اما در سیر تکاملی دفاع
سخت تر شد.
---------------؛
تهاجمات و نوع گلوله ها و حتی حجم آتش بیشتر میشد و طول زمان جنگ هم همینطور. خب ، طبیعی بود که نیروهای متخصص جدا شوند و سازماندهی گردند. و حالا نیازهای سنگر هم حتی در حد ابتدای جنگ نبود و این نیروها سنگرهای پنج ضلعی طراحی کردند که تیرآهن را برش می دادند و در چند نقطه خم می کردند و به 5 ضلعی در میاوردند .
و یا یکی دیگر از خلاقیت های نیروهای مردمی این بود که مثلا سنگرهای قوسی ایجاد کردند و به جای اینکه تیر آهن را پنج۷ وااضلعی کنند آنرا قوس می دادند. اینها در مقابل توپ و خمپاره مقاوم بود ولی در برابر موشک ها مقاوم نبود پس به این نتیجه رسیدن که سنگرهایی طراحی کنند که در مقابل موشک ها هم مقاوم باشند پس قطعات قوسی را به صورت تکه تکه طراحی کردند دو ، سه و حتی یک تکه هم داشتیم که بنام شهید صفوی و بعد هم رضوی نام گرفت. قطعات بتونی بودند و هم باکس داشت و هم دایره و نیم دایره و باکسی ها هم مقطع مستطیل یا مربع شکل آن که اینها در کنار هم چیده می شد و این سیر تکاملی سنگرها به صورت مختصر بود ولی به طور کامل در کتاب سنگرها گفته شده است. مثلا همین سنگرهای بتونی که گفته شد یا مکعبی یا قوسی که نمونه آخرش روی فاو نصب شد که فاطمیه نام گرفت یا بیمارستان علی ابن ابیطالب یا بیمارستان امام سجاد (ع) که بیمارستان های بسیار محکمی بودند که عمل جراحی در آنها انجام می شد . البته این بیمارستانها با سه لایه خاک و بتون درست می شدند که اگر موشک هم می خورد لایه اول یا دوم از بین می رفت و موشک به داخل خود بیمارستان نمی رسید
همراه باشید
#تاریخ_شفاهی
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂
🔻 #نکات_تاریخی_جنگ
🔅 پل بشکه ای
خرمشهر اشغال شده بود و آبادان محاصره. کافی بود نیرو و مهمات به رزمنده ها نرسد تا آبادان هم سقوط کند و کار برای رزمنده ها سخت تر از قبل شود.
☑️ رودخانه بهمن شیر راه ارتباطی خوبی برای رزمنده ها و عقبه خودی محسوب میشد. اما نیاز به پلی داشت که قدرت لازم را داشته باشد و نیرو و امکانات را عبور دهد.
مصطفی هزار دستان از صنعتگران مبتکر، که شرایط را بحرانی دید، طرح پل بشکه ای را پیشنهاد داد.
☑️ تعداد زیادی بشکه خالی را به هم متصل کردند و بعنوان پل مورد استفاده قرار دادند و تونستند با استفاده از خودروهای سبک، نیرو و مهمات را به خط مقدم برسانند.
عراق سریع وارد عمل شد و تلاش داشت تا با رها کردن تعداد زیادی سطحه شناور به نام دوبه، پل بشکه ای را خراب کند. اما به خواست خدا، رزمنده های جهاد توانستند همان دوبه ها را طوری هدایت کنند که کنار هم قرار بگیرند و با استفاده از آنها پل سنگینی احداث کنند.
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
🍂
🔻 #مهندسی_رزمی
در دفاع مقدس 2⃣2⃣
🔅 سردار ابوالحسنی
یک نوع سنگرهای کوچکی داشتیم به نام شاخ بزی، یک متر عرض داشتند، یک متر تا یک متر و بیست سانت ارتفاع. اینها رو در خط مقدم کنار هم درست می کردند و گونی روی آنها قرار می دادند که خمپاره شصت به آنها نخورد.
در بحث پل ها در سال 60 شهید چمران در منطقه دار خوین بشکه های خالی را با طناب به هم بافته بود که می توانست شناور باشد و حتی خودرو از روی آن عبور کند. این طرح را برای عبور از کارون استفاده می کردند و سپس این بشکه ها را کم کم محکمتر به هم متصل کردند و روی آنها را فلز جوش دادند و بعد فوم یا یونولیت را روی این فلزات مقاوم می کردیم یا فوم را بصورت مایع در فلز تزریق می کردیم. به این پل ها پل کوثری گفته می شد که نفر رو بودند و عرض یک متر و طول دو متر داشتند. به هم متصل می شدند و بعد ها ابعاد اینها را بزرگتر کردند و پل خیبری ساختند که تیر آهن بود و دور تا دورش نبشی و روی آن هم ورق نازک آلومینیوم بود که تیر آهن های 12 یا 14 بودند که قسمتهایی از آن ناودانی بودند که معمولا به طول 13 کیلومتر برای ارتباط با جزیره مجنون در عملیات خیبر استفاده شد و در عملیات بدر .
پس خلاقیت و ابتکار برحسب نیاز جنگ بود که نیاز ها شناخته می شد و به موسسات و مراکز تحقیقاتی دانشگاهی و کارخانجات که در سالهای دوم و سوم جنگ اتفاق افتاد که این سطح های شناور بهترین نقش را در زمان جزر و مد ایفا می کردند.
پس از پل خیبری پل فجری طراحی شد که شبیه پل PMP است اما پل پی ام پی به صورت محدود در اختیار ارتش بود که در اختیار سپاه زیاد قرار نمی دادند و پل فجری بیشتر با کمک مردمی در کارخانه ها ساخته شد که بوسیله آن تانک و لودر عبور می دادند. در عملیات والفجر 8 در فاو استفاده شد و همین قطعات مستطیلی بود اما عرض تقریبا 4 متر داشت و طول 6 متر و راحت عبور و مرور صورت می گرفت.
ساخت و قرار دادن اینها، همه زیر آتش انجام می گرفت مخصوصا نقل و انتقال و نصب و مونتاژ. مثلا عراق در اواسط جنگ کانال هایی حفر می کرد به عرض 3 متر یا 4 متر که نیروهای رزمنده نتوانند شب عملیات تک بکنند. یا در عملیات محرم رزمنده ها شب باید از این کانال عبور می کردند خیلی سریع ولی وسایل و تجهیزات مناسبی وجود نداشت که خود رزمنده ها اینها را طراحی می کردند و می ساختند .
همراه باشید
#تاریخ_شفاهی
http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf
🍂
💢 ما ملت امام حسینیم
امام خمینی (ره)
اين ملت، شيعه ی بزرگترين مرد تاريخ است كه با تنى چند، نهضت عظيم عاشورا را برپا نمود، و سلسله اموى را براى ابد در گورستان تاريخ دفن نمود، و به خواست خداى تعالى، ملت عزيز و پيرو بحق امام- عليه السلام- با خون خود، سلسله ابليسى پهلوى را در قبرستان تاريخ دفن مى نمايد، و پرچم اسلام را در پهنه كشور و بلكه كشورها به اهتزاز درمىآورد.
#امام_خمینی
صحیفه امام؛ ج5؛ ص153 | نوفللوشاتو؛ 11 آذر 1357
@sahifeh_noor
#یا_قمر_بنی_هاشم_یا_ابوالفضل(ع)🌷
💥حضرت عباس (ع) در کلام حضرت زهرا (س) 👇
🌷روایت شده که وقتی روز قیامت بر پا می شود ، پیامبر(ص) به مولا علی (ع) می فرمایند: که به زهرا بگو، برای شفاعت و نجات امت چه داری؟ مولا پیام حضرت رسول را به خانم فاطمه زهرا (س) می رسانند و ایشان در پاسخ می فرمایند که: 👈 "یا امیر المؤمنین ! کفانا لاجل ِ هذا المقام ِ الیدان ِ المَقطوعتان ِ مـِـن ابنی العباس" 👈ای امیر المؤمنین! دو دست بریده پسرم عباس برای ما در مورد شفاعت کافی است.... کتاب معالی السبطین، جلد 1، ص 452
💥علامه طباطبایی: سرمایه و دارائی من این است که مانند ترکهای پشت کوه، صاف و بیغلّ و غشّ به حضرت ابوالفضل العباس(ع) ارادت و ایمان دارم
کتاب خورشید اهل دل
💥استادصمدی آملی، هرکسی که می خواهد سَربه سَروربدهد، دل رابه دلبر تقدیم بفرماید، به جناب ابوالفضل العباس توسل بفرماید. تمام انبیاء وائمه به وجود نازنین ابوالفضل افتخار می کنند.
❣️بچه محل بودیم حالا هم توی خیبر شده بودیم همرزم.صبح عملیات دیدمش. شده بودغرق خون.دوتا دستاش قطع شده بود.همه بدنش پربود از تیر و ترکش.
وصیت نامه اش توی جیبش بود همون اولش نوشته بود:"خدایا! دوست دارم همان طور که اسمم را گذاشته اند ابوالفضل، مثل ابوالفضل(ع) شهید شم.
شهیدشده بود و دو تا دستاش هم قطع شده بود... راوی مجید طوسی
🌷بیراه نبود که حامد بین مجروحان ایرانی معروف شده به شهید ابالفضلی... جلوی چشم امیر تمام روضههای ابوالفضلی که شنیده بود و تمام نوحه هائی که خوانده بود مجسم شدند؛ حامد سر تا پا زخم بود بیدست و بیچشم با سری مجروح و جسمی سر تا پا زخمیِ تیر و ترکش... یادش افتاد حامد همیشهی خدا عاشق روضهی ابوالفضل بود. یادش افتاد حامد همیشه میگفت من اگر روزی ریش سفید هیئت شوم، همهی نوحه خوانها را میگویم فقط روضهی ابالفضل بخونند...برشی از زندگی شهید مدافع حرم حامد جوانی
🌷علیرضا چهار سال مریض بود. کلی دوا و دکتر کردیم. فایده نداشت. آخرین بار بردیمش پیش بهترین متخصص اطفال تو اصفهان...😇 معاینه اش کرد و گفت:«کبدش از کار افتاده. شاید تا فردا صبح زنده نماند!».... پدرش سفره حضرت ابوالفضل (ع) را نذر کرد. آقا شفایش داد.✨ دفعه آخری که رفت جبهه ازش پرسیدم کی بر می گردی؟✨ جواب داد: هر وقت که راه کربلا باز شود. ✨توی عملیات والفجر یک شده بود مسئول دسته دوم گروهان حضرت ابوالفضل. ✨وقتی شهید شد شانزده سالش تمام شده بود، ✨شانزده سال بعد هم برگشت. ✨درست شب تاسوعا وقتی برگشت اولین کاروان زائرهای ایرانی رفتند کربلا....راه کربلا باز شده بود...
🍀راوی علی طاهری، پسرعموی شهید
#کتاب_شهداواهل_بیت #ناصر_کاوه
#شب_تاسوعا
💢 #نهم محرم الحرام 61 هجري
شمر خود را به خيام امام حسين(ع) رسانده، ضمن صدا کردن حضرت عباس و ديگر فرزندان ام البنين، مي گويد: «براي شما از عبيدالله امان نامه گرفتم» آنها متفقاً گفتند: «خدا تو را و امان نامه تو را لعنت کند، ما امان داشته باشيم و پسر دختر پيامبر امان نداشته باشد؟»
امام حسين(ع) توسط حضرت عباس از دشمن يک شب را براي نماز، راز و نياز با خدا و تلاوت قرآن مهلت مي گيرد.
حفر خندق در اطراف خيام براي مقابله با شبيخون دشمن و قطع کردن راه ارتباطي دشمن با خيام از سه طرف - که فقط از يک قسمت ارتباط برقرار باشد – و ياران امام در آنجا مستقر بودند. اين تدبير امام (عليه السلام) براي اصحاب بسيار سودمند بود، گروهي از لشکر عمر بن سعد به سپاه امام (ع) مي پيوندند.
سخن امام حسين (ع) خطاب به دشمن:
واي بر شما! چه زياني مي بريد اگر صداي مرا بشنويد؟! من شما را به يک راه راست مي خوانم، اما شما از همه فرامين من سر باز مي زنيد، چرا که شکم هاي شما از مال حرام پر شده و بر دل هاي شما مُهر شقاوت زده شده است...