eitaa logo
مکتب شهدا_ناصرکاوه
880 دنبال‌کننده
20.9هزار عکس
15.2هزار ویدیو
515 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🎇امام عصر عج چگونه با ۳۱۳ نفر جهان را فتح می کند؟ 🎇 تحلیلی از آقای سالاری👇آیا عقلانی است، که امام عصر عج با یاران اندکش قیام کنند و عدل را در دنیا گسترش نمایند؟؟ ✍️سالاری:👇 اندیشکده جینسا وابسته به رژیم کودک کش اسرائیل، مدتی است که در کشورهای خاورمیانه، خصوصا شیعه نشین به دنبال افراد تاثیر گذار و نیروهای مقاومت اسلامی می باشد و ترورهای نیز در همین راستا انجام داده اند. در مقاله ای که این اندیشکده یهودی به تازگی چاپ نموده، عنوان کرده است: وقتی یک ژنرال ایرانی شیعه به نام قاسم سلیمانی می تواند ارتشی نیم سری و نیم نظامی چریک را در سطح خاورمیانه آماده سازی و تا آمریکای جنوبی و افریقا گسترش دهد که هیچ ارتشی درسطح جهانی تاب مقابله با آن را نداشته باشد یا وقتی در مانورها بهترین ارتشهای جهان همچون ارتش آمریکا و اسرائیل مقابل آنها قرار می گیرند به سمت نبرد فرسایشی پیش می روند و در نهایت درمانده و خسته یا باید آتش بس استراتژیک و یا شکست مذبوحانه را پذیرا باشند، می توان گفت اگر در سطح جهانی فقط ۱٠٠ نفر نه ۳۱۳ نفر از این چنین افرادی را شخصی در اختیار داشته باشد می تواند، ادعای رهبری و حکومت بر کل گیتی را داشته باشد. همین اندیشکده عنوان کرد: در زمانی که داعش به کردستان عراق یورش برد،کردستان عراق ۹٠ هزار نیرو و انواع سلاحهای سبک، نیمه سنگین، و سنگین را در اختیار داشت، که در عرض فقط چند ساعت شکست خورد و ناچارا در آخرین لحظات سقوط، دست به دامان سردار ایرانی حاج قاسم سلیمانی شدند، او فقط با ۴٠ نیرو برای مقابله با اشغالگران داعشی وارد کردستان عراق شد، خود سرکرده کردهای عراق آقای بارزانی می گوید: وقتی او و چهل نیرویش را دیدم، پاهایم سست شده بود و گفتم: فقط همین چند نفر؟؟!!! اما وقتی خبر حضور حاج قاسم به گوش داعشی ها رسید، در نهایت ناباوری دیدیم که با شنیدن خبر حضور حاج قاسم چند کیلومتر عقب نشینی استراتژیک نمودند. جالب آنکه این چهل نفر هر کدام متخصص یک قسمت از امور نظامی بودند مثل» اطلاعات، خمپاره انداز، بی سیم چی، نقشه خوان، طراح جنگهای درون شهری، طراح جنگهای چریکی و شبانه، طراح جنگهای نامنظم و خط شکن و... بعد از پیروزی بر داعش بود که بارزانی می گوید: تازه فهمیدم چرا همه جا صحبت لشکر یک نفره در میان است. ما ۹٠ هزار نیرو در چند ساعت شکست خورده بودیم و کردستان عراق طومارش داشت در هم می پیچید، ولی یک نفر با ۴٠ نیروی زبده داعش تا بن دندان مسلح را عقب راند و کردستان را باز پس گرفت. نکته: تنها سردار ایرانی که آیت الله سیستانی با شنیدن خبر شهادتش گریست و پیام همدردی و اعلام عزای عمومی نمود حاج قاسم و دوستش ابو مهندس بود. آری وقتی خداوند وعده منجی را با حضور۳۱۳ یار می دهد، منظورش من و امثال من نخواهد بود، بلکه آنانی که در خود باوری به اعلا درجه رسیده باشند و خداوند را با چشم دل مشاهده کرده باشند، آنچنان فرماندهی و سربازی کنند که از صفر تا صد سربازی تا فرماندهی آنان فاصله ای کمتر از دو چشم از هم باشد، سر سپرده و تابع امر ولی زمانه خویش. وقتی سردارانی از جنس شهدا تابع امر ولی فقیه و همسو با آرمانهای والای مهدوی همچون سلیمانی ها، سلامی ها، حاجی زاده ها، شهلائی ها، همدانی ها و... آن موقع می توان به این ادراک رسید که بله ۳۱۳ نفر در زیر پرچم اسلام ناب محمدی ص و امرحضرت حجه ابن الحسن عسگری عج می توانند دنیا را از تمام امراض، گرفتاری ها، بی عدالتی ها، رنج و عذاب نجات دهند، در نهایت حکومت عدل علی ع را بر پا کنند. امید که با یاری حق و کوشش و ممارست در راه کسب فیض در مسیر پر از فراز و نشیب آموزهای دینی و حمایت از مظلوم و رویاروئی با ظالم ما هم در زمره یاران حضرتش باشیم. ومن الله التوفیق یا حق» ۱۴٠٠/۱٠/۲۵ 🌷سلام ما باید در هر حوزه و فعالیتی که هستیم، یک حاج قاسم باشیم تا هم مقدمات ظهور فراهم شود و هم بعد از ظهور در خدمت آقا صاحب آلمان (عج) باشیم. خاک پای همه دوستان ☀️گفت‌وگو با ناصر کاوه؛ نویسنده‌ای که با سبکی متفاوت و هنرمندانه خاطرات شهدا را در فضای مجازی منتشر می‌کند👈روایت خاطرات جنگ هنر می‌خواهد👇 https://newspaper.hamshahrionline.ir/id/152456/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D9%87%D9%86%D8%B1-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%AF.html
🎇امام عصر عج چگونه با ۳۱۳ نفر جهان را فتح می کند؟ 🎇 تحلیلی از آقای سالاری👇آیا عقلانی است، که امام عصر عج با یاران اندکش قیام کنند و عدل را در دنیا گسترش نمایند؟؟ ✍️سالاری:👇 اندیشکده جینسا وابسته به رژیم کودک کش اسرائیل، مدتی است که در کشورهای خاورمیانه، خصوصا شیعه نشین به دنبال افراد تاثیر گذار و نیروهای مقاومت اسلامی می باشد و ترورهای نیز در همین راستا انجام داده اند. در مقاله ای که این اندیشکده یهودی به تازگی چاپ نموده، عنوان کرده است: وقتی یک ژنرال ایرانی شیعه به نام قاسم سلیمانی می تواند ارتشی نیم سری و نیم نظامی چریک را در سطح خاورمیانه آماده سازی و تا آمریکای جنوبی و افریقا گسترش دهد که هیچ ارتشی درسطح جهانی تاب مقابله با آن را نداشته باشد یا وقتی در مانورها بهترین ارتشهای جهان همچون ارتش آمریکا و اسرائیل مقابل آنها قرار می گیرند به سمت نبرد فرسایشی پیش می روند و در نهایت درمانده و خسته یا باید آتش بس استراتژیک و یا شکست مذبوحانه را پذیرا باشند، می توان گفت اگر در سطح جهانی فقط ۱٠٠ نفر نه ۳۱۳ نفر از این چنین افرادی را شخصی در اختیار داشته باشد می تواند، ادعای رهبری و حکومت بر کل گیتی را داشته باشد. همین اندیشکده عنوان کرد: در زمانی که داعش به کردستان عراق یورش برد،کردستان عراق ۹٠ هزار نیرو و انواع سلاحهای سبک، نیمه سنگین، و سنگین را در اختیار داشت، که در عرض فقط چند ساعت شکست خورد و ناچارا در آخرین لحظات سقوط، دست به دامان سردار ایرانی حاج قاسم سلیمانی شدند، او فقط با ۴٠ نیرو برای مقابله با اشغالگران داعشی وارد کردستان عراق شد، خود سرکرده کردهای عراق آقای بارزانی می گوید: وقتی او و چهل نیرویش را دیدم، پاهایم سست شده بود و گفتم: فقط همین چند نفر؟؟!!! اما وقتی خبر حضور حاج قاسم به گوش داعشی ها رسید، در نهایت ناباوری دیدیم که با شنیدن خبر حضور حاج قاسم چند کیلومتر عقب نشینی استراتژیک نمودند. جالب آنکه این چهل نفر هر کدام متخصص یک قسمت از امور نظامی بودند مثل» اطلاعات، خمپاره انداز، بی سیم چی، نقشه خوان، طراح جنگهای درون شهری، طراح جنگهای چریکی و شبانه، طراح جنگهای نامنظم و خط شکن و... بعد از پیروزی بر داعش بود که بارزانی می گوید: تازه فهمیدم چرا همه جا صحبت لشکر یک نفره در میان است. ما ۹٠ هزار نیرو در چند ساعت شکست خورده بودیم و کردستان عراق طومارش داشت در هم می پیچید، ولی یک نفر با ۴٠ نیروی زبده داعش تا بن دندان مسلح را عقب راند و کردستان را باز پس گرفت. نکته: تنها سردار ایرانی که آیت الله سیستانی با شنیدن خبر شهادتش گریست و پیام همدردی و اعلام عزای عمومی نمود حاج قاسم و دوستش ابو مهندس بود. آری وقتی خداوند وعده منجی را با حضور۳۱۳ یار می دهد، منظورش من و امثال من نخواهد بود، بلکه آنانی که در خود باوری به اعلا درجه رسیده باشند و خداوند را با چشم دل مشاهده کرده باشند، آنچنان فرماندهی و سربازی کنند که از صفر تا صد سربازی تا فرماندهی آنان فاصله ای کمتر از دو چشم از هم باشد، سر سپرده و تابع امر ولی زمانه خویش. وقتی سردارانی از جنس شهدا تابع امر ولی فقیه و همسو با آرمانهای والای مهدوی همچون سلیمانی ها، سلامی ها، حاجی زاده ها، شهلائی ها، همدانی ها و... آن موقع می توان به این ادراک رسید که بله ۳۱۳ نفر در زیر پرچم اسلام ناب محمدی ص و امرحضرت حجه ابن الحسن عسگری عج می توانند دنیا را از تمام امراض، گرفتاری ها، بی عدالتی ها، رنج و عذاب نجات دهند، در نهایت حکومت عدل علی ع را بر پا کنند. امید که با یاری حق و کوشش و ممارست در راه کسب فیض در مسیر پر از فراز و نشیب آموزهای دینی و حمایت از مظلوم و رویاروئی با ظالم ما هم در زمره یاران حضرتش باشیم. ومن الله التوفیق یا حق» ۱۴٠٠/۱٠/۲۵ 🌷سلام ما باید در هر حوزه و فعالیتی که هستیم، یک حاج قاسم باشیم تا هم مقدمات ظهور فراهم شود و هم بعد از ظهور در خدمت آقا صاحب آلمان (عج) باشیم. خاک پای همه دوستان ☀️گفت‌وگو با ناصر کاوه؛ نویسنده‌ای که با سبکی متفاوت و هنرمندانه خاطرات شهدا را در فضای مجازی منتشر می‌کند👈روایت خاطرات جنگ هنر می‌خواهد👇
❀ ﴾﷽﴿ ❀ 📓فراز چهارم ازخطبه 17نهج البلاغه 🔻گروه دوّم (جاهلان عالم نما) ✅هرگز علوم و دانشها را به طرز صحيحى فرا نگرفته (و به همين دليل در هيچ مسأله اى با اطمينان و يقين داورى نمى کند). ✅او همانند تندبادى که گياهان در هم شکسته را بى هدف و به هر سو پراکنده مى کند. ✅روايات پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) را در هم مى ريزد (تا به گمان خويش از آن نتيجه اى به دست آورد). ✅ به خدا سوگند (اين نادان مغرور) نه براى حل مسائلى که بر او وارد مى شود قابل اعتماد است، نه براى مدحى که (مدّحان چاپلوس) درباره او سر مى دهند شايستگى دارد! ✅او باور نمى کند که وراى آنچه شناخته است علم و دانشى باشد و جز آنچه او فهميده است نظريه ديگرى در کار باشد. ✅هرگاه مطلبى براى او مبهم شود کتمان مى کند چرا که از جهالت خويش آگاه است! ✅خونهايى (که به ناحق ريخته) از داورى ظالمانه اش فرياد مى کشند. ✅ ميراثهاى (بر باد رفته) از قضاوت او صيحه مى زنند!...... 📍که الان متأسفانه در جامعه اینگونه افراد بسیارند. 🗓یک شنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۰ ۱۷ شعبان ۱۴۴۳ ‌➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | 🌟من و این گِل قصد یک دل شدنیم من و این میل پی غزل شدنیم گر تقدیر شویم یا نشویم من و این حال سوی احسن الحال شدنیم 🔻نماهنگ احسن الحال... ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🔻امام‌خامنه ای: در روایتی آمده؛ آن روز که دجال در آخرالزمان به دست حضرت مهدی(عج) به قتل برسد، آن روز نوروز است. نوروز یعنی روزی تو در تاریخ بشر و حالتی نو در زندگی انسان‌ها... ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
کتاب حوض خون.mp3
1.25M
📻 رادیوپلاک بیسیم چی معرفی کتاب کتاب حوض خون ⭐️ تولید و انتشار در رادیو پلاڪ⭐️ °•﴿رادیورسمےستادراهیان نورڪشور‌‌‌﴾•° 〰〰🖊نویسنده:خانم شاپورآبادی ••💻 تدوین: محمدحسین گودرز 🎙گوینده:امیرحسین امیری 📥پیشنهاد دانلود 📤پیشنهادارسال ✨پیشڪش میشود بھ سیدالشهداے جبهه مقاومت: [سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانے🇮🇷] و همه شهدای مدافع حرم 🖇به رادیو پلاک بپیوندید... 🎙【 eita.com/radiopelak 】🎧
dashte abbas.pdf
2.35M
📔 | 🔻 نسخه PDF دشت عباس قطعه ای از آسمان - معرفی یادمانهای دفاع مقدس ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
📝 | 🌟 کتاب زندگی ام را ورق میزنم داستان های با تو بودن شیرین ترین و دلنشین ترین قسمت آن است. داستان هایی که هر ثانیه میخواهم آنها را مرور کنم تا گرد و غبار خاطره روی آنها ننشیند. 🔹دلم میخواهد از کوه های معرفت بالا بروم و از آبشار های ایمان به سمت دشت های عاشقی سرازیر شوم، میخواهم کبوتر باشم تا بر فراز آسمانت پرواز کنم انگار میان این زمینیان بوی دلنشین بهشتی ات کمتر به مشامم میرسد. 💠 به یاد دارم روز شماری کردن هایم و لحظه های پر اضطراب وصال یا جاماندن، اما همه و همه آنها تمام شده و سعادت همراه من شد تا به سرزمینی پا بگذارم که وجب به وجب آن ردپای ملائکه است. ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 | 🔻 تحویل سال مهمان شهدا ویژه برنامه تحویل سال در یادمان دوکوهه ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
سال تحویل رادیو.mp3
6.11M
📻 رادیوپلاک عیدتون مبارک سال جدید به رنگ شهدا ⭐️ تولید و انتشار در رادیو پلاڪ⭐️ °•﴿رادیورسمےستادراهیان نورڪشور‌‌‌﴾•° 🖊نویسنده: ••💻 تدوین: محمدحسین گودرز 🎙گوینده:خادم الشهداء 📥پیشنهاد دانلود 📤پیشنهادارسال ✨پیشڪش میشود بھ سیدالشهداے جبهه مقاومت: [سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانے🇮🇷] و همه شهدای مدافع حرم 🖇به رادیو پلاک بپیوندید... 🎙【 eita.com/radiopelak 】🎧
🔰 | 🌸سال تولید؛ دانش بنیان، اشتغال‌آفرین🌸 🌟 رهبر انقلاب در پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۱: تبریک عرض میکنم عید نوروز و آغاز سال نو و طبیعت نو و روز نو و روزگار نو را، که امسال مصادف است با ایام نیمه‌ی شعبان که متعلّق است به خورشید فروزان عالم وجود، حضرت بقیة اللّه (ارواحنا فداه). ۱۴۰۰/۱۲/۲۹ ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | ✨بخشی از پیام نوروزی رهبرانقلاب: 🔹به طور خاص تبریک عرض میکنم به خانواده‌های معظّم شهیدان، خاندانهای صبور و ارزشمند که ان‌شاءالله خداوند سایه‌ی این خانواده‌های معظّم را از سر ملّت ایران، از سر ما کوتاه نکند و همچنین به جانبازان عزیز و خانواده‌های باگذشت و صبور آنها و همچنین به ایثارگران و خدمتگزارانِ صمیمی ملّت ایران در میدانهای مختلف؛ چه در میدان سلامت، چه در میدان امنیّت، چه در میدان مقاومت، چه در میدان علم؛ و به همه‌ی این عزیزان تبریک عرض میکنم این روز شیرین و عید مبارک را. ۱۴۰۰/۱۲/۲۹ ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
🔰 | 🔻مقام معظم رهبری: تولید دانش‌بنیان و اشتغال‌آفرین موتور پیشران کشور است. 🔆«تولید» مطلوب زمانی مفید به فایده خواهد بود که اثر آنی و گذرا نداشته باشد و بتواند نسل‌های متمادی را تامین کند. از این همین رو حضرت آیت‌الله خامنه‌ای شرط تولید موفق را دانش‌بنیان بودن و اشتغال‌آفرینی آن می‌دانند در این صورت است که تولید، موتور پیشران کشور خواهد بود. ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 | 🔻 امشب، خاک پاک یادمان شهدای شلمچه؛ ▫️گوشه ای از حضور بی نظیر هزاران دلباخته شهدا در کربلای ایران در لحظات تحویل سال... ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
ir.mataf.zibatarazshaghayegh.apk
5.28M
📱 | 📥پیشنهاد_دانلود 📥 💠نرم افزار زیباتر ازشقایق مناسب مخاطبان خانم 🔻این مجموعه نفیس با طراحی منحصر به فرد است که خاطراتی آموزنده از التزام شهدا به مقوله حجاب و عفاف به همراه گزیده ای کوتاه از آیات و احادیث، توصیه های مقام معظم رهبری و وصایای شهدا در این خصوص را در برگرفته است. ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | 🔻 گر کیمیا دهندت بی معرفت گدایی گر معرفت خریدی بفروش کیمیا را 📍حال و هوای زائرین شهدا در معراج شهدای شهید محمودوند اهواز ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 @Rahianenoor_News
AUD-20220319-WA0023.mp3
5.62M
📻 رادیوپلاک راه تا ماه این راه شهیدان است شهیده فاطمه اسدی ((شهیده شاخص سال)) ⭐️ تولید و انتشار در رادیو پلاڪ⭐️ °•﴿رادیورسمےستادراهیان نورڪشور‌‌‌﴾•° 〰〰🖊نویسنده:خانم شاپورآبادی ••💻 تدوین: خادم‌الشهداء 🎙گوینده:خادم الشهداء 📥پیشنهاد دانلود 📤پیشنهادارسال ✨پیشڪش میشود بھ سیدالشهداے جبهه مقاومت: [سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانے🇮🇷] و همه شهدای مدافع حرم 🖇به رادیو پلاک بپیوندید... 🎙【 eita.com/radiopelak 】🎧
🍂 🔻 🔸خاطرات فرنگیس حیدرپور (۳۵ 🔹بقلم: مهناز فتاحی کانال حماسه جنوب، ایتا •┈••✾❀🔸❀✾••┈• تعریف این سه نفر را از دایی ام و برادرهایم زیاد شنیده بودم. پادگان شلوغ بود. توی پادگان، نیروهای خودی را دیدم که این طرف و آن طرف می‌روند. بعضی‌هاشان، ما و اسیرها را نگاه می‌کردند. از اینکه یک زن با اسیر آمده، تعجب کرده بودند. با اسیرها جلو رفتیم. دایی‌حشمت به هر کس می‌رسید، می‌گفت: «این سه تا اسیر را ما گرفتیم. این یکی اسیر را این زن که خواهرزاده‌ام است، گرفته. این دو تا را من گرفته‌ام.» اسیرها با وحشت به رزمنده‌ها نگاه می‌کردند. سه تا اسیر را تحویل دادیم. من و دایی‌ام فرمی‌ امضا کردیم و وسایل و اسلحه‌ها را تحویل دادیم. من انگشتر و کیف و عکس ‌و هر چه از نظامی عراقی پیشم بود، به آن‌ها دادم. کارمان که تمام شد، دایی‌ام پرسید: «به ما رسید نمی‌دهید؟» یکی از رزمنده‌ها گفت: «علی‌اکبر پرما گفته رسید هم می‌دهیم. اما الآن خودکار و کاغذ پیشم نیست. بگذارید فردا.» دایی‌ام گفت: «باشد، اشکال ندارد. مهم این بود که اسرا را تحویل داده‌ایم.» بعد با خیال راحت به کوه برگشتیم علی‌اکبر پرما مدتی بعد شهید شد و هیچ‌ وقت نتوانست رسید سه تا اسیر را به ما بدهد پایان فصل پنجم فصل ششم وقتی به کوه برگشتم، هنوز مادرم و لیلا با ناراحتی به من نگاه می‌کردند. با خودم گفتم: «اشکال ندارد. بالاخره می‌فهمند کار من درست بوده.» آوه‌زین دست عراقی‌ها بود و زن‌ها مرتب از هم می‌پرسیدند چه کنیم؟ برویم عقب یا بمانیم؟ یک بار که حرف و حدیث‌ها بالا گرفت، با تندی گفتم: «عقب نمی‌رویم. همین‌جا می‌مانیم. نیروهای خودی بالاخره روستا را آزاد می‌کنند و به روستا برمی‌گردیم. باید تحمل کنیم. زیاد طول نمی‌کشد، فوقش دو سه روز.» اما آن دو سه روز، شد دوازده روز! دوازده شب در کوه‌ها بودیم؛ در کوه‌های آوه‌زین و چغالوند. فقط آب داشتیم و گاهی پنهانی به روستا می‌رفتیم و آرد برمی‌داشتیم، می‌آوردیم و با آن نان درست می‌کردیم. در آن روزها که توی کوه بودیم، گاهی وقت‌ها نیروهای خودمان می‌آمدند، بهمان سری می‌زدند و می‌رفتند. یک بار داشتم روی سنگ صافی نان می‌پختم که چند نظامی ‌از دور نزدیک شدند. تندی از جا بلند شدم. دستم از آرد سفید بود. وقتی رسیدند، سردستۀ نظامی‌ها پرسید: «شماها اینجا چه ‌کار می‌کنید؟ اینجا دیگر خط مقدم است. برگردید بروید گیلان‌غرب، یا روستاهای دورتر. اینجا بمانید، کشته می‌شوید. ما خودمان هم به سختی اینجا می‌مانیم، شما چطور مانده‌اید؟» باورشان نمی‌شد مردم روستا، با این وضعیت، توی منطقۀ جنگی مانده باشند. نظامی‌ها از شهرهای شمالی و تهران بودند. با خنده به آن‌ها گفتم: «نکند می‌ترسید؟! یکی‌شان با تمسخر گفت: «یعنی می‌خواهی بگویی تو نمی‌ترسی؟» مستقیم نگاهش کردم؛ چشم دوختم توی تخم چشم‌هایش و گفتم: «نه، نمی‌ترسم. آنجا را که می‌بینی، خانۀ من است.» به سمت روستای گورسفید اشاره کردم. مردِ نظامی ‌به آن طرف نگاه کرد. ادامه دادم: «من چشمم به آنجاست. آنجا خانۀ من است، نه خانۀ دشمن. این‌قدر اینجا می‌نشینم تا بتوانم برگردم خانه‌ام. حتی حاضرم همین‌جا بمیرم.» همه‌شان‌ با تعجب به من خیره شده بودند دوستانش به او اشاره کردند که برویم. نظامی‌ها خداحافظی کردند. همین‌طور که می‌رفتند، ‌شنیدم که دربارۀ من حرف می‌زدند. نمی‌دانم چه می‌گفتند. آن‌ها نمی‌توانستند بفهمند که من چه حالی دارم. هنوز دور نشده بودند که دسته‌ای نان برداشتم و دنبالشان دویدم. نان‌ها را بهشان دادم و گفتم: «به زودی عراقی‌ها شکست می‌خورند و ما به ده برمی‌گردیم. من به شماها اطمینان دارم.» پس از آن، جوان‌های ده هم یکی‌یکی برگشتند . برادرم رحیم هم جدا آمد. هر کدام از راهی خودشان را نجات داده بودند. رحیم تعریف می‌کرد از راه تپه‌هایی که می‌شناخته، راه را دور زده و برگشته است. حتی موفق شده بود تعدادی گلوله و تفنگ هم از بین عراقی‌ها بردارد. هر کدامشان که برمی‌گشتند، از اینکه عده‌ای از مردهای روستا که دنبالشان رفته بودند، شهید شده‌اند، اشک می‌ریختند. وقتی رحیم برگشت، پدرم او را دلداری داد و گفت: «غصه نخور. وقت سوگواری نیست. باید بجنگیم و تقاص خون جوانانمان را بگیریم.» بعد هم آهی کشید و گفت: «حیف که پاهایم توان ندارند!» رحیم پیش ما نماند. تفنگش را دست گرفت و بلند شد. مادرم با دلهره پرسید: «کجا می‌روی؟» رحیم آرام جواب داد: «می‌روم توی روستا، می‌روم توی دشت، می‌روم هر جایی که مال ماست. نمی‌خواهم بگذارم راحت توی خانه‌های ما بگردند و به ما بخندند.» مادرم با اضطراب و یک دنیا ناراحتی گفت: «تو را به خدا نرو. کمی ‌بمان... من هنوز خوب ندیده‌امت.» •┈••✾❀🔹❀✾••┈• ادامه دارد.. کانال حماسه جنوب http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 🔻 🔸خاطرات فرنگیس حیدرپور (۳۶ 🔹بقلم: مهناز فتاحی کانال حماسه جنوب، ایتا •┈••✾❀🔸❀✾••┈• رحیم اخم کرد و گفت: «دالگه، شیرت را حلالم کن! حالا دیگر خانۀ ما این کوه‌ها و تپه‌ها و دشت‌هاست. هر وقت پیروز شدیم، به خانه برمی‌گردیم.» مادرم دیگر هیچ چیز نگفت. صم و بکم فقط و فقط رحیم را نگاه می‌کرد و آرام‌آرام اشک می‌ریخت. رو به برادرم کردم و گفتم: «خدا پشت و پناهت، براگم... کاش من هم می‌توانستم با تو بیایم.» مادرم پشت سر رحیم صلوات فرستاد و آیه‌الکرسی خواند. رحیم راه افتاد و از کوه پایین رفت. تفنگش را روی شانه انداخته بود و تند و فرز پایین می‌رفت. از پشت سر نگاهش کردم و برایش دعا خواندم. نیروهای خودمان مرتب ارتش عراق را بمباران می‌کردند. جنگ توپخانه‌ها بود و شلیک توپ‌ها گوش آدم را کر می‌کرد. یک بار هوا پر از هواپیماهای خودی شد. از سمت کرمانشاه می‌آمدند. ما از همان‌جا برایشان دست تکان می‌دادیم. از رنگ پرچم‌هایی که زیر هواپیماها و هلی‌کوپترها بود، می‌شد فهمید نیروی خودی هستند یا عراقی از دور یکی از جوان‌های روستا از کوه بالا ‌آمد. تا به ما رسید، پرسید: «هواپیماهای خودمان را دیدید؟ آن هلی‌کوپترها را می‌بینید؟ این هلی‌کوپترها مالِ خلبانان خودمان *شیرودی و کشوری* هستند. خلبان‌های واردی هستد. خدا پشت و پناهشان باشد.» وقتی کمی ‌نشست، هلی‌کوپترها بنا کردند به بمباران عراقی‌ها که در روستای گورسفید بودند. تا غروب، خیلی از تانک‌ها را آتش زدند. از روی تپه، همراه مردم، وقتی تانکی آتش می‌گرفت، صلوات میفرستادیم و می‌شمردیم. عراقی‌ها هم از پشت تنگه حاجیان مرتب گلوله می‌انداختند. تانک‌ها یکی‌یکی آتش می‌گرفتند. صحنۀ وحشتناکی بود. زن‌ها و بچه‌ها همه‌اش جیغ می‌زدند.‌ رفتم روی بلندی تپه تا بهتر ببینم. یکی از مردها، دوربینی داشت و عراقی‌ها را نگاه می‌کرد. جلو رفتم و گفتم: «دوربین را به من هم می‌دهی؟» دوربین را داد دستم. روی تخته‌سنگ بلندی ایستادم تا بهتر ببینم. مادرم مرتب فریاد می‌کشید: «فرنگ، بیا پایین! بیا دراز بکش کنار این صخره‌ها، الآن به ما هم بمب می‌زنند. می‌میری دختر!» اما من اهمیتی نمی‌دادم. می‌خواستم ببینم تانک‌های عراقی چطور نابود می‌شوند. با هر شلیک، دود از یکی از تانک‌ها بلند می‌شد و توی دلم الله‌اکبر می‌گفتم. تانک‌هایی را که آتش گرفته بودند، یکی‌یکی می‌شمردم. اگر اجازه می‌دادند، حاضر بودم بروم آن وسط و بجنگم. نیروهای ایرانی و عراقی، گورسفید را می‌زدند. دشت مرتب می‌لرزید. بعضی وقت‌ها آن‌قدر صدا بلند بود که از روی کوه ، شن و خاک پایین می‌ریخت. بچه‌ها، دو تا دست‌ها را روی گوش‌ها گذاشته بودند و کنار صخره‌ها پناه گرفته بودند. همان شب، چند نفر از جوان‌های ده که به گیلان‌غرب رفته بودند، خودشان را از راه تپه‌ها به ما رساندند. ‌نان برایمان آورده بودند. همه از دلاوری شیرودی و کشوری تعریف می‌کردند و می‌گفتند نیروهای عراقی که ترسیده بودند، کمی ‌عقب‌نشینی کرده‌اند و همان نزدیکی‌ها سنگر گرفته‌اند. آن شب خیلی دلمان خوش شد. یکی از زن‌ها گفت: «به امید خدا، فردا برمی‌گردیم وتوی خانه‌مان هستیم.» ما هم فکر می‌کردیم زود به خانه‌هامان برمی‌گردیم. امید داشتیم که ارتش و نیروهای خودی آن‌ها را عقب برانند و به همین دلیل از کوه تکان نمی‌خوردیم. وسط آن هیاهو و درگیری، مادرم پرسید: «اگر نیروهای عراقی عقب‌نشینی نکنند، باید چه‌کارکنیم؟» زن‌دایی‌ام گفت: «خب، باید مثل مردم دیگر برویم روستاهای دورتر، یا شاید هم شهرهای دورتر.» همۀ زن‌ها با هم گفتند: «خدا نکند! این چه حرفی است که می‌زنی؟» ماندن ما توی کوه دوازده روز طول کشید. روزها توی کوه قایم می‌شدیم و شب‌ها سری به روستا می‌زدیم. وقتی هوا تاریک می‌شد، عراقی‌ها توی روستا نمی‌ماندند و ما راحت‌تر بودیم. یکی از آن روزها، بچه‌ها شروع ‌کردند به گریه و بهانه گرفتن. غذا می‌خواستند. گرسنه بودند. چند تکه نان خشک که از روز قبل مانده بود، دست زن‌ها دادم و گفتم: «به آن آب بزنید تا نرم شود و بدهید دست بچه‌ها. نان خشک را آب زدند، تکه تکه کردند و دست بچه‌ها دادند. اما باز هم صدایشان بلند بود. به آن‌ها که نگاه کردم، دلم گرفت. موهاشان خاکی و به هم چسبیده بود. لباس‌های کهنه‌شان، از رنگ و رو افتاده بود. زن‌ها از روی ناچاری به من نگاه می‌کردند و کمک می‌خواستند. خودشان هم بدتر از بچه‌ها گرسنه و خسته بودند. با خودم گفتم: «هر چه باداباد، می‌روم توی روستای گورسفید. هم سری به خانه‌ام می‌زنم، هم چیزی می‌آورم که بچه‌ها بخورند.» •┈••✾❀🔹❀✾••┈• ادامه دارد.. کانال حماسه جنوب http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 سال ۶۰ در شانزده سالگی برای اولین بار رفتم جبهه شدم کمک آرپی جی مصطفی اله وردی در عملیات فتح المبین مصطفی از ناحیه گلو تیر خورد و عوض اینکه از من سراغ امدادگر و امبولانس بگیرد و یا بخواهد ببرمش عقب. رو کرد بمن و گفت: "فلانی اسلحه من را بردار و برو جلو" مصطفی عملیات بعد یعنی الی بیت المقدس شهید شد http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 هفت سین جبهه سین های سفره هفت سین جبهه های جنگ با سفره های نوروزی اقصی نقاط کشورمان متفاوت بود زیرا هر منطقه، به فراخور در دسترس بودن اقلام و وسایل سین های متفاوتی داشتند. سجاده و سربند و سنگ و سیم خاردار و سیم چین و سلاح و سیمینوف و سرنیزه و سوزن اسلحه و.. سین های سفره هفت سین رزمندگان بودند که هر کدام به مقتضی زمان و مکان در این سفره قرار می گرفتند. هر کدام از این سین ها نیز کاربرد عملیاتی منحصر به فردی داشتند که در ادامه به کاربرد برخی از این وسایل و ادوات پرداخته می شود؛ 🌻 سرنیزه سرنیزه تیغه یا خنجری نوک‌تیز است که برای وصل کردن بر انتهای لوله تفنگ یا مسلسل یا دیگر اسلحه گرم طراحی شده‌است. با اتصال سرنیزه به یک سلاح گرم، این سلاح عملا حکم یک نیزه یا شمشیر را پیدا می‌کند و می‌توان از آن در جنگ‌های تن‌به‌تن استفاده کرد. سربازان معمولا در مواقع غیر از نبرد با جدا کردن سرنیزه از اسلحه، از سرنیزه‌ها به عنوان کارد و برای برش و کندن سنگر و چاله استفاده می‌کنند. 🌼 سیم خاردار سیم خاردار یک نوع سیم رشته‌ای ساخته شده با لبه‌های تیز با نقاط تنظیم شده، در فواصل و امتداد مرتب شده از رشته‌ها می‌باشد. این رشته‌ها برای صعب العبور کردن مسیر مورد استفاده قرار می گرفت. 🥀 سیمچین سیم‌چین وسیله‌ای است که بیشتر در الکترونیک و برق کاربرد دارد ولی از همین وسیله در جبهه برای بریدن سیم های خاردار دشمن و نفوذ به جبهه آنها استفاده می شد. 🌹 سیمینوف سیمینُف یا قَنّاصه یک تفنگ دوربین دار نیمه خودکار، ساخت اتحاد جماهیر شوروی با عملکردی شبیه به کلاشنیکف است و با فشار گاز باروت مسلح می‌شود و از فشنگ‌های ۵۴×۷٫۶۲ استفاده می‌کند. این سلاح با آنکه بیشتر به سلاح تک تیرانداز معروف است و حتی در بین کشورهای مسلمان که امروزه عمده مصرف کنندگان آنرا تشکیل می‌دهند با نام قناصه بر گرفته از کلمه عربی قناص به معنی تک تیرانداز شناخته می شود ولی در اصل به منظور پشتیبانی سربازان در جبهه ساخته شده است. 🌸 سجاده سجاده یا همان جانماز ، شاهد راز و نیاز مخلصانه رزمندگان و آزاد مردان کشورمان در دل شب بود و چه بسا تنها سجاده رزمندگان، محرم عبادات عاشقانه شان بوده باشد. 🌺 سربند دلاور مردان جبهه های حق علیه باطل در هشت سال جنگ تحمیلی همواره با بر سربستن سربندهایی که منقش به نام ائمه اطهار بود ضمن مدد گرفتن از آنان شعار خود را به رخ جهانیان می کشاندند. حال بسیاری از جوانان و نسل سومی ها برای زنده نگه داشتن و آشنایی با رشادت های رزمندگان کشورمان در قالب کاروان های راهیان نور  سفره هفت سین سال تحویلشات را در مناطق جنگی برپا می کنند. http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
🍂 عیدی دادن در جبهه نوعی عیدی دادن بین بچه ها معمول بود، بعضی خودشان طلب می کردند و نوعش را معین، چنان که یکی از دیگری عبارت "کتب علیکم القتال" را می نوشت و در پاکتی تقدیمش می کرد که تا سرحد شهادت نصب العین همرزمش بود. دید و بازدید از گردانهای همجوار و رفتن سراغ فرماندهان و روبوسی با آنها هم از جمله سنت‌های حسنه ای بود که در ایام سال نو به ندرت ترک می شد. بچه هایی بودند که چهار، پنج سال سابقه حضور در منطقه داشتند و همین امر ایجاب می کرد که مثل خانه خود، نسبت به آغاز بهار و جشن نوروز بی توجه نباشند. 🍂
🍂 سنگر تکانی مراسم نوروز در جبهه به هر نحو ممکن اجرا می شد. تهیه شیرینی و کمپوت و میوه از شهر و آوردن آن به خط اول و خواندن شعر و شوخی و وقت خوش کردن با یکدیگر، گستردن سفره عید و نوکردن زیرانداز ولو در تبدیل گونی به پتو، برگزاری مراسم عید حتی در ساختمان نیمه مخروبه در شهری خالی از سکنه و بدون برق و آب و تزئین در و دیوار و تهیه تنگ ماهی و انداختن قورباغه درون آب😂! و بالاخره دست برداشتن از دفاع و دست به قبضه سلاح نبردن مگر از روی ناچاری و به ناگزیر و چیدن گل و گیاه صحرایی و آوردن باغ و بهار به سنگر و سوله و ریختن اشک در فراق یاران یکدل از دیگر آداب عید نوروز در میان رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس بود. 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 پیام تبریک‌ شهید سید جمشید صفویان سال ۶۴ بعد از پیام حضرت امام خمینی (ره) از صدا و سیما http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂 پیش‌بینی عجیب امام مسلمین رهبر معظم انقلاب 🔹در جمع رزمندگان لشکر ۴۱ ثارالله 🔸 آینده برای من مثل روز روشنه http://eitaa.com/joinchat/2045509634Cf4f57c2edf 🍂