واحد؛ بیا بابا.mp3
1.94M
#نوحه_حضرت_ام_البنین_س
#حضرت_ابوالفضل_
#واحد
🔹مهربونترین عمو🔹
یادت باشه پسرم
بلاگردون حسین زهرایی
خوشا به حال تو که
شدی نوکر یه همچین آقایی
یادت باشه، دوتا دستت واسه یاری آقاته
یادت باشه، تنها جای پای مولا جای پاته
دعای من همیشه به همراته
به امامت یه موقع نگی برادر
بمونی باهاش تا اون لحظۀ آخر
اینطوری آروم میگیره قلب مادر
«اباالفضلم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امالبنبن پسرت
تشنه از میون دریا برمیگشت
نبودی که ببینی
پر شد از عطر تنش تمام دشت
عمو برگشت، این صدا تو خیمهها دوباره پیچید
عمو برگشت، میشد اشک شوقمونو تو چشما دید
همه دیدن رقیه بازم خندید
خبری پیچید ولی تو خیمه کمکم
که زدن مشک عمو رو وای از این غم
بیچاره رباب چه حالی داشت تو اون دم
«اباالفضلم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امالبنین نبودی
دعوا بود برا سرش توی دشمن
خوب شد نبودی آخه
سرشو با پارچه روی نی بستن
عموی من، رفت و بدجوری دلای ما رو سوزوند
عموی من، پای عهدش با خدا تا شهادت موند
غمش بدجور دل همه رو سوزوند
مهربونترین عمو روی زمین بود
تو تموم زندگیش مطیع دین بود
آخه دست پروردۀ امالبنین بود
«اباالفضلم»
شاعر: #محمدجواد_الهیپور
واحد؛ لحظههای آخر.mp3
5.14M
#حضرت_ام_البنین_س
#واحد
🔹لحظههای آخر🔹
چشممو، آروم آروم میبندم
منتظر، موندم به راه بیبی
تا شاید، دست منم بگیره زهرا
دلخوشیم، این لحظههای آخر
اینه که، برای روز محشر
عزتم، میشه دو دست پاک سقا
قشنگترین سالهای عمرم
مادری واسه حسنین بود
مادری واسه زینبین بود
آروم نمیگیره دلم ای خدا
پر میزنه دوباره تا کربلا
واویلا
«وای ام البنین وای»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سر اومد، غمهای بیحسابم
اما باز، شرمنده از ربابم
اصغرش، نشد که سیراب بشه آخر
مادرم، دلم طاقت نداره
بعد من، سکینه بیقراره
گریههاش، هم برا عباسه هم اصغر
ام البنینِ بیبنینم
دلم میخواد بازم دوباره
روی اباالفضلو ببینم
چشم تر و اشکای نمنم دارم
یه کربلا توی دلم غم دارم
واویلا
«وای ام البنین وای»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای حسین، بیا همه وجودم
روز و شب، روضهخون تو بودم
رفتنم، به تو رسیدنه، عزیزم
ممنونم، صدام میکردی مادر
باز ببین، این نفسای آخر
آب دیدم، به یاد اصغر اشک میریزم
خودم کنیز زهرا بودم
تموم بچههام غلامش
وظیفهشونه احترامش
حلال کنید گریۀ روز و شبو
برام بیارید چادر زینبو
واویلا
«وای ام البنین وای»
شاعر و نغمهپرداز: #محمدجواد_الهیپور
زمینه؛ بانی روضه.mp3
3.61M
#نوحه_حضرت_ام_البنین_س
#حضرت_ابوالفضل_ع
#زمینه
🔹بانی روضه🔹
بانی روضه خود بیبی اُم البنینه
عباسش امشب این اشکا رو داره میبینه
توی روضه یه وقت، کم نذاری براش
با ابوفاضله، اجر گریهکناش
بیاد اونکه حاجت داره، هر کسی که گرفتاره
دوای همۀ دردا، یه نگاه علمداره
«ابوفاضل یا عباس»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بانی روضه خود بیبی اُم البنینه
این روضه برپاست غروبا تو خاک مدینه
آخه خاک بقیع، پُرِ داغه هنوز
آخه صحن و سراش، بیچراغه هنوز
میرسه هنوز از این خاک، سوز نالههای زهرا
خاک غمزدۀ اینجا، داره نالۀ وا اُمّا
«وا اُمّا، وا اُمّا»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بانی روضه خود بیبی اُم البنینه
روضهخون میشه اما گریههای سکینه
روضهخونه هنوز، اشک چشم رباب
آتیشش میزنه، حتی دیدن آب
تا یکی میگه از سقا، میشه چشما مثه دریا
چطوری بگن افتاده، آسمون به روی خاکا
«واویلا، واویلا»
شاعر و نغمهپرداز: #یوسف_رحیمی
4_5782785443833579827.mp3
1.02M
❣﷽❣
🖤#نوحه_حضرت_ام_البنین_س
💔#سنتی
🖤#آقای_منصوری
💔#پیشنهادم 👌👌
عالمی را غم گرفته
هر دلی ماتم گرفته
ای خدا گشته پرپر گل یاس
رفته از این جهان مام عباس
🖤 تسلیت تسلیت یا ابوالفضل
شهر یثرب در عزا شد
شور عاشورا به پا شد
زین جهان همسر مرتضی رفت
ناله ی شیعیان بر سما رفت
🖤 تسلیت تسلیت یا ابوالفضل
همسر ساقی کوثر
تالی زهرای اطهر
گرچه بانو تو ام البنینی
باب حاجات اهل زمینی
🖤تسلیت تسلیت یا ابوالفضل
روح جسم و جان دلها
رفته از این دار دنیا
گلبن فاطمی گشته پرپر
در جنان سوزد و گریدحیدر
🖤 تسلیت تسلیت یا ابوالفضل
یا ابوالفضل بیقرارم
حال اشک و ناله دارم
ای مه هاشمی پورحیدر
تسلیت گویم از داغ مادر
🖤 تسلیت تسلیت یا ابوالفضل
تو امید عالمینی
تو علمدار حسینی
کربلا با تو کرب و بلا شد
من بمیرم دو دستت جدا شد
🖤 تسلیت تسلیت یا ابوالفضل
🌹هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
📖 تقویم شیعه
☀️ سه شنبه:
شمسی: سه شنبه - ۲۴ مهر ۱۴۰۳
میلادی: Tuesday - 15 October 2024
قمری: الثلاثاء، 11 ربيع ثاني 1446
🎆 امروز متعلق است به:
🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليه السّلام
🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام
🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليه السّلام
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️23 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
▪️31 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز)
▪️51 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز)
▪️61 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها
🍃68 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
🍃اَللّھُمَّ؏َـجِّللِوَلیِّڪَالفَࢪَج🍃
🕊﷽🕊
🌟#مناجات_با_خدا
💥#آقای_کریمی
عبد گنهکارت( دلش بی قراره)3
بنده ات به غیر از تو( کسیرو نداره)3
خدایا از بس که مهربونی تو
دلیل این اشکامو میدونی تو
عمر داره میشه تباه (خدایا ببخش)3
خستم از بار گناه (خدایا ببخش)3
هر بار صدات کردم (به دادم رسیدی)3
حاجت روام کردی (بدیمو ندیدی)3
به این عبد بی مقدار و ناقابل
نظر کن جان آقام( ابوفاضل)3
از همه تشنه ترم (خدایا ببخش)3
جان سقای حرم (خدایا ببخش)3
😭😭😭😭
دامن کشان رفتی(دلم زیر و رو شد)3
چشم حرامی با(حرم رو به رو شد)3
بیا برگرد خیمه ای کس و کارم
منو تنها نگذار ای (علمدارم )3
آب به خیمه نرسید( فدای سرت)3
💠🔹↶ #دعـایروزسـهشنبـه ↷🔹
🍃🍂بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍂🍃
【اَلْحَمْدُ لِلهِ وَالْحَمْدُ حَقُّهُ كَمَا يَسْتَحِقُّهُ حَمْداً كَثِيراً وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ نَفْسِی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلّا مَا رَحِمَ رَبِّی وَ أَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ الشَّيْطَانِ الَّذِی يَزِيدُنِی ذَنْباً إِلَى ذَنْبِی وَ أَحْتَرِزُ بِهِ مِنْ كُلِّ جَبَّارٍ فَاجِرٍ وَ سُلْطَانٍ جَائِرٍ وَ عَدُوٍّ قَاهِرٍ اَللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ جُنْدِکَ فَإِنَّ جُنْدَکَ هُمُ الْغَالِبُونَ وَاجْعَلْنِی مِنْ حِزْبِکَ فَإِنَّ حِزْبَکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَاجْعَلْنِی مِنْ أَوْلِيَائِکَ فَإِنَّ أَوْلِيَائَکَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلا هُمْ يَحْزَنُونَ اَللَّهُمَّ أَصْلِحْ لِی دِينِی فَإِنَّهُ عِصْمَةُ أَمْرِی وَ أَصْلِحْ لِی آخِرَتِی فَإِنَّهَا دَارُ مَقَرِّی وَ إِلَيْهَا مِنْ مُجَاوَرَةِ اللِّئَامِ مَفَرِّی وَاجْعَلِ الْحَيَاةَ زِيَادَةً لِی فِی كُلِّ خَيْرٍ وَالْوَفَاةَ رَاحَةً لِی مِنْ كُلِّ شَرٍ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ تَمَامِ عِدَّةِ الْمُرْسَلِينَ وَ عَلَى آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ وَ أَصْحَابِهِ الْمُنْتَجَبِينَ وَهَبْ لِی فِی الثُّلَثَاءِ ثَلاثاً لا تَدَعْ لِی ذَنْباً إِلا غَفَرْتَهُ وَلا غَمّاً إِلّا أَذْهَبْتَهُ وَلا عَدُوّاً إِلّا دَفَعْتَهُ بِبِسْمِ اللهِ خَيْرِ الْأَسْمَاءِ بِسْمِ اللهِ رَبِّ الْأَرْضِ وَالسَّمَاءِ أَسْتَدْفِعُ كُلَّ مَكْرُوهٍ أَوَّلُهُ سَخَطُهُ وَ أَسْتَجْلِبُ كُلَّ مَحْبُوبٍ أَوَّلُهُ رِضَاهُ فَاخْتِمْ لِی مِنْکَ بِالْغُفْرَانِ يَا وَلِیَّ الْإِحْسَانِ】
✧✾════✾✰✾════✾✧
🍃🍂بنام خداوند بخشنده مهربان🍂🍃
〖ستايش خدای راست و سپاس برازنده او
آنچنان که شايسته حضرت اوست ستايشى
بسيار و به او پناه میبرم از شر نفسم
چه نفس همانا به زشتى بسيار فرمان میدهد
جز آنكه پروردگارم رحم كند
و به خدا پناه میبرم از گزند شيطانى
که گناه بر گناهم میافزايد و به قدرت او
از هر گردنكش نابكار و پادشاه ستمكار
و دشمن قهار دورى میجويم
خدايا مرا از سپاهيانت قرار ده
چرا که همانا تنها سپاه تو پيروز است
و مرا از حزب خود قرار ده
که تنها حزب تو رستگار است
و هم از دوستانت قرارم ده که بر دوستانت
ترسى نيست و اندوهگين نمیشوند
خدايا دينم را برايم شایسته کن
که آن وسيله در امان بودن
و دورى من از گناه است
و آخرتم را آباد ساز که آنجا خانه پايدار من
و گريزگاهم از همسايگى دون صفتان است
و زندگى را برايم زمينه افزونى در هر خير
و مرگم را برايم آرامش از هر گزندى قرار ده
بار خدايا بر محمد خاتم پيامبران
و كامل كننده شمار رسولان
و بر خاندان پاک و پاکیزه او
و بر ياران برگزيدهاش درود فرست
و در روز سهشنبه سه حاجتم را روا كن
گناهى برايم مگذار جز آنکه بيامرزى
و نه اندوهى جز آنکه آن را برطرف سازى
و نه دشمنى جز آنکه آن را دور گردانى
به نام خدا که بهترين نامهاست
به نام خدا پروردگار زمين و آسمان
دورى هر ناخوشايندى را که ابتدايش
خشم خداست و نيل به هر محبوبى را
که آغازش رضاى اوست خواستارم
پس از سوى خود سرانجامم را به
آمرزش پايان ده اى سرچشمه نيكى〗
°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1092_دعای_روز_سه_شنبه_-_اباذر_الحلواجی_auto (1).mp3
7.51M
📖 دعاے روز سه شنبه
🎙با صدای : اباذر حلواجی
🎙#ادعیه_صوتی
خوشنودی آقا
امام زمان عج
صلوات
💚💚💚
به دعا دست خود که برمیداشت
بذر آمین در آسمان میکاشت
به تماشا، مَلَک نمازش را
نردبانی ز. نور میپنداشت
چه نمازی؟ که تا به قبّه ی عرش
بُرد او را و نردبان برداشت!
پرچم دین ز بام کعبه گرفت
بُرد و بر بام آسمان افراشت
بس که کاهیده بود، شب او را
شبحی ناشناس میانگاشت
خصم بیدادگر ز جور و ستم
هیچ در حقّ او فرو نگذاشت!
تا نینداختش به بستر مرگ
دست از جان او مگر برداشت؟
قصه را تازیانه میداند
در و دیوار خانه میداند
آتش کینه چون زبانه کشید
کار زهرا به تازیانه کشید
دشمن دلسیه، به رنگ کبود
نقش بیمهری زمانه کشید
آتش خشم خان و مانسوزش
پای صد شعله را به خانه کشید
در میانش گرفت شعله ی کین
پای حق را چو در میانه کشید
همچو شمعی که بیامان سوزد
شعله از جان او زبانه کشید..
قامتش حالت کمانی یافت
بسکه بار الم به شانه کشید
سبحه، مشق سرشک او میکرد
بسکه نقش هزار دانه کشید
بر رخ این فرشته ی معصوم
نتوان پرده ی فسانه کشید
قصه را تازیانه میداند
در و دیوار خانه میداند
سخن از درد و صحبت از آه است
قصۀ درد او چه جانکاه است
راه حق، جز طریق فاطمه نیست
هر که زین ره نرفت، گمراه است..
در مسیری که عشق میتازد
تا به مقصود، یکقدم راه است
در بهاران، خزان این گل بود
عمر گلها همیشه کوتاه است
با غم او، دلی که بیعت کرد
تا ابد در مسیرِ الله است
این که بر لب رسیده، جان علیست
دل گمان میکند هنوز، آه است..
هر که آمد، به نیمه ی ره ماند
غم فقط با دل تو همراه است
آن که بعد از کبودی رخ تو
با خسوف، آشتی کند، ماه است
قصه را تازیانه میداند
در و دیوار خانه میداند..
بی تو ای یار مهربان علی!
شعله سر میکشد ز جان علی
بی تو ای قهرمان قصه ی عشق
ناتمام است داستان علی..
خطبه ی ناتمام زهرا کرد
کار شمشیر خونفشان علی
خواست نفرین کند، که زهرا را
داد مولا قسم به جان علی-
-که ز قهر تو ماسِوا سوزد؛
صبر کن صبر، مهربان علی!
ذوالفقار برهنه ی سخنش
کرد کاری به دشمنان علی،
که دگر تا ابد به زنهارند
از دم تیغ جانستان علی
با وجودی که قاسم رزق است
ساخت عمری به قرص نان علی
بعد او، خصم دون که میپنداشت
به سه نان میخرد سنان علی،
بود غافل که چون به سر آید
دوره ی صبر و امتحان علی
دشمنان را امان نخواهد داد
لحظهای تیغ بیامان علی..
دیدم انصاف را به کوچه ی عشق
سر نهاده بر آستان علی
عشق چون من ارادتی دارد
به علی و به خاندان علی..
رفت زهرا و اشک از دنبال
وز پی او روان، روان علی..
باز ماندهست سفرۀ دل او
غم و درد است، میهمان علی
درد دل را به چاه میگوید
رفته از دست، همزبان علی
آن شراری که سوخت زهرا را،
سوخت تا مغز استخوان علی
قصه را تازیانه میداند
در و دیوار خانه میداند
#استاد_محمد_علی_مجاهدی
#حضرت_زهرا_س
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃العجل بیا حق را پاینده کن
العجل بیا حیدر را زنده کن
مداح #حسین_طاهری
#سه_شنبه_هاى_جمكرانى
حالا منم و چشم ترم و باران اباعبدالله.mp3
4.27M
🍃 حالا منم و چشم ترم و ...
مداح #مهدی_رسولی
مناجات با امام حسین علیه السلام
|⇦•به دوش بارِ فراقت کشیده ام ..
#مناجات و توسل به امام زمان روحی به الفدا اجرا شده صنف لباس فروشان مهرماه ۱۴۰۳ به نفسِ استاد حاج منصور ارضی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
به دوش بارِ فراقت کشیده ام آقا
شکسته پای غمت ، بغض دیدهام آقا
میان این همه غوغا و این مصیبت ها
صدایِ آمدنت را شنیدهام آقا
هزار مرتبه دیدی مرا ولی افسوس
یک از هزار شما را ندیدهام آقا
فقط ز آل علی دم زنم به والله
چرا که عشق علی را چشیدهام آقا
غلامِ حضرت مولا شدم فقط زیرا
گدایِ مادرِ قامت خمیده ام آقا
مقام و مرتبت تو کم از پیمبر نیست
کسی شبیه تو با حیدرت برابر نیست
خدا کند که مرا از قلم نیندازی
به روز حشر که جز تو پناهِ دیگر نیست
کریمیِ تو یقین ارثِ از حسن دارد
از او کسی به سخاوت، معتبرتر نیست
گریزِ شعرِ من اما اذانِ عاشوراست
بگو چرا خبری از علی اکبر نیست
تمام ایل و تبارم فدای تو آقا
منم گدایِ گدایِ گدایِ تو آقا
@navaye_asheghaan
4_5796385964582508298.mp3
3.87M
|⇦•به دوش بارِ فراقت کشیده ام ..
#مناجات و توسل به امام زمان روحی به الفدا اجرا شده صنف لباس فروشان مهرماه ۱۴۰۳ به نفسِ استاد حاج منصور ارضی •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
خوشبحال کسی که بفهمه امروز جهادش فقط تو میدون بودن نیست! مجاهد پرورش دادنه..
#مادر❤️
@navaye_asheghaan
www.maktab-zakerin.blogfa.com.wav
21.88M
.
#زمزمه
#فاطمیه
#زبانحال_حضرت_زینب
شمع شام تار زینب - مادر بیمار زینب
می کشد من را سکوتت - مادر من مادر من
از چه مادر دلغمینی - در نماز آخرینی
دیدنی باشد قنوتت - مادر من مادر من
اشک غربت می چکد از چشم بابای غریبم
در کنار بسترت در ناله ام یجییبم
مادر قامت کمانم - می زنی آتش بجانم
مادر زینب به روی زینب خود دیده بگشا
دارد امشب مادرم حال پرستارت تماشا
*
مادر قامت خمیده - از چه رنگ تو پریده
هست و بود زینبی تو - مادر من مادر من
من پرستار تو هستم - در کنار تو نشستم
از چه رو جان بر لبی تو - مادر من مادر من
مادر بیمار من ناز تو با جان میخرم من
تا نفس دارم میان خانه راهت میبرم من
ای همه هستم فدایت - دستم من باشد عصایت
این چنین ره رفتنی در خانه ما کس ندیده
دست تو در دست من اما شود پایت کشیده
*
بسته ای چشمان تر را - بسته ای بار سفر را
تا سحر از غم نخفتی - مادر من مادر من
می روی از آشیانه - از حدیث تازیانه
رفتی و باکس نگفتی - مادر من مادر من
می دهی بوی خزان ای لاله از غم فسرده
از چه مادر می زنی امشب نفس اما شمرده
من کجا و خانه داری - من کجا و سوگواری
مادرم بار دگر بوسه بزن بر روی زینب
با همان دست شکسته شانه کن گیسوی زینب
#سید_محسن_حسینی ✍
@navaye_asheghaan
1_14234113410.mp3
3.6M
🎙 #محمدرضا_بذری
#⃣ #شور
#⃣ #مناجات_امام_زمان_عج
میون روضه ها تو رو قسم میدیم همه
به حق خون حنجر حسین فاطمه...
به دستای بریده ی امیر علقمه
از غصه ی دوری تو بر لب رسیده جان...
«عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان»
چقدر ساده گرفتیم بی تو بودن را
هزار سال بدون تو زندگی کم نیست ...
خودت اجازه نده بعد از این گناه کنم
که توبه های من روسیاه محکم نیست ..
هزار بارخودت رانشانمان دادی
ولی چه فایده چشمان ما که محرم نیست ..
تو رو به اشک خواهری که مونده بی پناه
به ناله های دختری که شد تنش سیاه ..
به گریه های مادرت کنار قتلگاه
میون گریه ها میگیم الغوث و الامان..
«عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان»
@navaye_asheghaan
#مرثیه_حضرت_زهرا_س
آنکس که زد به روی تو باید زند نقاب
از من نگیر رو که شدم از خجالت آب
هر شب کنار آهِ تو من آه می کشم
در خاکِ بستر تو علی شد ، ابوتراب
در بین بی محلیِ یک شهر ، فاطمه
قنفذ به خنده ، جان مرا میدهد عذاب
شرمنده ام از این که ورم کرده بازویت
سهم تو تازیانه شد و سهم من طناب
زهرا به خونِ محسنمان می خورم قسم
روزِ قیامتی رسد و می شود حساب
اعجل وفات ، قصه به جانم نشانده است
زهرا همیشه ذکر تو بوده است مستجاب
نه سال ، در کنار تو چون لحظه ای گذشت
اینقدر بهر پر زدن خود نکن شتاب
حامد آقایی
حضرت زهرا (س)
@navaye_asheghaan
15653_1578639686000.mp3
502K
#نوحه_حضرت_زهرا_س
ای گل یاسِ پرپر شهیدهٔ حیدر
سورهٔ قدر و کوثر شهیدهٔ حیدر
نور چشم پیمبر شهیدهٔ حیدر
کن نگاهم ای مادر شهیدهٔ حیدر
کن دعا تا که باشم،اهل ایمان و تقویٰ
آسمانی شَوَم با،یا حسین و یا زهرا
ای عرش حق،را قائمه
یا فاطمه یا فاطمه
یا فاطمه یا فاطمه
جان و جانانِ طاها حبیبهٔ مولا
بَهجَت و نورِ دلها حبیبهٔ مولا
نذرِ راهِ تو بادا حبیبهٔ مولا
جانِ ما سینه زنها حبیبهٔ مولا
نوکری در حَریمَت،عزّت جاودانی است
جان سِپُردن به راهَت،مَعنیِ زندگانی است
ما را بُوَد،این زَمزَمه
یا فاطمه یا فاطمه
یا فاطمه یا فاطمه
از ازل تا به محشر نوکرِ حسینیم
شادیِ قلبِ حیدر نوکرِ حسینیم
از دعای تو مادر نوکرِ حسینیم
همه با دیدهٔ تر نوکر حسینیم
آن حسینِ غریبی،که به مقتل فدا شد
لبِ تشنه سرش از،پیکرِ او جدا شد
ای بر نبی نورِ دو عین
جانم حسین جانم حسین
جانم حسین جانم حسین
@navaye_asheghaan
15683_1579152429000.mp3
1.08M
#نوحه_حضرت_زهرا_س
#زمینه
چه نعمتی شد روزیم
ذلک فوز العظیم
کنیزم اون جا که هست
فیها نعیم مقیم
اما یه عده بی حیا
نشنیدن که میگفت خدا
لا تَرفعوا اَصواتکم
والدخلوا الباب سُجَّدا
حرمت اهل بیت سادات شکست
هل اتی سوخت و باب حاجات شکست
مثل نورهِ کَمِشکاة شکست
وای وای وای بِاَیِّ ذنب قتلت
بند2
چشای من دیده فقط
اذا النجوم انکدرت
به جرم چی میزدنش
بِاَیِّ ذنب قتلت
در رو شکستن یکی نگفت
این خونه ی زهراس مردم
لا تدخلوا بیوتَ النبی
الا انْ یوذن لَکُم
تازیونه با یاس حیدر چه کرد
مدینة النبی با کوثر چه کرد
با انها لاِحْدَی الکُبَر چه کرد
وای وای وای بِاَیِّ ذنب قتلت
بند3
امون از آتیش و دود
النار ذات الوَقود
دیدم که قرآن میسوخت
اِذْ هُم علیها قُعود
زهرا با پهلوی غرق خون
میگفت خوب شد گفتی بابا
لا اسئلکم علیه اجر
جز مودة فی القربی
یا ابتا ببین که زهرا چی شد
شمس الضحی چی بود و حالا چی شد
یعطیک ربُّک فتَرْضی چی شد
وای وای وای بِاَیِّ ذنب قتلت
شعر و سبک: احسان نوری
@navaye_asheghaan
61647_1398116134837_478480.mp3
572.5K
#مرثیه_حضرت_زهرا_س
#زمزمه #تک_ضرب
▪️نوحه ایام فاطمیه
ای گل افسرده ام
یار سیلی خورده ام
چادرت خاکی شده
از غمت آزرده ام
پیش چشم مجتبایت بر زمین افتاده ای
تا به خانه دست لزرانت به دستش داده ای
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمة...
دیدمت در پشت در
سینه زخمی بی پسر
گشته بودی مضطر و
ناله می کردی پدر
دست بسته،دلشکسته، بر تو میکردم نگاه
ذوالفقارم در نیام و سر به زیر و بی سپاه
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمة...
در میان بستری
ناتوان و لاغری
با وصیتهای خود
بر دل من آذری
صحبت از تابوت خود ای جان جانانم مکن
حرفی از مردن مزن زهرا،تو حیرانم مکن
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمة...
پیکرت را می برم
روی دوش ای دلبرم
نیست اما فاطمه
رفتن تو باورم
شهر بابایت پیمبر دفن تو اما غریب
شد مزارت بی نشانه سرنوشت تو عجیب
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمة...
رفتی و گشتم غریب
داده ام از کف شکیب
حیدرت بیچاره شد
ذکر من امن یجیب
بی تو با اطفال بی مادر چه سازم فاطمه
کن دعایم ای همه راز و نیازم فاطمه
فاطمه یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمة...
✍اسماعیل تقوایی
@navaye_asheghaan
مناجات با امام زمان عج
✍به قلم مریم صالحی مرزیجرانی
من اگر خوبم وگر بد، تویی اقای جهان
شرمسارم روسیاهم پیشگاهت مهربان
خسته از نامردمیهای جهان میخوانمت2
زخمی از نامهربانیها واز زخم زبان
کاش امشب بگذری از کوچه مان
کاش تا لایق شوم بر یک نفس دیدارتان
ارزو دارم شبی درنافله یادم کنی2
واسطه باشی گدا را پیش الله ،مهربان
شاه وسلطانی وبر این سائلان رحمت کنی
خوب میدانم کریمی و کرم احسانتان
زاده حیدر مگر غیر از همین باید شود?
یابن الزهرا من به قربان دل دریا یتان
زندگی بی عشقتان دلمردگیست2
جان فدای مقدم و جانها فدای نامتان
گم شدم در کوچه های ازدحام بی کسی2
منتظر ماندی که برگردم الهی من شوم قربانتان
یابن الزهرا ،سالهاست چشم انتظاری ،دلبرم
من بمیرم لشگر ویاری نداری سرورم
من بمیرم مثل حیدر از همه دلخسته ای
بی وفایی دیده ای اما زما نگسسته ای
مهربانا. پادشاها،راه را گم کرده ایم2
التفاتی کن گدا را مانمک پرورده ایم
بارالها،نور ایمان بردل ما برفروز
مابه تاریکی اسیریم ،شب نما مانند روز
باقی غیبت ببخشا ای کریم پرده پوش2
منجی عالم رسان بگذر زما وچشم پوش
اللهم عجل لولیک الفرج 🌺🌺🌺
@navaye_asheghaan
.
#مناجات_فاطمیه_امام_زمان_عج
صدها گره ی کور به کارم زده هجران
ای وصل کجایی! که کنارم زده هجران
محتاج کسیَ ام که به این در زده باشد
شاید سحری یار، به او سر زده باشد
با فقرِ گدا کار ندارند کریمان
از روسیهان عار ندارند کریمان
ای خیمه نشین! آمده ام از دل صحرا
با بار گناهم چکنم یوسف زهرا؟
من را طرف روضه و این خانه کشاندی
از برکت زهرا سر این سفره نشاندی
این کلبِ مُقرب شده، غربت نچشیده
«حلوا به کسی ده که محبت نچشیده»
نامعتبرم جز تو خریدار ندارم
تا فاطمه دارم به کسی کار ندارم
زهرا یل خیبر شکن خانه ی مولاست
پس حبل متین، رشته ای از چادر زهراست
آن روز که در کوچه کنارش جدلی بود ...
حرزی که به بازوی خودش بست، علی بود
تسبیح خدا بوده فقط ذکر شریفش
زن بود و چهل مرد نبودند حریفش
هرچند که حوریه ی افلاک نشین بود
افتاد زمین ... حرف علی روی زمین بود
حالا علی است و غمِ نیلوفر خونی
مانده چه کند دور و بر بستر خونی
فرمود که یاسم وسط باغچه پژمُرد
این میخِ درِ خانه به تابوت علی خورد
#مناجات_امام_زمان_عج
#فاطمیه #حضرت_زهرا
#رضا_دین_پرور ✍
.
@navaye_asheghaan
.
#مناجات_امام_زمان_عج
شمع شب های تار می آید
خبر آمد که یار می آید
عطر #گمنامی شهیدان از
کوچه ی انتظار می آید
مجلس مادر است و آقامان
از کنار مزار می آید
مادر از دست داده ها! امروز
گریه کردن به کار می آید
از همان خانه ای که میسوزد
مهدی داغدار می آید
نزنی حرفی از در و دیوار
چون به قلبش فشار می آید
جلوی بانویی که حامله است
چه کسی با هوار می آید؟
فضه دیده چطور در این باغ
روی گل، پای خار می آید
زینب از درد مادرش جان داد
دختر اینگونه بار می آید
من بمیرم که هرچه چادر را ...
می تکاند ... غبار می آید
کم کم امروز مرتضی دیگر
با فراقش کنار می آید
گفت ای بازوی کبود شده :
وارث ذوالفقار می آید
#مناجات_امام_زمان_عج
#فاطمیه #حضرت_زهرا
@navaye_asheghaan
#مناجات_با_امام_زمان_عج
سه شنبه های جمکرانی
#کانال_گروه_نوای_ذاکرین
گر چه رخت هنوز در پرده است
ولی دلم هوای تو کرده است
دوباره بر سرم زده هوایت
بر آن شدم که جان کنم فدایت
نیامدی به هجر تو اسیرم
بیا که در فراق تو نمیرم
به خاطر روی کبود مادر
به آتش میان دیوار و در
ز بهر آن صورت نیلی شده
که نیلی از ضربه ی سیلی شده
به سینه ای که خون از آن می چکید
ولی به احوال علی می رسید
به دست های ساقی علقمه
به پهلوی شکسته ی فاطمه
به انتقام مادرت کن قیام
قیام کن برای این انتقام
بیا تقاص دل زهرا بگیر
تقاص خون سینه اش را بگیر
هدیه شده بهر دل مهدوی عج
مثنوی محقر معنوی
حسین جعفری
امام زمان 089.mp3
3.27M
و تو تنهــا خورشیدِ عالَمی!
وای بر من،
آنقدر به ستاره های دور و برم خو گرفته ام، که انگار اصلاً نمی بینمت!
تا دیـر نشـده...
چشمانم را برای دیدنت بینا کن.
@navaye_asheghaan
امام زمان 090.mp3
2.48M
می دانی...
من فهمیده ام، تنها چیزی که اهلِ عاشورا را در خیمه ی حسین، نگه داشت؛
عـــشق بـود!
فقط بخاطر خودت، باید برخاست!
فقط به عشق خودت!
من عاشقــم آیا؟
@navaye_asheghaan
مناجات مسیر عشق بلند است.mp3
10.3M
#مناجات_فاطمیه_امام_زمان_عج
#وحید_محمدی
شاعر: احسان نرگسی
مسیر عشق بلند است و پای ما لنگ است
نفس کشیدن مان بی تو ،مایه ی ننگ است
گناه، از تو مرا دور کرده ،می دانم
ببین که فاصله ی ما هزار فرسنگ است
به هر که فکر کنی دل سپرده ام ،جز تو
بگو چه کار کنم با دلی که از سنگ است
مرا به چادر خاکیِ مادرت بپذیر
حنای من که دگر سالهاست بی رنگ است
شنیده ایم که مادربه بستر افتاده
شنیده ایم درِ خانه ی علی جنگ است
دلم برای سیاهیِ پرچم زهرا (س)،،،
برای گریه ی از داغ مادرم تنگ است
@navaye_asheghaan
""اَلسَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَة،اَلْحَوْراءُ الْإِنْسِيَّة،اَلرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّة، اَلتَّقِيَّةُ النَّقِيَّة، اَلْفاضِلَةُ الزَّكِيَّة، اَلْمُحَدَّثَةُ الْعَلِيمَة،اَلْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَة..."
منصوره و راضیّه و مرضیّه و زهرا
معصومه و نوریّه و صدّیقۀ کبری
حنّانه و هانیّه و ریحانه و کوثر
اِنسیّه و حوریّه و اِنسیّۀ حَورا
*مادر! فداي تك تك اساميِ تو بشم، چه جوري صدات بزنم؟ با هر اسمي با هر عنواني، هر چي بگم، آخرش دلم ميخواد بگم: مادر!...*
حنّانه و هانیّه و ریحانه و کوثر
اِنسیّه و حوریّه و اِنسیّۀ حَورا
اینها همگی فاطمه هستند ولی نیست
محبوبیت فاطمه محدود به اینها
مادر که نه! بالاتر از اُمُّ الحَسنِین است
دختر که نه! بالاتر از آن، اُم اَبیها
فردوس برین، باغ بهشت است به صورت
فردوس برین خانۀ زهراست به معنا
پیچیده در آن عطر بِه و یاس و گُلِ سرخ
بیرون زده از پنجرهاش شاخۀ طوبی
*كجا ميتوني همچين خونه اي پيدا كني؟ خانه اي كه پيغمبر تمام قد بايسته مقابلِ اين در و ادب كنه، بگه:" السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أهلَ بَيْتِ النُّبُوَّة" كجا ميتوني همچين خونه اي پيدا كني؟ كه جبرائيل و عزرائيل و ميكائيل ميخوان بيان داخل بايد اجازه بگيرن...*
پیچیده در آن عطر بِه و یاس و گُلِ سرخ
بیرون زده از پنجرهاش شاخۀ طوبی
*البته اين روزا ديگه توي اين خونه بويِ اين عطرها نميآد، فقط بوي دود و آتش ميآد، فقط بوي غربت و تنهايي علي ميآد، خونه ي بي فاطمه خونه نيست، زندانِ برا علي، خونه ي بي مادر خونه نيست، ماتمكده است...*
روزی که بخندد همۀ شهر بهاریست
آن شب که بگرید، شبِ عالم شب یلدا
شاعر محمدحسين ملكيان
*اين روزاي آخري علي آرزو داشت زهرا يه بار بخنده، زينب آرزو داشت يه بار ديگه مادر بخنده...خدا نكنه مادري تو خونه گريه كنه؛ خدا نكنه مادري تو خونه دلش بشكنه، ديگه اون شب شبِ يلداست، صبح نميشه... مادر كه نباشه همه چيز متلاشي ميشه، قربون اون مادري برم كه جوان رفت، چهارتا بچه قد و نيم قد رو گذاشت برا علي و رفت...هيچ كسي مثل علي نميتونه برا ما روضه بخونه، امام سجاد وقتي ميخواد خودش رو توي شام معرفي كنه اينجوري معرفي ميكنه: "اَنَا اَصبَرُ الصّابرين" من پسر كسي هستم كه توي صبر سرآمدِ همه است، يعني براي صبر يه قله در نظر بگير، علي رويِ قله است... يه موقعي يه نفر تواني نداره، چاره اي نداره، مجبورِ صبر كنه، يه موقع يه نفرعلي است، اسداللهِ الغالبِ، قهرمانِ بدر و خيبر و اُحدِ، يه ضربه ي شمشير علي بالاتر از عبادتِ جن و انسِ، ميتونه با ذوالفقارش دودمانشون رو به باد بده، اما مأمورِ كه صبر كنه، اواخرِ عُمر پيغمبر، پيغمبر فرمود: خونه رو خالي كنيد، با علي كار دارم، سلمان ميگه: علي رو صدا كرد، شروع كرد دستِ علي رو فشاردادن، عهد ميگرفت از علي، هر چي پيغمبر ميگفت، علي ميگفت: چشم، صبر ميكنم، حقِ تو رو غصب ميكنن، چشم صبر ميكنم، حكومت رو ازت ميگيرن، چشم صبر ميكنم، يه مرتبه سلمان ميگه: پيغمبر يه جمله اي گفت، يه مرتبه ديدم علي با صورت خورد زمين، صورتش برافروخته شد، چي گفت: پيغمبر؟ اونايي كه ناله دارن، علي جان! بايد با چشمات ببيني فاطمه ات رو توي كوچه هاي مدينه ميزنن، بايد ببيني قنفذ يه طرف، مغيره يه طرف...
حالا ميخوام از زبانِ علي روضه بخونم:*
تو اُفتادی ز پا اما، علی رو، رو به راه کردی
دیدی آخر تو این خونه، پایِ تابوتُ وا کردی
باورم نميشد بعد از نُه سال تابوت بياد تويِ خونه ي علي.."
ادامه 👇👇👇
چشای من پر از اشکِ، که تو چشماتو مي بندي
حالا حسرت به دل موندم، واسم يك بار ميخندي؟
حالا اون که شبش تارِ ، منم زهرا ..
حالا اونی که دست به دیوارِ ، منم زهرا ..
*ببين با قهرمان خيبر چه كردي، هر كي من رو ميبينه ميگه: اين عَليِّ؟ چرا دست به ديوار ميگيره راه ميره، چه بلايي سر علي اومده؟... داغِ تو زمينم زد...*
مگه از یادِ من میره، به سنگ غم محک خوردی
حلالم کن سَرِ من از، کَس و ناکس کتک خوردی
*تو جات توي كوچه ها نبود، تو جات وسط نامحرما نبود، تو كجا مغيره كجا؟ تو كجا قنفذ كجا؟ تو كجا آتيش كجا؟...*
شيارِ دَر گرفت آتيش، به پهلوت شرار افتاد
طناب از دستِ من باز شد، ولي دستت زكار افتاد
* چيزي از بي بي باقي نمونده بود"صَارَت كَالْخَيَال" عينِ شَبَه شده بود، اميرالمؤمنين سه تا جمله داره توي نهج الابلاغه كه به پيغمبر گفت، جمله ي اول: " قَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَة" شبِ آخر گفت: يا رسول الله! امانتت رو برگردوندم، اما امانتت سالم نيست، آزرده است، خجالت كشيدم از تو، شرمنده ام اين رسمِ امانت داري نبود، جمله ي بعد: "وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَة" يا رسول الله! ازم گرفتن زهرا رو... اما سومين جمله اش:"وَ اخْتُلِسَتِ الزَّهْرَاء" چه جوري اينو معني كنم؟ يا رسول الله! فاطمه ات رو از من رُبودن... ذره ذره اش رو آب كردن، يه كاري كردن شبِ آخر وقتي ميخواست توي قبر بذاره زهراش رو، خودش يك نفري زهرا رو تشييع كرد...
يه تابوت رو ابوذر و سلمان و عمار بردن بيرون، يه تابوت رو هم علي تنهايي، كجاي عالم ديديد يه نفري يه كي رو تشييع كنن؟ تو مدينه علي تنهايي فاطمه رو تشييع كرد... بريم كربلا، من يه تشييع يه نفري ديگه هم سراغ دارم كربلا، كجا؟ اون ساعتي كه حسين قنداقه ي بچه اش رو زيرِ عبا گذاشت، خودش يه نفري علي اصغر رو تشييع كرد، به عزت و شرفِ لااله الا الله... اي حسين...
دو تا فرق داشت مدينه و كربلا، مدينه علي، زهرا رو تشييع كرد، رسيد قبر آماده بود، بدن رو داخلِ قبر گذاشت، اما كربلا ابي عبدالله خودش نشست با دستِ خودش برا بچه اش قبري كند، اما يه فرق ديگه اي كه داشت اين بود: مدينه وقتي علي بدنِ زهرا رو برداشت، ديگه زهرا روح تو بدنش نبود، جوني نداشت، بدن كفن شده بود و تمام، اما ابي عبدالله هي ميرفت بر ميگشت، هي دو قدم مي رفت بر ميگشت، چرا؟ بعضي ها ميگن: هي دو قدم ميرفت بچه دست و پا ميزد، اي حسين!
@navaye_asheghaan