.
#شب_جمعه
#امام_حسین
امشب به پاس كـرب و بلايت دلم گرفت
ازداغ هجرصحن وســرايت دلم گرفت
چشمم به عكسی ازحرمت اوفتـادوبـاز
بهــرحــريـم روح فـزايت دلم گرفت
خـودراكنــارقتلگـهت ديــدم وسپس
بايـاد خـاك سـرخ منـايت دلم گرفت
درخود فروشكستم و ديدم محُرّم است
چون خيمه های غرق عزايت دلم گرفت
وقتی شنيـدم ازغـم اكبـر چه ديده اي
ازنغمــه هــای واولـدايت دلم گرفت
درهـم شكست از غم عبـاس پشت تو
دراين هجــوم درد بـرايت دلم گرفت
گفتنـد تيرحــرملـه بااصغـرت چه كرد
بـرغنچـه ی زشـاخه جـدايت دلم گرفت
پيچيـده است نغمـه ی هل من معيـن تو
ازغُربتی كه داشت صـدايت دلم گرفت
ازايـن كـه من ليــاقت آن رانــداشتم
تابـاشـم وشـوم به فــدايت دلم گرفت
درخاك وخون فتادی وغـرق خـداشدی
هم رنگ با دعـای منــايت دلم گرفت
مثل دل حـرم كه درآن جـا گـرفت ، نه
ازشرم ذوالنجـاح رهــايت دلم گرفت
سعی وصفا نمودسـرت بعـد حـج خون
همچـون محيط سعي وصفايت دلم گرفت
چون پـرچمی كه سُـرخ شدازخون داغ تو
بـرگنبــدهميشـه طـلايت ،دلم گرفت
پـروانـه ی سفـربـه«وفـایی» تـوداده ای
هـرگه برای كـرب وبـلايت دلم گرفت
#سیدهاشم_وفایی ✍
.
@navaye_asheghaan
.
#شب_جمعه
#امام_حسین
امشب به پاس كـرب و بلايت دلم گرفت
ازداغ هجرصحن وســرايت دلم گرفت
چشمم به عكسی ازحرمت اوفتـادوبـاز
بهــرحــريـم روح فـزايت دلم گرفت
خـودراكنــارقتلگـهت ديــدم وسپس
بايـاد خـاك سـرخ منـايت دلم گرفت
درخود فروشكستم و ديدم محُرّم است
چون خيمه های غرق عزايت دلم گرفت
وقتی شنيـدم ازغـم اكبـر چه ديده اي
ازنغمــه هــای واولـدايت دلم گرفت
درهـم شكست از غم عبـاس پشت تو
دراين هجــوم درد بـرايت دلم گرفت
گفتنـد تيرحــرملـه بااصغـرت چه كرد
بـرغنچـه ی زشـاخه جـدايت دلم گرفت
پيچيـده است نغمـه ی هل من معيـن تو
ازغُربتی كه داشت صـدايت دلم گرفت
ازايـن كـه من ليــاقت آن رانــداشتم
تابـاشـم وشـوم به فــدايت دلم گرفت
درخاك وخون فتادی وغـرق خـداشدی
هم رنگ با دعـای منــايت دلم گرفت
مثل دل حـرم كه درآن جـا گـرفت ، نه
ازشرم ذوالنجـاح رهــايت دلم گرفت
سعی وصفا نمودسـرت بعـد حـج خون
همچـون محيط سعي وصفايت دلم گرفت
چون پـرچمی كه سُـرخ شدازخون داغ تو
بـرگنبــدهميشـه طـلايت ،دلم گرفت
پـروانـه ی سفـربـه«وفـایی» تـوداده ای
هـرگه برای كـرب وبـلايت دلم گرفت
#سیدهاشم_وفایی ✍
.
.
#شهادت_امام_سجاد
#اسارت
این امامی که چنین سلسله برپادارد
به خداوند قسم دست توانا دارد
گرچه ازگردن آزردۀ اوخون ریزد
درره عشق دل و جان شکیبا دارد
چهره اش سرخ شده گرچه زخون جگرش
نورتوحید درآئینۀ تقوا دارد
آسمان ز آتش آه دل او می سوزد
ناله اش سخت اثر در دل خارا دارد
اشک برغربت وتنهایی او می ریزد
این هلالی که سرنیزه تماشا دارد
لحظه هایش همه پرشورتراست ازشب قدر
برلبش زمزمه ای داردو احیا دارد
درره دوست به تقدیرخداوندرضاست
باخداوند توگویی سرسودا دارد
گاه برعترت یاسین نگهش دوخته است
گه نظر برسرببریدۀ بابا دارد
شامیان! شرم نکردیدزحق؟برسرتان
آسمان گرکه شرربار شودجادارد
هرچه خاکستروآتش به سراو ریزید
شمع ازسوختن خویش چه پروا دارد
هیچ دانید چه کس زیر غل وزنجیراست
آن که اعجازازاوعیسی وموسی دارد
هرکه امروز«وفایی» زغمش گریه کند
چه غمی دردل خودازغم فردا دارد
#سیدهاشم_وفایی ✍
.
@navaye_asheghaan
.
#نوحه
#شهادت_امام_سجاد
کسی چه داند ،که من چه دیدم
چه بار داغی ، به دل کشیدم
دیدم به روی خاک صحرا
گل های بی سر حرم را
امان امان ازاین غریبی 2
چون من ندیده،کسی به عالم
جسم امامی، پاشیده از هم
تنش میان خون رها بود
سرش به روی نیزه ها بود
امان امان ازاین غریبی 2
در آن هیاهو،در آن بیابان
کنار جسم ، شهید عطشان
آتش زده از دل زبانه
زینب کجا و تازیانه
امان امان ازاین غریبی 2
وقتی تنش را، صدپاره دیدم
با آه دل را ، آتش کشیدم
دارم به روی لب نوایی
او را کفن شد بوریایی
امان امان ازاین غریبی 2
هرگز نکرده، غم ها رهایم
زنجیر بستند، بر دست وپایم
خون می چکد از گردن من
شد باعث جان کندن من
امان امان ازاین غریبی 2
سی سال گریه،سی سال ناله
در شام دیدم، داغ سه ساله
دارم به سینه بس که آلام
شد ذکر من الشام الشام
امان امان ازاین غریبی 2
#سیدهاشم_وفایی ✍
👇
@navaye_asheghaan
#دوبیتی_امام_سجاد_ع
#شهادت_امام_سجاد_ع
چه جوری خاطرههام یادم بره
سنگای به روی بام یادم بره
سی سالِ دیگم اگه گریه کنم
محاله بازارِ شام یادم بره
::
خرابه برامون آشیونه بود
ماجرای غربتِ زمونه بود
حرفی از گرسنگی نمیزنم
توی "شام" شامِ ما تازیونه بود
::
آتیشِ قلبِ کباب، حرمله بود
باعث رنج و عذاب حرمله بود
توی راه، رباب به آب لب نمیزد
مأمورِ تقسیمِ آب حرمله بود
::
کسی میشه ببینه و جون نده؟
آه و ناله شو به آسمون نده؟
میدیدم ربابو گِریهام میگرفت
دستاشو بسته بودن تکون نده
::
سنگِ غم شکسته بال و پرم و
تا دیدم آتیش و اهلِ حرم و
روزی صدبار میمیرم زنده میشم
که گذاشتم توی خاک خواهرم و
✍ #محمدحسن_بیات_لو
🚩
#امام_سجاد_ع_مصائب
ابری شد و با نالهی جانکاه گریست
با مهر به نوحه بود و با ماه گریست
چل سال بیاد خاطرات پدرش
با آه نفس کشید و با آه گریست
✍ #محسن_غلامحسینی
🚩
#امام_سجاد_ع_مصائب
امان و داد از بیداد ای دل
بزن از سینهام فریاد ای دل
دوگل بر حنجر گل، بوسه دادند
یکی زینب، یکی سجاد ای دل
کسی که مثل زهرا گریه میکرد
میان دشت و صحرا گریه میکرد
به یاد لالههای پرپر دین
تمام عمر خود را گریه میکرد
امامی که در اندوه و الم ماند
هزاران گل به خاک از دیده افشاند
اگر میدید آبی، گریه میکرد
زسوز جان خود غمنامه میخواند
✍ #سیدهاشم_وفایی
🚩
#امام_سجاد_ع_مصائب
ای چشمهی صبح و شعلهی شب، سجاد!
از آتش و اشکها لبالب، سجاد
مظلوم ترینند، حسین و زینب ...
مظلومتر از حسین و زینب، سجاد
✍ #سیدروح_الله_باقری
↙️عرشیان عشق↙️
#امام_سجاد_ع_مصائب
غمش هم مثل اشکش بی حسابه
جلو روش آب اگه باشه عذابه
چهل ساله میگه الشام الشام
هنوزم فکر اون بزم شرابه
شده تسبیح، غم؛ سجاده آهش
سر ظهر عطش خیسه نگاهش
میگن قد یه دریا گریه میکرد
اگه قصاب میدید بین راهش
نه تنها روضهی گودالو دیده
نه تنها پیکر پامالو دیده
چهل منزل کنار عمه زینب
زمین افتادن اطفالو دیده
✍ #شهریار_سنجری
🚩نوحه و روضه مداح دلسوخته
↙️عرشیان عشق↙️
#امام_سجاد_ع_مدح
كَس مثل تو دل به غصه دمساز نكرد
با خطبه كسى مثل تو اعجاز نكرد
سجادى و اعتقاد دارم چون تو
سجادهى اشك را كسى باز نكرد
✍ #محمدحسین_مهدی_پناه
🚩نوحه و روضه مداح دلسوخته
↙️عرشیان عشق↙️
#امام_سجاد_ع_مصائب
دیدند محرّم به تو چشمی تر داد
یک باغ گلِ شکفتهی پرپر داد
گفتند چرا گریه؟ نمیدانستند
چشم تو به اشک معنی دیگر داد
ابر آمد و گریه کرد، با باد گریست
باران شد و قطره قطره افتاد، گریست
تا کرببلا زنده بماند، هر روز
در سوگ پدر حضرت سجّاد گریست
✍ #محسن_ناصحی
🚩نوحه و روضه مداح دلسوخته
↙️عرشیان عشق↙️
#امام_سجاد_ع_مصائب
اى سبط بزرگوار پيغمبر من
با چشم ترت گريست چشم تر من
اى واى چه آمد به سرت كه گفتى:
اى كاش نمىزاد مرا مادر من
✍ #محمدحسین_مهدی_پناه
🚩نوحه و روضه مداح دلسوخته
↙️عرشیان عشق↙️
#امام_سجاد_ع_مصائب
#دفن_ابدان_مطهر_شهدای_کربلا
دلش را داغ و غم بیت الحزن کرد
وجودش را پر از رنج و محن کرد
نمیدانم چگونه با چه حالی
تن صد چاک بابا را کفن کرد
✍ #سیدهاشم_وفایی
@navaye_asheghaan
#حضرت_رقیه_شهادت
#ماه_صفر
حالا که برگشتی سرت پیکر ندارد
بابا رقیه طاقتی دیگر ندارد
وقتی که با سر آمدی پیداست برمن
بابا که دل از دختر خود بر ندارد
از بس که خورده سنگ وچوب وضرب خنجر
یک جای سالم این سر و حنجر ندارد
سرخی چشمم راببین از ضرب سیلی
حوریه ات سویی به چشم تر ندارد
ای گوشوار عرش بنگر دخترت را
گوشم شده پاره دگر زیور ندارد
از تازیانه با ل های من شکسته
دیگر کبوتر بچه ی تو پر ندارد
زهرا مرا بوسید درصحراکه دشمن
هرگز نگوید دخترت مادر ندارد
دردانه ات را با شهیدان هم سفرکن
تاب جدایی از علی اصغر ندارد
بس کن «وفایی»اضطرابم بیشتر شد
تاب سخن دیگر دل مضطر ندارد
✍️#سیدهاشم_وفایی
@navaye_asheghaan
.
#پنجم_صفر
حرکت بسمت کربلا
وداع باهم سفر
می خواهم ازاين جا بروم ،بی تو رقيّه
زين شام غم افزا بروم ،بی تو رقيّه
آوار شد ازداغ تو دنيا به سرم ، باز
بامحنت دنيا بروم، بی تو رقيّه
من باتو سفركردم وسخت است كه اكنون
باگريه ونجوا بروم، بی تو رقيّه
ای غنچه ی پرپر شده برگو كه چگونه
تاگلشن زهرا بروم ،بی تو رقيّه؟
يادآورم ازگُم شدنت دردل صحرا
چون جانب صحرا بروم ،بی تو رقيّه؟
كی می رود ازخاطرمن ،روی كبودت؟
ازشام به هرجا بروم، بی تو رقيّه
دريا شود ازياد لبت چشمه ی چشمم
گربرلب دريا بروم ،بی تو رقيّه
سخت است وداعِ زتو،برگوبه چه حالی
ازشام بلايا بروم ،بی تو رقيّه؟
ياد تو بوَد هم سفر و همدم زينب
يك لحظه مبادا بروم ،بی تو رقيّه
#سیدهاشم_وفایی ✍
#سبک_من_دربدر_عشق_ابالفضل_و_حسینم
.
@navaye_asheghaan
.
#مشایه_اربعین
حب الحسین یجمعنا
.
از خیابان نجف تا کربلا
شوری از محشر شده گویی به پا
هریکی با پرچم سرخ حسین
می رود با نغمه ی یا لیتنا..
هرسوفرشته ای زند ،بر زائران او صدا
حب الحسین یجمعنا، حب الحسین یجمعنا
بنگر هر طرفی قدم قدم
اجتماع عرب و ترک و عجم
همه راهی به سوی باغ بهشت
وه چه زیباست حرم تا به حرم
پای پیاده می روند ، دلدادگان کربلا
حب الحسین یجمعنا، حب الحسین یجمعنا
بچه وپیر و زن و مرد همه
شده راهی به کنار علقمه
می فتد برهمه زوار حسین
نظر ام بنین و فاطمه
خون ابوالفضل وحسین، بنوشته برلوح وفا
حب الحسین یجمعنا، حب الحسین یجمعنا
کعبه ی اهل ولا شد حرمش
چشم داریم همه برکرمش
در همه راه دعایی داریم
به امید فرج منتقمش
روزی زکعبه می رسد،براهل عالم این ندا
حب الحسین یجمعنا، حب الحسین یجمعنا
#سیدهاشم_وفایی ✍
#مشایه #اربعین
.👇
@navaye_asheghaan
.
#مشایه_اربعین
پیاده روی به کربلا
پای پیاده می روم قدم قدم سوی حرم
قبله نما شده دلم سوی حرم سوی حرم
ازجان ودل زنم ای نورهردوعین
لبیک یا حسین لبیک یاحسین
***
کبوتران این حرم که دسته دسته می روند
به سوی گنبد حسین چه پرشکسته می روند
برما زمهرخویش دادی تو زیب وزین
لبیک یا حسین لبیک یاحسین
***
شکر خدا کنم که من برحرم تو زائرم
خاک ره عطیه و غبار راه جابرم
خاک تو زینتی داده برعالمین
لبیک یا حسین لبیک یاحسین
***
روم که یک سیاهی همایشی زدین شوم
همره زینبین او زائر اربعین شوم
من ذره ی توام ای مهر مشرقین
لبیک یا حسین لبیک یاحسین
***
سزاست گرطلب کنم زحق امام نور را
نظر کنم به چشم دل جاده ای از ظهور را
ای آفتاب عشق ای نور نیرین
لبیک یا حسین لبیک یاحسین
#سیدهاشم_وفایی✍
#مشایه #اربعین
👇
@navaye_asheghaan
#اربعین
برگشتم ازسفر گل درخون طپيده ام
اي سرو سرفراز ببين قدخميده ام
وقتي دلم به خون جگر موج ميزند
گوئي كه من به جاي تودرخون طپيده ام
بابوسه برگلوي تورفتم زكربلا
باشوق بوسه اي به مزارت رسيده ام
شمعم كه ازشرارغمت آب گشته ام
گرقطره قطره برروي خاكت چكيده ام
ازكربلا به كوفه وازكوفه تابه شام
تنها به شوق ديدن رويت دويده ام
اززخم تازيانه ندارم شكايتي
زخم زبان زكوفي وشامي شنيده ام
ازجذبه نگاه توازروي نيزه بود
باخطبه ام حماسه اگرآفريده ام
داغ رقيه تودرآن شام غم نهاد
يك داغ ديگري به دل داغديده ام
باكلو له بار غم بسويت آمدم ولي
هرگز خلل نديدو نبيند عقيده ام
اين چامه اي كه گفت«وفایی»زقول من
تنها اشاره اي بود ازآنچه ديده ام
✍️#سیدهاشم_وفایی
@navaye_asheghaan
#اربعین
بعد از تو بهر ما همه ساز سفر زدند
فریاد الرحیل به کوه و کمر زدند
بستند دست کودک و زن را به ریسمان
آتش به جان و قلب و دل شعله ور زدند
رحمی به کودکان تو هرگز نکرده اند
با ضرب تازیانه به آنان تشر زدند
رجاله های کوفه اسیران خویش را
گاهی به تازیانه و گاهی سپر زدند
آیا خبر رساند صبا بر سرت به نی
کز پشت سر به نیزه مرا بی خبر زدند؟
سرتاسر وجود همه لطمه خورده است
گاهی به چهره گاه به دست و کمر زدند
خواندم وان یکاد برایت ولی حسین
این کوفیان شوم، سرت را نظر زدند
خون می گریست بهر مصیبات اهل بیت
سنگی که برسر همه در هر گذر زدند
آن لحظه ای که چوب ، عدو برلب تو زد
خنجر به قلب زینب خونین جگر زدند
داغ رقیه را به دل ما گذاشتند
آتش به بال کودک بی بال وپر زدند
حالا رسیده ام به همان جا که دشمنان
شمیشر برپسر مقابل چشم پدر زدند
این غم کجا برم که در آغوش یک پدر
تیر سه شعبه را به گلوی پسر زدند
وقتی زدند آتش کینه به خیمه ها
یادآور مدینه شد آتش به در زدند
آن قدر تکه تکه شدی که به جسم تو
گویی به جای نیزه وخنجر، تبر زدند
پیروز این قیام ،قیام حسینی است
در پیش زینبت ز چه دم از ظفر زدند؟
آتش گرفت جان «وفایی» که اهل بیت
در اربعین زمین و زمان را شرر زدند
✍️#سیدهاشم_وفایی
@navaye_asheghaan
#اربعین
هر دلی با کاروان کـربلا همراه نیست
از مقام کعبۀ عشق و شرف آگاه نیست
تا رسیدن، آه و درد و تشنگی باید کشید
راه عشق و معرفت آنقدر هم کوتاه نیست
رهنمایی دل ما کار مـصباح الهـداست
مهر چون باشد، نیازی بر فروغ ماه نیست
فرصت عرض ادب را مغتنم باید شمرد
فرصت عرض ارادت گاه هست و گاه نیست
جان به قربان شهیدی که به زیر تیغ خصم
بر لبان تشنهاش جز ذکر "یا الله" نیست
در میان نالـههایی که ز داغش شد بلند
نالهای جانسوزتر از ذکر "وا اماه" نیست
تاچهل منزل سری بر نیزه میتابد، ولی
در بساط داغداران غیر اشک و آه نیست
بار این غم را مگر زینب کشد بر دوش خویش
ورنه کوه غم کشیدن در توان کاه نیست
با نگاه آل یاسـین چـشـمها گـریان شود
ای «وفایی» گریه بر او هیچگه دلخواه نیست
✍️#سیدهاشم_وفایی
@navaye_asheghaan