YEKNET.IR - zamine - fatemieh 1399.10.21 - alimi.mp3
2.64M
⏯ #زمینه احساسی
🍃اگه کور شم
🍃بهتر از اینه از حرم دور شم
🎤 #حمید_علیمی
YEKNET.IR - vahed - fatemieh 1399.10.21 - einifard.mp3
4.47M
⏯ #واحد احساسی
🍃ثارالله منتهی الآمال من
🍃ثارالله با خبری از حال من
🎤 #حسین_عینی_فرد
.
💥سبک: #واحد
🎙مداح: #امیر_برومند
🏴 #فاطمیه
تسکین قلب حضرت زهرا ذکر یا حیدر یا اسدالله۲
شور این قلبه غرق آشوبم با ذکر عمری به سینه می کوبیم
ذکر علی عبده اسم روی لب حیدر ۲
از مدح این بس هستی بابای زینب حیدر ۲
تار و پودم دینم ایمانم حیدر همه عشقم جانم سلطانم حیدر ۲
حیدر حیدر مدد۸
علی علی علی علی علی علی علی علی حب هو حیدر
روحه دریایی ابولعجایب ۲
آقا جامم علی بن علی ابوطالب ۲
مولا مولا مولا مولا
هستیم مراده حضرت زهرا۲
جانم شیر خدا صاحب ملک نجف ای شیر پروردگار
💥👇
CQACAgQAAx0CVBp6RAACCjlf9MqeVMlnNon8d285_SX6js6IfQACHwoAAtDWqVPcUsMfLN2haB4E.mp3
6.99M
⏯ #روضه سوزناک
🍃یا به سمت خیمه ها فرار کنن
🍃بالای بلندی ها هوار کنن
🎤 #علی_پورکاوه
👌بسیار دلنشین
میون باغچه دلا بارون نم نم میزنه - @Maddahionlin.mp3
4.63M
🔳 #ایام_فاطمیه
🌴میون باغچه ی دلا بارون نم نم میزنه
🌴همسایمون در خونشون باز داره پرچم میزنه
🎤 #محمود_کریمی
⏯ #زمینه
👌بسیار دلنشین
ای گل بی خار علی - @Maddahionlin.mp3
2.97M
🔳 #ایام_فاطمیه
🌴ای گل بی خار علی
🌴یار و مددکار علی
🎤حاج #سلیم_موذن_زاده
⏯ #سینه_زنی #ترکی
👌 #پیشنهاد_ویژه
#حضرت_زهرا
دختری از سینهاش آهی مُکرر را کشید
زیرِ پایِ مادرش چشمی مکدر را کشید
آمد و آرام بوسیدش ولی آهی شنید
باز هم رویِ سرش آن دستِ لاغر را کشید
تا که در را وا کنَد بر روی مَردش فاطمه
فضه گویا سمتِ در بر حجره بستر را کشید
با سرانگشتش حسن پیشِ دری که سوخته
روی آن دیوارِ دودی یک کبوتر را کشید
بعد از آن گهوارهای خالی کنارش نقش زد
جایِ محسن بِینِ گهواره کمی پَر را کشید
یادش اُفتاد آتش و جمع ارازل جمع بود
یادش اُفتاد ابتدا نامرد خنجر را کشید*
وایِ من آتش که کارش کرد او در را شکست
وایِ من دنبالِ خود تا خانه لشگر را کشید
بعد از آن بر روی آن در رفت و آمد داشتند
بعد از ان این کوچه و آن کوچه حیدر را کشید
بچهها کَندند در را تا که مادر پا شود
یک نفر او را کشید و یک نفر در را کشید
پشت بابا بود اما ضربهی سخت قلاف
روی سنگ کوچه مادر نه پیمبر را کشید
حال امشب بُغچهای را باز کرد و گریه کرد
روضه خواند و پیشِ زینب حرفِ آخر را کشید
کربلا می گوئیم :"مادر تماشا میکنی
از همانجایی که بوسیدیش خنجر را کشید
یک حرامی آمد و پیراهنش را کَند و بُرد
یک حرامی رویِ خاک و خار دختر را کشید"
هر دو میگفتند از آن سر که نیزه میبَرد
تا حسینش باز زیر پای او سر را کشید
*بعضی از مقاتل به این موضوع اشاره کرده اند
حسن لطفی
امشب پــــــرستوی علی، از آشیان پر می کشد
داغ فـــــراق فاطمه، آخر علی را می کشد
روح و روانم، هم آشیانه یا فاطمه یا فاطمه ۲
اسما بــریز آب روان، بر روی گلبرگ گلم
یـــــــــــاسم شده چون ارغوان، وای از دلم ۲
یاس کبودم، بود و نبودم، یا فاطمه یا فاطمه ۲
مـــن مــــــرغ عشق حیدرم، افتاده ام کنج قفس
خونین شده بـــــال و پرم، بالا نمی آید نفس
پهلو شکسته، در خون نشسته، خیزم به یاری علی ۲
آتش گرفته لانه ام، کو جوجه و کو مادرش
من شمع و او پروانه ام، آخر چه شد بال و پرش
تا زنده هستم، شرمنده هستم، از دخت ختم الانبیاء
مادر خوب و مهربان، حرف حرف هام از نگام بخوان
مــــــن اِلتماست می کنم، یک شب دگر پیشم بمان
دل بی شکیبِ، بابا غریبِ، یا فاطمه یا فاطمه ۲
دختر مــــــــــــهــــربان من، قدرِ داداشت و بدان
جان تو و جان حسین، تـــــــــــا کربلا پیشش بمان
دل بی شکیبِ حسین غریبِ یا فاطمه یا فاطمه ۲