eitaa logo
کانال نوای عاشقان
17.8هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
416 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
◾نوحه‌ی سینه‌زنی ◾حضرت رقیه(س) ◾(سبک همه جا کربلا) ◾بنداول ای پدر جان بیا حال زارم ببین بسترم گشته بر روی خاک زمین صورتم نیلی و شده‌ام قد کمان کعب نی خورده‌ام من ز زجر و سنان ای پدر جان بیا ای پدر جان بیا(۲) ◾بنددوم کنج ویرانه من آه و زاری کنم بهر تو ای پدر بیقراری کنم کی رسی از سفر ای پدر در برم درد هجران تو بر جگر میخرم ای پدر جان بیا ای پدر جان بیا(۲) ◾بندسوم عمه میگفت که تو رفته‌ای در سفر گرچه رفتی سفر از چه رو بیخبر یاد شبها که من در برت بوده‌ام گفته بودی که چون مادرت بوده‌ام ای پدرجان بیا ای‌پدرجان بیا(۲) @emame3vom
دلم برات تنگ شده.mp3
2.69M
⚫️گنبد طلای ارباب یادته تا به عشقمون رسیدیم یادته دلم برات تنگ شده 🎤 سید رضا نریمانی #اربعین_پای_‌پیاده #حرم_ثارالله 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🏴 @emame3vom 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
. :قرآن ...فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ القرآن ...ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﺮﺍی ﺷﻤﺎ ﻣﻴﺴﺮ ﺍﺳﺖ ﺑﺨﻮﺍﻧﻴﺪ.... 📚سوره مبارکه آیه٢٠ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُم مَّوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِّمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ [ﺩﺭﻗﻴﺎﻣﺖ] ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ:ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ! ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻗﻮم ﻣﻦ ﺍﻳﻦ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺮﻭﻙ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ ! 📚سوره مبارکه آیه٣٠ پیامبر صلّی الله عليه و آله و سلّم اِن اَرَدتُم عَيشَ السُّعَداءِ و َمَوتَ الشُّهَداءِ و َالنَّجاةَ يَومَ الحَسرَةِ و َالظِّلَّ يَومَ الحَرورِ و َالهُدى يَومَ الضَّلالَةِ فَادرُسُوا القُرآنَ فَاِنَّهُ كَلامُ الرَّحمانِ و حِرزٌ مِنَ الشَيطانِ و رُجحانٌ فِى الميزانِ اگر زندگى سعادتمندان،مرگ شهيدان،نجات روز حسرت(قيامت)،سايه روزِ سوزان و هدايت در روز گمراهى را مى خواهيد،قرآن را ياد بگيريد كه آن سخن خداى مهربان است و سپرى است در مقابل شيطان و سنگينى در ترازوى اعمال. 📚الحیاه(ترجمه ی احمد آرام)جلد2 صفحه 234 امام عليه‏ السلام اِنَّ اللّه‏َ تعالى اَنْزَلَ كِتابا هاديا بَيَّنَ فيهِ الْخَيْرَ وَ الشَّرَّ، فَخُذوا نَهْجَ الْخَيْرِ تَهْتَدوا وَ اَصْدِفوا عَنْ سَمْتِ الشَّرِّ تَقْصِدوا خداى تعالى فرستاد و در آن خوب و بد را روشن ساخت،پس راه خوبى را پيش گيريد تا هدايت شويد و از راه بدى دورى جوييد تا به مقصد برسيد. 📚نهج البلاغه خطبه 167 @emame3vom کربلایی کاظم ساروقی یک روز عصر بعد از کار،روانه روستا شد و به باغ امامزاده مشهور به «هفتاد و دو تن» (محل دفن چندین امامزاده از جمله دو امامزاده به نام شاهزاده جعفر و امامزاده عبیدالله صالح) رسید و برای استراحت روی سکویی در کنار در امامزاده نشست،ناگهان دید دو جوان بسیار زیبا و جذاب نزدش می‌آیند و به او می‌گویند:نمی‌آیی برویم دراین امامزاده فاتحه‌ای بخوانیم؟محمدکاظم پذیرفت و با آنها داخل شد،آنها اول به امامزاده جلوتر وارد شدند و فاتحه‌ای خواندند و سپس به امامزاده بعدی رفتند و مشغول خواندن چیزهایی شدند که محمدکاظم نمی‌فهمید،در اینجا وی متوجه شد که در اطراف سقف امامزاده کلمات روشنی نوشته شده است و یکی از آن دو نفر به او می‌گوید:چرا چیزی نمی‌خوانی؟محمدکاظم گفت:من ملا نرفته‌ام و سواد ندارم،او می‌گوید:باید بخوانی،آنگاه دست به سینه او گذاشت و کمی فشار داد،محمدکاظم گفت:چه بخوانم؟آن شخص آیه‌ای را خواند و گفت:اینطور بخوان محمدکاظم آیه را خواند و برگشت که به آن آقا حرفی بزند و یا چیزی بپرسد ولی دید هیچکس همراهش نیست و خودش تنها در داخل حرم ایستاده و ناگهان دچار حالت مخصوصی می‌شود و بیهوش روی زمین می‌افتد،هنگامی که به هوش می‌آید احساس خستگی شدید می‌کند و ضمناً به این فکر فرو می‌رود که اینجا کجاست و او در اینجا چه می‌کند؟و سپس از امامزاده بیرون می‌آید و بار علوفه و گندم را برمی‌دارد و روانه دهکده می‌شود،ولی در میان راه متوجه می‌شود که دارد چیزهایی می‌خواند و آنگاه داستان آن دو جوان را به یاد می‌آورد و خود را حافظ همه قرآن می‌یابد،وقتی به مردم برخورد می‌کند از او می‌پرسند کجا بودی؟او چیزی نمی‌گوید و بی‌درنگ نزد پیشنماز روستا به نام حاج‌آقاصابر اراکی می‌رود و داستان خودش را هم می‌گوید،پیشنماز بدو می‌گوید:شاید خواب دیده‌ای شاید خیال می‌کنی؟محمدکاظم می‌گوید: خیر،بیدار بودم و با پای خودم به امامزاده رفتم و همراه آن دو نفر چنین و چنان شد،و حالا هم همه قرآن را حفظ دارم،پس از آن پیشنماز می‌آورد و آیات مختلف و چند سوره بزرگ را از او می‌پرسد و او همه را ازبرمی‌خواند،مردم دهکده دور او جمع شدند تا ببینند حاج‌آقاصابر در این باره چه می‌گوید،حاج‌آقاصابر پس از امتحانات فراوان،به زبان محلی جمله‌ای می‌گوید که معنیش این است:کارش درست شده،و یک مسأله مهمی برایش پیش آمده،و نظر کرده شده است. 📚ویکی شیعه،کربلایی کاظم ساروقی @emame3vom
mahdiranaei-@yaa_hossein.mp3
4.8M
شهادت #حضرت_رقیه آرزومه تا آخر دنیا یا رقیه بگم مهدی رعنایی #شور
💭 پاسخ معاون تبلیغ حوزه به یک شبهه اربعینی 🔹حجت‌الاسلام‌والمسلمین نبوی در پاسخ به شبهه برخی از افراد درباره من‌درآوردی‌بودن پیاده‌روی گفت: سختی کشیدن در مسیر زیارت حسین بن علی (ع) خودش موضوعیت دارد و طبق سیره برخی از معصومین (ع) مانند امام صادق(ع) از سنت‌هاست و برخی روایات از اجر ویژه راهپیمایی اربعین و به سوی حسین (ع) حکایت دارد. 🔸زیارت امام حسین (ع) تا آن جا اهمیت دارد که امام صادق (ع) در روایتی، تعبیر «واجب» را برای این زیارت و برای افرادی که توانایی زیارت دارند به کار می برند و از شیعیان میخواهند تا با ترک نکردن زیارت آن حضرت، عمر زیاد، رزق زیاد و همچنین سعادتمندی را برای خود بخرند. 🔸همجواری با پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین (ع) و فاطمه زهرا (س) و همچنین مورد دعای ملائکه الهی قرار گرفتن بخشی از ثوابهای این زیارت معنوی ذکر شده است. 🔸 زائران اربعین نباید از ادای حق زیارت حضرت امیرالمؤمنین (ع) غفلت کنند برخی از روایات هم تصریح دارند که ثواب زیارت امیرالمؤمنین (ع) نسبت به زیارت امام حسین (ع) مانند فضیلت و برترین خود وجود مبارک امام علی (ع) نسبت به حسین بن علی (ع) است و از این رو، شایسته است تا زائران اربعین به این مهم توجه داشته باشند. خبرگزاری‌حوزه
mahmoudkarimi-@yaa_hossein.mp3
17.85M
شهادت #حضرت_رقیه خدا مرگم بده... محمود کریمی #زمینه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زبان حال امام حسین با حضرت رقیه علیهماالسلام السلام علیک یا رقیه علیهاالسلام بابا ببخش نزد تو با سر رسیده ام بر دامن تو با رگ حنجر رسیده ام این گونه گر که آمده ام من کنار تو از کینه ی یزید ستمگر رسیده ام بی دعوت ِ تو سرزده هنگام نیمه شب به منزل خرابه ی دختر رسیده ام روشن شده خرابه و چشمان خیس تو با رأس پر ستاره و انور رسیده ام گیسوی من سپید و محاسن ز خون خضاب چون از کنار پیکر اکبر رسیده ام گر تشنه ای مخواه ز من آب دخترم حالا که من بدون برادر رسیده ام خاکستری ست موی سپیدم چرا که از کنج تنور خولی کافر رسیده ام پیشانی ام شکسته و با صورتی کبود از کوچه های کینه ی خیبر رسیده ام از لحظه ای که خورده لبم چوب خیزران با ناله های دائم خواهر رسیده ام من انتظار پاشدنت را نداشتم آخر کنار یک گل پرپر رسیده ام یک جای دست مانده به پهنای صورتت گویی دوباره خدمت مادر رسیده ام وقت وصال تو شده ای دخترم ببین از اشتیاق ِ روی تو با سر رسیده ام ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
4_5810151373420889645.mp3
13.55M
📚 دروس دوشنبه ها 🗓 ت: 98/7/8 🎙 #دکتر_محمد_فراهانی #آموزش_مداحی ♨️ #خواندن_مداوم #روضه_اسرار_اهلبیت_است آیا اجازه خواندنِ اشعار و روضه های مکشوفِ برخوردِ نامحرم ها با خاندانِ آل الله را داریم؟
با غصه های آل عبا گریه می کنی در اوج روضه های عزا گریه می کنی ما با گناه ،اشکِ تو را در می آوریم از سوز بی وفایی ما گریه می کنی ای صاحب عزا، تو به این روضه های ما می آیی و بدون صدا گریه می کنی «گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه» در مشهد امام رضا گریه می کنی بر کشته ی فتاده به هامونِ کربلا بر داغ سید الشهدا گریه می کنی این روزها به حال دل زینب اسیر در ماجرای شام بلا گریه می کنی بر رأس های رفته به بالای نیزه ها با خیزران و طشت طلا گریه می کنی حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است با غصه های آل عبا گریه می کنی 🔸شاعر:وحید_محمدی