eitaa logo
کانال نوای عاشقان
14.1هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
341 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
babolharam _Mirdamad_a.mp3
1.96M
|⇦•این جمعه هم گذشتُ .. و توسل به روحی له الفدا به نفس حاج سید مهدی
. 8⃣1⃣1⃣ورود کاروان به داخل شهر و گرداندن آنان در معابر و بازارها!👇 📋《ثُمَّ خَرَجَ الرِجَالُ والنِسَاءُ، والأَصَاغِرُ والأَکابِرُ، والوُزَرَاءُ وَالأُمَرَاءُ، وَالیَهُودُ وَالمَجُوسُ والنَصَارَى وسَائرُ المِلَلِ، إلَى التَفرُّجِ ومَعَهُم الطُّبُولُ وَالدُّفُوفُ وَالبُوقَاتُ وَالمَزامِیرُ، وَسَائِرُ آلَاتِ اللَهوِ والطَرَبِ، وقَد کَحَّلُوا العُیُونَ، وخَضَبَوا الأَیدِی، وَلَبسُوا أَفخرَ المَلابِسِ، وتَزیَّنُوا أَحسَنَ الزِّینَه، وَلَم یَرَ الرَاؤوَن أَشَدَّ اَحتِفَالاً وَلَا أَکثَرَ اجتِمَاعَاً مِنهُ، حَتَّى کَأنَّ النَاسَ کُلَّهُم حُشِرُوا جَمِیعَاً فِی صَعیِدِ دِمَشقَ》 ♦️سپس زنان و مردان شامی، بزرگ و کوچکشان، وزیران و امیران، یهودیان و مسیحیان، برای دیدن اسراء از خانه هایشان خارج شدند، در حالی آلات غناء از جمله دف و طبل و بوق و دهل به همراه داشتند. جامه ی نو و فاخر پوشیده و خود را به کُحل و خضاب آراسته بودند و به بهترین شکل تزیین کرده بودند در حالی كه چشمی مثل آن روز شام را شلوغ و پر ازدحام ندیده بود.(۱) 📋《قَد عَلَّقُوُا السُّتُورَ وَالحُجُبَ وَالدِّيبَاجَ وَ هُم فَرِحُونَ مُستَبشِرُونَ وَعِندَهُم نِسَاءُ یَلعَبنَ بِالدُفُوفِ والطُبُولِ》 ♦️اهل شام هر آنچه که باعث زینت می شد را به خود آویخته بودند و در بین آنها زنانی مشاهده می شد که با دف و طبل مشغول رقّاصی بودند و شادمانی چنان مردم را فرا گرفته بود که گویا شام یکپارچه غرق در سرور است.(۲) بساط شراب گستراندند و همگی در معابر با طبل و شیپور به استقبال اسراء رفتند و به هم دیگر این روز را تبریک می گفتند. جارچیان اسراء را خارجی می خواندند. ابتدا اسرای کربلا، در بازار دمشق، گردانده شدند و در این میان، چه بی حرمتی ها که به خاندان اهل بیت(ع)، صورت نگرفت. 📚منابع : ۱)حیاه الإمام الحسین(ع) قُرشی، ج۳، ص۳۶۹ ۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۲۷ .
. 9⃣1⃣1⃣ورود کاروان در نقلی دیگر!👇 ✅سهل بن سعد می گوید : 📋《خَرَجتُ إلى بَیتِ المَقدِسِ حَتّى تَوَسَّطتُ الشّامَ، فَإِذا أنَا بِمَدینَةٍ مُطَّرِدَةِ الأَنهارِ کَثیرَةِ الأَشجارِ، قَد عَلَّقُوا السُّتورَ وَالحُجُبَ وَالدّیباجَ ، وهُم فَرِحونَ مُستَبشِرونَ، وعِندَهُم نِساءٌ یَلعَبنَ بِالدُّفوفِ وَالطُّبولِ، فَقُلتُ فی نَفسی : لَعَلِّ لِأَهلِ الشّامِ عَیدَاً لا نَعرِفُهُ نَحنُ؟ فَرَأَیتُ قَوما یَتَحَدَّثونَ!》 ♦️به سوى بیت المقدّس، روانه شدم و به شهرهاى‏ شام رفتم. در شهرى پُر آب و درخت دیدم که پارچه و پرده و دیبا آویخته‏ اند و شاد و خوش‏حال اند و زنانى هم پیش آنان، دف و طبل مى‏ زنند. با خود گفتم : شاید شامیان، عیدى دارند که آن را نمى‏ شناسیم. دیدم مردمى سخن مى‏ گویند. 📋《فَقُلتُ : یَا هَؤُلَاءِ! ألَکُم بِالشَّامِ عَیدٌ لَانَعرِفُهُ نَحنُ؟! قَالُوا : یَا شَیخُ! نَراکَ غَریبَاً! فَقُلتُ : أنَا سَهلُ بنُ سَعدٍ، قَد رَأَیتُ رَسولَ اللّهِ(ص) وحَمَلتُ حَدیثَهُ! فَقالوا : یَا سَهلُ! ما أعجَبَکَ السَّماءُ لا تَمطُرُ دَماً! وَالأَرضُ لا تَخسِفُ بِأَهلِها! قُلتُ : ولِمَ ذاکَ؟ فَقالوا هذا رَأسُ الحُسَینِ(ع) عِترَةِ رَسولِ اللّهِ(ص) یُهدى مِن أرضِ العِراقِ إلَى الشّامِ، وسَیَأتِی الآنَ!》 ♦️گفتم : اى مردم! آیا شما در شام، عیدى دارید که ما آن را نمى‏ شناسیم؟! گفتند : اى پیرمرد! تو را غریبه مى‏ بینیم؟ گفتم : من سهل بن سعد هستم. پیامبر خدا(ص) را دیده‏ ام و از او حدیث شنیده‏ ام. گفتند : اى سهل! آیا تعجّب نمى‏ کنى که آسمان، خون نمى‏ بارد و زمین، ساکنانش را فرو نمى‏ برد؟ گفتم : چرا این گونه شود؟ گفتند : این، سر حسین(ع) از خاندان پیامبر خدا(ص) است که آن را از سرزمین عراق به شام، هدیه مى‏ برند و اکنون مى‏ رسد. 📋《قُلتُ : وا عَجَباه! یُهدى رَأسُ الحُسَینِ(ع) وَالنّاسُ یَفرَحونَ؟! فَمِن أیِّ بابٍ یُدخَلُ؟ فَأَشَاروا إِلى بَابٍ یُقالُ لَهُ : بَابُ السَّاعاتِ، فَسِرتُ نَحوَ البَابِ، فَبَینَما أنَا هُنالِکَ، إذ جاءَتِ الرّایاتُ یَتلو بَعضُها بَعضاً، وإذَا أنَا بِفارِسٍ بِیَدِهِ رُمحٌ مَنزوعُ السِّنانِ، وَ عَلَیهِ رَأسُ مَن أشبَهُ النّاسِ وَجهَاً بِرَسولِ اللّهِ(ص) وإذَا بِنِسوَةٍ مِن وَرائِهِ عَلى جِمالٍ بِغَیرِ وِطاءٍ》 ♦️گفتم : شگفتا! سر حسین(ع) را به هدیه مى‏ برند و مردم، خوش‏حالى مى‏ کنند؟! از کدام دروازه مى‏ آورند؟ مردم به دروازه‏ اى به نام «دروازه ساعات»، اشاره کردند. به سوى آن رفتم و آن‏جا که بودم، پرچم‏هایى پى در پى می آمد و اسب‏ سوارى را دیدم که به دستش نیزه سرشکسته‏ اى بود و سرى بر آن بود که شبیه‏ ترینِ صورت‏ها به پیامبر خدا(ص) بود و در پى آن، زنانى سوار بر شتران بدون جهاز آمدند. 📋《فَدَنَوتُ مِن إحداهُنَّ فَقُلتُ لَهَا : یَا جارِیَةُ مَن أنتِ؟ فَقالَت : سُکَینَةُ بِنتُ الحُسَینِ(ع)! فَقُلتُ لَها : ألَکِ حاجَةٌ إلَیَّ؟ فَأَنَا سَهلُ بنُ سَعدٍ مِمَّن رَآى جَدَّکِ وسَمِعَ حَدیثَهُ!》 ♦️به یکى از آنها نزدیک شدم و به او گفتم : اى دختر! تو کیستى؟ گفت : سَکینه دختر حسین(ع)! به او گفتم: آیا درخواستى از من دارى؟ من، سهل بن سعد هستم که جدّت را دیده و از او حدیث شنیده‏ ام. سکینه گفت : 📋《یا سَهلُ! قُل لِصاحِبِ الرَّأسِ أن یَتَقَدَّمَ بِالرَّأسِ أمامَنا، حَتّى یَشتَغِلَ النّاسُ بِالنَّظَرِ إلَیهِ فَلا یَنظُرونَ إلَینا، فَنَحنُ حَرَمُ رَسولِ اللّهِ(ص)》 ♦️اى سهل! به حامل سر بگو که سر را جلوى ما ببرد تا مردم به دیدن او سرگرم شوند و به ما نگاه نکنند، که ما حرم پیامبر خدا(ص) هستیم. سهل گفت : 📋《فَدَنَوتُ مِن صاحِبِ الرَّأسِ وقُلتُ لَهُ: هَل لَکَ أن تَقضِیَ حاجَتی وتَأخُذَ مِنّی أربَعَمِئَةِ دینارٍ؟! قالَ : وما هِیَ؟ قُلتُ : تَقَدَّم بِالرَّأسِ أمامَ الحَرَمِ. فَفَعَلَ ذلِکَ وَدَفعتُ لَهُ ما وَعَدتُهُ》 ♦️به حامل سر، نزدیک شدم و به او گفتم : آیا درخواستم را اجابت مى‏ کنى تا در عوض، چهارصد دینار بگیرى؟ گفت : درخواستت چیست؟ گفتم : سر را جلوتر از اهل حرم، حرکت بده. او نیز چنین کرد و من هم آنچه را وعده داده بودم، به او پرداختم.(۱) 📚منبع : ۱)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲ ،ص۶۸ .
. 0⃣2⃣1⃣دیدار پیرمرد شامی با !👇 ✅وقتی را وارد شام کردند، در اين ميان پيرمردى به كاروان اسيران نزديك شد و گفت : 📋《الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي قَتَلَكُمْ وَ أَهْلَكَكُمْ وَ أَرَاحَ الْبِلَادَ عَنْ رِجَالِكُمْ وَ أَمْكَنَ أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ مِنْكُمْ》 ♦️خدا را سپاس كه شما را كشت و نابود كرد و شهرها را از مردان شما آسوده ساخت و امیرالمومنین يزيد را بر شما پيروز نمود!! امام سجاد(ع) به او فرمود : 📋《يا شَيْخُ! هَلْ قَرَأْتَ الْقُرْآنَ؟》 ♦️اى پيرمرد! آيا قرآن خوانده اى؟ پاسخ داد : آرى! (شما را با قرآن چكار؟!) فرمود : 📋《فَهَلْ عَرَفْتَ هذِهِ الآيَةَ؟》 ♦️آيا اين آيه را مى شناسى؟ که می گوید : 📋《قُلْ لاَ أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ اَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى!》 ♦️به مردم بگو كه من هيچ پاداشى از شما در برابر رسالتم درخواست نمى كنم، جز دوست داشتن نزديكانم!(اهل بيتم) پيرمرد پاسخ داد : آرى! من اين آيه را خوانده ام! (ولى با شما چه ارتباطى دارد!). امام سجاد(ع) فرمود : 📋《فَنَحْنُ الْقُرْبى يا شَيْخُ!》 ♦️قُربى ما هستيم ای پیر مرد! پيرمرد وقتی اين سخنان را شنيد، ساكت شد و از گفته هاى خود سخت پشيمان گرديد و فرياد زد : به خدا سوگند! شما همان گروه شايسته و از خاندان پيامبر اکرم(ص) هستيد. امام(ع) نيز در تأييد سخنان آن پيرمرد فرمود : به خدا سوگند، بدون ترديد ما همان اهل بيت عصمت و طهارتيم و به حقّ جدّ ما رسول خدا(ص) سوگند! كه ما همان گروه هستيم. 📋《فَبَكَى الشَّيْخُ وَ رَمَى عِمَامَتَهُ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ》 ♦️پيرمرد گريست و عمامه از سر انداخت و سرش را به آسمان بلند كرد. 📋《ثُمَّ قَالَ : اللَّهُمَّ إِنَّا نَبْرَأُ إِلَيْكَ مِنْ عَدُوِّ آلِ مُحَمَّدٍ ص مِنْ جِنٍّ وَ إِنْسٍ!》 ♦️سپس گفت : خدايا! من از دشمنان آل محمّد(ص) از جنّ و انس آنها بيزارى مى جويم. سپس به امام(ع) عرض كرد : 📋《هَلْ لِي مِنْ تَوْبَةٍ؟》 ♦️آيا راه توبه اى براى من وجود دارد؟ امام به او فرمود : 📋《نَعَمْ! إِنْ تُبْتَ تَابَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَ أَنْتَ مَعَنَا》 ♦️آرى! اگر توبه كنى، خداوند تو را مى بخشد و توبه ات را مى پذيرد و تو با ما و در زمره ی دوستان ما خواهى بود. پيرمرد نيز توبه كرد، ولى هنگامى كه اين سخن به گوش يزيد رسيد، دستور قتل وى را صادر كرد!(۱) 📚منبع : ۱)اللهوف ابن طاووس، ص۱۷۶ .
. ساقیا بیرجام وئر اولسون عنایت دن  دولی دل یانیر خوشدور اولا پیمانه شربت دن دولی بیر نئچه مدت دی که هجران اودیلا یانمیشام اهیم اوج ائیلور سمایه سینه محنت دن دولی اولسا گر ممکن یازام اوز بختیمه بیر نامه من گوزیاشیلا  یوللارام   اما  شکایت دن دولی یاریمیله وار ازلدن عهد و پیمانیم منیم اولموشام دیدارینه مشتاق همت دن دولی یاریمین واردور ادیندا بیر مقدس جذبه سی گوزلری افسون ائدور خلقی ملاحت دن دولی هر نه حکم ائتسه منه اجراسی واجب دور بلی اولسا گر اجراسی حتی رنج و زحمت دن دولی اربعینه آزقالیر یارب اوزون ائیله نظر گویلوم اولموش بیر نئچه گوندور که حسرتدن دولی بو بلانی قورتار الله جانه گلدوخ رحم ایله ائیله دنیانی گینه یارب سلامت دن دولی اوز اوزوم دن ائتدیقیم اعمالیدن شرمندیم نامه اعمالیم اولموش جرم و  غفلت دن دولی هر کیم اولسام ، هر نه اولسامدا حسینه عاشقم آند اولا عشقه اولوب عشقیم  صداقتدن دولی تشنه یم اب فراته یوخ بو ایل دعوت مگر چرپنیر قوش تک اورک عشق و محبت دن دولی بیر نولار اولسام پیاده کربلانین زاییری هر طرف اولسون گوروم  سیل جماعت دن دولی کربلا جنت دی عشاقه بونی عالم بیلور گورمه سم یانام اولار قلبیم جراحت دن  دولی دفتر عشق و صفادور کربلانین یوللاری کلمه کلمه، جمله جمله، پند و حکمت دن دولی مسجد کوفه دوشور یاده واریدیق ببر گونی گون قبافینده، اورک، شوق عبادت دن دولی مسجد حنانه ده، قیلسام جماعتله نماز نامه اعمالیمی ائیلر   شفاعت دن دولی کربلا گر قسمتیم اولسا سورونم شوقیدن عاشقانه اغلارام گوزلر رضایت دن دولی حضرت عباس صحنین ده گر السام دستماز مشکی ساللام یاده که اولدی خجالت دن دولی ببرده گورسم التی گوشه قبره مهمان اولموشام سجده شکر ائیلرم شور ولایت دن دولی الله الله سن حسینین خاطری احسان ائله بیر ده اولسون کربلا شور قیامت دن دولی کربلا بازارینه دوشسه یولوم نذر ائتمیشم ائیلییم سوغاتیمی مهریله تربت دن دولی بیر نولار یولدا قابار چالسا ایاقیم اینجسه شامی سالام یادیمه اولام حکایت دن دولی بیلمیرم بو داغی قلبیمده نئجه پنهان ائدیم اولموشام مدهوش جان، جانیم حلاوتدن دولی .
. آخر جلسه ای خانم خاتون سلام الله علیها بابا جون خبر داری تنها شدم بعد تو به غصه مبتلا شدم پابه پای نیزه ها پشت سرت اسیرِ مصیبت و بلا شدم بابا جون عمه مونو خیلی زدن بابا جونم شامیا چقد بدن اینو آروم بگم نشنوه عمو بهمون حرفای خیلی زدن یه عده ارازل و لات پشت دوازه ی ساعات دوره کردن مارو بابا بی حیاها جلو چشمات آخ رو صورت جای کعب نی مونده نانجیب دلمو سوزونده رو زمین زجر من کشونده وااای ابتا یا حسین یا مظلوم ابتا یا حسین یامظلوم ابتا یا حسین یا مظلوم باباجون چرا لبات پاره شده مثه گوشای بی گوشواره شده بابا جون قربون خشگی لبات بعد تو دخترت آواره شده حال و روز توکه از من بدتره گونه ات از خون تازه چرا تره کجا بودی باباجون باباحسین سر تو چرا پُرِ خاکستره شنیدم تنور خولی رفته بودی بابا جونم حق بده دق بکنم من بعد تو زنده نمونم تا سرو صورت خونی تو دیدم یادم رفت که چیا کشیدم یادم رفت که چیا شنیدم وااای ابتا یا حسین یا مظلوم ابتا یا حسین یا مظلوم ابتا یا حسین یا مظلوم بابا دلتنگه لالاییات شدم بابا دلتنگ نوازشات شدم یه ماهی میشه صداتو نشنیدم من دلتنگه قصه گفتنات شدم یه دنیا حرف نگفته تو گلوم چی بگم حالا که هستی روبروم همه دردا و غمام رفته زیاد خدا رو شکر رسیدم به آرزوم بغلم بیا بابایی دلتنگم بابا خدایی لالایی بخون برام باز حالا که تو پیش مایی آخ که چه قدر سردو تاریک اینجا باباجونم خوش اومدی بابا قول بده که نزاریم تنها وااای ابتا یا حسین یامظلوم ابتا یا حسین یا مظلوم ابتا یا حسین یا مظلوم شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیها تعجیل در امر ظهور حضرت حجت (عج ) سلامتی رهبرمون صلوات 👇👇👇
. این همه سختی کشیدم حالا ناکام برم بدون دیدن اون ماه دلارام برم اولین دیدار ما پای لَحَد باشه بَده به هوای دیدنت نوکر به دنیا اومده ارباب دیر چشامو وا کردم پیشت خودم رو رسوا کردم عمری گم شده بودم اما باتو خودم رو پیدا کردم اول و آخرش سهم من از این زندگی یه سنگه و یه کمی خاک اما نمیخوام زندگیم تموم شه تا قبل از اینکه دلم رو کنی پاک العجل العجل یا صاحب الزمان العجل العجل الغوث و الامان بند دوم داره میچرخه زمین و جاریه این زندگی جوونیم رفت و نکردم لحظه ای هم بندگی لحظه ای که چشم من بیافته به چشمای تو نکنه روتو بگیری از من و بگی برو کی گفت بندگی به نماز و روزست وقتی حسینی نیست حال دلامون دنیا افتاده به جون خودش ما حتی خبر نداریم از اقامون سیرم و سفره ی همسایه خالی یعنی نرفته سیرتم به مادر آخه گدا نمیره دستِ خالی حتی سر رکوع از پیش حیدر العجل العجل یا صاحب الزمان العجل العجل الغوث و الامان بند سوم همه چی دیده چشای پر گناهم غیر تو اما دائم میرسه به روسیاها خیرتو خوبیه نوکر اینه بدست هیشکی نیست نگاش میدونه میفرسته روزیشو خود اقا براش ارباب دوست ندارم بمیرم حالا اخه یوسف و یک نظر ندیدم میخوام نوکریتو کنم آقا جون دیگه از هرکی غیرت دل بریدم من که بدهکار تواَم یه عمره دعا بکن بی دیدنت نمیرم درسته بد کردم ولی میدونی به اون چشای حیدریت اسیرم العجل العجل یا صاحب الزمان العجل العجل الغوث و الامان 👇
❖﷽❖ 🔆جلسه بیست و چهارم و اَوْصِیاءِ نَبِیِّ اللهِ ✅فقط خدا به اهلیّت جانشین رسول اکرم(ص)آگاه است بنابراین،نقطه ی اصلی اختلاف شیعه و سنّی همین جاست که ما می گوییم انتخاب خلیفه و تعیین وصیّ رسول اکرم(ص)منحصراً در اختیار خداوند است و جز او کسی نمی داند که چه کسی دارای اهلیّت منصب خلافت و امامت است؛همان گونه که دارا بودن اهلیّت رسالت را جز خدا کسی نمی داند،چنان که خودش فرموده است:"...اللهُ أعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ....خدا می داند رسالتش را در کجا قرار دهد....(انعام،124) ✅دارا بودن اهلیّت وصایت رسول را هم جز خدا کسی نمی داند و حتّی خود رسول نیز جز ابلاغ پیام خدا در این مورد و معرّفی شخص منصوب از جانب خدا دخالتی ندارد؛اهل تسنّن چنان این مطلب با آن عظمت را ساده و سطحی گرفته اند که با تشکیل ثقیفه ی بنی ساعده جعل خلافت کردند و ابوبکر را به جای رسول الله اعظم نشاندند. 🌺اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحمّد؛🌹 🔹در صورتی که قرآن می فرماید:حضرت موسی بن عمران(ع)که از انبیای اولولعزم است،هفتاد نفر از قوم خودش را انتخاب کرد که آن ها را همراه خود به میقات:(جایی که برای اجتماع در آن تعین وقت کرده باشند.)ببرد تا مناجات او با خدا را بشنوند.آن جمعیّت در میان قومشان از مقدّس ترین و عارف ترین ها بودند که جاهل و نادان از آب درآمدند،چنان که می فرماید:"وَ اخْتارَ مُوسی قَوْمَهُ سَبْعِینَ رَجُلاً لِمِیقاتِنا....موسی(ع)از میان قومش هفتادنفر را برای میقات ما برگزید.(اعراف،155) 👈🏼امّا آن منتخبین آن چنان نفهم از آب در آمدند که:"...فَقالُوا أَرِنَا اللهَ جَهْرَة....گفتند:خدا را بی پرده و آشکار به ما نشان بده تا ببینیمش..." (نساء،153 )"...فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَة بِظُلْمِهِمْ....به کیفر این نفهمی،صاعقه آن ها را فرا گرفت...."(نساء، 153) 👌🏼پس وقتی منتخبین حضرت موسی(ع)مطابق با واقع در نیامدند،آیا منتخب ابوهریره ها و خالد بن ولیدها و...مطابق با واقع در خواهد آمد؟بنابراین،منطق شیعه در موضوع خلافت،منطقی عقلانی است که می گوید:وصیّ نبی و خلیفه ی پیامبر هماند خود پیامبر(ص)باید منصوب از جانب خدا باشد،زیرا تنها خداست که می داند که چه کسی شایستگی آن را دارد که عهده دار امر خلافتِ نبوّت و رسالت باشد؛چرا که:"...اللهُ أعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ....خدا می داند که رسالت خود را در کجا قرار دهد...."
. 1⃣2⃣1⃣ورود به مجلس یزید!👇 ✅سپس اسراء را وارد مجلس یزید کردند که امام صادق(ع) در این باره می فرماید : 📋《لَمَّا أُدْخِلَ‏ رَأْسُ‏ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ(ع) عَلَى يَزِيدَ لَعَنَهُ اللهُ وَ أُدْخِلَ عَلَيْهِ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(ع) وَ بَنَاتُ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ(ع) وَ كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(ع) مُقَيَّداً مَغْلُولًا》 ♦️وقتی که سر مبارک امام حسین(ع) را وارد مجلس یزید کردند، در این هنگام امام سجاد(ع) به همراه دختران امیرالمومنین(ع) نیز وارد مجلس کردند، در حالی که دست و گردن و بازوی جد اسیرم، در غل بسته بود.(۱) و در روایتی دیگر؛ 📋《وَ کَانَ أَجسَادُهُم مُجَرَّدَةً وَ ثِيَابُهُم مُرَمَّلَةً وَ خُدُودُهُم مُعَفَّرَةً》 ♦️در حالی که، پیکرهای شهدای کاروان امام حسین(ع)، برهنه، با لباس های خونین و صورت های خاک آلود بودند.(۲) 📚منابع : ۱)تفسیر قمی، ج۲، ص۳۵۳ ۲)تاريخ الطبری، ج۵، ص۴۶۰ .
✅حدیث مفصّل امام رضا(ع)مبنی بر این که امامت مکمّل دین است 🔆حضرت امام ابوالحسن الرّضا(ع)ضمن حدیث مفصّلی خطاب به عبدالعزیز می فرمایند:«ای عبدالعزیز،مردم نادانند و در امر دینشان فریب خورده اند و به گمراهی افتاده اند.خداوند رسول خودش را از میان مردم نگرفت،مگر بعد از این که دین خود را کامل ساخت و گفت:"...أکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ....دین شما را کامل کردم...(مائده،3) 👌🏼امامت مکمّل دین است(و دین بدون امامت ناقص است).بنابراین،کسانی که می پندارند خدا دین خود را کامل نکرده است،مخالفت با کتاب خدا کرده اند که گفته است:"...أکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ..."؛کمال دین با امامت تحقّق می یابد.و کسی که به مخالفت با کتاب خدا برخیزد،کافر شده است.» 🔺پس کسانی که اعتقاد به امامت ندارند و به خلافت بلافصل:(متّصل،بدون فاصله)امیرالمؤمنین علی(ع)معتقد نیستند،طبق گفتار امام هشتم(ع)،"فَقَدْ کَفَرَ"به درستی که کافرند. ✅وجوه مشترک ما با اهل تسنّن حالا بر این اساس،چگونه می گویند ما با آن ها مشترکات داریم؟آیا در چه چیزی با آن ها مشترکیم؟مثلاً در قرآن؟یعنی چه که در قرآن مشترکیم؟یعنی در خطّ و نقش و کتابت و الفاظ قرآن مشترکیم؟بله درست است،در این ها مشترکیم؛امّا آیا در تفاصیل احکام و شریعت که باید از قرآن استنباط گردد و در ظاهر قرآن نیست و احتیاج به مبیّن دارد،که مثلاً بیان کند که آیه ی"أقِیمُوا الصَّلاة"چگونه باید عملی گردد و ارکان و شرایطش کدام است،با آن ها در مبیّن قرآن مشترکیم یا خیر❓ 👈🏼ما می گوییم مبیّن قرآن علی(ع)و اهل بیت رسول(ع)باشند و آن ها می گویند ابوحنیفه و دیگران باشند.همچنین،آیا در اعتقاد به نبوّت رسول اکرم(ص)مشترکیم؟درصورتی که ما کسی را به نبوّت ختمیّه می شناسیم که از طرف خدا رسالت به ابلاغ ولایت امیرالمؤمنین علی(ع)داشته و آن حضرت را وصی و خلیفه بلافصل خود تعیین کرده است و آن ها کسی را به نبوّت می شناسند که از طرف خدا مأمور به ابلاغ ولایت علی(ع)نبوده و وصیّتی در امر خلافت نداشته است.آیا باز هم ما با آن ها در اعتقاد به نبوّت مشترکیم؟
متن:هرکس که با تو باشه... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 هرکس که با تو باشه قلبش آسمونیه کار و کِسبِ زندگیش صاحب الزمونیه اُنظُر الینا نَظرَة الرحیمه سائل نگاهش به دست کریمه اِرحَم اَبانا حال من وخیمه فکر و ذکرم شده یکسره مثل باد عمرمون میگذره کی میخوام پس ببینم تورو کور بشه این چشام بهتره آقا کجایی آقا کجایی آقا کجایی آقا کجایی ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️ هفته به هفته دارم میشمارم تو خاطرم از این جمعه ها هنوز غریبونه میگذرم من غرق آهم مونده بین راهم باز اومدم با نامه‌ی سیاهم اِرحَم اَبانا تو بده پناهم سخته هر روز توی انتظار باشی و بگذره روزگار منتقم العجل الامان وارثِ بر حقِ ذوالفقار آقا کجایی آقا کجایی آقا کجایی آقا کجایی کربلایی وحید شکری 👇
✅وي‍‍ژگي هاي فقيه صاحب فتوا از ديدگاه شيعه 💠شيعه همان طور كه در امر خلافت و امامت دقيق است،در امر اخذ فتوا از فقيه در زمان غيبت امام معصوم(ع)نيز دقيق است و شرايط خاصّي را كه از ناحيه ي امام معصوم(ع)مقرّر شده است،در فقيهي كه مي خواهد از او اخذ فتوي در احكام دينش كند در نظر مي گيرد و مي گويد حضرت امام صادق(ع)فرموده اند:"هركدام از فقها كه خودنگهدار از گناه و نگهبان دينش (در ميان امّت)باشد و مخالف هواي نفس و مطيع امر مولايش باشد،وظيفه ي عوامّ مردم است كه از او تقليد كنند و اين شرايط در بعضي از فقهاي شيعه تحقّق مي يابد،نه در همه ي آن ها.(1) 👈🏼در اين حديث،كه ظاهراً از احاديث قدسيّه است (حديث قدسي:سخن خدا كه در قرآن نيامده باشد.)آمده است:"بين من و خودت عالمي را كه فريفته ي دنياست واسطه قرار نده(و از او احكام دين را نگير).او راه محبّت مرا مي بندد(و به بيراهه مي برد.)(2)زيرا هر محبّتي بر محور محبوب خود مي چرخد.(3) 🔹آدم دنيا دوست،دنيا را هدف مي گيرد،نه خدا را و بحمدالله در طول تاريخ شيعه،تا آنجا كه مي دانيم،كساني كه عهده دار مقام مرجعيّت شيعه بوده اند،علاوه بر فقاهت،داراي مرتبه ي بالايي از زهد و تقوا و ورع بوده اند تا حدّي كه حتّي الامكان از قبول تصدّي آن مقام استنكاف:(اطاعت نكردن،سرپيچي) مي ورزيدند و تا احساس وظيفه و تكليف الهي نمي كردند،تن زير بار قبول منصب افتاء نمي دادند؛ 🔴زيرا از رسول خدا(ص)روايت شده است كه:"بي پرواترين شما در فتوا دادن،بي پرواترين شما براي جهنّم رفتن است.(4)ولذا از قبول اين منصب مي ترسيدند و گردن خود را پل براي مردم قرار نمي دادند. 📚منابع 1-احتجاج طبرسي،جلد2،صفحه263 2-بحارالانوار،جلد2،صفحه107،حديث8 3-همان،حديث7 4-بحارالانوار،جلد2،صفحه123،حديث48 .
671377_178.mp3
383.9K
دعای هر روز ماه صفر ─┅─═इई 💠ईइ═─┅─ 💠
. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل روضه‌یِ مجلس شام - حضرت زینب سلام الله علیها مجلس گرفته بود که تحقیرمان کند کوبید چوب رویِ لبَت پیرمان کند مِنبرنشینِ مَست به آلِ تو طعنه زد شاید یهودی آمده تفسیرمان کند دائم به حرمله صِله بخشید پیشِ ما تا خون به قلبِ مادرِ بی شیرمان کند شمر آمد و رقیّه به من گفت عمّه جان او آمده دوباره به زنجیرمان کند؟! با طعنه دشمن تو به ما گفت از ظَفَر تا از حسین و کرب و بلا سیرمان کند زینب پس از علی مددی ماٰرَأَیتْ گفت اینجا خدا اشاره به تکبیرمان کند حرف از کنیزِ خانه یِ آلِ یهود شد تا ندبه ذکرِ رأسِ علمگیرمان کند .
. 🏴 شنبه اول ماه صفر 💢اعمـــــال مـــــاه صفـــــر 💠 سفارشات مخصوص بمناسبت ورود به ماه صفرالمظفر: ▪️ماه صفر ماه حزن اهل بیت علیهم السلام در اسارت امام زین العابدین و عمه جانشان زینب سلام الله علیهما و ماهی است که سرور کائنات عالم رسول گرامی اسلام امام مجتبی و امام علی بن موسی الرضا علیهم السلام چهره در رخ تراب کشیدند... ♦️لذا در مفاتیح الجنان اعمالی برای کل این ماه و اعمال مخصوص بعضی روزها آمده است: ۱- خواندن نماز اول ماه دو رکعت در رکعت اول بعد از حمد سی مرتبه سوره قل‌هوالله احد در رکعت دوم بعد از حمد سی مرتبه سوره قدر بعد از نماز صدقه دهد. ۲- خوانده دعای؛ " یَا شَدِیدَ الْقُوَى وَ یَا شَدِیدَ الْمِحَالِ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ یَا عَزِیزُ ذَلَّتْ بِعَظَمَتِکَ جَمِیعُ خَلْقِکَ فَاکْفِنِی شَرَّ خَلْقِکَ یَا مُحْسِنُ یَا مُجْمِلُ یَا مُنْعِمُ یَا مُفْضِلُ یَا لا إِلَهَ اِلّا أَنْتَ سُبْحَانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمِینَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ نَجَّیْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَ کَذَلِکَ نُنْجِی الْمُؤْمِنِینَ وَ صَلَّى اللهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ. " روزی ۱۰مرتبه که در مفاتیح الجنان آمده. ۳- روز سوم نمازی دارد به این نحو: دو رکعت در رکعت اول سوره حمد سوره فتح و در رکعت دوم حمد و توحید. بعد از نماز صد مرتبه صلوات، صد مرتبه بگوید: اللهم العن آل ابی سفیان و صد مرتبه استغفار کند. ۴- دادن هم در طول ماه مطلوب است. .
. 💢نحوست 💢 ما درباره نحوست ماه صفر روایتی ندیده ایم اما برخی علما نحوست این ماه را به شهرت نسبت داده اند وفرموده اند طبق مشهور این ماه شوم ونحس است.چنان که علامه مجلسی می گوید: "هذا الشهر مشهور بالنحوسه والشوم" "ماه صفر مشهور است به نحوست وشوم بودن" زاد المعاد،ص274 شیخ عباس قمی می گوید: "بدانکه این ماه معروف به نحوست است" مفاتیح الجنان،ص508 ودر برخی روایات، اهل بیت برای شهرت اهمیت ویژه ای قائل شده اند چنان که امام صادق فرمود: "خذ ما اشتهر بین اصحابک" "به آنچه بین علمای شیعه مشهور است عمل کن" عوالی اللئالی،ج3 ص129 روی این جهت، افرادی که می خواهند چنین اظهار کنند که از آنجایی که ماه صفر نحوستش به مشهور نسبت داده شده لذا قابل اعتنا نیست احساس می شود طریقه خوبی را در پیش نگرفته اند. اما درمورد چرایی این نحوست: ایت الله مکارم تصریح می کند که در موارد متعدد، ایام به نحوست نسبت داده شده به دلیل اتفاقاتی که درآن واقع شده است، البته افرادی در این مساله راه افراط را پیموده اند وبه هرکاری که دست می زنند قبلا به سراغ سعد ونحس بودن ایام می روند وشکست های خودرا به گردن ایام می اندازند،این خرافه ای است که جدا باید از آن پرهیز کرد وتصریح می کنند که در روایات اهل بیت آمده است که در روزهایی که نام نحس بر آن گذارده شده است، شما می توانید با دادن صدقه، یا خواندن دعا و استمداد از لطف الهی وتوکل بر خدا به دنبال کارها بروید وپیروز باشید تفسیر نمونه،ج23 ص44 شیخ عباس قمی نیز تصریح می کند برای دفع نحوست ماه صفر،هیچ چیز بهتر از تصدق وادعیه واستعاذات نیست مفاتیح الجنان،ص508 علامه مجلسی نیز روایاتی را ذکر می کند که انسان می تواند با پرداخت صدقه وتوکل بر خدا نحوست ایام را برطرف کند بحار الانوار،ج56 ص18 باب 15 حاصل آنکه، به هیچ وجه نباید درباره نحوست ماه صفر راه افراط را پیمود واگر نحوستی نیز برای این ماه است با پرداخت صدقه،دعا،وتوکل بر خدا رفع میشود .