eitaa logo
کانال نوای عاشقان
14.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
349 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
چون خدا خلقت صدیقه‌ی کبری می‌کرد صورت عصمت خود را متجلا می‌کرد تا علی آیت عظمی نبود بی همتا ذات حق خلقت صدیقه‌ی کبری می‌کرد ازدواج علی و فاطمه با آن برکات چشمه‌ای بود که پیوند دو دریا می‌کرد رازی از اعظم اسماء و صفات خود را با یکایک صفت فاطمه معنا می‌کرد ذات زهرا به امم نیست کسی مانندش نور زهرا ز رُسُل حل معما می‌کرد مصحف او که امامان همه را در بر بود رازهایی است که روح القدس انشاء می‌کرد فضه‌ی خادمه‌اش مرتبه‌ی مریم داشت قنبر خانه‌ی او کار مسیحا می‌کرد در حضورش همه هستی به رکوع آمده‌اند فخر از سجده‌ی او حی تعالی می‌کرد ز چه عالم نشود مجری فرموده‌ی او کآنچه می‌خواست خدا فاطمه اجرا می‌کرد اول خاتمه‌ی هر سفری پیغمبر عزم دیدار حرمخانه‌ی زهرا می‌کرد باز می‌شد درِ جنات خدا بر رویش تا درِ خانه به روی پدرش وا می‌کرد مرتضی چشم خدا بود خدا را می‌دید هر زمان بر رخ زهراش تماشا می‌کرد ** گر نمی‌رفت برون حضرت حوا ز بهشت اندر آن تا به ابد سیر چو حورا می‌کرد بیش از این قدر که از همسری آدم داشت نیست معلوم دگر مرتبه پیدا می‌کرد لیک از آن روز که جبریل امین در بر عرش مدحت فاطمه تقریر به حوا می‌کرد گندمی خورده و آمد به جهان چون در دل خواهش مادری حضرت زهرا می‌کرد ترک اولی اگر این فایده را در بر داشت کاش آدم همه دم ترک ز اولی می‌کرد توبه‌اش تا که نیامیخت به نام زهرا بود بی فایده هر چند خدایا می‌کرد خوشترین لحظه‌ی ایام "مؤید" آن بود که مدیح علی و فاطمه انشاء می‌کرد ✍ مرحوم استاد
عروسی علی و زهرا مولا  علی  چه  بیقراره داماد    و  همتا  نداره چراغونی   تو   آسمونه جشن وسروره عاشقونه دست‌ علی تودست زهرا مبارکه   بگید   ماشاالله۲ یاس  نبی حضرت زهرا عروسیَش   داره‌   تماشا عرش وسمافرشته بارون بدوره    فاطمه   نَمایون دست‌ علی تودست زهرا مبارکه   بگید   ماشاالله۲ علی ببین  چه  سرفرازه عروس   مثال سرو نازه عرش خدا  آئینه بندون جمع ملائک شاد وخندون دست‌ علی تودست زهرا مبارکه   بگید   ماشاالله۲ مولا  علی  چه (بیقراره) داماد    و    همتا   نداره بیقرار اصفهانی تابستان ۱۴۰۱شمسی
عروسی حضرت علی بیقرارِه          بیقرارِه         مرتضی گشته داماد. نبی شیر خدا ۲ جشن و شادی شد عیان ای شیعیان هر  طرف   غرق  طرب گشته جهان ۲ فاطمه   بهر    علی   گشته   عروس مجلس   عیش   علی   باشد   جنان کف   زنان   هل هل زنان  در آسمان دور   حیدر    دور    زهرا   قدسیان بیقرارِه          بیقرارِه         مرتضی گشته داماد نبی شیر خدا ۲ بَه بِه أین داماد امیر عالمه او قَدَر قدرت وصی خاتمه شیر یزدان شاه مردان حیدره از همه عالم خدا داند سره بیقرارِه          بیقرارِه         مرتضی گشته داماد نبی شیر خدا۲ بیقرار اصفهانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. درِ بیت محمد (ص) را زده دست خدا امشب تپش های دلش گوید خبر از مبتدا امشب   اذان حق ز احمد بهر وصلت اذن می خواهد تمام رکن ایمان با خجالت اذن می خواهد   اگرچه حیدر از اول مسمّای خصایص بود ولی بی فاطمه (س) ایمان مولا نیز ناقص بود   ندیده از نخستین روز، این مجد و بزرگی را زمین مانند این بانو زمان مانند این آقا   محمد (ص) از دل تنگ وصیّ خود خبر دارد زره را ای علی (ع)  بفروش او بهرت سپر دارد   اگر ای فاطمه (س) راضی به وصل مرتضی گردی بدان ام الحسین (ع) و شافع روز جزا گردی   محمّد (ص) عاقد و شاهد وجود ربّ اعلا شد علی(ع) شد همسر زهرا (س) و زهرا یار مولا شد   محمّد (ع) خطبه می خوانَد که زهرایش بلی گوید بلی نه در جواب خطبه، زهرا (س)  یا_علی (ع) گوید   بنازم این محبت را فدای لطف و احسانش نبیِّ مصطفی (ص) جانانه اش را داد بر جانش   تو گویی شاخه ای از یاس می بخشید مولا را به دست مرتضی چون داد دست پاک زهرا (س) را به زهرا داد احمد بحر و دریای ولایت را به حیدر داد اما معدن و دریای عصمت را   نه جای اشک دارد جشن این زوج جهان آرا ولی احمد به دامادش امانت داد زهرا را   ز یُمن ازدواج شیر حق با  دختر طه (ص) شد الرحمن عروس از آیه ی دیدار دریاها   بهار آمد دل تنگ اب التربة بهاری شد یم کوثر رسید و بر ضمیر خاک جاری شد   نهال طَیّب آمد اصلُها ثابت محقق شد دوباره نور حق بر انشعاب خویش ملحق شد   به لحن قدسیان از شوقِ این پیوند آوازی است به عشق شاه و شهبانو پر از الحان شیرازی است   که بادا باد بر امت مبارک باد بادا باد زفاف مظهر عصمت مبارک باد بادا باد ✍ 1402/03/30 سالگرد (ع) و مبارک باد
. وَالشَّمْس ، وَالْقَمَر « پیوند آسمانی » -------- ماه نو آمد شروعش را ببین عشق می تابد طلوعش را ببین اوّل ماه است و ماه آمد پدید پرده افتاد از رخ صبح سپید بنگرید از آسمان مهتاب عشق ماه و خورشیدند در یک قاب عشق این که می تابد به خاک از آسمان قابَ قَوْسَیْن است یا رنگین کمان ماه ذِالْحَجَّه است‌ ، ماه نور و عشق ماه پیوند دو گل در شور و عشق ماه پیوند علی با فاطمه ست کوثر هستی ببین در زمزمه ست بنگرید اینجا همای عشق را ابتدا و انتهای عشق را عشق یعنی فاطمه ، یعنی علی فاطمه نور است و گل ، معنی علی واژه اینجا وامدارِ عاشقی ست ماه ذِالْحَجَّه بهارِ عاشقی ست اوّل ذِالْحَجَّه شد روز وصال روز جاری گشتن نور زلال ثبتِ هستی گشت نور قائمه روز پیوند علی با فاطمه با همین پیوند در اوج است عشق خنده بر لب های این زوج است عشق قدسیان گل در رکاب آورده اند شیشه ی عطر و گلاب آورده اند قُرَّةُ الْعَیْنِ رسولِ کردگار می رود در خانه ی دلدار و یار گشت تفسیر آیتِ  حَبْلُ الْمَتین جان فدای این دو یار بی قرین جبرئیل آورده پیغام سروش آسمان هم گشت اینجا گل فروش می دهد عرشِ خدا ترویج شان آسمانی گشت این تزویج شان بهرِ این تزویجِ خوب و بی بدیل دسته گل آورده با خود جبرئیل زندگی بار دگر شیرین شده ست شهپر جبریل عطر آگین شده ست آیه ی وَالشَّمْس ْ در قرآن گواست وَالْقَمَر زهرا و شَمْس اش مرتضاست آفتاب از روی حیدر منجلی ست انتشار نور از بیت علی ست شد علی محوِ رخ ریحانه اش حضرت زهراست نور خانه اش مهر و ماه اینجا عجین گردیده اند آب و آئينه قرین گردیده اند ماه و مهر است و سپیدارِ سپهر زیر یک سقف آمدند این ماه و مهر این دو یار غرقِ در مهر و وفا خانه ای دارند لبریز از صفا خانه ای با مهر و گل آمیخته جایْ جایش را خدا گل ریخته خانه ای کوچک ولی لبریزِ نور گویِ سبقت برده از وادیِّ طور خانه امّا در صداقت بی نظیر زیر پا انداخته مولا حصیر آنقَدَر ساده ست آن بیتِ شریف کز در و بامش چکد عطر لطیف خیز و طرح دیگری در دل بریز خانه باید این چنین باشد عزیز «یاسر» این را از علی آموخته چشم خود را سوی این در دوخته ** «یاسر»✍ .....................................................
دوبیتی پیوند آسمانی زهرا وحیدر است خشنود از آن خدا و رسول مطهر است تا این دو بحر یلتقیان گشته از صفا از بهرشان چو لوئ لوئ و مرجان دو گوهر است۰ 🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋 سبک (نقل بپاشید گل بریزید فصل شادی اومده) 🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋 اول ذی الحجه شد، پیوند زهرا و علی قلب شیعه شد از این پیوند شادی منجلی بزم شادی شد بپا _ تهنیت بر مصطفی۲ 🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋 موسم دامادی شاه ولایت اومده شادی و خوشحالی ختم رسالت اومده بزم شادی شد بپا _ تهنیت بر مصطفی۲ 🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋 شد عروسی و زفاف دخت ختم المرسلین گشته دامادی مولانا امیرالمومنین بزم شادی شد بپا _ تهنیت بر مصطفی۲ 🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋 عاقد عقدش خدا و شاهدش روح الامین شد بپا شادی در افلاک و صفا اندر زمین بزم شادی شد بپا _ تهنیت بر مصطفی۲ 🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋 فصل شادی گشته و هم موسم شور و شعف شد عروسش فاطمه داماد شد شاه نجف بزم شادی شد بپا _ تهنیت بر مصطفی۲ 🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋 تهنیت بر رهبر و بر مهدی زهرا بود شیعیان را شادی از دامادی مولا بود بزم شادی شد بپا _ تهنیت بر مصطفی۲ 🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋 بر شهید حق درود و بر امام بت شکن لعن و نفرین خدا بر دشمن دین و وطن بزم شادی شد بپا _ تهنیت بر مصطفی۲ 🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋🎋 غلامرضامحمودنژاد (ناطق) از قم ۹۹/۰۵/۰۱ _ اول ذالحجه الحرام ۱۴۴۱
قناری مست و بلبل گفت: آری به اذن باغبان، گل گفت: آری خدا فرمود: زهرا جان ! وکیلم؟ و زهرا بی‌تأمل گفت: آری
در حقیقت سندِ عقدِ "علی" و "زهرا" سندِ "نوکری" ماست که امضا می‌شد
یقیناً جایِ امّا و ولی نیست کسی غیر از "علی" بر ما "ولی" نیست قسم بر باءِ بِسمِ الله، هرگز ِصِراطَ المستقیمی جز "علی" نیست
سحر روی پلکِ تماشا نشسته سرِشب به امید فردا نشسته به امید فردا که دنیا ببیند خدا پای وصل دو دریا نشسته حیا زیر چادرنمازِ شرافت شده قرص ماهی که بالا نشسته "ولی" رو به روی بهشت مجسم سرِ چشمه‌سار تولی نشسته سپر می‌فروشد چه باکی ز دشمن به بازو اگر حرز زهرا نشسته سرسفره‌ی عقد در وصف این دو هر آیینه آیینه از پا نشسته پی دیده بوسیِ دختر، پیمبر سر راهِ ام ابیها نشسته کمی دیر شد بین سجاده‌ی اشک گمانم که زهرا به نجوا نشسته و یا سائلی بر سر راه بانو پی مسألت با تمنا نشسته در این شادی اما ز دوریِ مادر غمی در دلِ تنگِ زهرا نشسته
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5886600206446757138.mp3
2M
✳️ 🎤آقای اونی که دلاوره دلاوره علیه علیه از خدا دل میبره دل میبره علیه دلم حیدریه هر کسی دلداده است بگه حیدر بگه حیدر هر کسی آزاده است بگه حیدر بگه حیدر هر کی حلال زاده است بگه حیدر بگه حیدر ✅حق مددی حق مددی حیدر ✳️علی حیدر علی حیدر دلی که حیدری حیدری تا ابد دل پر شعفه کر خدا هر جایی هست ولی بزار که بگم ساکن نجفه2 امید دل نبی بعد خدا بخدا شه لو کشفه هر کی چپ نگا کنه به نبی با علی طرفه دلت پر از شور شه بگو حیدر تا نجفت جور شه بگو حیدر چشم حسود کور شه بگو حیدر بگو حیدر ✅حق مددی حق مددی حیدر ✳️علی حیدر علی حیدر حرمی که حرم خدا شده بخدا حرم علیه2 بخدا هر چی دارم هر چی دارم همه از (کرم علیه)2 قسمی که حاجت هیچ کسی رد نمیشه (قسم علیه)2 علمی که رو دوش ساقی کربُ بلاست علم علیه چی از خدا میخوای بگو حیدر بگو حیدر اگه شفا یخوای بگو حیدر بگو حیدر کربُبلا میخوای بگو حیدر بگو حیدر ✅حق مددی حق مددی حیدر ✳️علی حیدر علی حیدر ┈••✾•🌷🕊🌷•✾••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃 به نام خدا مدح و منقبت خامس آل عبا ع و ایما و اشاره به ازدواج مولا علی ع و حضرت فاطمه س "" "" "" چو تکوین جهان را ساز کردند/نخست با نام او آغاز کردند خمیر آدمی را چون سرشتند/ازل نام محمد را نوشتند بر او دادند صفات بی قرین را/کمالات سماوات و زمین را نباشد کفر گر گویم که خالق/بشد بر روی چون ماه وی عاشق سپس گفتا خدای شورو احساس/تو را من آفریدم اشرف الناس دو باره روح بر آدم دمیدند/علی را بعد احمد آفریدند یقین آب وگل این دو سوا نیست/مسلم فرق بین این دوتا نیست سپس خالق برای حفظ میزان/نمود ارض و سما را نور باران چه شد اعجاز دیگر شد هویدا/چو خالق بر کشید رخسار زهرا به نسوان جهان جان آفریدند/دمی که روح بر زهرا دمیدند شکوه دیگری خالق عیان کرد/جهان را صاحب روح و روان کرد بلی زهرا گل باغ جنان شد/شکوه عرش و فرش آسمان شد سپس با امر و دستور خداوند/فروزان تر بشد نور خداوند بلی ساز دگر را ساز کردند/جهان را پر ز رمز و راز کردند خدای لم یزل لطف دگرکرد/جهان عاشقی را زیر و بر کرد سپس درعرش و فرش شوری بپا شد/علی داماد ختم الانبیا شد بلی رخت عروسی بهر زهرا/به امر حی سبحان شد محیا چو پا بگرفت این پیوند جاوید/شدند هم خانه مهر و ماه و خورشید سپس باغ امامت بارور شد/گلستان نبوت پر ثمر شد دوباره باب احسان باز گردید/جهان را نور دیگر در نوردید دعای نیمه شب ها شد اجابت/بشد وا بار دیگر باب رحمت خدا برعالم و آدم نظر کرد/یم جود وکرم را پر گهر کرد خروشان شد یم جودو کرامت/یم پر موج و پر طوفان رحمت حسن را با دو صد حسن آفریدند/ورا چون مرتضی رکن آفریدند خدا باردگر لطف وعطا کرد/زمین و آسمان را پر جلا کرد مزین کرد خدا کون و مکان را/خرامان کرد خداوند انس و جان را دوباره لطف یزدان شد هویدا /زمین و آسمان ها شد مصفا خداوند بر خلایق ارمغان داد/حسین بن علی را بر جهان داد بگو فاخر در این روز مبارک/هزاران آفرین احسن تبارک چه پیوندی که بی شک بی قرین است/میان بهترین ها بهترین است "" "" "" " گنجینه اشعار مذهبی ترکی و فارسی و اشعار انتقادی اجتماعی شاعر : مسلم فرتوت(فاخر)
🎶سـبـک: 🖊امـام عـلـی(ع) 📝مـتـن: اسـرافـیـل.... 🎤بـانوای: ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ صور اسرافیله یا صدای تکبیره ضربه‌ی طوفانه یا ضربه‌ی شمشیره هرکی رو به روش میاد میمیره صحرای محشره اخه چرا اینجور فرار میکنن همه میگن علی به معرکه زده هرچی فرار کنیم بازم کمه میزنی دل لشکر میگن الفرار حیدر یکی روی کوه میره یکی توی غار حیدر سر صد نفر رو زدی با یه ذوالفقار حیدر |🌼💐☘🌷🍀🌹🍃🌺🌱🌴🌸| روز جنگ خندق یا روز رستاخیزه هی جنازه روی جنازه ها میریزه مولای ما چه شگفت انگیزه از بس که ضربه میزنه علی شمشیرشو ببین چه خم شده اونقدر کشته دیگه مشخصه تعداد دشمنا چه کم شده قدمات میلرزونه دل عبدود ها رو اونی که رجز میخوند زده توی انکارو میگه ما یه چی گفتیم یا علی ببخش مار
🎶سـبـک: 🖊امـام عـلـی(ع) 📝مـتـن: شـده.... 🎤بـانوای: ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ دنیا شده مجذوبِ اعمالِ علی در دست فقیرانِ اموالِ علی عالم همه حیرانن از سیره‌ ی او هم بازیِ شبهای طفلانِ علی مستم و شیدای علی عاشق رسوای علی سفره ی رنگین منه کیسه ی خرمای علی علی مرحمت عامه علی مظهره اسلا علی یاره تهی دستان علی قَیِّمه ایتامه علی یاره ضعیفانه علی مرکب طفلانه علی بخشش بی حده علی بارش بارانه علی یا علی یا مولا... |🌼💐☘🌷🍀🌹🍃🌺🌱🌴🌸| مشتق شده الرحمن از عین علی پینه شده حک روی کفین علی با این که جهان باشد در خدمت او صد وصله بود گرده نعلین علی معنیه ایثاره علی ماه شبه تاره علی عالمیان ریزه خوره سفره ی افطاره علی علی کعبه ی عشاقه علی شهره ی آفاقه علی در کرم و احسان علی مصدر و مصداقه علی نوره سماواته علی بابِ کراماته علی شاهِ کریمانه علی بانیِ خیراته علی یا علی یا مولا... |🌼💐☘🌷🍀🌹🍃🌺🌱🌴🌸| قرآن شده نازل در تمجیدِ علی با ظلم و پلیدی ها جنگیده علی از روی سخاوت در، ما بین رکوع بر سائلش انگشتر بخشیده علی قلبمه پابسته علی واله و سرمسته علی کاسه خالیم شده پُر از کرم دسته علی علی مرهم هر درده علی میر و جوانمرده علی یاوره مسکینه علی خواجه ی شبگرده ‌علی شاهه بلاشکه علی روی دلم حکه علی کعبه ی سیاره علی در وسط مکه علی یا علی یا مولا...
🎶سـبـک: 🖊حـضـرت قـمـر(ع) 📝مـتـن: قـمـرم.... 🎤بـانوای: ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ای قمرم دلنشین‌ترین آدمی توی نظرم حاشا اگه اسمت رو بی وضو ببرم تاج سرم، قمرم، قمرم فانی یعنی، خود خود من باقی یعنی، خود خود تو تشنه یعنی، خود خود من ساقی یعنی، خود خود تو ساقی العطاشا رزمت داره تماشا ماشاءَالله ای پناه خیمه ای تیکه گاه خیمه ماشاءَالله ابوفاضل، یا اباالفضل |🌼💐☘🌷🍀🌹🍃🌺🌱🌴🌸| ای نفسم دوسِت دارم آقا جونِ رقیه قسم راهش با تو من فقط میخوام بِت برسم کار و کسم، نفسم، نفسم نوکرزاده، یکی مثه من حیدرزاده، یکی مثه تو کجای این، عالم هستی مادرزاده، یکی مثل تو؟ ای فاطمی سیره یا نافذالبصیره ماشاءَالله وزیر شاه دین تک یل ام‌البنین ماشاءَالله ابوفاضل، یا اباالفضل |🌼💐☘🌷🍀🌹🍃🌺🌱🌴🌸| صاحب عَلَم دست عالم رو میگیری با دست قلم کاش ببینم جمالتو قبل اجلم صاحب عَلَم، صاحب عَلَم سائل یعنی، یکی مثه من مولا یعنی، یکی مثه تو نوکر یعنی، یکه مثه من آقا یعنی، یکی مثه تو جونم میره واست، با دین و با سیاست ماشاءَالله کو مثل آوازت یا در حد و اندازت ماشاءَالله @navaye_asheghaan
یاعلی گفت با تمام وجود، تا همه‌عمر با علی باشد با علی باشد و طنینِ دلش، دم‌به‌دم ذکر یاعلی باشد آمد و چشم خانه روشن شد، از حضورش، تلألؤ نورش آمد و جلوه کرد تا با عشق، محو نور خدا، علی باشد خانه یعنی بهشتی از احساس، زن این خانه تا که فاطمه است خانه یعنی جهانی از امید، مرد این خانه تا علی باشد شرح این زندگی فقط عشق است داستانی که خط‌به‌خط عشق است حرفی از درد نیست وقتی که، یارِ دردآشنا علی باشد شب جشن است آمدم مادر! شاعر لحظه‌هایتان باشم شعر زیباست تا زمانی که، نور این بیت‌ها علی باشد به دعای تو سخت محتاجم! مهربانِ علی دعایم کن! تا دلم آنچان که می‌خواهی، شیعۀ مرتضی علی باشد ورد لب‌های من به لطف شما از ازل ذکر یاعلی بوده لطف کن باز تا که ذکر لبم، تا ابد نیز یاعلی باشد ✍ @navaye_asheghaan
فرازی از یک می‌رسد قصه به آنجا که علی دل تنگ است می‌فروشد زرهی را که رفیق جنگ است چه نیازی دگر این مرد به جوشن دارد «إن یکاد» از نفس فاطمه بر تن دارد خبر از شوق به افلاک سراسیمه رسید تا که این نیمۀ توحید به آن نیمه رسید علی و فاطمه در سایۀ هم... فکر کنید شانه در شانه دو تا کعبۀ یک‌دست سفید عشق تا قبلِ همین واقعه مصداق نداشت ساز و آواز خدا گوشۀ عشاق نداشت کوچه آذین شده در همهمه آرام آرام تا قدم رنجه کند فاطمه آرام آرام فاطمه... فاطمه با رایحۀ گل آمد ناگهان شعر حماسی به تغزل آمد آسمان با نفسش رنگ دگر پیدا کرد دست او پیرهن نو به تن دنیا کرد ابر مهریۀ او بود که باران آمد نفس فاطمه فرمود که باران آمد ناگهان پنجره‌ای رو به تماشا وا شد هر کجا قافیه یا فاطمةالزهرا شد مثنوی نام تو را برده تلاطم دارد چادرت را بتکان قصد تیمم دارد می‌رسد قصۀ ما سوی سرانجام آرام دفتر قصه ورق می‌خورد آرام آرام ✍ @navaye_asheghaan