eitaa logo
کانال نوای عاشقان
13.9هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
333 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تهران فردا تعطيل است 🔹سخنگوی دولت: هیئت دولت ضمن دعوت از اقشار مختلف مردم برای مشارکت در مراسم تشییع و تجلیل از سردار قهرمان ایران و اسلام ، سپهبد شهید، قاسم سلیمانی فردا دوشنبه ۱۶ دیماه را در استان تهران و روز سه شنبه ۱۷ دیماه را در استان کرمان تعطیل اعلام می‌کند. .
. اشعار شهادت حاج قاسم سلیمانی تقدیم به شهدای مظلوم شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) ای مالک اشتر زمان باد مبارک ای نو گل پر پر جهان باد مبارک رخت نو به تن کردی و رفتی پرواز تو سوی آسمان باد مبارک ----------------------------------- شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) علم افتاد و علمدار ولی رهبر هست مالک اشتر مارفت ولی حیدر هست کوری چشم حسودان تا وقت ظهور خیمه گاه حرم حضرت مادر هست ------------------------- شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) حالا که به حاجتت رسیدی سردار دل از همه غیر عشق بریدی سردار در راه دفاع تا به جان از وطنت در پیش خدایت رو سفیدی سردار ----------------------------- شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) دعای پیر خراسان باز اجابت شد نصیب بیشه ایران باز شهادت شد نشست ماتم و غصه بردل و جانم شهادت تو مبارک به کام امت شد ----------------------------- شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) سبز قامت،سرخ پوش زیبا سرشت آ نکه حق رزقش نمود باغ بهشت جان فدا بهر خدا بی بیش و پس نام او را یک شهید هر جا نوشت ------------------------------- شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) ردای سرخ شهادت به تن مبارک باد شهادت تو به وجه الحسن مبارک باد تویی شهید کرامت تویی ستون رشادت وصال روی حسین دورازوطن مبارک باد ------------------------------ شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) عباس های خیمه ی زینب کجائید مردان راه حق در این وادی بیائید جان بر کف و مستید ای شیر مردان بانگ شهادت را به هر آ وا سرائید -------------------------- شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) علم افتاده ولی هست علمدارانی از غم اوست چرا دیده ما بارانی تسلیت قائدنا الخامنه ای رهبر ما سوگواریم ز غم قاسم سلیمانی ------------------------------------- شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان) .
. السلام علیک یا فاطمه الشهیده یامحبوبةالمصطفی علیهماالسلام @emame3vom یاسم شده ست پرپر ِ آزار ِ پشت در درمانده است در وسط نار پشت در یاسم سپر برای من و شد برای او محسن سپر مقابل مسمار پشت در حقّش نبود حامی من از جفا شود با کینه ی غدیر گرفتار پشت در هم او شده ست با لگدی آشنای میخ هم شد اسیر ضربت دیوار پشت در دستان من که بسته ویاری نمانده است از پا نشسته است هوادار پشت در وقت عزای محسن ما تازیانه شد از چه جواب آه عزادار پشت در؟ برده ست طاقت از دل پرطاقت علی (یا فِضُّةُ خُذینی) ِ بیمار پشت در شدچاره ی ستاره ی شب های من عبا در روبروی ظلمت اغیار پشت در از بعد رفتنش همه دم زنده می شود یادش به وقت دیدن آثار پشت در ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
✨﷽✨ 💠 ملاقات امام زمان با دلاک 💠 ✍سید محمد موسوی رضوی نجفی از شیخ باقر بن شیخ هادی کاظمی نقل کرد: شخص صادقی که دلاک بود و پدر پیری داشت که در خدمتگزاری به او کوتاهی نمیکرد. حتی آنکه برای پدر آب در مستراح حاضر میکرد و منتظر می ایستاد که او بیرون آید و به مکانش برساند. همیشه مواظب خدمت او بود مگر در شب چهارشنبه که به مسجد سهله میرفت. تا اینکه مسجد رفتن را ترک نمود. علت ترک کردن مسجد را از او جویا شدم. گفت: چهل شب چهارشنبه به مسجد رفتم، چون چهارشنبه ی دیگر شد بخاطر خدمت به پدر میسر نشد به مسجد بروم تا اینکه شب شد، عازم مسجد شدم، در راه شخص اعرابی را دیدم که بر اسبی سوار است، چون نزدیکم رسید رو به من کرد و از مقصد من پرسید.گفتم: مسجد سهله. فرمود: "اوصیک بالعود اوصیک بالعود" (یعنی: وصیت میکنم تو را به پدر پیرت) 💥و آن را سه مرتبه تکرار کرد. آنگاه از نظرم غایب شد. دانستم که او مهدی است و آن جناب راضی نیست به جدا شدن من از پدرم، حتی در شب چهارشنبه. پس دیگر به مسجد نرفتم... 📚 منتهی الامال، باب۱۴، ص۱۳۵۸ .
سبک 76 بستر بیماری گریز به گودال زمینه ای تنها حامی من ای فاطمه بی تو دنیا واسَم زندون غمه مرو فاطمه جان..... یه نگاه کن به اشک چشمای من حرف رفتن دیگه پیش من نزن مرو فاطمه جان..... هستی تو قرار قلب خستم بدون تو کار دل همیشه آهه بعد از تو دیگه ندارم مونس انیس قلب زارم یه حلقه چاهه پاشو ای امون حیدر ای تاب و توون حیدر یار نیمه جون حیدر مرو ای فاطمه.... 🌸🌸🌸🌸🌸 جونم رو میگیره آه و ناله هات دست به پهلو داری بمیرم برات مرو فاطمه جان.... گوشه ی بستر داری بر لب دعا اما میگی عجّل وفاتی چرا مرو فاطمه جان.... میگیری چرا تو از من روتو روی رخ چون ماهت همش نقابه دیدم من یه قطره خون بر روی چادر نمازت زهرا برام عذابه پاشو ای دار و ندارم تو هستی همه قرارم بدونت یاری ندارم مرو ای فاطمه..... 🌸🌸🌸🌸🌸 بااینکه قلبت لبریز غُصّه هاست روی سینَت بازم درد کربلاست امون از کربلا.... می باری تو بستر هی اشک از دو عین روضه میخونی بازم واسه حسین امون از کربلا.... وعده ی دیدارمون پیش اون تنی که ارباً ارباست میون گودال می بینی سرحسینت میره به روی یک سرنیزه میری تو از حال لباسش میره به غارت به اهلش میشه جسارت ناموسش میره اسارت امون از کربلا ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) @emame3vom
سبک 77 ماجرای پشت در و کوچه شهادت حضرت محسن علیه السلام زمزمه،زمینه.... سبک مشابه 👈دهتایی هشتم محرم ای غیرت الله ،مکن نگاهم که بین اشرار ، لبریز آهم میدونم اینجا عزا گرفتی دستور صبر از خدا گرفتی پرپر شد یاس ما بین دیوار و در از داغ محسنم هستم من خون جگر اما اون دردی که من رو میده عذاب اینه که دیده ام بر دست تو طناب فضّه بیا دیگه شدم من محتضر آتیش به قلبم میزنه مسمار داغ پشت در فضّه بیا زدن به من شده هنر خونه پر از نامحرمه از بینشون منو ببر وا محسنا....... @emame3vom 🌸🌸🌸🌸🌸 نبینم اینجا یاور نداری یه گل میون ِ هزار تا خاری در بین کوچه منم سپاهت من اومدم جون بدم به راهت در کوچه روبه روت،بر من شد صد جفا جسمم شد زخمی از بغض چل بی حیا با غلاف عدو ، بازوی من شکست بنگر که یاورت،دیگر از پا نشست بابام کجاست ببینه ناله های من ببینه که خوردم زمین بازم مقابل حسن بابام کجاست ببینه حیدر مضطره داره اونو عدو با زور برای بیعت می بره مظلوم علی..... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
. السلام علیک ایتها المضطهدة المقهوره يا زهرا علیهاالسلام دسته گل شکسته ی طاها نفس بکش مادر به خاطر دل بابا نفس بکش تنها انیس و حامی و غمخوار حیدری دار و ندار رهبر تنها نفس بکش بر پای تو حسین ببین سر گذاشته با بوسه ای گرفته تسلّا،نفس بکش بر روی سینه ی تو حسن خون جگر شده بنگر که دیده اش شده دریا ،نفس بکش زود است خانه داری ِ این چارساله ات تو رحم کن به بی کسی ما،نفس بکش @emame3vom پژمرده گی ست عاید گلها بدون تو ای باغبان بخاطر گل ها نفس بکش حالا که ما به دور تو هستیم محتضر جانی ببخش این دل ما را نفس بکش ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. السلام علیک یاشهیده یا مظلومه یافاطمة الزهرا علیهاالسلام @emame3vom از آه ِ شام تا سحرت درد می کشم از درد پای تا به سرت درد می کشم در هر قدم که می روی وناله می کنی از دست های بر کمرت درد می کشم شد درب خانه روضه ی باز نگاه من از خون مانده روی درت درد می کشم لالایی شبانه ات آتش زده به دل از جای خالی پسرت درد می کشم در بین کوچه یک تنه یار علی شدی از خاطرات پر شررت درد می کشم دیدم که بست راه تو را بغض مرتضی از سخت بودن گذرت درد می کشم وقتِ نزول کعب نی و بارش غلاف از بازوان بی سپرت درد می کشم وقتی که راز تلخ نقاب تو فاش شد از ردّ مانده بر نظرت درد می کشم در وقت لمس جای کبودی به پیکرت از زخم های بال و پرت درد می کشم عُمر دراز ِ بعد تو شد درد حیدر و از داغ عُمر مختصرت درد می کشم ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
‍ ‍ نوحه شهادت سردار سلیمانی ای فدای ایثارت سردار سلیمانی ایران شد عزادارت سردار سلیمانی سردار سپاه ماه دیگر آسمانی شد در عزای او ایران غرق نوحه خوانی شد ای فدای ایثارت سردار سلیمانی ایران شد عزادارت سردار سلیمانی شربت شهادت را در سحرچشیدی تو هم به آرزوی خود عاقبت رسیدی تو ای فدای ایثارت سردار سلیمانی ایران شد عزادارت سردار سلیمانی سردار سپاه ما داغ تو قیامت شد آن دعای شب هایت عاقبت اجابت شد ای فدای ایثارت سردار سلیمانی ایران شد عزادارت سردار سلیمانی دجله و فرات امشب نوحه از تو میخواند پرچم تو ای سردار بر زمین نمی ماند ای فدای ایثارت سردار سلیمانی ایران شد عزادارت سردار سلیمانی . یوسف حق پرست .
. .. یا لثارات الحسین گریه دار است عجب حال اباعبدالله خدایا این مردِ بزرگ را آنچنان که در قرآنت فرموده بودی، بزرگ داشتی و بلند کردی، اگر چه دشمنان نمی خواستند. پس به ما هم از حال او و صفاتِ عالی او بهره ها برسان. آنچنان که خود را درگیرِ نان و نشانها نکنیم ، بلکه فقط برای رضای تو قدم برداریم. یکی میشود حاج قاسم و وصیت میکند که بر سنگ قبرم فقط بنویسید " " چرا که او فهمیده بود ؛ انسان باید نزدِ آسمانیان مشهور باشد. ولی برخی هنوز دنبالِ منیُت و نام و نشانیم و حتی وقتی برای اهلبیت شعر میگوییم، زیر آن درج میکنیم که ؛ کپی بدون نام و نشان ما، حرام است..! خدا کند بواسطهء حاج قاسم و خونِ پاکش، ما هم تاثیر بگیریم... آمین .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. . در رگ حادثه، خون موج زد، آیینه شکست شعله‌ور شد در و دیوار حرم، سینه شکست خون مالک به زمین ریخت، خبر سنگین است بعد مالک، به تن حوصله، سر، سنگین است اشک آغاز جنون است، تماشا سخت است دیدن بغض علی در غم زهرا سخت است خون ما وجه سلوک است که سالک باقی‌ست کشته شد مالک اگر، غیرت مالک باقی‌ست شعله‌ور بود و به ققنوس، توسل می‌کرد تشنه لب بود و لب آب تحمل می‌کرد وسط معرکه غوغاست، جنون می‌رقصد مالک انگار که در برکه خون می‌رقصد شعله‌ور بود درِ خانه، لگد بر در خورد داغ، مسمار شد و بر جگر حیدر خورد شعله‌ور بود خبر، دل به صدا آمده است خبر ار مصحف امّ الشهدا آمده است سنگ باران شده قاسم، شده دل، خونین‌تر این چه زخمی ‌ست که باشد ز عسل شیرین‌تر وسط معرکه غوغاست... شکسته بالش آمده مادر سادات به استقبالش جلوه آیینه طلب شد غزلش کرد خدا چه بگویم به چه حالی بغلش کرد خدا چه بگویم به چه حالی یل ما را کشتند قبله باقی ست فقط قبله نما را کشتند قبله باقی ست، خدا هست، بگو با صهیون صد چنین قبله نما هست بگو با صهیون عاقبت مسح جنون، خون به پر و بال کشید روضه قاسم ما نیز به گودال کشید بت بگو، بی سروپا باش، سراپا تبریم چند سالی ست که ما منتظر این خبریم کدخدا را برسانید! زمان، مستِ علی ست مالک افتاد زمین، تیغ، ولی دست علی ست کدخدا را برسانید که خون ارزان نیست ماجرای من و معشوق مرا پایان نیست کدخدا را برسانید که حق تابنده ست مالک افتاد ولی خشم مقدس زنده ست زخم شمشیر اگر خورد به شیران... باشد حاج قاسم یکی از مردم ایران باشد چله‌ای هست که سردار...  نه بی سر شده‌اند همه مردم ما مالک اشتر شده‌اند دل ما سوخت در این روضه خبر سنگین است باکی از کشته شدن نیست، سعادت این است مالک افتاد زمین، قیمت حسرت چند است خوش به حالش که علی از دل او خرسند است نوبت روضه قاسم شد و جولان دادند روضه خوان‌ها خبر از سم ستوران دادند یا علی، اهل حرم دست به دامان تو اند مالک و قاسم هر عهد، شهیدان تو اند قنفذ از یک طرف و حرمله از سوی دگر بازهم در وسط معرکه، آهوی دگر خبر تازه، سر قافله آوار شده فاطمه پشت در خانه، گرفتار شده اشک آغاز جنون است! تماشا سخت است دیدن بغض علی در غم زهرا سخت است سر صبحی دم از آن زلف پریشان زده‌ایم اول روضه گریزی به شهیدان زده‌ایم مرگ بر بی کسی و واهمه! بر عشق درود تشنه جان داد حسین ابن علی بین دو رود تشنه جان داد نسوزد سر گیسوی حرم نگران بود حرامی نرود سوی حرم وای اگر آبروی قوم غدیری می‌رفت وای اگر دختر ارباب اسیری می‌رفت روضه خوان گفت شبی خیمه به غارت رفته است @emame3vom روضه خوان گفت که زینب به اسارت رفته است خطبه خوان زینب کبراست بگو با صهیون کربلا آخر دنیاست بگو با صهیون در عطش چاره همین بود که دریا باشیم ارباً اربا شده اکبر لیلا باشیم سامرا تا به حلب جمع پریشانی بود تیغ خیبر شکنی، ارث سلیمانی بود سر طوفان شب بی حادثه بر شانه ماست ابرها مرز ندارند سفر خانه ماست غرش ماست که از شط مصاف آمده است صاعقه دور سر ما به طواف آمده است کدخدا را برسان! جلوه به زخم آکنده ست خون ما بت‌شکنان، گور بتان را کنده است زخم و خون آرزوی ماست، بگو با صهیون زخم ارثیه زهراست بگو با صهیون صبح صادق زده و ضربت آخر مانده ست راه باز است اگر سیدعلی فرمانده ست اشک من حسرت محض است پر از فریادم کشته شد یار ولی یاد بتول افتادم گریه کردیم ولی عقده ز دل باز نشد مگر از پشت در خانه غم آغاز نشد خواست آن فرصت عهد ازلی را نبرند فاطمه پشت در آمد که علی را نبرند کدخدایان نجس سرّ مگو را کشتند یک نفر یار علی بود که او را کشتند شعله بر بال و پر روح الامین افتاده سوره کوثر قرآن به زمین افتاده آن طرف نعره یک بی سروپا می‌شنوم این طرف از پس در فضه بیا می‌شنوم شعله‌ور شد حرم و معجر زهرا هم سوخت روضه خوان گفت که موی سر زهرا هم سوخت .