eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.9هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
388 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
بغل وا کن.mp3
10.53M
سرزمین بی حسین یعنی یه ویرونه هر جا بوی حرمو میده یعنی خونه زنده میمونه زنده میمونه 🎙
4_5987574561158203013.mp3
4.48M
آقا بزار بمونم همیشه مبتلاتون میشه منم بمیرم به عشق کربلاتون 🎙
enc_16912566248153071473433.mp3
2.4M
اله من اله حسین برا من بسه نگاه حسین 🎙
enc_16959125678673103891569.mp3
4.71M
ای آقای من ای دنیای من آقای بابای بابای بابای من عجب ارثی برام گذاشته بابا خودشم میگه براش یه یادگاره 🎙
YEKNET.IR - monajat - hafteghi 27 mehr 1402 - narimani.mp3
6.46M
کار گناهکاری دیگر به مو رسیده در باز کن به رویم بی‌آبرو رسیده 🎙
ey-yavare (1).mp3
856.4K
ای یاور حق الیقین ای کوکب دنیا و دین مدح تو واولاد تو ذکر تمام مومنین یا سیّده امّ البنین (3) *بند دوم * ای مادر فضل و ادب ، ای بانوی حجب و حیا ای نور چشم زینب و ، یارِ علیّ مرتضی یا سیّده امّ البنین (3) *بند سوم * این شد زبانحال تو ، هستم کنیز زینبین من خادمه باشم زِ جان ، هم بر حسن هم بر حسین یا سیّده امّ البنین (3) *بند چهارم * اولاد تو معناگرِ ، آزادگی و حُریّت بهرِ شهیدِ کربلا ، خادم نمودی تربیت یا سیّده امّ البنین (3) *بند پنجم * گردیده ای اِی با وفا ، در پیش زهرا رو سپید در علقمه در موجِ خون ، عباس تو گشته شهید یا سیّده امّ البنین (3) *بند ششم * بِنمود خصم بی حیا ، بر او جنایت ها روا در اوج شرم و تشنگی ، دستش هم از تن شد جدا یا سیّده امّ البنین (3) *بند هفتم * تیر جفای دشمنان ، بر جسم و بر مشکش رسید هم از سکینه هم رباب ، سقا خجالت میکشید یا سیّده امّ البنین 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
اگرچه جای او عرش است اما در زمین باشد که مولایش امیرالمومنین را همنشین باشد اگر مادر شود اُمُّ الادب دور از تصور نیست پسر باب الادب باشد، پسر بالانشین باشد یقیناً لب زده بر چشمۀ عین الیقین، وقتی شود بانوی مردی که خودش حق الیقین باشد چه فخری میکند بر مریم و حوا، زمانی که ببـیند همسرش مولا امیرالمومنین باشد کـنیز خـانۀ حـیدر، عـزیز خـانۀ حـیدر خدا می‌خواست آن باشد، خدا می‌خواست این باشد هزاران بار حیدر گفت احسنت آفرین بر او چرا که همسرش بانوی عباس آفرین باشد دوباره نام عباس آمد و حس کرده‌ام بانو که چین افتاده بر پیشانی‌ات، قلبت حزین باشد بشیر از تو نمی‌خواهم بگویی از ابالفضلم اگرچه خوب می‌دانم که مقطوع الیمین باشد بگو دنیا چه کرده با حسینم، سخت غمگینم نه غمگین عزیزانم، که دردم درد دین باشد شبیه سرو، سر بالا، شبیه کوه پا برجا کسی که اینچنین باشد فقط اُمُّ البنین باشد 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
salam-ma.mp3
810.2K
سلام ما به تو الا تجلّیِ وفا گل بهارِ گلشنِ محبت و ولا ای مادر سقای دشت عشق و عاشقی یا حضرت ام البنین جانم تو را فدا ام البنین مددی (3) *بند دوم * آن سائلم که آمدم به درب خانه ات عنایتی به من نما به حقّ زینبین دعا نما شوم شهید راه اهل بیت به حقّ اشک جاری ات به غربت حسین ام البنین مددی (3) *بند سوم * به جز شرف به جز ادب به جز وفا و عشق دادی به عبّاست تو درسِ یاریِ ولی باید با پیروی زِ ماهِ سرخ علقمه ما هم شویم سرباز و اهلِ لشگر علی ام البنین مددی (3) *بند چهارم * عباس تو با جان و آبرو به راهِ دین شده فدای عشق آن شهید سر جدا به اقتدای بر حسین،عزیز فاطمه همیشه بوده نیّتش تقرّب خدا ام البنین مددی (3) *بند پنجم * شبیهِ رهرُوانِ راهِ قُرب و معرفت هر کس رَوَد به راهِ مکتبِ پیر خمین چو باکری و همّت و مدافعان شود اصحابِ آخرُ الزّمانیِ امامْ حسین ثارالله 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
حضرت اُمُّ البنین سلام الله علیها پس از واقعه کربلا تا پایان عمر مبارکشان به همراه حضرت زینب سلام الله علیها و امام سجاد علیه‌السلام به عزاداری پرداختند. هبة الله بن علی علوی حسنی معروف به ابن شجری از علمای قرن پنجم هجری در کتاب امالی خود حدیثی از امام صادق علیه‌السلام نقل می کند که آن حضرت فرمودند: و کانَت امُّ جَعفَرٍ الکلابِیةُ تَندُبُ الحُسَینَ علیه‌السلام و تَبکیهِ و قَد کفَّ بَصَرُها. امّ جعفر کلابی (امّ البنین)، برای حسین علیه‌السلام مرثیه می سرایید و می گریست تا این که چشمانش نابینا شد. ❇️ نکته خیلی مهم در خصوص ازدواج امیر المؤمنین با حضرت ام البنین: همانگونه بسیاری از بزگان همچون شیخ صدوق، ابن شهرآشوب؛ سلیم بن قیس؛ علامه مجلسی، شیخ عباس قمی، علامه بیرجندی و ... ( کتاب سلیم بن قیس ج ۲ ص ۸۷۰، علل الشرایع ج ۱ ص ۱۸۸، مناقب آل ابیطالب ج ۳ ص ۳۶۲، مستدرک الوسائل ج ۲ ص ۳۶۰، بحار الأنوار ج ۴۳ ص ۱۹۲، کبریت احمر۳۷۵، منتهی الآمال ۲۲۷ و ...) نوشته اند حضرت زهراسلام الله علیها وصیت کرد که پس از من با امامه دختر خواهرم ازدواج نما لذا امیرالمؤمنین عليه السّلام طبق وصیت حضرت زهرا ابتدا با امامه ازدواج کرد سپس با اسماء بنت عمیس، پس از آن با لیلی التمیمیه و در آخر سر با فاطمه کلابیه ( اُمُّ البنین) ازدواج نمود، لذا ازدواج امیرالمؤمنین عليه السّلام با اُمُّ البنین حدوداً ۱۵ سال بعد از شهادت حضرت زهراست که در آن زمان امام مجتبی عليه السّلام ۲۴ و سیدالشهداعليه السّلام ۲۳ سال و حضرت زینب 20 سال داشته اند، یعنی آنکه ازدواج کرده و در خانه خود بوده اند، لذا اختلاف سن حضرت عباس عليه السّلام با سیدالشهدا عليه السّلام هم حداقل ۲۳ سال است؛ لذا روضه هایی که گفته میشود هنگام ورود به خانه امیرالمومنین گفت تا زینب اجازه ندهد وارد نمی شوم و ..... و یا اینکه میگویند با به دنیا آمدن حضرت عباس به فرزندان حضرت زهرا کمتر توجه میکرد و آمد قنداقه را دور سر سیدالشهدا گردان و ......... کاملا بی معناست و مهم تر اینکه هیچ سندیتی هم ندارد 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عـمری بـرای داغ زهـرا گریه کردی هر نیمه‌شب هـم‌پای مولا گریه کردی در پای تو خاک بقیع از اشک گل شد وقتی که گفتی «واحسینا» گریه کردی اول بـرای زیـنـب و داغ حــســیـنــش بعـدش برای دسـت سـقّـا گریه کـردی یکـبـار دیـدی که ربـاب از حال رفـته صد بـار مـثـل مـوج دریا گریه کردی دیـدی رقـیـه نیست جـای او سـکـیـنـه هر بـار که می‌گـفت بابـا گریه کردی خوب است که شام غـریبان را ندیدی با روضه‌های خار صحرا گریه کردی حرف سه شـعـبه آمد و از حـال رفتی دیدی کسی می‌افـتـد از پا گریه کردی گـرم عـزای بـچـه‌هـای خـود نــبـودی با گـریـه‌هـای زیـنب امـا گریه کردی تـشت طـلا و خـیـزران را که نـدیـدی ابری شدی با حرف زن‌ها گریه کردی حرف کنیز آمد، سکـینه زود تب کرد لطمه زدی هی صورتت را گریه کردی بی‌بی نبودی موی دختر بچه‌ها سوخت قـد تــمـام سـیـنـه‌زن‌هـا گـریـه کـردی 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به پرواز پرستوهای «سُبحانَ الَّذی اَسری» به آواز قناری‌های سرخ مسجدالاقصی.. به بغض گریۀ گهوارۀ بی‌طفل و بی‌مادر به آن طفلی که مدفون است روی سینۀ بابا به بسم الله پروانه، کنار شعلۀ آخر به پرپرهای شمع سوخته در آخرین نجوا به گل‌های کفن‌پوش بنفشه در ردیف هم به لالایی بمب فسفری خواب اقاقی‌ها به متن برگ برگ آیۀ وَالتّین والزیتون به نَص سورۀ والطور و نور سینۀ سینا که قطره قطره خون بی‌گناهان نیل خواهد شد و فرعون زمانه غرق خواهد شد در این دریا 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
مادرم در گوش من خوانده است: یا ام البنین ذکر من تا روز محشر هست: یا ام البنین هر کسی که توبه اش در محضر ربّ شد قبول قبل از آن در زیر لب گفته است: یا ام البنین مستجاب الدعوه شد هرکس که در این روزگار بر گدایان درت پیوست یا ام البنین ما همیشه محضر تو عرض حاجت کرده ایم هر کجا خوردیم بر بن بست یا ام البنین هفت پشتم را نظر کردم تماماً بوده اند نوکر عباس تو دربست یا ام البنین در حمایت از غریب کربلا، عباس تو دست داده تا بگیرد دست یا ام البنین فرق او را با عمودی تا دم ابرو شکافت آن " حکیم بن طُفِیلِ " پست یا ام البنین خون چکید از چشم هایش روی نیزه تا که دید دست زینب را کسی می بست یا ام البنین بعد عباست برای غارت اهل حرم حرمله با شمر شد همدست یا ام البنین گرچه قدّت تا شده از غصه ی زینب ولی حرمتت با کعب نی نشکست یا ام البنین... 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
در لابـلای بـغـض این کوی و گذرها پـیچـیـده ذکر "وا حـسـینا" در سحرها انگـار در یک گـوشه از تنهـایی خود روضه گرفـته حضرت "ام القـمـر"ها یک فاطمه وقتی دوباره روضه خوان است پر می‌شود از عطر یاس این دور و برها دارد بـه دل داغ تــمـام نــیــزه‌هــا را داغ عــلـی‌هـای قـبـیـلـه، داغ ســرهـا داغـی نـشـسـتـه مــادرانــه بـر دل او داغی که می‌مـانـد همیشه بر جگـرها جمع مصیـبـاتی که او دیـده‌ست یعنی "ام الـبـنـیـن" شـهـر مـنـهـای پـسـرها "وَیـلی عَـلی شِـبـلی" عزیز قلب مادر شـیـرم حـلالت سـاقی بی‌بـال و پـرها عباس جان، زینب برایم روضه خوانده از کـربـلا، از علقـمه، از "إِنْکَسَر"ها آه از غـریـبـی ربـاب و گـریـه‌هـایـش در لابـلای بغـض این کـوی و گذرها 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بار دیگر قافیه "یا فاطمه جان" می‌شود شاد از آنم طبع شعرم خرج جانان می‌شود با نگاه لطف تو من صاحب دیوان شدم شاعری غافل شود از تو، پشیمان می‌شود چهرۀ زهـرایی‌ات همواره ثابت می‌کند هر که "زهرایی" شود خورشید تابان می‌شود یا ابوالفـضلی بگو تا که بـبـیند عـالـمی ارمنی در روضه‌های تو مسلمان می‌شود مادر باب الحوائج ! خانه‌ات دارالشفاست درد هر کس که دخیل آورده درمان می‌شود آب کردی قلب سنگی را میان نوحه‌ات دشمنت هم پای این مرثیه گریان می‌شود پا به پای نـالۀ جانـسوز هر روز رباب فکر و ذکرت مشک آب و کام عطشان می‌شود مـادر عـبـاس‌هـای بـی‌نـظـیـر عـالـمـی یک نفر از نسل تو "عباس دوران" می‌شود 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
داغ تـو تا ابـد بـه دلـم داغ مـادر است ای بانویی که شأن تو از شأن حیدر است یک عـمر غصه دار غـم فـاطمه شدی حالا غمت شبیه همان داغ کوثر است اُمُّ الـوفـا و اُمُّ الأدب، کــان مـعــرفـت یک ذرّه از صفات تو ای شیر دختر است تا روز حشر مشیِ ولایت پـذیـری‌ات درسی برای پیروی از دین و رهبر است بر دشمنان فاطمه بودی چو ذوالـفـقار بر پور مرتضی ز همه مهربان تر است ای مــادر چـهـار مـسـیـحـای کــربـلا بر مریم این مقام تو هم حسرت آور است این افـتخار چار شهیدت کجا و چون؟ با مـادر حـسین شدن تو بـرابر است؟ ای آفـتـاب عـفّـت و ایـثـار و معـرفت جـانـم فـدای تو که عـباس پرور است 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به زخم زخم تنت گریه می‌کنم هر شب برای پـیـرهـنت گـریه می‌کـنم هر شب شبیهِ سرخیِ خـورشـیدِ آسـمانِ غـروب به دست و پا زدنت گریه می‌کنم هر شب به خـشـکیِ لبِ مثـل کـویـرت آقا جـان به خشکی دهـنت گریه می‌کنم هر شب به لحظه‌ای که تنت را گذاشت بین حصیر به بـوریـا شـدنت گریه می‌کنم هر شب اگر شود ز دو دیده دوباره خون جاری به زخم زخم تنت گریه می‌کنم هر شب ❇️ بررسی و نقد شعر: بیت زیر دارای ایراد روایی است زیرا شهادت سیدالشهدا علیه السلام در عصر روز دهم محرم بوده است و در روز 12 محرم توسط قبیله بنی اسد و امام سجاد به خاک سپرده شد لذا حداکثر زمانی که میتوان گفت بدن مطهر امام بر روی خاک کربلا ماندند دو شب و سه روز بوده است؛ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی سایت آستان وصال مراجعه کنید به پیکری که سه شب روی ریگ صحرا ماند به جسم بی‌کـفنت گریه می‌کنم هر شب 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هوای تازه‌ای از عرش، سرشار از وزیدن بود و چشم «هل اتی» از نور «اعطیناک» روشن بود نگو جای زنی در خانۀ لولاک خالی بود که جای آینه در پـهـنۀ ادراک خالی بود عروس خانۀ نهج‌البلاغه، مـادر حکـمت بهشت رو به ایوان نبوت، دختر رحمت همان که مادری کرده است طفل آفرینش را همان که تربیت کرده است جمع اهل بینش را همان نوری که می‌بخشید بر شب‌های دنیا نور همان صبحی که می‌تابید تا همسایه‌های دور همان نوری که بر شمع و گل و باران شرافت داد همان انسیة‌الحورا که بر انسان شرافت داد علیمه، عالمه، راضیه، مرضیه، پُر از زهرا نگین سبز پیغمبر به روی گـنبد خـضرا شکوه لیـلـة‌الـقدر است و اُمُّ‌الانبیا زهـرا چه گویم از مقاماتش، و ما ادراک ما زهرا به دستش جاروی تنزیه داده حی سبحانش شهادت دسته گل‌هایی ست در گلدان ایوانش همان که چادرش پیغمبر حجب و حیا بوده که این مستورۀ معصومه ناموس خدا بوده تواضع شاخه‌ای پُر بار در باغ نمازش بود خلوص و سادگی اسباب پُر رنگ جهازش بود زنی چون فاطمه بر عشق عصمت داد این‌گونه که زهرا خانه‌داری را شرافت داد این‌گونه دهان روزه نان را پخت اما پای افطارش به مسکینان و ایتام و اسیران کرد ایثارش علی مظلوم، اما ظالم از او واهمه دارد علی در خانه شمشیری دودم چون فاطمه دارد علی را کاشف‌الهم، کاشف الغم؛ عشق زهرا بود علی را با هزاران زخم، مرهم؛ عشق زهرا بود خلاصه! حُسن‌های عالم و آدم فقط یکجاست و آن هم خانۀ نور است و نورش حضرت زهراست چراغ آسمان‌ها چادر شب‌زنده‌دارش بود خدمتک یا علی؟ این پرسش لیل و نهارش بود اگر "اُمُّ الولا" یک لحظه احساس خطر می‌کرد دوباره چادر شب‌زنده‌دارش را به سر می‌کرد خطر دیروز تا امروز تحریف حقایق بود خطر جاماندن اندیشه‌ها از صبح صادق بود اگر گهواره جنبان حسینش می‌شود سلمان نگاه فـاطـمه پس بوده از آغـاز با ایران اگر که آب و آئینه‌ست، پس روشنگری دارد اگر ام‌الجهاد است این! جهادی حیدری دارد نیفتاد از قنوتش یک نفس «الجَّار ثُمَّ الدار» که جوشید از قنوت پر قناتش چشمه‌های ثار قنوتش از مدینه تا همین امروز عازم بود یکی از میوه‌های مستجابش حاج قاسم بود 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جـامعه دوزخـی از مردم افراطی بود عـقـل قـربانی یک قـوم خـرافـاتی بود بـشر از لـطف خـداونـد مـکـدر می‌شد شرم می‌کرد اگر صاحب دختر می‌شد اشـک، لالایـی بـی‌واژۀ مـادرهـا بـود گورِ بی‌فـاتحه، گـهـوارۀ دخـتـرها بود ناگهان یک نفر این قائله را بر هم زد «عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد» آنکه برشانه خود پـرچم اسـلام گرفت دخترش فاطمه بانوی جهان نام گرفت عشق را طبع خداوند به توصیف آورد شرف هر دوجهان فاطمه تشریف آورد سـیـده، مـحـتـرمـه، مـمـتـحـنه، حـنّـانه حـانـیـه، عـالـمـه، اُمُّ النـجـبا، ریحـانـه عطر او آمد و عالم نفـسی تازه گرفت و به یمن قـدمش نـام زن آوازه گرفت شهـر با آمدنش عـاطـفـه را باور کرد زن به شکرانه او چادر شوکت سر کرد خواست تا خیرکثیرش به دوعالم برسد تا عقـیق شرف الـشمـس به خاتم برسد مـادرانه به طرفـداری احـمد برخاست تا ابوجهـل سر عـقـل بیـاید، برخاست جلوه‌ای کرد و دلیل «زهق الباطل» شد و از آن نور، سه آیه به زمین نازل شد بی‌گمان بولهب آنروز پُر از واهمه بود دامن پـاک خـدیجـه ثـمرش فاطمه بود بنویسید که معصومه عصمت زهراست سنـد محـکـم اثـبـات نـبـوت زهـراست دخــتــری کـه لــقـب اُمِّ ابــیــهــا دارد پدرش بوسه به دسـتـش بـزند جا دارد ادامه این مثنوی در شعر بعدی👇👇
ادامه شعر ولادت حضرت زهرا از فایل قبلی دخــتــری کـه لــقـب اُمِّ ابــیــهــا دارد پدرش بوسه به دسـتـش بـزند جا دارد و خداوند اگر «واعـتصمو» می‌گـوید از کـرامــات نـخ چــادر او مـی‌گـویـد سورۀ دهر چنین گفته به مدحش سخنی تا ابد، دهر نبـیند به خود اینگونه زنی نه فـقـط جـلـوه او سـورۀ انـسان آورد چادرش یک‌شـبه هـفـتاد مسلمان آورد راه عرفـان خـداوند به او وابسـتـه‌ست جز در خانه زهرا همه درها بسته‌ست زهــد بـا دیـدن او حـس تـفـاخـر دارد قرةالعـین نـبـی وصـلـه به چـادر دارد همه در خدمت بانـوی دو عـالـم بودند ابر و باد و مه و خورشید و فلک هم بودند فضه هم بود ولی باز خودش نان می‌پخت نان برای دل بی‌تاب یتـیـمان می‌پخـت بارها خـادمه‌اش گـفت به لطـفت شادم «من از آن روز که در بند توأم آزادم» فاطـمه مرکز پیـونـد دو دریـا شده بود یعـنی آئـیـنه پیـغـمـبر و مولا شده بود غیر زهرا که بجز حق به کسی راغب نیست احـدی کـفـو عـلی بن ابی‌طـالب نیست عشق باید که پس از این، سخن آغاز کند مرتـضی در بـزند فـاطـمه در باز کند آفـتـاب از افـق خـانـۀ‌شـان سـر می‌زد هر زمان فاطمه لبخـند به حیدر می‌زد کار او عشق علی بود چه خیر العملی کیست خوشبخت‌ترین مرد جهان غیر علی وقت آن شد بنویسید که حجّت، زهراست سنـد محـکـم اثـبـات ولایت زهـراست اولین شـیعـه بی‌تـاب عـلـی زهـرا بود که سـراپـای وجـودش سـپـر مولا بود یک جهان هم اگر از بیعت خود بر می‌گشت باز هم فاطمه دور سر حـیدر می‌گشت نسل زهرا و عـلی سلـسـلۀ طـوبی شد مـیـوه این شـجـره، نـایـبـةُ الـزهرا شد آسمان‌ها پس از او یکسره کوکب دیدند چـادر فـاطـمه را بر سـر زینب دیـدند زینب آن زن که علمدار دفاع از حرم است خطبه دم به دمش وارث تیغ دودم است او که چون مادر خود پای ولایت مانده یک‌تـنـه فـاتـحـۀ کـاخ سـتم را خـوانده تا ابـد در دل مـا هـست غـم عـاشـورا این خبر را برسـانـیـد به تـکـفـیـری‌ها یاعـلـی از لب سـردار نیـفـتـاده هـنوز عـلم از دست عـلـمـدار نیـفـتاده هـنوز کیست دشمن که در این معرکه جولان بدهد؟ پسر فـاطـمه کافی‌ست که فرمان بدهد هـمه از خـاتـمـه مـعـرکـه آگـاه شـوند فاتحان باخبر از « نصر من الله» شوند باز طوفان هدفش وادی شن خواهد بود شیعه عکس العملش سخت و خشن خواهد بود ننگ بادا به ابوجهل، به همدست یهود لعـن تـاریخ به مـوذی گـری آل سعـود سپـر خویش کـنم غـیرت سرداران را به جهانی ندهم یک وجب از ایران را سربـلـنـدیم اگـر تکـیـه به دنـیـا نکـنـیم آنچـه داریـم ز بـیـگـانه تـمـنـا نـکـنـیم غرق زخـمـیم ولی قـامتـمـان خم نشده سـایـه چـادر او از سـرمـان کـم نـشده بنـویـسـید امـیـد دل زهـرا مـهـدی‌ست چاره کار هـمه مـردم دنـیا مهـدی‌ست 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
فصلِ قَد قامتِ عشق است و طبیعت سبز است دامنِ بیرقِ افـراشـته قـامت سـبز است ماه، چون مُهـر شده جـانب منـبر رفته سورۀ شمـس، به مهـمـانی کـوثـر رفته سیبِ معراج، به معراجِ زمین آمده است بر رکـابِ نـبـی الله، نگـیـن آمـده است نور، از عرشِ زمین، سمت سماوات رسید روی دستان پـدر، مـادر سـادات رسید بین گـهـواره که صـدیـقـۀ اطـهـر باشد وقـت آن است که مـدّاح، پـیـمـبر باشد دخـتـرم، محـشر کـبـراست بدانـند همه نـور او سـایـۀ دنـیـاسـت بـدانـنـد هـمـه راضیه، مرضیه، طـوباست بدانند همه اصـلاً او اُمّ ابـیـهــاسـت بـدانـنـد هـمـه و نـوشــتـنـد کـه انـسـیـۀ حــورا بـاشـد او درخشید و خدا خواست که زهرا باشد طعمِ لبخندِ بهشت است به روی لب او بوسه دادن به رسول است، نماز شب او نام او فـتح مبـین است که قرآن فرمود شأن زهـرای مرا سـورۀ انسان فرمود نو رسیده ست ولی بـوده از اول با من علّت خلق جـهـان فـاطـمه بوده یا من؟ باغـبـان بـوده‌ام و فاطـمـه گـلـشن بوده فاطـمه، خـاص ترین معـجـزۀ من بوده بـهـتـرین مـادر دنـیـا کـه بـه دنـیـا آمـد عـشق، در هـیـبت مـولا به تـمـاشا آمد عـلی از راه رسـیـده به مـبـارک بادش خاتم از دست درآورد و به زهرا دادش پَرِ گهواره، عـقـیـق عـلوی را دُر کرد اشک شوق، آینۀ چشم علی را پُر کرد عشق، فرضیه شده، مسأله را می‌جوید جبـرئـیل آمده، در گوش نبی می‌گوید: نــور تـابــنـده بـه نــور ازلــی مـی‌آیـد چــقـدَر فـاطـمـۀ تـو بـه عــلـی مـی‌آیـد کعبه، مُحرِم شده و دور علی چرخـیده در سـراپـای عـلـی دست خـدا را دیـده روی دســتـان یـدالـلـه، خــدا تــابــیــده چون پیمبر به عـلی دُرِّ نجف بخـشـیده هـدیـه انـگـار که از بـاغ جـنـانـش آمد مـدح صـدیـقـۀ کـبـری به زبـانـش آمـد باز، مـدّاحـیِ زهـراست، شـنـیدن دارد مدح، از جانب مولاست، شـنـیدن دارد اینکه با آمدنش عشق، به بار آورده ست با خودش رایحۀ فصل بهار آورده ست او رسیده ست که افلاک، پر از لبخند است نَفَس عرش، به یک نیم نگاهش بند است گرچه پیداست ولی جلـوۀ مـسـتور بُوَد فـاطـمه نـورٌ عـلی نـورٌ عـلی نور بُوَد او که قـبل از هـمه امضای بلا را داده چـقـدَر غـصّـۀ شـیـعـه به دلـش افـتـاده »شیعتی» گفت و مماتِ همه بی‌واهمه شد اینچنین بود که از روز ازل فاطمه شد سـیل می‌خـواسـتم و بـارش نم نم آورد مثـنـوی هم جـلوی مـدح شما کـم آورد 🌹🌹یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة🌹🌹 @navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 مژده اي اهل ولا کوثر آمد با جلال کبريا کوثر آمد حيدريون حيدريون حيدريون همنشين مرتضي کوثر آمد زهرا = دختر رسالت زهرا = همسر ولايت زهرا = مادر امامت زهرا = بانوي بانوي هدايت دوست دارم که مهر تو داشته باشم تا تموم خوبياتو داشته باشم دوست دارم تو باشي و من زير سايه ات همه صلح و صفا تو داشته باشم اي گل گلها ، حضرت زهرا(2) * آسمان درياي نور است عالمي غرق سرور است بال ناز هر فرشته سايبان زلف حور است زهرا = اي اميد دلها زهرا = اي کعبه جانها شده ذکر تو دعايم بي بي من به عشقت مبتلايم بي بي اي گل گلها ، حضرت زهرا(2) * بر در ميخانه نور دل شده مستانه نور خنده بر لبهاي احمد مي زند پيمانه نور زهرا = بودم و نبودم زهرا = ذکر سجودم هستي حيدر و طاها هستي عصمت ايزدي زهرا هستي شاعر:حاج ابراهیم قانع @navaye_asheghaan
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ای که قرآن بهر تو کرده نزول ای تمام هستی آل رسول خلقت عالم همه از نور تو جملگی فرع اند و تو اصل اصول کوثری و چشمه ی جاری مهر ای وجودت هستیِ هستی شُمُول از برای وصل حق یا فاطمه ذکر نامت بهترین راه وصول مَجمَلُ الاَسماءِ ذات کردگار فاطمه ، زهرا و عَذرا و بتول ای فروغ آسمانی همه جان فدای نام تو یا فاطمه ای ز تو تاریکی و ظلمت به دور خلق شد از سایه ی تو هر چه نور دم به دم فوج ملائک خادمت خادمه بر فضه ی تو جمع حور ریشه ی عصمت ز تار چادرت پاکی از خاک رهت کرده عبور لیلةالقدر تمام خلقتی قدر تو در عقل ، ناکرده خطور دشمنانی که تو را نشناختند مردگانند و همه اهل قبور ای همه دار و ندارم فاطمه کاش می ماندی کنارم فاطمه بی وجود تو جهان ویرانه بود آسمان هم سائل این خانه بود بی تو من تنهاتر از تنهایی ام روی تو شمع و دلم پروانه بود رفتی و از ماجراهای غمت یادگاری بر درِ کاشانه بود آن چه که ما را ز هم کرده جدا ضربتی از دشمن بیگانه بود تا به پای جان مرا یاور شدی عهد و پیمانت عجب جانانه بود ای همه نور زمین و آسمان فاطمه اِی هستیِ اهل جهان ای ولای تو همه معنای دین جان و هستیِ امیر المومنین علت خلق علی و احمدی چشمه ی نور سماوات و زمین از چه نقشِ بر زمین شد پیکرت ای تو بالاتر ز قرآن مبین خاکِ روی چادرت یا فاطمه سجده گاه حضرت روح الامین باید از کوچه بپرسم که چرا اشک های مجتبی شد آتشین ریشه و اصل وجودم فاطمه ای همه بود و نبودم فاطمه نور تو خلق همه دنیا کند روی تو عقده ز مولا وا کند چهره ات نیلی شد اما تا ابد این کبودی خصم را رسوا کند بردن نام پر از اندوه تو اشک را در دیده ها دریا کند روز محشر بعد عمری نوکری خوش بُوَد گر یک نظر زهرا کند می شود آیا زِ ما نامی بَرَد یا که ما را خاک زیر پا کند گویم آن لحظه که مرگ من رِسد مادر سادات یا زهرا مدد محمد مبشری @navaye_asheghaan