فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حجاب
✨استدلالی زیبا درباره اینکه چرا خانم ها باید حجاب داشته باشند؟😊
ببینید و نشر بدید👌🌱
🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻🌹🌻
http://eitaa.com/joinchat/1449197581C356eeea686
⭕️ داستان سُرایان دروغین
🔹 در پیام های قبلی عوامل پدید آورنده جریان های انحرافی را بررسی کردیم؛ در اینجا به عوامل استمرار بخش جریان های انحرافی می پردازیم. این یک قانون است که هر چیزی بعد از ایجاد شدن باید نگهداری شود حتی جریان های انحرافی.
🔸 یکی از عوامل استمرار بخش جریان های انحرافی، ساختن حکایت است. در اینجا باز هم یک سَر ماجرا ناآگاهی است.
🔹 جریان سازان با سوء استفاده از باورهای مردم، داستان ها و حکایاتی را برای آنها تعریف می کنند و از این راه هواداران خود را، همراه خود نگه می دارند. مثلا درباره فلان شخص خواب دیده شده که مورد عنایت اهل بیت است، یا اینکه کسی درباره جلسات برگزار شده در عالم رویا چنین و چنان دیده است.
🔺 داستان های واقعی و تاریخی ما، جذاب تر از داستان های دورغین آنهاست؛ با این وجود کسی آنها را نقل نمی کنند. چرا دشمن در باطل خود تلاش می کند و ما در حق خود حداقل مثل آنها نیسیتم؟!
📚 درسنامه مهدویت، جلد ۴، ص ١٧۵
#انحرافات_مهدویت ۶
http://eitaa.com/joinchat/1449197581C356eeea686
نوای حسینیان
🔰از زبان خواهرشهید: 🌸پیدا نشده ، نه استخوان و نه پلاک 🌸حتی نه وسایلِ خودت داخل ساک 🌺 برگرد ، بیا
💟جهت شادی روحــــــــــش
صلواتی رو بهشــــون هدیہ کنــــــیم💟
#رمــان_ســلــام_بـر_ابـراهـیـم
📜"زندگینامه و خاطرات پهلوان بی مزار #شهید_ابراهیم_هادی"
#قسمت_سی_ام
*شهرک المهدی*
✔️ راوی : علی مقدم ، حسین جهانبخش
🔸از شروع #جنگ يک ماه گذشت. ابراهيم به همراه حاج حسين و تعدادي از رفقا به شهرک المهدي در اطراف سرپل ذهاب رفتند. آنجا سنگرهاي پدافندي را در مقابل دشمن راه اندازي كردند.
نماز #جماعت صبح تمام شد. ديدم بچه ها دنبال ابراهيم ميگردند! با تعجب پرسيدم: چي شده؟!
گفتند: از نيمه شب تا حالا خبري از ابراهيم نيست! من هم به همراه بچه ها سنگرها و مواضع ديده باني را جستجو كرديم ولي خبري از ابراهيم نبود!
🔸ساعتي بعد يكي از بچه هاي ديده بان گفت: از داخل شيار مقابل، چند نفر به اين سمت ميان!اين شيار درست رو به سمت دشمن بود. بلافاصله به سنگر ديده باني رفتم و با بچه ها نگاه كرديم.
سيزده عراقي پشت سر هم در حالي كه دستانشان بسته بود به سمت ما مي آمدند!
پشت سر آنها ابراهيم و يكي ديگر از بچه ها قرار داشت! در حالي كه تعداد زيادي اسلحه و نارنجک و خشاب همراهشان بود.
هيچكس باور نميكرد كه ابراهيم به همراه يک نفر ديگر چنين حماسه اي آفريده باشد!
آن هم در شرايطي كه در شهرک المهدي مهمات و سلاح كم بود. حتي تعدادي از رزمنده ها اسلحه نداشتند.
🔸يكي از بچه ها خيلي ذوق زده شده بود، جلو آمد و كشيده محكمي به صورت اولين اسير عراقي زد و گفت: «عراقي مزدور! »
براي لحظه اي همه ساكت شدند. ابراهيم از كنار ستون اسرا جلو آمد.
روبروي #جوان ايستاد و يكي يكي اسلحه ها را از روي دوشش به زمين گذاشت. بعد فرياد زد: برا چي زدي تو صورتش؟!
جوان كه خيلي تعجب كرده بود گفت: مگه چي شده؟ اون دشمنه.
ابراهيم خيره خيره به صورتش نگاه كرد و گفت: اولاً او دشمن بوده، اما الان اسيره، در ثاني اينها اصلاً نميدونند براي چي با ما ميجنگند. حالا تو بايد اين طوري برخورد كني؟!
🔸جوان #رزمنده بعد از چند لحظه سكوت گفت: ببخشيد، من كمي هيجاني شدم.بعد برگشت و پيشاني اسير عراقي را بوسيد و معذرت خواهي كرد.
اسير عراقي كه با تعجب حركات ما را نگاه ميكرد، به ابراهيم خيره شد.
نگاه متعجب #اسير عراقي حرفهاي زيادي داشت!
٭٭٭
🔸دو ماه پس از شروع جنگ، ابراهيم به مرخصي آمد. با دوستان به ديدن او رفتيم.
درآن ديدار ابراهيم از خاطرات و اتفاقات جنگ صحبت ميكرد. اما از خودش چيزي نميگفت. تا اينكه صحبت از نماز و عبادت رزمندگان شد. يكدفعه #ابراهيم خنديد و گفت:
در منطقه المهدي در همان روزهاي اول، پنج جوان به گروه ما ملحق شدند.
آنها از يك #روستا با هم به جبهه آمده بودند.چند روزي گذشت. ديدم اينها اهل نماز نيستند!
🔸تا اينكه يک روز با آنها صحبت كردم. بندگان خدا آدمهاي خيلي ساده اي بودند. آنها نه سواد داشتند نه نماز بلد بودند. فقط به خاطر علاقه به امام آمده بودند جبهه.
از طرفي خودشان هم دوست داشتند كه نماز را ياد بگيرند. من هم بعد از ياد دادن وضو، يكي از بچه ها را صدا زدم و گفتم: اين آقا #پيشنماز شما، هر كاري كرد شما هم انجام بديد.
من هم كنار شما مي ايستم و بلندبلند ذكرهاي نماز را تكرار ميكنم تا ياد بگيريد.
🔸ابراهيم به اينجا كه رسيد ديگر نميتوانست جلوي خنده اش را بگيرد. چند دقيقه بعد ادامه داد: در ركعت اول، وسط خواندن حمد، امام جماعت شروع كرد سرش را خاراندن، يكدفعه ديدم آن پنج نفر شروع كردند به خاراندن سر!!خيلي خنده ام گرفت اما خودم را كنترل كردم. اما درسجده، وقتي امام جماعت بلند شد مُهر به پيشانيش چسبيده بود و افتاد.
پيش #نماز به سمت چپ خم شد كه مهرش را بردارد. يكدفعه ديدم همه آنها به سمت چپ خم شدند و دستشان را دراز كردند!
اينجا بود كه ديگر نتوانستم تحمل كنم و زدم زير خنده!
#ادامه_دارد...
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
http://eitaa.com/joinchat/1449197581C356eeea686
⭕️ آمادگی برای ظهور و تمدنسازی؛ آرمان بزرگ انقلاب اسلامی است
🏞 #عکس_نوشته
👤 #رهبر_انقلاب ، در بیانیه #گام_دوم_انقلاب خطاب به ملت ایران به ویژه جوانان :
🔸 عزیزان! دهه های آینده دهه های شماست و شمایید که باید کارآزموده و پُرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هر چه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمیٰ (ارواحنافداه) است، نزدیک کنید. برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربهها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت.
#انقلاب_اسلامی_و_مهدویت
http://eitaa.com/joinchat/1449197581C356eeea686
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨قال الامام علی (علیه السلام) :
اَلْحَرِیْصُ لا یَكْتَفِی.
#حریص (هیچ چیزی) کفایتش نمیكند.
غررالحکم ح ۳۶۵
#کلیپ
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
http://eitaa.com/joinchat/1449197581C356eeea686
💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠