eitaa logo
༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
12.6هزار دنبال‌کننده
14 عکس
20 ویدیو
91 فایل
گلچین تخصصی اشعارونواهای مذهبی،روضه،نوحه وگریزوآموزش (ختم خوانی )باحضورمادحین وشعرای آئینی راه اندازی کانال درتلگرام سال ۱۳۹۴ خادم و بانی و مداح چه فرقی دارد من فقط حاجتم این است که نوکرباشم Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ زمینه شب پنجم محرم 🔻محمد حسین رحیمیان 1️⃣بند اول ای شیر کریم آل الله سرباز آخر ثارالله کلنا فداک عبدالله باز یاد مجتبی ، افتادن کوفیا رفتی و یک تنه ، غوغا کردی به پا ای جانم گفتی یا حیدر و ، دل به دریا زدی به هرچی جز حسین ، تو پشت پا زدی ای جانم هم یاس تویی ، هم لاله تویی عباس یازده ساله تویی ابن الکریم .... 2️⃣بند دوم هستی تو برا حسن خونخواه دادی تو نشون عالم راه کلنا فداک عبدالله تو حیدر زاده ای ، داده حق عزتت از کوفه آبرو بردی با غیرتت ای جانم تو پای بیعتت ، موندی تا پای جون کی دیده توو جهان ، مثل تو نوجوون ای جان مثل علی ،تو بی بدلی شیر نره ، شیر جملی ابن الکریم.... 3️⃣بند سوم جون دادی برا ولی الله از داغت کشیده زهرا آه کلنا فداک عبدالله زنده توو کربلا ، شد یاد مجتبی گفتی مادر چرا ، شد تا دستت جدا واویلا گم شد آه لبات ، بین اون ولوله مثل اصغر شدی ، تو صید حرمله واویلا همراه ِ آقای کربلا موندی تو هم ، زیر دست و پا علیه السلام 🌹اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🌹 کانال نوای ذاکرین:(ایتا) 👇👇👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⚡⚡⚡⚡⚡⚡ کانال نوای ذاکرین :(تلگرام) 👇👇👇 T.me/navayehzakerin مدیرکانال: خادم الذاکرین آرامش
خلاصه مقتل عبدالله بن الحسن‌المجتبی (ع) حضرت عبدالله، فرزند امام حسن علیه‌السلام و برادر حضرت قاسم بن‌الحسن است. سن او را از تا ۱۱ سال نوشته‌اند. مادرش را برخی «ام ولد» گفته‌اند. در زمان شهادت حضرت، اختلاف است. بعضی نقل کرده‌اند وقتی امام علیه‌السلام با اهل حرم و با اولاد و دختران خود وداع کرد، عبدالله یتیم امام حسن علیه‌السلام فرمایشات عمو را می‌شنید که می‌فرمود: «ای بانوان! دیگر مرا نمی‌بینید و صدای مرا نمی‌شنوید؛ زیرا می‌روم و دیگر برنمی‌گردم.» عبدالله به دنبال عمو روانه شد و با حالت گریان می‌گفت: «به خدا قسم من از عموی خود جدا نمی‌شوم.» بعضی گفته‌اند زمانی که سیدالشهدا علیه‌السلام هنوز توان نبرد داشت، شمر ملعون با جمعی از دشمنان، ایشان را در گودال قتلگاه محاصره کردند و هرکدام به گونه‌ای به آن حضرت حمله ور شدند که طفلی که از خیمه‌های امام علیه‌السلام ناظر صحنه بود، به سرعت خود را به امام رساند. سیدالشهدا خطاب به خواهرش زینب سلام‌الله علیها گفت: «او را بازگردان.» زینب آمد تا وی را به خیمه بازگرداند؛ لیکن او به شدت مقاومت کرد و از امام جدا نمی‌شد. بعضی نیز گفته‌اند زمانی که ابی عبدالله علیه‌السلام از اسب به زمین افتاد و هنوز مشغول نبرد پیاده بود که برای رفع خستگی، اندکی ایستاد. لشکر هم چند دقیقه صبر کردند ولی با نهیب شمر ملعون دوباره بر آن حضرت حمله‌ور شدند و محاصره‌اش کردند. در این حال عبدالله بن حسن علیه‌السلام که خُردسال بود از خیمه خارج شد. حضرت زینب علیها سلام دوید و دستش را گرفت، اما هرچه خواست او را در خیمه نگه دارد، عبدالله آرام نمی‌گرفت و راضی نمی‌شد و می‌گفت: «به خدا دست از عمویم برنمی‌دارم. هر جا که او رفته، من هم می‌روم.» صدای شیون از حرم بلند شد. امام علیه‌السلام که بر اثر عطش و جراحات و سختی نبرد، دچار ضعف شده بود، روی خاک نشست. عبدالله دستش را از دست عمّه‌ کشید و دوان دوان خود را به عمو رساند. وقتی رسید که دید ابجر بن کعب از بالای زین خم شده با شمشیر قصد قتل عمویش را دارد. فریاد زد و فرمود: «وَیْلَکْ یَابْنَ الْخَبیثَهُ، أتَقْتُلُ عَمِّی؟ وای بر تو ای حرامزاده! آیا می‌خواهی عموی مرا بکشی؟» آن نانجیب شمشیر را فرود آورد و به دست عبدالله رسید و دستش قطع شد و به پوست آویخت. عبدالله فریاد کشید: «یااُمَّاه» ای مادرم و بعد گفت: «عموجان! مرا دریاب.» امام علیه‌السلام او را در آغوش كشيد و به سينه چسباند و فرمود: «فرزند برادرم! بر آنچه پیش می‌آید صبر کن. این سختی‌ها را به حساب خدا بگذار و خدا تو را به پدران صالحت ملحق می‌سازد.» امام دست خود را به سوی آسمان بلند کرد: «پروردگارا! باران را از اینان دریغ بدار و برکات زمینت را از این‌ها باز دار. پروردگارا! اگر تا هنگام مرگ آنها را مهلت داده و بهره‌مند می‌سازی، بین آنها تفرقه بینداز و هر کدام را به راهی جداگانه بدار و سردمداران را هرگز از اینها راضی مدار؛ چرا که اینها ما را دعوت کردند تا که یاری‌مان کنند. سپس بر ما دشمنی کردند و ما را کشتند.» حرمله ملعون، تیری به طرف او رها کرد و آن تیر، عبدالله را در حالی که در دامن عمو بود، ذبح کرد و در همان حال جان داد. در زیارت ناحیه مقدسه آمده است: «السلام علی عبدالله بن الحسن بن علی الزکی» و سپس بر قاتل او به نام «حرمله بن کاهل الاسدی» نفرین شده است. 👈 منابع: لهوف، سید بن طاووس ارشاد ج ۲، شیخ مفید معالی السبطین تاریخ طبری منتخب، طریحی علیه السلام
جان او د در این دنیا غل و زنجیر نیست هیچ بازویی حریف ضربه‌ی شمشیر نیست سوی میدان می دود با جان و دل، بی واهمه نوبت عشق است و دیگر فرصت تاخیر نیست دوره اش کردند شمر و زجر و خولی و سنان دوره اش کردند، عبدالله در تصویر نیست حرمله کار خودش را کرده اما شک نکن کار مسمار است آه این کار، کار تیر نیست گیسوی رمله شده از داغ فرزندش سفید آه این مادر پسر از دست داده پیر نیست ایستاده عمه روی پنجه ی پایش ولی در ندیدن اشک چشمش نیز بی تقصیر نیست این جماعت کینه از آل علی دارند و بس این همه وحشی گری زیر سر تقدیر نیست می برد بر دست خود نعش برادرزاده را لحظه ی دل کندن است این، بی سبب دلگیر نیست کم نخواهد کرد از اندوه تو گریه ولی بشکن ای بغضِ همیشه، گریه بی تاثیر نیست . ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
مرا حساب نکردی؟پسر نمیخواهی؟ بگو ببینم عمو جان سپر نمیخواهی؟ چرا از اکبر و قاسم سوال پرسیدی؟ برای مرگ تو از من نظر نمیخواهی؟ خودت صدا زده ای: یاوری در اینجا نیست؟ هنوز مانده عمو یک نفر !نمیخواهی سپر ندارم عمو ،سر که هست!بازو هست! کبوترت شده ام بال و پر نمیخواهی قبول دارم اگر زیر دست و پا هستم ردم مکن، نکند دردسر نمیخواهی! مخواه بعد تو بر عمه دردسر بدهم عمو برای خودم بهترست ،سر بدهم! از این طرف پسری میدوید در گودال از آنطرف خودِ مادر رسید در گودال رسید شمر و شکست استخوان عجیب این است که روی سینه آقا پرید در گودال نشست روی تن هر دو ؟من نمیدانم سر عمو و پسر را برید در گودال کشید خنجر و بعد از دوازده ضربه صدای وا پسرم را شنید در گودال عجیب تیر سه شعبه شبیه خیاطی ست که دوخت هر دو بدن را شدید در گودال خودش که گفت :عمو زیر دست و پا هستم شبیه قاسم شد ، قد کشید در گودال چکار کرده سم اسب ها نمیدانم ! تن حسین شده ناپدید در گودال عصا به دست برایش چه هدیه ای آورد دوباره نیزه ، نه ، زخمی جدید در گودال ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
برده است بنده سوی مولا هر زمان  دست شد واسطه بین زمین و آسمان دست جز از در این آستان خیری ندیده وا کرده هر کس رو به دست این و آن دست در سجده و بر خاک افتادن زبان سر وقت قنوت و ربنا گفتن زبان دست در پهنه تاریخ اگر کنکاش باشد دارد برای ما هزاران داستان دست خیبر برای خود دژ مستحکمی بود تا آن زمان که زد به در  یک پهلوان دست اسلام را پیروز میدان کرد حیدر حق زد برای قدرت این بازوان دست جانها به قربان مرام آن که از لطف در اوج قدرت می‌گرفت از ناتوان دست با دست پر برگشته مسکینی که حتی یکبار برده  بر در این آستان دست با قصد بیعت سوی او آمد که آن روز انداخت بر دستان مولا ریسمان دست یک روز در جنگ احد آقای عالم تهدید را از جانب مولاش رانده است یک روز حیدر در دفاع از پیامبر امروز عبدالله پای کار مانده است تا گفت پیر کل‌ عالم ینصرونی در بیعتش بالا گرفت این نوجوان دست راه گلو را داشت طی میکرد خنجر سد کرد راه حمله اش را ناگهان دست مانند ابراهیم شد در آزمونش چون سربلند آمد برون از امتحان دست آمد به مهمانی آغوش عمویش هدیه چه آورده برای میزبان؟دست زینب دو دستی بر سرش میزد در آنجا میرفت وقتی سمت چوب خیزران دست . . هر قدر کمتر در غم او زد به سینه روز قیامت بیشتر بیند زیان دست ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
لشکری رو سیاه ضربه زده به عمو با سلاح ضربه زده به تنش بعدِ ضربه‌ی شمشیر تیر و سرنیزه آه ... ضربه زده تا از این سفره سهم بردارد هر که آمد ز راه ضربه زده دیده یک نیزه‌دار را از دور که به پهلویِ شاه ضربه زده قبل از این نوبتی، ولی حالا هر کسی دلبخواه ضربه زده در شلوغی به شانه‌اش شمشیر وسطِ قتلگاه ضربه زده پابرهنه دوید عبدالله به عمویش رسید عبدالله آنقدر تیر خورده رویِ تنش که شده سرخ رنگ پیرهنش مثلِ برگِ ز شاخه افتاده دستِ او هم جدا شد از بدنش مثلِ تشییعِ مجتبی خواندند تیرها فاتحه به رویِ تنش حرمله دارد آه میخندد از بلندی به دست و پا زدنش به عمو دوخته شده که شود کفنی بر عمویِ بی کفنش چون در عشقِ عموش حل شده است مرگ احلی من العسل شده است . ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
یا معزالمومنین مثلِ طفلی پشتِ پایت راه افتاده‌ست دین میدرخشد نامِ تو بر رکابِ کهنه‌ی تاریخ مانندِ نگین ابتدا تا انتها در کلامت جاری است آیاتِ قرآنِ مبین لطفت آنقدر است که؛ تا ابد سائل نخواهد دید لطفی این چنین مینویسم یا کریم میگذارم بعدِ اسمت تا قیامت نقطه چین تا که مهمانت شود با لبِ خندان شدی با یک جزامی همنشین بعدِ میدان رفتنت پرچمِ تزویر رو در رویت افتاده زمین مثلِ طوفانِ بلا رفته‌ای تا قلبِ لشکر از یسار و از یمین در جمل تکرار شد با هجومِ تو جوانیِ امیرالمومنین مانده ردِ پایِ تو در تمامِ کربلا با یادگاری‌هایِ تو دشمنان را دیده است از بلندی ضربه‌هایِ بی امان را دیده است آه که از قلبِ شاه بعدِ تیر حرمله خونِ روان را دیده است نیزه و شمشیر و تیر رو به یک پیکر هجومِ توامان رو دیده است با دو چشمِ خیسِ خود تشنه رویِ خاک عمویِ نیمه جان را دیده است در کنارِ عمه‌اش سمتِ مقتل رفتنِ شمر و سنان را دیده است با قدی کوتاه رفت بی زره رو در رویِ شمشیر عبدالله رفت دستِ عبدالله آه رویِ خاک افتاد و از دل گفت وا امّاه آه حرمله فرصت نداد تا بماند زنده حتی لحظه‌ای کوتاه آه آخرین سرباز را ذبح کرده تیر رو در رویِ چشمِ شاه آه با لگد برداشتند پیکرِ ابن الحسن را از میانِ راه آه در شلوغی‌ها شده شمر نقشِ اوّلِ این روضه‌ی جانکاه آه نعل‌ها کرده یکی جسمِ عبدالله را با جسمِ ثارالله آه . ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷 دعوتید: به کانال ماندگاروبروز ایتا↙️ ‌╔═💎💫═══╗ Eitaa.com/navayehzakerin2 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
✅نوحه شب چهارم محرم 🔻علی صالحی این هدیه ها تقدیم تو ای برادر ابناء زینب نسلِ على و جعفر سرباز راه‌اند/شیر سپاه اند/قربان شاه‌اند (مظلوم حسینم) هر دو فدایی هایت تا زنده هستند مثل علمدار تو رزمنده هستند هر دو دلیرند/فرمان پذیرند/نذر امیرند (مظلوم حسینم) قربان اشک چشمت گردم برادر اُمّ الشهید راه تو گشتم آخر گلهاى خواهر/طفلان بى سر/قربان اصغر (مظلوم حسینم) علیه السلام ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
321.4K
✅نوحه شب چهارم محرم 🔻علی صالحی این هدیه ها تقدیم تو ای برادر ابناء زینب نسلِ على و جعفر سرباز راه‌اند/شیر سپاه اند/قربان شاه‌اند (مظلوم حسینم) هر دو فدایی هایت تا زنده هستند مثل علمدار تو رزمنده هستند هر دو دلیرند/فرمان پذیرند/نذر امیرند (مظلوم حسینم) قربان اشک چشمت گردم برادر اُمّ الشهید راه تو گشتم آخر گلهاى خواهر/طفلان بى سر/قربان اصغر (مظلوم حسینم) علیه السلام ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
4_5870482409660617116.mp3
1.28M
‍ . یاشهید الشهدا   یاغریب الغربا صاحب قلب منی   ساکن کرببلا تا به عشقت گرفتار شدم در غم تو عزادار شدم آبروی دو عالم حسین با تو من آبرو دار شدم از ازل تا ابد بوده ام باحسین السلام علیک یا غریب یاحسین *** امدم که لحظه‌ی     آخرت عمو حسین یک تنه خودم شوم   اشگرت عمو حسین شد جدا دست من در برت ای عموجان فدای سرت کن حلالم که دیر آمدم نیزه باران شده پیکرت بعد اکبر برایت پسر میشوم هرچه‌ تیرت زدند من سپر میشوم ✍ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
‍ . 🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ می بینی بی قرارتم - عمو حسین تا آخرش کنارتم - عمو حسین اگر که دیر رسیدم / منو ببخش عزیزم من همه ی هستیمو / به پای تو می ریزم توو قتلگاهت چه غصه داره بارون خون می باره * شبیه نیزه زاره یارت میخواد با عشقی که داره زخماتو بند بیاره * یه دست بیشتر نداره عمو به جون بابام - آرزویی ندارم دستم که قابلی نیست - جون براتو میذارم جانم حسین مظلوم 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ چشمای زخمیتو رو هم - نذار عمو فقط یه کم دیگه طاقت - بیار عمو نفس بکش که من هم / نفس برام بمونه جای گلوت بذار که / گلوم بشه نشونه ازم نپرس که چطور رسیدم از دور تو رو می دیدم * ای همه ی امیدم توو قتلگاهت نفس بریدم می دونی چی کشیدم؟ * چه صحنه هایی دیدم؟ یه نیزه ی بلندی - راه گلوتو بسته یه نانجیبی روی - سینه ی تو نشسته عمو حسین مظلوم ................. 🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ نیزه زیاده به تنت - ای قاسمم مثل عسل شد بدنت - ای قاسمم برای کشتن تو / چقدر صف کشیدن با نیت تلافی / با نیزه سر رسیدن شدی عزیزم شهید کینه بابات داره می بینه * غم رو‌ دلم می شینه روضه های تو چه آتشینه روضه ی زخم سینه * دلم رو برد مدینه دق داد مجتبی رو - غم یه روی نیلی یه عمر توو گوشش موند - صدای ضرب سیلی ای وای از این مصیبت 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ شبیه اکبر قاسمم - پیرم نکن نفس بکش از زندگی - سیرم نکن به دامنم می گیرم / سرت رو جای بابات شکسته قلب من چون / شکسته استخونات کاش که ببینم بازم نگاتو من بشنوم صداتو * صدای خنده هاتو کرده اجابت خدا دعاتو رو‌ خاک نکش پاهاتو * که می میرم برا تو منم مث تو میشم - میفته پیکر من با اسباشون میتازن - رو جسم بی سر من ای وای از این مصیبت .............. 🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سرباز شش ماهه ی من - پرپر نزن به روی دستم بی کفن - پرپر نزن دارم میرم به خیمه / خیره به روی ماهت با همه ی شهیدا / فرق داره قتلگاهت به روی دستم ای طفل معصوم دیگه خوابیدی آروم * با اون چشای مغموم شدی عزیزم بریده حلقوم والله نبوده مرسوم * اینطوری ذبح مظلوم لالا لالا عزیزم - آروم بخواب رو‌ دستم تو رفتی و خمیدم - تو رفتی و شکستم لالایی اصغر من 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ کودک معصوم رباب - آروم بخواب به دور از هر اضطراب - آروم بخواب یادم نمیره بابا / نگاه آخرت رو چطور بدم عزیزم / جواب مادرت رو میرم به پشت خیمه ها بابا مخفیت کنم توو صحرا * درست شبیه زهرا محل دفنت کاش نشه پیدا ترسم که بی حیاها * بیان سراغت اینجا حرمله توو گوش شمر - بابا یه چیزی گفته ... کاش که سر کوچیکت - به دستشون نیفته لالایی اصغر من .................. 🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ باز غصه رو‌ دلم نذار - ای روزگار رحم کن به پیر غصه دار - ای روزگار دیگه شدم زمینگیر / خورده گره به کارم من طاقت عزای / داغ جوون ندارم خاک غم تو روی سر من علی اکبر من * ای گل پرپر من پهلوت شبیهه به مادر من دلدار و دلبر من * شبه پیمبر من کوفیا نقشه دارن - برای گریه ی من پخشه میون صحرا - صدای گریه ی من علی علی علی جان 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سخته برا من به خدا - واویلتا بچینمت روی عبا - واویلتا باید کنار جسمت / جون بدم و بمیرم جرات نمی کنم دست / زیر سرت بگیرم آه و واویلا پخشی توو صحرا سرو رشید لیلا * می بینمت هزار جا فرقت شکسته شبیه مولا رفته تا آسمونا * صدای آه زهرا روضه برات می خونم - چه مبهمی علی جان جمعت کنم چطوری - چقدر کمی علی جان علی علی علی جان 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
علیه‌السلام 🔹گل یاسِ حسن🔹 روح والای عبادت به ظهور آمده بود یا که عبداللَه در جبههٔ نور آمده بود؟ کربلا بود تماشاگر ماهی کز مهر یازده لیلهٔ قدرش به حضور آمده بود یازده برگ، گل یاسِ حسن بیش نداشت که به گلزار شهادت به ظهور آمده بود یوسف دیگری از آل علی، کز رخ او چشم یعقوب زمان باز به نور آمده بود باغبان در ورق چهرهٔ گرمازده‌اش گلشن حُسن حَسن را به مرور آمده بود صورتش صفحهٔ برجستهٔ قرآن کریم صحبتش ناسخ تورات و زبور آمده بود بی‌کلاه و کمر از خیمه چو قاسم بشتافت بس‌که از تاب تجلّی به سرور آمده بود قتلگه طور و حسین بن علی، چون موسی به تماشای کلیم اللَه و طور آمده بود به طواف حرم عشق ز آغوش حرم دل ز جان شُسته به شیدایی و شور آمده بود عجب از این همه مستی چو برادر را دید که چه‌ها بر سرش از سمِّ ستور آمده بود طفل نوخاسته برخاسته از جان و جهان آسمان زین همه غیرت به غرور آمده بود بر دل و پهلوی این عاشق و معشوق، دریغ نیزه و تیر ز نزدیک و ز دور آمده بود دست شد قطع ولی دل ز عمو، قطع نکرد طفل این طایفه یا رب چه صبور آمده بود گرچه لب‌تشنه به دامان امامت جان داد بر سرش فاطمه با ماء طهور آمده بود... 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
علیه‌السلام 🔹درّ یتیم🔹 دُرّ یتیمم و به صدف گوهرم ببین در بحر عشق، گوهر جان‌پرورم ببین هفتاد و دومین صدف ساحل توأم ای روح آب، رشحه‌ای از کوثرم ببین من سینه‌سرخ عشق عمویم، پرم بده دست مرا رها کن و بال و پرم ببین چشمم به قتلگاه و عمو مانده زیر تیغ تصویر غربتی‌ست به چشم ترم، ببین با بانگ استغاثهٔ او تیغ می‌شوم برنده‌تر ز تیغ عدو خنجرم ببین پروانه‌ام به پیلۀ واماندنم مخواه در هُرم عشق، شعلهٔ خاکسترم ببین دستم کبوتری‌ست که شوق پریدن است چون نبض عمه ملتهب و مضطرم ببین بر من، عمو! به چشم خریدار بنگر و دست مرا بگیر و از این برترم ببین کوچک‌ترم ز قاسم و دارم دلی بزرگ همچون علی‌اصغر خود اکبرم ببین من کودک برادر تو بودم و کنون در هیئت دلاور و جنگاورم ببین «هل من معین» شنیدم و تکلیف روشن است در التهاب پاسخت اهل حرم ببین هرچند دست یاری من‌ کوچک است و خُرد آن حس عاشقانه و جان‌پرورم ببین احرام بسته‌ام که کنم دور تو طواف خیل حرامیان همه دور و برم ببین کوچک‌تر است قد من از تیغ دشمنان اما سپر برابر‌شان پیکرم ببین ته‌ماندهٔ شراب شهادت که مانده ‌ا‌ست می‌نوشم و تو مستی از این ساغرم ببین در دست عمه دست کشیدم ز جان خویش حالا به روی سینه گل پرپرم ببین دیشب سرم به شانهٔ آرامش تو بود اکنون به روی سینهٔ خود بی‌سرم ببین 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
علیه‌السلام 🔹فاصله‌ها🔹 گفت رنجور دلش از اثر فاصله‌هاست آن که دلتنگ رسیدن به همه یکدله‌هاست از چه در خیمه بماند اگر او می‌داند چشم در راه غزالان حرم آبله‌هاست؟ آفتاب است که از زین به زمین افتاده‌ست! شیهۀ اسب یقیناً خبر از زلزله‌هاست نه که هنگام نماز است، عمو در سجده‌ست نکند وقت به پا داشتن نافله‌هاست؟ این طرف محفل پر اشک‌ترین زمزمه‌هاست آن طرف مجلس پر شورترین هلهله‌هاست به یتیمی ز نوک تیر، محبّت کردن جلوۀ بارزی از خُلق خوش حرمله‌هاست! خواستند آینۀ باغ شقایق باشد سینه‌ای که پر آواز پر چلچله‌هاست 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
علیه‌السلام 🔹برخیز!🔹 وقتی عدو به روی تو شمشیر می‌کشد از درد تو تمام تنم تیر می‌کشد طاقت ندارم این همه تنها ببینمت وقتی که چلّه چلّه کمان تیر می‌کشد این بغضِ جان‌ستان که تو بی‌کس‌ترین شدی پای مرا به بازی تقدیر می‌کشد ای قاری همیشهٔ قرآن آسمان کار تو جزء جزء به تفسیر می‌کشد این‌که زِ هر طرف نفست را گرفته‌اند آن کوچه را به مسلخ تصویر می‌کشد برخیز! ای امام نماز فرشته‌ها لشکر برای قتل تو تکبیر می‌کشد 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
علیه‌السلام 🔹شوق شهادت🔹 پروانه شد تا شعله‌ور سازد پرش را پیچید در شوق شهادت باورش را داغ گلویش تازه شد از قحطی آب وقتی به خنجر داد زخم حنجرش را... با رود جاری کرد در دشتی عطشناک آن دست‌های کوچک و نام‌آورش را تا لحظه‌ای دیگر عمویش زنده باشد انداخت بر وی، کودکانه پیکرش را با کاروان، بعد از غروب سرخ خورشید بر نیزه می‌بردند در غربت سرش را! 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
علیه‌السلام 🔹بوی گل🔹 چون باد در حرارت دشت و دمن دوید چون بوی گل بلند شد و در چمن دوید وارونه است شیوۀ صحرای ابتلا رو به شکارگاه، غزال ختن دوید می‌خواست ایستاده نسوزد شبیه شمع خورشید‌وار با همۀ سوختن دوید مردان، زره به قامت مردانه بسته‌اند این نوجنونِ کیست که با پیرهن دوید؟ با اشتیاق رفت به آغوش قتلگاه غربت‌کشیده بود و به سوی وطن دوید تیغ برهنه منتظر دست‌بوسی‌اش با سر به پای‌بوس تن بی‌کفن دوید آغشته شد به خون خدا خون پاک او وانگاه در رگان عقیق یمن دوید یا رب چه رفت بر سر عبداللَه و حسین؟ زینب نشست، فاطمه آمد، حسن دوید 📝 ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان ایتا↙️ کانال👇 Eitaa.com/navayehzakerin2 ابرگروه👇👇 انگشت مبارک روی لینک اشاره بفرماییدواردشوید.↙️↙️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42 ╚═══💫💎═╝
حضرت عبدالله بن حسن علیه السلام 🏴🏴🏴 داره بارون میباره اما بارون تیر یه نفر تو دل یک لشکر گشته اسیر نیزه و شمشیرا هِی بالا پایین میره یه نفر زیر دست و پا داره میمیره هی ناله میزنه قلب من رو از جا میکنه الهی بمیرم زیر تیغ این صدایِ عموی منه این عموی منه که زیر شمشیر دشمنه داره مظلومانه روی خاک تشنه لب دست و پا میزنه تک و تنها حسین مظلوم کربلا یا حسین مثه قاسم بدون جوشن با اشک و آه پَر زدم از حرم تا گودال قتلگاه مثه اصغر شدم من هم کفن پوش تو غرق خون میزنم پرپر در آغوش تو بر پا شد هلهله دستم زیر تیغ قاتله سپیدیِ گلویِ منو نشونه گرفته حرمله ببین عموی من شکسته شده بازوی من مِنَ الاُذُنِ اِلی الاُذُن دریده شده گلوی من تک و تنها حسین مظلوم کربلا یا حسین مبثم مؤمنی نژاد 🌹 🌹 💠💠 Eitaa.com/navayehzakerin2
◾️ مرثیه ی و علیه‌السلام شب پنجم 🔹برخیز!🔹 وقتی عدو به روی تو شمشیر می‌کشد از درد تو تمام تنم تیر می‌کشد طاقت ندارم این همه تنها ببینمت وقتی که چلّه چلّه کمان تیر می‌کشد این بغضِ جان‌ستان که تو بی‌کس‌ترین شدی پای مرا به بازی تقدیر می‌کشد ای قاری همیشهٔ قرآن آسمان کار تو جزء جزء به تفسیر می‌کشد این‌که زِ هر طرف نفست را گرفته‌اند آن کوچه را به مسلخ تصویر می‌کشد برخیز! ای امام نماز فرشته‌ها لشکر برای قتل تو تکبیر می‌کشد 📝 حامد اهور ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝
◾️ مرثیه ی و علیه‌السلام شب پنجم 🔹شوق شهادت🔹 پروانه شد تا شعله‌ور سازد پرش را پیچید در شوق شهادت باورش را داغ گلویش تازه شد از قحطی آب وقتی به خنجر داد زخم حنجرش را... با رود جاری کرد در دشتی عطشناک آن دست‌های کوچک و نام‌آورش را تا لحظه‌ای دیگر عمویش زنده باشد انداخت بر وی، کودکانه پیکرش را با کاروان، بعد از غروب سرخ خورشید بر نیزه می‌بردند در غربت سرش را! 📝 حیدر منصوری ┅┅┅┅┄❅[﷽❅┄┅┅┅┅┄ =صَــــدَقِہ جاریِہ ↙️↙️ 💠کانال وابرگروه نوای ذاکربن💠 Eitaa.com/navayehzakerin2 ⬇️ https://eitaa.com/joinchat/954466766C8b9b885ce9 @Aaramesh42خادم کانال ╚═══💫💎═╝