بنام خدا
حزب صهیون دشمن اسلام و قرآن است و بس
بیحا نتانیاهو نسل شیطان است و بس
این دراکولای قرن ما نخواهد سیر شد
عاشق خون خوردن از هرچه مسلمان است و بس
رادئی هم نیست تا باشد جلودار خبیث
می کشد چون عاشق کشتار نسوان است و بس
کودک و پیر و جوان معنا ندارد پیش او
بوئی از انسان نبرده گرگ حیوان است و بس
خانه و کاشانه مردم خراب از دست اوست
آمریکا حامیش در هرچه میدان است و بس
واقعا باید بگویم او سگ زنجیری است
سک هزاران بار برتر زین نه انسان است و بس
از فلسطین نیست باقی خانه و کاشانه ای
نوبت بعدی او در جنگ لبنان است و بس
می رسد هرچه بخواهد از سلاح آمریکا
تا بن دندان مسلح در پی آن است و بس
آن زنی که آمده گردد رئیس آمریکا
گوئیا او هم بعالم حزب ایشان است و بس
سیدا در اول صبحی دعا کن گو بیا
مهدی زهرا فقط ناجی به انسان است و بس
حسین نژاد ۱/۷/۱۴۰۳
بنام خدا
کاش بودی گاو مسئول حقوق بر بشر
تا نمی کشتند ابنا بشر را یک دگر
در فلسطین روز تا شب می کشند از مسلمین
و مسلمانان عالم گشته اند هم کور و کر
حسین نژاد
بنام خدا
ای مسلمانان عالم تا بکی خواب گران
در فلسطین جوی خون جاری شد از پیرو جوان
نان خوردن هم ندارند وای بر حال شما
در کجا شد آن شجاعت غیرت و مردی تان
غزه آن باریکه مردم تا کنون جنگیده اند
راهها بسته ندارند چاره یا یابن الفلان
مصر هم کاری نمی آید زدستش این چنین
که نسازد باز ره بر روی این بیچاره گان
آیه وحدت خدا فرموده در قرآن ما
می کنند بر آن عمل امروز جمع کافران
آمریکا با عمل حامی اسرائیل هست
و مسلمان ها نمی جنبند کمی از جایشان
تازه بشنیدم امارات هم کمک کار یهود
گشته با بحرین ضد غزه هردو این بدان
بیگمان باشد گمانم دوره آخر زمان
کن دعا شاید بیاید ناجی مستضعفان
حسین نژاد
بنام خدا
آماده باش ماه ضیافت به پیش روست
ماهی که در تمامی ماها بسی نکوست
مهمان خالقی و خدای تو میزبان
افطار چون رسد همه نعمت رسد زدوست
با افتتاح و ابو حمزه و مجیر
روحت صفا بگیرد و شاداب جسم و پوست
حسین نژاد
بنام خدا
ماه رمضان آمد ماه خوب مان آمد
مهمان خدا ما ئیم صد شکر که آن آمد
این ماه دعا دارد به به چه صفا دارد
تعداد نفسهای ما ذکر خدا دارد
خوابیدن در این این ماه هم حکم دعا دارد
پس ذکر خدا بنما والله صفا دارد
حسین نژاد
بنام خدا
صد شکر نمردیم و بدیدیم دوباره
ماهی که ثواب شبی از آن به هزاره
ماه رمضان ماه ضیافت زخداوند
فرموده پیامبر مه قرآن و بهاره
یک آیه ثوابش بدهند ختم به قاری
از بس که زیاد است نیابد به شماره
صائم که به خواب است عبادت بنویسند
اینجاست خداوند هوای همه داره
چون وقت سحر شد تو زجا خیز کمی خور
برگو که عیال هرچه درست کرده بیاره
هنگام اذان روی به در گاه اللهی
آور که به ذکرند ثوابت و سیاره
این ماه دریغا که نباشند گروهی
رفتند زدنیا که جهان دار فراره
ماهم چه بسا سال دگر زنده نباشیم
فرصت ندهند ما چه پیاده چه سواره
حسین نژاد التماس دعا
بنام خدا
افسوس که ناصر از جهان رفت
آن غنچه گل زگلستان رفت
پوشید سیه زداغ این گل
صدحیف عزیز مهربان رفت
در داغ غمش همه خلیلی
سوزند چرا که این جوان رفت
فرزند محمد است صادق
آن قائد خوب و خوش لسان رفت
تنها نه خلیلی از غم او
یک منطقه گفت حیف آن رفت
سید زغمش به شعر گفتا
ماه رمضان سوی جنان رفت
شادش بنما به حمد و سوره
چون زود عزیز خاندان رفت
حاج سید ابراهیم حسین نژاد
عرض تسلیت دارم خدمت بازماندگان و اقوام در خلیلی و چهارطاق و همه دوستان خصوص خانواده داغدیده ایشان مارا شریک غم خود بدانید
حسین نژاد
بنام خدا
جهان دید ایرانیان دلیر
چگونه گرفتند گوش شریر
هوایی به پهپاد موشک زدند
تلابیب و حیفا به مانند شیر
سپاهی که با امر رهبر شبی
درخشیدن اینها چه ماه منیر
بنازم جوانان ایران زمین
که آماده باشند جمعی کثیر
روند جان فدا سوی قدس شریف
به فتوای رهبر صغیر و کبیر
به صهیون دهم این خبر زود رو
وگرنه شوی دست اینها اسیر
چرا که خدا گفته ایرانیان
کنند قوم صهیون خرد و خمیر
حسین نژاد
بنام خدا
جهان دید ایرانیان دلیر
چگونه گرفتند گوش شریر
هوایی به پهپاد موشک زدند
تلابیب و حیفا به مانند شیر
سپاهی که با امر رهبر شبی
درخشیدن اینها چه ماه منیر
بنازم جوانان ایران زمین
که آماده باشند جمعی کثیر
روند جان فدا سوی قدس شریف
به فتوای رهبر صغیر و کبیر
به صهیون دهم این خبر زود رو
وگرنه شوی دست اینها اسیر
چرا که خدا گفته ایرانیان
کنند قوم صهیون خرد و خمیر
حسین نژاد
بنام خدا
آنکس که ایرانی و دشمن بر حجاب است
این را بدان کز ریشه این آقا خراب است
چیزی که خالق گفته در قرآن به ماها
حرف خدا قانون و آن فصل الخطاب است
فرموده در قرآن بیا خود را بپوشان
عریان شدی دنبال تو صد شیخ و شاب است
خواهر خدا فرموده تو باشی چه گوهر
گوهر صدف باشد مکان در زیر آب است
دانم مسلمانی دلت هر گز نخواهد
گویی مرا حاکم خدا یوم الحساب است
این را بدان شیعه امامش شاه دین است
مولای ما زهرا دلش زین غم کباب است
گر شیعه می باشی نما شرم از رخ او
ایکه ترا شافع به محشر آن جناب است
حسین نژاد
بنام خدا
ما ملت خوب و شریف این سرزمینم
ما پیرو خط امیر المومنینم
ماها شجاعت از علی در خون مان است
خواهی بدانی حافظ ایران زمینم
ما پاسدار سر بدار رهبر خویش
حبش به خون قلبهای خود عجینیم
فرمان دهد هرجا که او خواهد همانجا
بر دشمنانش همچه شیر خشمگینیم
صهیون دون کودک کش بی رحم داند
ما لشکر خاص علی مولای دینیم
سنی و شیعه پیش ما فرقی ندارد
یکتا پرستیم حافظ بر مسلیمنیم
هرجای این دنیا مسلمان ظلم بیند
آنجا بسان صاعقه سیل آفرینیم
دنیا بداند مردم ایران به دنیا
ظلمی ببینند کی زپا ما می نشینیم
بین الملل بازیچه صهیون گشته
زین رو تمامی ما در این باره غمینیم
صهیون دون بیدین نه از قوم یهود است
قوم یهود گوید که ما کی این چنینیم
حسین نژاد
بنام خدا
افتخار مردم ما هست این دکتر بدان
شهرتش ایشان علی پور است از قشر جوان
سالها زحمت کشیده تا که دکتر گشته است
ای بنازم بر پدر با مادرش در این مکان
خیرگویی هرکجا باشد سزاوار است او
افتخاری بهر ما باشد میان دیگران
وصف این خدمتگذاران نیست یک ذره گزاف
حق والانصاف باشد حق ایشان بیش از آن
از سوی سادات دارم عرض تبریک ای عزیز
سالها باشی پناه خالق روزی رسان
خیرگو شد بخش باید با تلاش بیش از این
ما بسازیمش با کار و تلاش این وآن
امیدوارم همیشه در پناه خداوند سر بلند باشید
حاج سید ابراهیم حسینی نژاد
بنام خدا
چهل روز بگذشت رفتی زدست
غمت پشت ما قوم و خویشان شکست
کشیدی بسی زحمت زندگی
به یکباره دادی تمامی زدست
بله مرگ حق است ای مسلمین
درآورد زپا مرگ آن پیل مست
به ناگه به گوشت رسد ارجعی
دهی دار دنیا به آنی زدست
چهلمین روز در گذشت مرحوم سید جعفر حسینی نژاد را تسلیت عرض می نماییم یادش گرامی
حاج سید ابراهیم حسینی نژاد
بنام خدا
یا صاحب الزمان بفریاد ما برس
بنشین به پشت زین و به جولان درآ فرس
برکن بدست خویش در قلعه چون علی
مولای ما بیا که فتادیم از نفس
صهیون دون دگر نکند رحم بر کسی
پیر و جوان بسان درختان کند هرس
صدها هزار مردم این آب و خاک را
بگرفته نانجیب نموده است در قفس
مولا به جان حضرت زهرا بیا بیا
گشته بلند هرطرف این بانگ چون جرس
ذالفقار حیدری خواهد بریزد خونشان
سازمان های جهانی دم فرو بسته تمام
غزه دارد می زند فریاد بر هر خاص و عام
نیست یا رو یاوری آنها در این جنگ و جهاد
منتظر آیی خودت ای بر جهان جمله امام
حاج سید ابراهیم حسینی نژاد
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند
چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند
مشکلی دارم ز دانشمند مجلس باز پُرس
توبهفرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند؟
گوئیا باور نمیدارند روز داوری
کاین همه قلب و دغل در کار داور میکنند
یا رب این نودولتان را با خر خودشان نشان
کاین همه ناز از غلام ترک و استر میکنند
ای گدای خانقه بَرجَه که در دیر مغان
میدهند آبی که دلها را توانگر میکنند
حُسن بیپایان او چندانکه عاشق میکشد
زمرهٔ دیگر به عشق از غیب سر بر میکنند
بر در میخانهٔ عشق ای ملک تسبیح گوی
کاندر آنجا طینت آدم مخمّر میکنند
صبحدم از عرش میآمد خروشی عقل گفت
قدسیان گوئی که شعر حافظ از بر میکنند
گویا حافظ لسان الغیب زنده است و در همین زمان زندگی می کند
چقدر زیبا وصف امروزه ماست
بنام خدا
واعظان خوب هم داریم این عصر و زمان
گر چه بعضی خویش را رسوای محشر می کنند
ما حساب خوبها را با بدان سازیم جدا
این بدان باشند که بعضی کار خود سر می کنند
با وجود رهبری یکعده دنیا دارها
باز هم خون در دل مولا و رهبر می کنند
صبر کن مهدی بیاید خویش خواهی دید او
حضرتش دنیای ما پر در و گوهر می کنند
این قدر دشمن زیاد است احمد آقا گوش کن
عاقبت آخوند بد بیرون از این در می کنند
دشمنان بی حیا بنگر بسان آمریکا
پول بی حد خرج بر تبلیغ یکسر می کنند
تا نباشد مقتدر ایران اسلامی ما
چوب لای چرخ این ماشین کشور می کنند
تا کنون صدها هزار از مرد و از زن کشته اند
آمریکا و ایادیش کار بر بر می کنند
ای خدا خود رحم کن بر ملت ما زین دیار
زندگی سخت در این ملک پر زرمی کنند
یا هویامن لا هو الا هو
حاج سید ابراهیم حسینی نژاد
بنام خدا
گرسنه را به نصیحت چه
کار جان من
بده تو لقمه زنانی به او بوجه حسن
قیامت است چنین و قیامت است چنان
به گوش او نرود پس خلاصه گوی سخن
اگر به راه خدا می دهی منه منت
خدای می دهدت در عوض بهشت عدن
به حیرتم که گروهی چنان فقیر شدند
که نیست نای تحرک جناب او بر تن
گذشته سال ندیده به چشم خویش لحم
خجالتش به همین بس به نیش گوید زن
مرا گناه چه بودی شدم گرفتارت
که نیست میوه به خانه ندیده چشم من
خجالتش نه برای تو هست ای شوهر
برای من که شدم همسر تو این کودن
اگر به چشم حقیقت نگه کنی حق است
گرانی است و تورم چه داند از آن زن
حقوق مرد ندارد کفاف این دوره
کند چکار چنین مرد با زمان خفن
برفته رحم و مروت زجامعه بیرون
گران فروش به پیشش تویی چنان دشمن
اجار خانه تمام حقوق می بلعد
خدای من چه بگویم چه چاره سازم من
حاج سید ابراهیم حسینی نژاد
بنام خدا
با توام صهیون ملعون بشنو از من گوش گیر
منتظر باشید روزش می رسد زین چرخ پیر
خون مسکینان بگیرد دامن یک یک شما
دست شیران اللهی خوار گردید و اسیر
میخورد حالم بهم از کشتن پیرو جوان
وای بر حال شما گرگان خون خوار حقیر
گفته در وصف شما پیر جماران این چنین
میشود نابود اسراییل دون در این مسیر
حسین نژاد
بنام خدا
ما مردم ایران زمین از پیر و برنا
هرگز نشاید رهبری سازیم تنها
ما پیرو خط شهیدان این دیاریم
خود نیز از قشر و گروه سربداریم
دنیا بداند مردم ایران تمامی
باشند یار رهبر و خط امامی
هرچند یکعده در اینجا گله مندند
اما به طرز فکر غربی ها بخندند
ایرانیان در خط شاه دین حسینند
از انقلابیون و آن پیر خمینند
دانی چه تعداد شهید ایران بداده
چه سروهائی که به خاک و خون فتاده
هر خانه ای اینجا دارای شهیدند
روح شهیدان در تن باقی دمیدند
دنیا درسته خوب و زیبا باشد آبدوست
عقبا برای مومنان البته نیکوست
عقبا به این دنیای فانی کی فروشیم
این است ما دائم به افغان و خروشیم
نه باج بر شیطان دهیم و نی به یارش
نه ترس داریم از عدو بیشمارش
با دشمنان دین و میهن در نبردیم
هشت ساله جنگیدیم و ابرو خم نکردیم
صهیون بداند یک اشاره هست کافی
خون مسلمانان بگیریم از تلافی
کودک کشان باید بدانند پاسداران
در وقت خود مانند سیلند روز باران
دیگر نه آمریکا شما یاری نماید
نه هیچکس از بهر تان کاری نماید
والله اینها را که گفتم گوش دارید
گرگان صهیونی دگر یا ی ندارید
حاج سید ابراهیم حسینی نژاد
بنام خدا
نام نیکو گر بماند آدمی
به کز او ماند سرای زرنگار
غم فراق دوست و برادر عزیزم حاج خسرو ازکات خدمت خانواده های محترم ازکات راهدار حسین پور رضوانی وووو همه دوستان و اقوام و اقارب تسلیت عرض می نماییم و برای باز ماندگان صبری جمیل و برای آن مرحوم علو درجات از خداوند منان مسئلت دارم
حاج سید ابراهیم حسینی نژاد
بنام خدا
حاج خسرو در قطر چشم از جهان پوشید و رفت
در جوانی او کشیدی زحمت و کوشید و رفت
مثل گل بهر رفیقان بوی عطرش بر مشام
می رسید اما اجل گل را گرفت و چید و رفت
دوستان یادش نمایید از صغیر و از کبیر
شاد روحش در غریبی جام حق نوشید و رفت
یادش گرامی
عرض تسلیت دارم برادرم محمد ازکات و آل ازکات همگی راهدار ها رضوانی ها و حسین پور ها و چهارطاقی های عزیز همگی روحش شاد
حاج سید ابراهیم حسینی نژاد
بنام خدا
خبر آمد برادر رفتی از دست
قدم از بار هجرت زود بشکست
کشیدی زحمت دنیا به عمرت
در شادی فلک بر روی ما بست
عزادار غمت شد آل ازکات
غم دوری تو قلب همه خست
به تشیع تو آمد پیر و برنا
همه گریان همه با سوز و با آه
تشکر بر همه دارم برادر
کشیدن زحمت بسیار زین راه
چراغ خانه ما گشته خاموش
چگونه سازمت خسرو فراموش
چراغ خانه ماها تو بودی
شنیدی ارجعی از دوست باگوش
جهان بی تو هست برما چه زندان
نمودی ترک ما سوی گلستان
بهشت جای تو ما در ناله و آه
نباشد چهره ماه تو پیدا
همه جمعند خسرو زیر خاک است
دلم بر دیدن روی تو چاک است
سپاهم رفته و ویلون عیالم
نمیدانم زداغ کی بنالم
زمهجوری بنالم یا به دوری
ویا عادت کنم من در صبوری
کشیدی زحمت بسیار و رفتی
گمانم کی چنین بودی و رفتی
بنام خدا
سیدی پاک و با صداقت رفت
آن رئیسی خوش رفاقت رفت
خادم مردم و امین وطن
اسوه در راه صبرو طاقت رفت
پاک و پاکیزه در ره خدمت
حیف شد مرد با نزاکت رفت
خادم شاه دین رضا بودی
سوی آن شاه با کرامت رفت
رئیس جمهور عزیز شهادتت مبارک
حاج سید ابراهیم حسینی نژاد