عمه زینب به خدا خونه دلم
دیگه بعده بابا محزونه دلم
میدونی عمه یتیمی مشکله
طفل بی بابا همیشه خون دله
عمه دیگه نگو بابا سفره
گل من نمیدونی که پرپره
عمه بابامو چرا سر بریدن
اونو رو خاکا چرا میکشیدن
عمه دیدم که رگاش پاره شده
همه اهل بیتش آواره شدن
کی با چکمه رفته رو پیکر اون
کی بریده شاهرگ حنجر او
به سرش عمه چرا سنگ میزدن
چرا اسبا رو بابا میدویدن
عمه زینب به خدا خونه دلم
دیگه بعده بابا محزونه دلم
😭😭
کی دیده سرکه بریده باشه باز
بخونه سوره ی قرآن ونماز
(😭یه نگاه کن رونیزه سربریده بابام قرآن میخوانه
عمه بگو به سربریده ی بابام سنگ نزنن اما کسی نیست
بداداین یتیمه حسین برسه😭)
چراکشتند عموعباس من و
عمه کی چیده گل یاس من و
برادر اکبرم وکی سریرید
مرغک شیرخوارم وکی پر برید
(😭چراعلی اکبرم نمیاد عمه جانم
چراهم بازیم علی اصغر نمیاد عمه جانم
اینقدر باسربریده حرف زد
اینقده برا عمه وخرابه نشینان روضه خوند
رباب آمد سکینه بنت الحسین آمد
همه دوراین دخترحلقه زدن
هرکی میخواد بایه زبونی این دختر وآروم کنه
اما یتیم دلشکسته است آروم نمیشه...
نیمه شب دلش هوای بابا حسین کرده
اونقده گریه کردتا سربریده اومد
دیگه سربریده رو دید رفت آروم آروم جلو
با دستای کوچکش این سر رو به سینه گذاشت 😭)
😭😭
الهی بابا که قربونت بشم
قربون چشمای پرخونت بشم
چراحرف نمیزنی بادخترت
داره پرپر میشه بالای سرت
😭بابا بامن حرف بزن دارم میمیرم😭
باباجون خسته شدم ازاین سفر
باباجون رقیه رو باخود ببر
😭😭
باباجون گوشواره هام یادت میاد
تومدینه خنده هام یادت میاد
😭😭
اما دیگه حالا افسرده شدم
دختری خسته وپژمرده شدم
😭بابا من وببر بابا خسته شدم 😭
بابا بخاطر من عمه زینب وتازیانه زدن...
یادگارداداشم ناله نزن
الهی من نباشم ناله نزن
آخه صبر زینبم حدی داره
میدونی خونه دوچشمام می باره
بس جون بابا پاک کن اشکاتو
دیگه آماده ی تازیانه باش
آتیش صبرو دیگه زبونه باش
عزیزم فردا توسیلی میخوری
سیلی باصورت نیلی میخوری
فرداروزمین صحرامیدوی
پابرهنه روی خارا میدوی
فرداباما سرباباتم میاد
سربی پیکرباباتم میاد
نکنه عمه دیگه ناله کنی
گل چشماتو پراز ژاله کنی
عمه زینب بخدا خونه دلم
دیگه بعد بابا محزون دلم....
😭😭
💠 حضرت زینب تا چه مدت در اسارت بود و چه زمانی آزاد شد؟ زندگانی ایشان پس از آزادی چگونه بود؟💠
🔹پاسخ :
پس از حادثه کربلا حضرت زینب (س)، حدود یک سال و شش ماه زندگى کرد. حضرت در کاروان اسیران، همراه دیگر بازماندگان قافله کربلا به کوفه و سپس به شام برده شد. اگر چه رهبرى بازماندگان بر عهده امام سجاد بود، زینب کبرى (س) نیز سرپرستی را برعهده داشت.
🔰سخنرانى قهرمانانه زینب (س) در کوفه، موجب دگرگونی افکار عمومى شد. وى در برابر نعره مستانه عبیدالله بن زیاد، آن گاه که به پیروزیش مىنازید و مىگفت: "کار خدا را با خاندانت چگونه دیدى؟!" با شهامت و شجاعت و صف ناپذیرى گفت: جز زیبایى چیزى ندیدهام. شهادت براى آنان مقدر شده بود. آنان به سوى قربانگاه خویش رفتند به زودى خداوند آنان و تو را مىآورد تا در پیشگاه خویش داورى کند».(1)
🔰آن گاه که ابن زیاد دستور قتل امام سجاد را صادر کرد، زینب (س) با شهامت تمام، برادر زادهاش را در آغوش گرفت و گفت: اگر خواستى او را بکشى مرا هم بکش. به دنبال اعتراض زینب (س)، ابن زیاد از کشتن امام پشیمان شد.(2)
🔰کاروان آزادگان به دمشق رفت. در شام نیز زینب (س) توانست افکار عمومى را دگرگون نماید. جلسهاى یزید به عنوان پیروزى ترتیب داده بود و در حضور بازماندگان واقعه کربلا، سربریدة حسین (ع) را در تشت نهاد و با چوبدستى به صورتش مىزد، زینب کبرى (س) با سخنرانى خویش غرور یزید را در هم کوفت و او را از کرده خویش پشیمان کرد. سرانجام یزید مجبور شد کاروان را با احترام به مدینه برگرداند.
🔰در مدینه نیز زینب (س)، پیام آور شهیدان، ساکت ننشست. او با فریادش مردم مدینه را بر ضد حکومت یزید شوراند. حاکم مدینه در پى تبعید حضرت زینب (س) برآمد. به نوشته برخى حضرت به شام سفر نمود و در همان جا درگذشت. برخى دیگر گفتهاند: حضرت به مصر هجرت نمود و در تاریخ پانزدهم رجب سال 62 هجرى درگذشت.(3)
🔰دربارة مدت اسارت مدت اسارت حضرت زینب و حرکت آنان از شام به مدینه، مرحوم دکتر آیتی بر این باور است که تاریخ حرکت اهل بیت به شام، هنگام رسیدن آنان به دمشق، مدت توقف اسیران در مرکز حکومت یزید، تاریخ حرکت آنان از دمشق به مدینه و هنگام ورود آنان به مدینه، به درستی معلوم نیست.(5)
🔰برخی نوشتهاند که سر مطهر امام حسین(ع) روز اوّل صفر به شام رسید و چند روز بعد اسیران وارد شام شدند.(6) روز هشتم ورود اهل بیت(ع) به شام یزید آنان را احضار کرد و بین ماندن در شام یا رفتن به مدینه آزاد گذاشت، که آنان رفتن به مدینه را انتخاب کردند.(7)
📗پینوشتها:
1ـ لهوف، ص 218؛ مقرم، مقتل الحسین، ص 324؛ ارشاد، ج2، ص 144.
2ـ ارشاد، ص 116 ـ 117؛ بحار الانوار، ج 45، ص 117.
3ـ زینب پیامآور عاشورا، سید عطاءالله مهاجرانى، ص 287، 347 ـ 348 ـ 352.
4ـ اعیان الشیعه، ج 7، ص 140.
5 – علی نجاتی، قطعهای از بهشت، ج2، ص 607.
6 – علامه شعرانی، دمع السّجوم، ترجمه نفس المهموم، ص 287 – 289.
7 – همان، ص 534.
🌺سبک زندگی قرآنی :🌺
🍂 نهی از منکر کنید. 🍂
🔶قَالَ قَآئِلٌ مَّنْهُمْ لاَ تَقْتُلُواْ يُوسُفَ وَأَلْقُوهُ فِي غَيَابَةِ الْجُبِّ يَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّيَّارَةِ إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ
(یوسف/١٠)
⚡️ ترجمه :
گوينده اى از ميان آنان گفت:
يوسف را نكشيد و(اگر اصرار به اين كار داريد لااقل) او را به نهان خانه چاه بيفكنيد تا بعضى از كاروان ها (كه از آنجا عبور مى كنند) او را برگيرند.
❌گاهى نهى از منكر يك فرد مى تواند نظر جمع را عوض كند و بر آن تأثير بگذارد.
🍁نهى از منكر داراى بركاتى است كه در آينده روشن مى شود.
🌱نهى «لاتقتلوا» يوسف را نجات داد و در سال هاى بعد، او مملكت را از قحطى نجات داد.
🌴همان گونه كه آسيه، همسر فرعون با نهى «لاتقتلوا»، جان موسى را نجات داد و او در سال هاى بعد، بنى اسرائيل را از شر فرعون نجات داد.
🌺نکته ای از زیارت عاشورا :🌺
🍂 اَللَّـهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِم ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد،
⚡️بعضیا میگن باید همه رو دوست داشت و هیچکسی را نباید لعن کرد.
🍁 درحالی که لعن دشمن ظالم، هم عقلی است و هم شرعی.
🔴 فرض کنید یک باغبان، بدلیل علاقه ای که به گیاهان سبز داره، هیچ علف هرزی رو نچینه.
آیا این کار عقلانیه؟
🍃هر عقل سلیمی میگه صرف سبز بودن، دلیل موجهی نیست. اتفاقا برای حفظ و رشد گیاهان مفید، باید علفهای هرز را بچینید و دور بریزید.
⭐️پس اگر بشریت را دوست داریم، باید برای حفظ و رشد انسانها، ظالمین و دشمنان بشریت را لعن و مرگ بگوییم.
☘علاوه بر این که خود خدا هم آنان را لعن نموده:
أُولَـئِكَ يَلعَنُهُمُ اللّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ
(بقره/١۵٩)
#زیارت_عاشورا
♡﷽♡
❣ #سلام_امام_زمانم
بگیر دست مرا تا نیفتم از چشمت
نگیر از دل من، لذّت ِ اقامت را
کجاست خیمهٔ سبزت؟! چرا نمی بینم
چرا؟! چرا نشناختم تو و مقامت را
ستون ِکعبه تویی! پس بگو أناٱلمهدی(ع)
شروع کن به همین زودی انتقامت را
به انتقام ِ اسارت کشیدن زینب(س)
نشان بده تب ِ شمشیر ِ در نِیامت را
🌼الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَــرَج🌼
┄✾☆⊰༻🤲༺⊱☆✾┄