eitaa logo
نوای مقتل
4.4هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
6.4هزار ویدیو
339 فایل
کانال ویژه مراثی و موالید ۱۴ معصوم ع @Navaymagtal ضامن اشک مقتل امام حسین ع @zameneashk1 پاسخگویی به سوالات مقتل @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5816829905832251698.mp3
8.36M
|⇦تار و پودِ چادرِ تو... (زمینه) وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۱ به نفس کربلایی حسین طاهری ✾• ●━━━━━━─────── @Navaymagtal ╚═══💫💎═╝ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 https://t.me/navayemaqtal نوای مقتل تلگرام 👆👆👆
enc_16398199585046300759790.mp3
6.97M
همه مادر دارن من ندارم
سایه سر دارند من ندارم
همه میگن زهرا سیلی خورده
همه باور دارند من ندارم

آه و واویلا واویلا واویلا واویلا ...

مگه کسی دلش میاد دست روی مادرم بلند کنه
حالا بابام با چه دلی تنهایی عشقشو کفن کنه

رو سر این خونه بارونه
دل علی خونه بارونه
چشمای خیس ما مهمون بارونه

آه و واویلا واویلا واویلا واویلا ...

همه طاقت دارن من ندارم
خواب راحت دارن من ندارم
راحت از زخمای پهلو میگن
انگار عادت دارن من ندارم

چه جور دلم میاد بگم چشما مادرم شده کبود
تو کوچه ها داد میزدم کمک کنید ولی کسی نبود

بغض گلوی من پنهونه
کی حال و روزم رو میدونه
همه اینا یادم میمونه میمونه

آه و واویلا واویلا واویلا واویلا ...

خوشی دیدن مردم ما ندیدیم
هرچی طعنه بودو ما شنیدیم
سر حالم مردم بی خیالند
همه دردا رو ما کشیدیم

چی کار کنم دلم پره هیچکی نگفت اینا گناه دارند
یکی نگفت حیا کنید یه بچه کوچیک تو راه دارند

بابام تو این شب ها حیرونه
محسنشو کشتن گریونه
با گریه لالایی میخونه
بارونه

آه و واویلا واویلا واویلا واویلا ...
https://t.me/navayemaqtal نوای مقتل تلگرام👆👆👆👆 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 @Navaymagtal
enc_16719025309471193533764.mp3
5.05M
فاطمیه هر چی گل یاسه تو دنیا پرپر میشه
فاطمیه آی نوکرا اربابمون بی مادر میشه

دلای بی تاب راهی کربلاشه
مادر ارباب مادر نوکراشه

دستم به دامنت مادر کربلا میخواهم
مادر کربلا میخواهم ...

فاطمیه حس میکنی چادر خاکی پرچم شده
فاطمیه حس میکنی باز دوباره محرم شده

یه روز انشاالله که عاقبت به خیر شم
برا حسینش یکی مثل ذهیر شم

دستم به دامنت مادر کربلا میخواهم
مادر کربلا میخواهم ...

فاطمیه با یا حسین دم میگیریم توی هیئتا
فاطمیه آی عاشقا وعده ما یه شب کربلا

حرم آقا امید عالمینه
در بهشت خدا باب الحسینه

دستم به دامنت مادر کربلا میخواهم
مادر کربلا میخواهم ...

حسین مولا حسین مولا حسین مولا
حسین مولا حسین مولا حسین مولا

حسین جانم حسین جانم حسین جانم
حسین جانم حسین جانم حسین جانم
https://t.me/navayemaqtal ╚═══💫💎═╝ نوای مقتل تلگرام 👆👆👆👆👆 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 @Navaymagtal
enc_16398350934329388838425.mp3
3.39M
🎤
پر تب و تابه دل بی قرارم
اگه تو بری زهرا جان کسی رو ندارم

گل چادر گلدارت
تب دستای تب دارت آتیشم زده
نفست که خراب میشه
مثل شمعی که آب میشه حال من بده

نه تو حرف میزنی نه حسین نه حسن
چی شد اون خنده هات آخه یه حرفی بزن

تو که پریشونی دلخوشی کدومه
برای علی بعد از تو همه چی تمومه

شبا ساکت و بیداری ولی معلومه درد داری بین هر نفس
پر اشک سکوت تو پر گریه قنوت تو کنج این قفس

بیا امشب بذار خودتو جای من
چه کنم فاطمه آخه یه حرفی بزن

ببین میتوانی بمانی بمان
عزیزم تو خیلی جوانی بمان
چه کم دارد این زندگانی بمان
https://t.me/navayemaqtal نوای مقتل تلگرام 👆👆👆👆 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 @Navaymagtal
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضهی.mp3
20.62M
🎧 روضه | تمام حرف از آن کوچه های باریک است 🎤 حاج علی کرمی (س) @Navaymagtal نوای مقتل تلگرام https://t.me/navayemaqtal 👆👆👆👆
بستر شهادت ما گدای فاطـمه هستیم عـزت را ببین فاطمه دار و ندار ماست ثروت را ببین تا ابد شکر خدا، شکر خدا، شکر خدا مادری چون مجتبی گشتیم، نعمت را ببین حضرت زهرا اجازه بر من آلوده داد تا زنم او را صدا مادر، کرامت را ببین عالم و آدم تماما دست بوس مصطفاست مصطفی شد دست بوس او، فضیلت را ببین وقت یارب یا ربش، ربش ندا می‌داد که آی جبرائیل، جبرائیل عـبادت را ببین گفته بسم الله الرحمن الرحیم و یک‌تنه با چهل تن او در افتاده، شجاعت را ببین راه داده قـاتلـش را به گل روی عـلی بر امیرالمومنین، اوج ارادت را ببین کرد با دست شکسته، لحظه‌‏های آخرش بر گنهکاران دعا، بانوی امت را ببین (س) @Navaymagtal نوای مقتل تلگرام https://t.me/navayemaqtal 👆👆👆
دلتنگ باران می‌شوم وقتی نباشی بی‌تاب و گریان می‌شوم وقتی نباشی من تشنه و خشکم ببار ای ابر رحمت مثل بیابان می‌شوم وقتی نباشی نام تورا حتی شقایق‌ها سرودند من هم غزل‌خوان می‌شوم وقتی نباشی دنبال تو ، آقا ببین راهیِّ خاک پاکِ شهیدان می‌شوم وقتی نباشی گاهی که دلتنگ شمایم ، میهمانِ شاه ِ خراسان می‌شوم وقتی نباشی تا که بیایی دست بر دامانِ جدَّت سلطان خوبان می‌شوم وقتی نباشی در کعبه غوغا می‌شود وقتی بیایی لشگر مهیا می‌شود وقتی بیایی هر کس که اوّل بر نمازت اقتدا کرد حتماً مسیحا می‌شود وقتی بیایی یابن الحسن آقا بگو اصلاً برایم در لشگرت جا می‌شود وقتی بیایی ؟ آقا برایم در حوالیِّ نگاهت یک گوشه پیدا می‌شود وقتی بیایی ؟ هرچند قلب ساده‌ام غرقِ گناه است لبریزِ تقوا می‌شود وقتی بیایی ای سبزپوش فاطمه ، برگرد آقا خوشحال ، زهرا می‌شود وقتی بیایی ... https://t.me/navayemaqtal @Navaymagtal
کوه بودم، بلند و باعظمت روی دامان دشت جایم بود قد کشیدم ز خاک تا افلاک ابرها، فرش زیر پایم بود شب که چشم ستاره روشن بود نور مهتاب، دل ز من می‌برد صبح، چون آفتاب سر می‌زد اولین پرتوش به من می‌خورد دفتر وحی حق که روز به روز جلوه‌اش سبز و سبزتر بادا در بیان شکوه من، دارد آیۀ «والجبال اوتادا» سینه‌ام را اگر که بشکافند لعل و الماس دیدنی دارم از گذشت زمان و «دحو الارض» خاطراتی شنیدنی دارم... صبح یک روز چشم وا کردم ضربۀ تیشه بود گوش خراش تخته سنگی شدم جدا از کوه اوفتادم به دست سنگ تراش پتک سنگین و تیشۀ پولاد سهم من از تمام هستی شد حکم تقدیر و سرنوشت این بود نام من «آسیای دستی» شد گرچه از بازگشت خویش به کوه پس از آن روزگار نهی شدم این سعادت ولی نصیبم شد که جهیز عروس وحی شدم گوشۀ خانه‌ای مرا بردند که حضور بهشت آن‌جا بود برترین سرپناه روی زمین بهترین سرنوشت آن‌جا بود دستی از جنس یاس و نیلوفر شد در آن خانه آسیاگردان گرچه سنگم، ولی دلم می‌خواست جان او را شوم بلاگردان هر زمان گرد خویش چرخیدم می‌شنیدم تلاوت قرآن روح سنگین و سخت من کم‌کم تازه شد از طراوت قرآن راز خوش‌بختی مرا چه کسی جز خداوند دادگر داند کی گمان داشتم مرا روزی جبرئیل امین بگرداند به مقامی رسیده‌ام که چنین بوسه‌گاه فرشتگان شده‌ام مثل رکن و مقام کعبه عزیز در نگاه فرشتگان شده‌ام بارها شد که با خودم گفتم: ای که داری به کار نان دستی! کاش هرگز ز خاطرت نرود وام‌دار چه خانه‌ای هستی؟ خانۀ آسمانی خورشید خانۀ روشن ستاره و ماه خانۀ وحی، خانۀ قرآن خانۀ «انّما یُریدُ الله» از همین خانه تا ابد جاری‌ست چشمۀ فیض، چشمۀ احسان سایبانِ معطّرِ این جاست سورۀ «هل أتی علی الانسان» آسیابم ولی یقین دارم که پناهنده‌ام به سایۀ نور سرنوشت مرا دگرگون کرد اشک زهرا و ذکر آیۀ نور یاس یاسین که با دعای پدر آیۀ نور بود تن‌پوشش داشت دستی به دستۀ دستاس دست دیگر گلی در آغوشش در محیطی که هر وجب خاکش فخر بر آفتاب و ماه کند آرزو می‌کنم که گاه به من دختر کوچکی نگاه کند گرچه از بازتاب گردش من نان این خانه برقرار شده‌ست شرمسارم از این‌که می‌بینم دست زهرا جریحه‌دار شده‌ست رفت خورشید وحی و آمد شب سر نزد از ستاره سوسویی صبح از کوچۀ‌ بنی‌هاشم شد بلند آتش و هیاهویی تا بدانم چه اتّفاق افتاد تا ببینم هر آنچه بوده درست دل به دریا زدم به خود گفتم: «چشم‌ها را دوباره باید شست» دیدم آن روز صبح منظره‌ای که به خود مثل بید لرزیدم آتشم زد شرار دل وقتی شعله‌ها را به چشم خود دیدم در همان آستانه‌ای کز عرش قدسیان را به آن نظرها بود اشک چشم ستارگان می‌ریخت بین دیوار و در خبرها بود من به حسرت نگاه می‌کردم باغ گل را میان آتش و دود جز خدا هیچ‌کس نمی‌داند که چه آمد به روز یاس کبود با همان دست عافیت‌پرور که پرستاری پدر می‌کرد از امام زمان خود یاری در هیاهوی پشت در می‌کرد هیزم آوردن، آتش افروزی سهم هر رهگذر نبود ای کاش خبر ناشنیده بسیار است خبر میخ در نبود ای کاش دست خورشید را که می‌بستند شرح این ماجرا کبابم کرد آنچه پشت در اتّفاق افتاد سنگم امّا ز غصّه آبم کرد 🔸شاعر: ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️