اَلسَّلاَمُ عَلَي قَالِعِ بَابِ خَيْبَرَ وَ الدَّاحِي بِهِ فِي الْفَضَاءِ اَلسَّلاَمُ عَلَي مُكَلِّمِ الْفِتْيَهِ فِي كَهْفِهِمْ بِلِسَانِ الأَْنْبِيَاءِ
سلام بر، کننده ی در خيبر، و پرتاب كننده آن به هوا،
سلام بر سخنگوي با اصحاب كهف در غارشان به زبان پيامبران
پ.ن
سلام بر مولا و آقای که قبل از وجود ها بوده و بعد از تمامی موجودات هست.
این تیکه از زیارت را امروز خیلی برام قابل توجه بودچون با توجه با قرائن دیگه که امیرالمومنین در داستان بسیاری از پیامبران حضور جسمی داشته وراهنمای آنان بوده این تیکه از زیارت این حرف را تائید میکنه
#نجف
#سفرنامه
#اربعین
قصه هایی از یک طلبه را در «نواظر» دنبال کنید
✍@navazer
مسجد سهله
خانه امام زمان
چقدر خوب که ندای «یابن الحسن» از ما اینجا به یادگار بماند
تا که اگر روزی یار آمد و استخوان های ما زیر خاک میپوسید،در و دیوار خانه امامت شهادت دهند،
فلانی اینجا بود
فلانی روزی اینجا صدایت کرد
فلانی در این مسجد دور زد شاید تو را ببیند؛
و من را گواهی گرفت تا سلامش را به تو برسانم
برسان سلام ما را
به رفوگران هجران
که هنوز پاره دل
دو سه بخیه کار دارد!
هنوز از مسجد دور نشده بودم که گریه های دختر بچه ای توجهم را جلب کرد که چطور با گریه شدید،دوان دوان دنبال مادر خود میگردد و همه توجهات را به خود جلب کرده
در دل به حال خود گریستم که امامت جوابت را داد:تو کی این چنین منتظر ما بوده ای؟؟؟؟😔
#سهله
#سفرنامه
قصه هایی از یک طلبه را در «نواظر» دنبال کنید
✍@navazer
13.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سر خون بودن غروب و طلوع را میدانی چیست؟
از زمانی که خورشید امامت را بر سر نیهایشان زدند
این خورشید بود که با امامش تواصی کرد و خون میشود هر صبح و شام
و این چنین میشود که فرمود:
«من برای جد غریبم هر صبح و شام،خون گریه میکنم»
و تو چه میدانی داستان خون را
خونی که خاکی را تبدیل کرد به شفا
خونی که امت را از گمراهی نجات داد
آری در خون قصه عظیمی است که جز اهل صفا از آن بی اطلاع اند
این راه و این مسیر خون میخواهد و کیست که از جان خود برای راه خدا بگذرد...
پ.ن
_غروب شب جمعه کربلا
_در زیارت اربعین میخوانیم که «وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِيكَ لِيَسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَهِ وَ حَيْرَهِ الضَّلاَلَهِ »
«و جانش را در راه خدا بذل كرد، تا بندگان خدا را از جهالت و سرگرداني گمراهي برهاند »
#سفرنامه
#کربلا
قصه هایی از یک طلبه را در «نواظر» دنبال کنید
✍@navazer
5.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بعد از یه شب طولانی پیاده روی که بسته بودن برسیم کربلا
دم اذان رسیدیم کربلا
جونی تو تن هیچ کسی نبود
قدمی بیشتر نمیتونستیم برداریم
کیف ها را که گذاشتیم
دیدیم خانوم ها جا ندارند
شروع کردیم تک تک این کوچه ها و خونه را رفتن
دم صبح بود،یا خواب بودن یا جا نبود
تا طلوع آفتاب با چندتا کوله که از خانم و بچه های کاروان ها دنبال جا بودیم
یه جا گریه ام گرفت نشستم رو زمین
یاد اون وقتی افتادم که وقتی اومدن خیمه ها را آتیش بکشن،بچه ها بی تاب به سمت عمه دویدند و حضرت زینب که تنها یک چاره داشت آن هم توصیه امام سجاد بود که با بغض گفت:علیکن بالفرار
فقط فرار کنید😭
یاد اون بچه هایی که خسته شدند،کتک خوردند
گریه کردند کتک خوردند
ای جامانده سه ساله کربلا دست ما را هم بگیر
#سفرنامه
#کربلا
قصه هایی از یک طلبه را در «نواظر» دنبال کنید
✍@navazer
دل❤️،وابسته به وطنش است
گاهی میگوییم بیچاره دل ما،که دو وطن دارد
یکی وطن خاکی اش و تاریخ پرافتخارش
یکی وطن اعتقادی اش یعنی کربلا
و این دل مانده است میان دو خانه و دو وطن خود
برای همین است که مولا علی(علیه السلام)فرمود:
مِنْ كَرَمِ الْمَرْءِ بُكَاهُ عَلَى مَا مَضَى مِنْ زَمَانِهِ وَ حَنِينُهُ إِلَى أَوْطَانِه؛ از نشانههای شخصیت انسان،گریه برای عمر از دست رفته و علاقهمندی به وطنش است.
انسان برای وطنش گریه میکند،غصه میخورد و دغدغه دارد
در زیارت وداع میخوانیم که:
استودعک الله و استرعیک
ما این روح را در اینجا به امانت دست خدا میسپاریم تا دوباره بگردیم به اصل خویش.
#سفرنامه
#کربلا
قصه هایی از یک طلبه را در «نواظر» دنبال کنید
✍@navazer
صدایش زدم آنهم چندبار
بیدار نشد
تکانش دادم فایده نداشت
آنقدر سنگینی خواب او را گرفته بود که بیخیالش شدم
صبح با ناراحتی از من طلبکار بود که چرا بیدارم نکردی مگر من نگفته بودم که امتحان دارم.
گفتم دیشب چندین مرتبه صدایت کردم ولی چه فایده او میگفت هیچ چیز نشنیده.
حکایت رفیقم حکایت همه ماست
انسان هایی در اوج خواب که فکر میکنیم بیداریم و مسیر را با موفقیت یکی پس از دیگری طی میکنیم
درحالیکه در زیارت آن آقای غریب آمده که:
«اَلسَّلاَمُ عَلَي مُحْيِي الْمُؤْمِنِينَ...اَلسَّلاَمُ عَلَي مَهْدِيِّ الأُْمَمِ سلام بر حيات بخش مؤمنان..سلام بر مهدي امّتها»
وقتی او باشد
وقتی او بیاید
وقتی او نظر افکند
بیداری و زندگی حاصل میشود وگرنه که قبل از آن مرده هایی بیش نیستیم که توهم زنده بودن داریم
در این عصر جمعه بدان که: هم مرده ای و هم خوابی،بدون او و یادش قطعا در توهمی،که فردای ظهر متوجه سنگینی خوابت میشوی
تا دیر نشده با انس، با او قلبت❤️🔥 را زنده کن
#زیارت_آل_یس
#جمعه
قصه هایی از یک طلبه را در «نواظر» دنبال کنید
✍@navazer
🏞 دلی را زنده کنیم...
✏️اگر شيعه باشيم، حرفها و جمعهايمان نبايد جز اين نتيجه داشته باشد كه دلى زنده شود!
پ.ن
هر هیئتی که میریم،هر گعده ای که میگیریم،هر دورهمی با رفقا و خانواده باید جریانی از نور اهل بیت در آن باشد تا قلوب شیعیان در آن زنده شود
صاحب این دل آنها هستند و خودشان به ما یاد دادند؛این را امام صادق به ما یاد داد که من این جمع هایی که از ما اهل بیت چیزی در آن هست را دوست دارم
عن ابی اعبدالله:تَجْلِسُونَ وَ تُحَدِّثُونَ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ تِلْكَ الْمَجَالِسُ 🌱أُحِبُّهَا🌱 فَأَحْيُوا أَمْرَنَا.
قصه هایی از یک طلبه را در «نواظر» دنبال کنید
✍@navazer
گاهی فشارهای دنیا که زیاد میشود
آدمی مثل لاکپشت سر در لاک خود میکند و گویی که تمام زندگیش را از دست داده😔
غافل آنکه آنجا تازه شروع زندگی است.
باز هم اشکال ندارد
اگر دست از اسلحه برداشته ای برای جنگیدن؛یا خسته ای و ناامید
مولا امیرالمومنین نسخه برایت پیچیده
نسخه ای شفا بخش🌱
نسخه ای آرام کننده🌿
نسخه ای مجرب🪴
که فرمود:
عَجِبْتُ لِمَنْ يَقْنَطُ، وَ مَعَهُ الِاسْتِغْفَارُ.نهج البلاغه حکمت ۸۷
تعجب میکنم از آدمی که[دنیا] ناامیدش کرده ولی او سلاحی دارد به نام استغفار.
استغفار دارویی است برای بازگشت به خود و باز نموندن تمامی راه هایی که برایت به ظاهر بسته شده
قصه هایی از یک طلبه را در «نواظر» دنبال کنید
✍@navazer