eitaa logo
نذرآبرو
95 دنبال‌کننده
41 عکس
26 ویدیو
0 فایل
کانال اشعار کربلایی حمیدرضا یوسف نژاد
مشاهده در ایتا
دانلود
نیزه پس از نیزه میان پیکرش بود خنجر پس از خنجر میان حنجرش بود این سو حسین ابن علی خون گریه می کرد آن سو عزادار عزایش مادرش بود آن گاه که بر پهلویش می خورد نیزه تصویر زهرا پیش چشمان ترش بود بی شک میان جسم او راهی نمی یافت شمشیر اگر از معرفت چیزی سرش بود قاسم به زیر دست و پای یک سپاه و شمر لعین مشغول مدح لشکرش بود با این همه سختی ، خدا را شکر در دشت تنها نبود و شاه بالای سرش بود https://eitaa.com/nazre_abro
گریه کند برای تو بی اختیار ، چشم بخشید از این جهت به بشر کردگار ، چشم نذر نگاه سوی تو می شد تمام شان گر داشت نوکر تو هزاران هزار چشم کمتر شود از آتش دوزخ هراس او هر قدر بیشتر بشود آبدار ، چشم لطفاً زمان مرگ قدم رنجه کن بیا چشمش به راه توست میان مزار ، چشم گفتند به وضوح نظر می کنی به ما هرگاه می شود وسط روضه تار ، چشم وقتی شنید زخم تنت بی شمار بود خون گریه کرد پای غمت بی شمار ، چشم می دید ذره ذره تنت را به هر کجا در قتلگاه هر چه که می کرد کار ، چشم زینب تمام راه نگاهش سوی تو بود او برنداشت از توی نیزه سوار چشم https://eitaa.com/nazre_abro
با کاروانت همراه گشته لشکر سینه زنانت اینجا جوان ها خون اشک می ریزند در سوگ جوانت ای آسمانم رنگی ندارد این شب و روز آسمانت مهمان نوازی جایی ندارد در مرام میزبانت روضه همین بس شمشیر ها خورده است جسم نیمه جانت آه ای موذن خیمه شده دلتنگ تکبیر اذانت زینب نداند نیزه به دنبال چه باشد در دهانت https://eitaa.com/nazre_abro
نه فقط حال ما پریشان است در عزایش رسول گریان است خشکسالی چشم مان کافیست وقت وقت نزول باران است می روم روضه بعد هر روضه رعیتی سوگوار سلطان است من نوکر سیاه تن کردم شاه عالم به خاک عریان است کوفه مهمان نواز خوبی نیست رسم این شهر قتل مهمان است https://eitaa.com/nazre_abro
قرار شد برود کار بوتراب کند فرات را سر بدخواه خود خراب کند قرار شد برود با لب ترک خورده هزار حرمله را از خجالت آب کند امیدوار به این است مادر اصغر قرار نیست کسی طفل را جواب کند سه شعبه ای به دوراهی رسیده و باید میان کودک و باباش انتخاب کند چه انتخاب که با کشتن پسر ، بابا برای دادن جان خودش شتاب کند سه شعبه از گلوی او بزرگتر باشد کسی بیاید و این غصه را حساب کند نشسسته حرمله در صدر کاخ با لبخند بدا به حالش اگر شکوه ای رباب کند . https://eitaa.com/nazre_abro
صحبت از رفتن علی تا شد کمر شاه کربلا تا شد هر کجا را نگاه کرد حسین تکه ای از علی هویدا شد اشک بر دیده ی حسین نشست زخم بر پیکرش که پیدا شد چه قدر سنگ خورد سینه ی او چه قدر نیزه بر تنش جا شد اولین بار بود در تاریخ پای زینب به معرکه وا شد گریه کردیم و زخم های حسین غیر یک زخم او مداوا شد درد اکبر نمی شود درمان چون فقط اکبر اربااربا شد https://eitaa.com/nazre_abro
در ماجرای علقمه آداب می چرخد دور سر ساقی اگر ارباب می چرخد مشتاق دیدار ابالفضل است و از این رو در رود خانه سال ها مهتاب می چرخد گم می کند از هیبت او دست و پایش را گرد خودش تیری که شد پرتاب می چرخد از اینکه مرد آب را اینگونه می بیند گریه کنان حیرت زده مرداب می چرخد غمگین ترین تصویر دنیا شکل می گیرد وقتی که دور قبر ساقی آب می چرخد https://eitaa.com/nazre_abro
حیدر رسیده بود ، پیمبر رسیده بود همراه این دو ، سوره ی کوثر رسیده بود خواهر دوید سمت برادر ولی دریغ آن لحظه ای رسید که لشکر رسیده بود از خاتم حسین ، تعاریف بی شمار به گوش ساربان ستمگر رسیده بود کار عصا و نیزه و شمشیر شد تمام نوبت به شمر و سینه و خنجر رسیده بود خنجر نمی برید گلوی حسین را به بوسه گاه حضرت مادر رسیده بود حق داشت زینبی که به صبرش ملقب است با قتل صبر ، صبرش اگر سر رسیده بود هنگام ظهر کشتن آقا شروع شد اما غروب ، کار به آخر رسیده بود https://eitaa.com/nazre_abro
وقتی که تن حسین بی سر شده بود دلشوره ی زینب دو برابر شده بود از خولی و شمر دیرتر می آمد افتادن و گریه کار خواهر شده بود تنها نه فقط رقیه، در ظهر عطش... از غصه ات آفتاب لاغر شده بود در ظهر دهم حرف سر و خنجر بود در عصر دهم صحبت معجر شده بود ابرو به هم آورد ابالفضل...چقدر با دیدن حرمله مکدر شده بود با خاطره ی خنده ی معصوم علی چشمان رباب روز و شب تر شده بود گیسوی سه ساله کوچه پس کوچه ی شهر بازیچه ی دختران کافر شده بود از غربت زین العابدین این بس که در شام ، یزید ، روی منبر شده بود https://eitaa.com/nazre_abro
مراسم شب هفتم سرور سالار شهیدان آقا جانم امام حسین علیه السلام هیئت اخت الرضا علیه السلام قم در محضر استاد شاعر گرانقدر حاج حسن حلاج زاده https://eitaa.com/nazre_abro
42.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گریه کند برای تو بی اختیار ،چشم بخشید از این جهت به بشر کردگار،چشم https://eitaa.com/nazre_abro
تو برای دل من خوب رفیقی هستی از ازل نام تو برجان دلم مأنوس است https://eitaa.com/nazre_abro
"جمعه" با خود غالباً چشمان تر می‌آورد با خودش دلتنگی و خونِ جگر می‌آورد کل عمرم بی تو مانند غروب جمعه‌هاست جمعه‌ها عمر مرا دارد به سر می‌آورد بوی یاس انگار می‌آید میان ندبه‌ها باد از پیراهنت وقتی خبر می‌آورد سر می‌شود عُمرم میان جمع نوکرها شکر خدا در بین این سرها، سَری دارم نام تو می‌آید هوای شهر بارانی‌ست یاد تو هستم من اگر چشم تری دارم چشمان نرگس خیره مانده تا که برگردی در دست‌های خسته یاس پرپری دارم این روزهای بی شما خیری نخواهد داشت این جمعه‌ها بی تو غم ویرانگری دارم سجاده‌ای داری که عطر کربلا دارد هر کس تو را دارد، رضایت از رضا دارد حمیدرضایوسف نژاد https://eitaa.com/nazre_abro
هیئت اخت الرضا علیه السلام قم https://eitaa.com/nazre_abro
هزاران کاروان در دل در اینجا میکند منزل🌸🌱 https://eitaa.com/nazre_abro
https://eitaa.com/nazre_abro هیئت هفتگی اخت الرضا علیه السلام قم
(عج) آراٰمشِ جاٰنمْ بیٖ تو نگراٰنمْ پس کی تو میآییٖ آقای زماٰنمْ عاٰشق تر از آنمْ غیراز تو بخواٰنمْ تو جاٰن ُجهاٰنیٖ ای روحُ رواٰنمْ https://eitaa.com/nazre_abro
🏴 صلوات خاصه‌ی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها🌹 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 https://eitaa.com/nazre_abro
صفا نداشت زمین و زمانه قبل از تو جهان نبود چنین بی کرانه قبل از تو پدر نداشت میان نگاه طعنه‌زنان برای زندگی خود بهانه قبل از تو  علی نداشته در لحظه‌های دلتنگی به زیر لب غزلی عاشقانه قبل از تو فدک میان زمستان سردمهری‌ها فسرده بود و نمی‌زد جوانه قبل از تو پرندگان جهان را نبود مصداقی برای "آتش در آشیانه" قبل از تو تمام عمر، مدینه ندیده بود به خود  شکوهِ غربتِ دفنِ شبانه قبل از تو کجاست قدر تو و قبر تو؟! نمی‌دانیم! زمین ندیده چنین بی نشانه قبل از تو تو می‌روی و در این بی کسی، که خواهد زد؟!  به زلف زینبِ دردانه شانه بعد از تو تو می‌روی و در این آشیان سوخته‌ات که می‌دهد به حسین، آب و دانه بعد از تو؟! میان این همه راهی که رو به توست، حسن... شدست خون‌جگر از راهِ خانه بعد از تو به روی قلب علی تا همیشه‌ی تاریخ نشسته داغِ غمی جاودانه بعد از تو https://eitaa.com/nazre_abro