eitaa logo
مدرسه نبشتن
1.1هزار دنبال‌کننده
189 عکس
89 ویدیو
0 فایل
مجالی برای همنشینی با واژه ها (آموزش نویسندگی) ارتباط با ادمین صفحه نبشتن: @nebeshtan_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
گویند چنگیز خان چون به خوارزم رسید، کسی را به نزد شیخ نجم‌الدین کبری که آوازه‌اش را بسیار شنیده بود فرستاد که من به زودی خوارزم را قتل عام خواهم ساخت و همه را به آتش می‌کشم و خاکش را زیر و رو خواهم کرد... بر تو باشد که از میان این مردم بیرون آیی و به ما بپیوندی که جانت را سلامت داریم... شیخ نجم‌الدین در پاسخ گفت: هفتاد سال است که با تلخ و شیرین این مردم در خوارزم ساخته‌ام؛ اکنون که هنگام نزول بلاست اگر بگریزم از مُروت دور باشد، مرا نیز با این مردمان بُکُشید. 📘 برگرفته از تاریخ عرفان و عارفان ایرانی،ص473. @nebeshtan
Alireza_Eftekhari-Tasnife_Sarmastan--Iran-Music.Net-.mp3
7.91M
وقت آن آمد که دستی بر زنم چند خواهم بودن آخر پای‌بست @nebeshtan
«وقتی شرایط نامشخص‌ست، عقب بایست تا تمام گزینه‌هایت را ارزیابی کنی، هرچند ممکن است این کار با تحسین مواجه نشود.» 📘هنر شفاف اندیشیدن؛ رولف دوبلی @nebeshtan
می‌باشد درست نمی‌باشد استفاده از «می‌باشد» به جای «است» یکی از مصادیق غلط‌های رایج و کاربردهای ناصحیح واژگان در زبان فارسی است. سایت در حال به روز رسانی می‌باشد این مکان مجهز به دوربین مداربسته می‌باشد استعمال سیگار ممنوع می‌باشد این‌‎ها مثال‌های رایجی است که همه روزه با آن هاه برخورد داریم. اما آیا این کاربردها درست است؟ به یک نکته کلی و کلیدی توجه کنید که مهم‌ترین ملاک شما در صحت کاربرد یک واژه مراجعه به زبان معیار و گفتار عادی مردم است. همان‌گونه که می‌بینیم استفاده از مصدر «باشیدن» در گفتار عادی مردم امروز رایج نیست. البته همین الان مع‌الاسف شاهدیم که کاردبرد این واژه در مکاتبات ادرای، مطبوعات، صدا و سیما و در مخاطبات و مکاتبات رسمی بسیاری از به اصطلاح با سوادهایمان رواج دارد. اما بدانید و آگاه باشید که این یک غلط مشهور است. و بهتر است از فعل اسنادی است" به جای آن استفاده کنیم. پس استفاده از «می‌باشد» در جملات فارسی، صحیح نیست و بهتر است بگوییم: این مکان مجهز به دوربین مداربسته است و ... @nebeshtan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از سرّ عشق بی‌خبری، عیب ما مکن ما غرقه گشته‌ایم و تو دریا ندیده‌ای @nebeshtan
دست‌خط زیبای یکی از هنرجویان مدرسه نبشتن. @nebeshtan
غرض من آن است که تاریخ پایه‌ای بنویسم و بنایی بزرگ افراشته گردانم، چنان که ذکر آن تا آخر روزگار باقی ماند. @nebeshtan
هیچ‌وقت نباید به دنبال خوشبختی کامل بود. غیر ممکن است بتوان کسی را در این دنیا پیدا کرد که صد درصد خوشبخت باشد. باید به زیبایی‌های کوچک زندگی بسنده کرده و آنها را در کنار هم چید، درست مثل یک جاده. در آن‌ صورت است که وقتی برگردی و پشت سرت را نگاه کنی، می‌بینی چه مسیر طولانی‌ای را به سمت خوشبختی طی کرده‌ای. 📘کمی قبل از خوشبختی، انیس لودیگ @nebeshtan
«شب بدونِ تو چگونه تمام می شود؟» (احمدرضا احمدی) @nebeshtan
Ali Zand Vakili - Atre Khatereh (UpMusic).mp3
9.1M
بیا به دیوانگیم به خلوت خانگیم که تن دهد به شعله‌ات دوباره پروانگیم @nebeshtan
«يكى ديگر از هراس هاى ما اين بود كه مبادا زندگى شبيه ادبيات از كار در نيايد.» 📘 درک يک پايان، جولين بارنز. @nebeshtan
احمق‌ها همیشه چوب لای چرخ دنیا می‌گذارند و فکر می‌کنند که با چوبشان چرخ دنیا را هُل می‌دهند. @nebeshtan
Alireza Ghorbani - Parishani.mp3
11.37M
روزگار من و مویش به پریشانی رفت ... @nebeshtan
با دست بلورین تو پنجه نتوان کرد رفتیم دعا گفته و دشنام شنیده @nebeshtan
تو کلمه‌ی ابد را دوست نداری. می‌گفتی: «یهودی‌ها چقدر کم‌عقلند. این چه شعار پوچی است که روی تابلوها می‌نویسند و بالا می‌برند و می‌گویند قدس پایتخت ابدی دولت اسرائیل است؟ هرکس از ابد حرف بزند از تاریخ بیرون رفته. ابد ضد تاریخ است. هیچ چیز ابدی‌ای وجود ندارد. حتی خدایان را ما عرب‌ها خوردیم. در جاهلیتمان خدایی از خرما ساختیم و خوردیم. چون گرسنگی از ابد مهم‌تر است. حالا می‌آیند و می‌گویند که قدس پایتخت ابدی است. حرف مفت است. این یعنی شروع کرده‌اند که مثل ما بشوند، شکست‌پذیر بشوند.» گفتی ما هیچ‌وقت آن‌ها را شکست نمی‌دهیم، کمکشان می‌کنیم خودشان خودشان را شکست بدهند. هیچ‌کس از بیرون شکست نمی‌خورد. هر شکستی درونی است و آن‌ها از وقتی شروع کردند به بالا بردن تابلوهای شعار ابد، در گردونه‌ی شکست افتادند و ما باید کمکشان کنیم. 📘 دروازه‌ی خورشید، الیاس خوری، ترجمه‌ی نرگس قندیل‌زاده، نشر نی، صفحه‌ی ۱۵۶ @nebeshtan
سلام اگر سوالی درباره نوشتن دارید بپرسید؛ توی کانال به صورت صوتی جواب میدم. سوالاتونو به ایشان بفرستید: @nebeshtan_admin ارادتمند محمد تقی جلیلی
«آدمی را خواهی که بشناسی، او‌ را در سخن آر! از سخن او، او را بدانی.» فیه ما فیه؛ مولانا. @nebeshtan
بخند! خنده‌های تو، تركيدن شاهوار كوهستان‌‌های انار است. (شمس‌ لنگرودی) @nebeshtan
Sina-Sarlak-Adam-Barfi-320.mp3
6.63M
ماهی تو تورم بوی اقیانوسو میده... @nebeshtan
می‌توانی سجاده را پهن کنی. چادر را بیندازی روی سرت. بعد بروی زیر چای‌ساز را که توی سرعت جوش‌آوردنِ آب سخاوتمند است، روشن کنی. بعد بیایی سرِ جاده و بگویی اوست خداوند بلندمرتبه. می‌توانی بعد از سلام بر او، دوباره برگردی سروقتِ چای‌ساز. چای‌ات را بریزی؛ از همان قوری کوچک که دانه‌های سیاه تحفهٔ دوستی از گیلان را در خودش جای داده است. می‌توانی برگردی دوباره سر جای قبلی‌ات. اول بگویی اوست خداوند بلندمرتبه. و در آخر، سلام را بدهی. چادر را بیندازی همان‌طور روی سجاده برای صبح. بعد لیوان چای‌ات را‌ که حالا سرد شده برداری و بیایی روی مبل لَم بدهی. فکر کنی حالا که کمی بهتری و شبْ طور دیگری برایت مزه کرده، عیش مطلوبت را تمام‌وکمال‌تر کنی. بلند شوی و بروی سروقت همان پاکت مارلبروی اصل که گذاشته‌ای برای وقت‌های این‌چنینی که وقت خوش‌کیفی تک‌نفره است. همان‌که موقع خریدش، فروشنده گفته بود «آبجی من کلا اورجینال‌کارم. به‌شرط تست میدم بهت. یکی روشن کنم؟ الان این خداتومنه. ولی من اصل می‌دم بهت. اصلِ اصل! قابلت رو نداره. خدا بده برکت.» بعد یکهو یادت برود سمت چیزی. بنشینی روی مبل. صرف‌نظر کنی از درست‌کردن یک شادیِ کوچک بعد از روزی سخت. بعد به اصل فکر کنی. به اون که اصل بود و کارش، اصلِ کاری‌ترین اتفاقِ دنیا. به او که اصیل‌ترینْ اصل دنیاست و فردا به صحرای عرفات می‌رسد. بعد خیال کنی چای،‌ چایِ روضهٔ اوست و غمش، خرم‌ترین عزایی که گوشهٔ سینه‌ات جا خوش کرده است. به اصل فکر کنی و بترسی از این‌که مبادا یک‌وقتی نفهمی و از اصل بیفتی. بعد به‌زمزمه نجوا کنی مبادْ روزی که آدمی از اصل بیفتد؛ از اصل‌افتادن و فراموش‌کردنِ غمش که به جانت آغشته است، اول شوربختی‌های دنیاست. حالا اینجا به‌گریه افتاده‌ای. زنی از سمتِ چپ سینه‌ات بلند می‌گوید «خدا نکند که آدمی از اصل بیفتد» و زنِ دیگری از سمتِ راست سینه‌ات به مویه می‌گوید «یا لَیْتَنی‌ کُنْتُ مَعَکُمْ...». برق‌ها خاموش می‌شود. ✍ فاطمه بهروز فخر @nebeshtan
ترک دنیا به مردم آموزند خویشتن سیم و غلّه اندوزند!
چطور کتاب بخوانیم؟ برای یک هنرآموز نویسندگی، مطالعه و خواندن کتاب ضروری، مهم و ارزشمند است. بسیاری از هنرآموزان نویسندگی این سوال را می پرسند که چطور کتاب مخصوصا کتاب‌های داستان را بخوانیم که بیشترین استفاده را ببریم بی آن که سرگرم داستان آن باشیم؟ در این یادداشت چند نکته برای بهره‌برداری حداکثری از خواندن کتابها برای بهبود مهارت نویسندگی ذکر می کنم: 1. موضوعات مختلف را برای خواندن انتخاب کنید: سعی کنید به کتاب خوانی خود تنوع بدهید و کتابهایی با موضوعات مختلف را برای خواندن انتخاب کنید. این به شما کمک می‌کند تا دیدگاه‌ها و سبک‌های مختلف را درک کنید و الهام‌بخشی در نوشتن خود داشته باشید. 2. با نویسنده‌های برجسته همراه شوید: خواندن کتابهای نویسندگان برجسته و معروف می‌تواند به شما در یادگیری از تجربیات آنها، سبک نوشتاری آنها و تکنیک‌های نویسندگی کمک کند. اطلاعاتی از بیوگرافی نویسندگان بخوانید و کتابهایی را از آنها انتخاب کنید که به سبک و مضمونی که شما می‌خواهید، می‌پردازند. 3. بررسی و تحلیل کنید: بعد از خواندن یک کتاب، زمانی را برای بررسی و تحلیل آن اختصاص بدهید. به عناصر داستان، ساختار داستان، طرز توصیف و زبان نویسنده توجه کنید. این به شما کمک می‌کند تا از روش‌ها و تکنیک‌های نویسندگی بهره بگیرید و به بهبود نوشته‌هایتان کمک کنید. 4. خلاصه‌نویسی کنید: پس از خواندن هر کتاب، با نوشتن یک خلاصه از آن کتاب، خود را به چالش بکشید. این می‌تواند به شما در فهم بهتر داستان و بهره‌برداری موثرتر از مضمون کتاب کمک کند. 5. مداومت داشته باشید: مهمتر از همه این‌ها، مداومت در خواندن کتابهاست. ایجاد عادت خواندن منظم و همچنین ابراز علاقه و عمل به شیوه‌های یادگیری ذهنی می‌تواند رشد و بهبود شما را دستخوش تحول کند. با توجه به این نکات، می‌توانید از خواندن کتابها بیشترین استفاده را ببرید و در مسیر بهبود مهارت نوشتن خود پیشرفت کنید. @nebeshtan
خستگانت را شکیبایی نماند یا دوا کن یا بکش یک بارگی
نونِ نوشتن(🌷تخفیف ویژه عید غدیر🌷) 🔸اگر رؤیای نوشتن در سر دارید اما نمی‌دانید نویسندگی را از کجا شروع کنید، این دوره برای شماست. ✔️ برای ثبت نام با تخفیف ویژه 🌷عید غدیر🌷 و کسب اطلاع از شرایط کارگاه به شناسه @nebeshtan_admin پیام بدهید. @nebeshtan