eitaa logo
دانشکده‌ادبیات‌استا‌د‌خیابانی
68 دنبال‌کننده
242 عکس
103 ویدیو
1 فایل
بـ‌ه‌نـ‌امِ‌نداۓاو؛. مهد من و تو که دلمون گرفته همینجاست؛. اصکی"به شرط اشتراک ما با دیگران" من اینجام: @aakhavan صندوق پستی: https://harfeto.timefriend.net/17144990699899
مشاهده در ایتا
دانلود
میدونی تو بهترینی.. من مدام اذیتت می‌کنم ولی تو بازم هر بار به مدارا کردن باهام ادامه میدی ، بعضی وقتا شبیه بچه میشم ك دائم به توجه و ناز کردن برات احتیاج دارم ، گاهی تبدیل به یه آدمِ بالغ میشم ، گاهی احمقانه رفتار می‌کنم ، گاهی غمگین میشم ، گاهی به خودم ایمان ندارم ،گاهی اعتماد به نفسمو از دست میدم ، گاهی خیلی منفی باف میشم ، ولی تو ُ توی هر وضعیتی برام تکیه‌ گاهی . . خواستم ك بدونی داشتنت در کنار خودم ، قشنگ‌‌ترین اتفاقی بوده ك تا حالا برام افتاده!
خودتان را به زور در قلب هیچ آدمی جا ندهید؛ جا نمی‌شوید، مچاله می‌شوید!
- که در کنار تو بودن چه عالمی دارد'
- وقتی میگم از همه بدم میاد . . وقتی میگم از همه خسته شدم . وقتی میگم دلم میخواد همه چیز و ول کنم و برم . . منظور من از همه تو نیستی . تو همه نیستی . . تو هیچ وقت برای من مثل همه نبودی . خودتو با این آدمای تکراری خسته کننده رو مخ مقایسه نکن . تو پناه گاه منی . . تو همون رنگین کمون قشنگی ك تا آخر عمرم از تماشا کردنش خسته نمیشم . همه ی آدمای زندگیم یک طرف . . توام یک طرف . فهمیدی :)))؟!
دل من تنها بود|^^|
اسکار مزخرفترین ادمم بذارید با افتخار بدم به کسی که برا نزدیکانش هیچ چیز مثبتی نداره ولی برا غریبه جونشم میده:))
دلم هوای بقیع دارد و غم صادق عزا گرفته دل من ز ماتم صادق
من دلم پیش‌کسی‌نیست،خیالت راحت منم‌و‌یکدلِ‌دیوانه،خاطرخواهت...
حقیقت این است فرودگاه ها بوسه های بیشتری از سالن های عروسی به خود دیده اند! و دیوار بیمارستان ها، بیشتر از عبادت گاهها دعا شنیده اند! همیشه اینگونه ایم همه چیز را موکول می کنیم به زمانی که چیزی در حال از دست رفتن است...👩🏻‍🦯
تاریک ترین ساعت شب؛ درست ساعتی مانده به سپیده دم است🌙
روح من وقتی فهمیده مردم:
به روی آینهٔ پُر غبار من بنویس بدون عشق جهان جای زندگانی نیست
من دوست دارم با تو اسمون و لمس کنم، می‌دونی منظورم از لمس کردن اسمون چیه؟ مثل وقتی که بهت میگم حالم خوب نیست و تو نگرانیت رو بهم نشون می‌دی، مثل وقتی که ازم تعریف می‌کنی و دلم یهو می‌ریزه، موقع هایی که باهم حرف می‌زنیم و من حس می‌کنم از دنیای واقعی دور شدم و توی خود رویام، مثل وقتی که بغلم میکنی و سرمو فشار میدی رو سینت و موهام رو بو میکنی، دقیقا مثل وقتی که حرصت رو در میارم و سعی میکنم جلوی لبخندم رو بگیرم. تو دقیقا همونی هستی که من میتونم باهاش اسمون رو لمس کنم.
یه‌ جایی آقای شاملو میگه : “من در بی‌حوصلگی‌هایم، با تو زندگی‌ها کرده‌ام” و چه شبایی که تو زندگیمون حوصله هیچ‌ بنی‌بشری رو نداشتیم، ولی وسط همون بی‌حوصلگی، غرق فکر و خیال یه ‌آدم‌ بودیم ... 💚🌿 (:
وقی عاشق شدم و مامانم نفهمید عاشق کی وقتی پلی لیستم پر آهنگای غمگین شد و مامانم نفهمید .‌‌.. وقتی بغص کردم و مامانم نفهمید چمه وقتی موهام کوتاه شد و مامانم نفهمید چرا ! وقتی غذا نخوردم و مامانم نفهمید چرا اشتها ندارم ؛ وقتی درسم افت کرد و مامانم فقط سرکوفت زد وقتی که تیغ زدم و مامانم ندید وقتی خندیدم و مامانم نفهمید قبلش ۵ ساعت گریه کردم ... وقتی تو اتاقم موندم و مامانم فکر کرد درس دارم ، وقتی ۱۶ ساعت خوابیدم و مامانم فکر کرد خسته ام وقتی زار زدم و مامانم نشنید ^ وقتی مردم و مامانم منو زنده دید فهمیدم مامانا ... هیچیو از چشمای بچه هاشون نمیخونن ): (:
یه حس بی حسی ، نسبت به هر حسی....:) (:
" زشت است که شاعر وسط خواندن یک شعر با آمدن واژه ی برگرد بِگِریَد........... (: