eitaa logo
ندای اردکان
2.9هزار دنبال‌کننده
39.8هزار عکس
16.8هزار ویدیو
159 فایل
کانال عمومی ارتباط با مدیر کانال: @Habibakbari1359
مشاهده در ایتا
دانلود
دهه شصت یعنی :‼️❤️ یعنی بیدار شدن با بوی نفت بخاری نفتی یعنی صف کیلومتری نون یعنی آتاری و میکرو یعنی برنج کوپنی یعنی فخرفروختن با کتونی میخی یعنی تلویزیون سیاه و سفید یعنی آدامس خروس نشان یعنی کارت بازی با دمپایی یعنی کپسول بوتان و پرسی یعنی نوار کاست یعنی بوی نفتالین لای رختخواب یعنی بخاری توئیست ژاپنی یعنی خریدن لبو و لواشک از سر کوچه مدرسه یعنی سوختگی نارنجی رنگ بلوز کاموایی یعنی نیمکت سه نفره پوشیدن لباس داداش بزرگه یعنی ساختن آدم برفی با لگن حموم یعنی بوی نم زیر زمین یعنی چوبین و برونکا یعنی تیله بازی یعنی اشکنه و خشیل قاشق زنی تو چهارشنبه سوری عاشق شدن از پس پرده حیا و شرم یعنی صدای آژیر قرمز یعنی سریال اوشین دهه شصت یعنی من یعنی تو یعنی ما یعنی قشنگترین روزهای زندگیمون... @neday_ardakan🔷
هرصبح، بعد از تعویض لباس ، روزم را از جلوی درب خانه آغاز می‌کنم. سوار ماشین که شدم دوتا اتوبان و سه تا دست‌انداز و دو بیلبورد تبلیغاتی را که رد کردم، یک چرخش نود درجه به راست می‌زنم و بعد از اینکه سرم را مثل آونگ به نشانه سلام به نگهبان تکان دادم، می‌روم توی پارکینگ دانشگاه. ماشین را پرت می‌کنم گوشه پارکینگ و تا خوده بعدازظهر یک نفس ترجمه می‌کنم. بعدازظهر یک چرخش نود درجه به چپ و یک حرکت آونگی به نشانه خداحافظی و همان مسیر بلعکس تا خانه. آنقدر این مسیر را رفته‌ام که صبح‌ها خواب‌آلود و چشم بسته می‌رانم و حتی جهت باد در این خیابان‌ها را هم حفظ شده‌ام. شنبه پیش هم همان مسیر را سر همان ساعت طی کردم. نرسیده به اتوبان همت، جلوی چشمم یک کامیون بزرگ مثل لاکپشت قل خورد و روی لاکش افتاد وسط جاده و لنگش رفت هوا. اتوبان بسته شد. راننده را که بیرون کشیدند، تازه از خواب بیدار شد. منتظر شدیم تا جرثقیل بیاید و لاکپشت را برگرداند روی پاهایش. یک راه‌بندان اساسی. توی ترافیک شیشه را پایین کشیدم و به صدای ضبط ماشین‌های بغلی گوش کردم، هرکسی به چیزی گوش می‌داد. انگار وسط کنسرت مشترک پینک فلوید و شهرام ناظری و جواد یساری نشسته بودم. بعد از چند لحظه راننده ماشین سمت چپی، پینک فلوید را ساکت کرد و با لبخند گفت: فکر کنم هنوز هنوزا اسیریم... ماشین با‌کلاسی داشت. از همان‌ها که به اندازه یک کیبورد دکمه روی فرمان دارند و احتمالا دکمه اتو پایلوت هم داشت. با لبخندی ملیح جواب دادم: آره، فکر کنم. سمت راستی که یک تاکسی قناری رنگ داشت و ناظری گوش می‌داد، صدا زد: من فلاسک چایی دارم، چایی‌خور هستی؟ به نشانه تایید یک لبخند هم به سمت چپ پرتاب کردم. صحنه جالبی بود، تا حالا در منظره یک کامیون سر و ته، با دونفر غریبه که بیشتر از چند دقیقه از عمر آشناییمان نمی‌گذشت، روی کاپوت ماشینم چایی نخورده بودم. حتی آقای پینک فلویدی هم چندتا شکلات خارجی داد خوردیم که مزه بهشت می‌داد. آنجا بود که فهمیدم سر این پیچ اتوبان، یک پارک بزرگ و دلباز هست، از همان‌هایی که ملت ناشتا نخورده آنجا ورزش دسته‌جمعی انجام می‌دهند. بیلبورد کنار اتوبان را دیدم که تبلیغ خمیر دندان بود، با یک لبخند سفید بزرگ، که احتمالا متعلق به خانمی زیبا بود. تازه فهمیدم یک رستوران هم همان نزدیکی باز شده که راننده قناری می‌گفت آبگوشت‌های محشری دارد. لاکپشت که برگشت، همه راه افتادیم و رفتیم به ادامه زندگی برسیم و می‌دانستیم احتمالا هرگز دوباره همدیگر را نمی‌بینیم. به پارکینگ که رسیدم، سَرِ چرخش نود درجه، یک لحظه ایستادم و به نگهبان خیره شدم. عوض شده بود. می‌گفت یک ماه است که عوض شده. یک ماه است که من نفهمیدم به چه کسی سلام می‌کنم!!! با هم خوش و بش کردیم و لقمه صبحانه‌ام را به نشانه رفاقت به او دادم. آن روز فهمیدم توی مسیر یکنواخت هر روزم، چقدر ماجرای دوست داشتنی هست. چقدر آدمِ خوشحال هست که بی‌تفاوت از کنارشان می‌گذشتم. از آن روز تا حالا چندباری کله سحر به پارک کنار اتوبان رفتم و ورزش کردم. دو بار هم با اهل و عیال رفتیم رستوران دیزی خوردیم. نگهبان،دیگر هر روز یک جای پارک اُکازیون برایم نگه می‌دارد، طوری که درِ ماشین را که باز می‌کنم می‌افتم توی راهرو اداره. بیلبورد هم امروز یک آقای خوشتیپ را نشان می‌داد، با یک دست از آن کت و شلوارهایی که دوست دارم. مهم نیست چه چیزی تبلیغ می‌کرد، اما لبخندش با کت و شلوارش ست بود. در جدیدترین کشفیاتم هم کنار دست‌انداز سوم یک دکه گل‌فروشی پیدا کردم که جان می‌دهد برای غافلگیر کردن همسرم، شاید امروز این کار را کردم. شاید امروز آرام کنار زدم و یک دسته مریم خریدم که هربار با عطرش، یادم بیفتد که زندگی لابلای همین مسیر تکراری هر روز است به شرط آنکه آهسته و با دقت هر قدمش را بردارم نه با چشم خواب‌آلود. یادم بیفتد که زندگی در دل همین تکرار هر روزه روزمرگی‌هاست، به شرط آنکه از سر عادت نگذرانمش. @neday_ardakan🔷
فکر کن هر کاری میکنی از هیچ بلندی پرت نمی شوی می پری زیر قطار او هم از روی تو می پرد! همه‌ ی دریاها در تو غرق می شوند گلوله میخوری سه قطره خون هم نمی آید! هاراگیری به "ریش قرمز"ت می خندد حالا به صد سالگیِ مارکِز در تنهایی خودت رسیدی و باید بنشینی روی کتاب هایی که نوشتی حساب کنی زندگی را بردی یا باختی؟ @neday_ardakan🔷
پیرمرد جواب داد: " من هم باید ترک کنم. من هر روز فقط دو نخ سیگار می کشم، برای همین نباید زیاد سخت باشد. اما می دانی، رفتن به مغازه برای سیگار خریدن و آمدن به این جا برای سیگار کشیدن، خودش کمک می کند وقت بگذرد. من را به تحرک وا می دارد و نمی گذارد زیاد فکر کنم." گفتم: " یعنی می گویید برای سلامتی تان سیگار می کشید. " پیرمرد با نگاهی جدی گفت: " دقیقاً." 📘 ✍🏻 @neday_ardakan🔷
🔻فرماندار اردکان و خواسته های مردمی و توجه به امور محوله پیش رو 👇 بخش اول : مقدمه 👈اردکان شهرستانی بزرگ از نظر فرهنگ خوب مردمی و عالمان دانشمند و بزرگ از لحاظ وسعت خاکی و معادن ارزشمند فولاد و اورانیوم و همچنین بزرگ از صنایع و صنعت همچنون فولاد و شیشه در خاورمیانه و بزرگ از تولید صنایع غذایی ،ارده و حلواارده ممتاز در ایران و خاورمیانه و بزرگ از محصولاتی همچنون رناس و پسته و بزرگ از آثار و ابناء تاریخی و شهرستانی بزرگ در رشد و پذیرش مهاجر کار و شهرستانی بزرگ در رشد و تولید سرمایه در ایران و بزرگ در تولید دود و آلودگی های مضر در کشور و اما کوچک از امکانات خوب شهری و رفاهی و خدماتی و بهداشتی و درمانی و فرهنگی و ورزشی و کوچک از صنایع پاک و باز با وجود داشتن اماکن و جاذبه های خوب تاریخی و گردشکری ، ولی نبود هتل ها و تورها و امکانات خوب جذاب جهت جذب گردشگران و مسافران و توریست و نبود مشوق های لازم در این حوزه در آمد زا و در نهایت ، عمده مشکلات اساسی در حوزه آب شرب و کشاورزی و آلودگی و محیط زیست و پیشرفت نامتوازن صنعت آلوده ، که عمدتا با حمایت و چراغ سبز مجموعه استانداری خصوصا در راس آنان استاندار محترم و اداره کل صنعت و معدن و تجارت استان همراه بوده و میباشد. 👈اردکان پس از مدتها و ماهها نداشتن فرماندار و تلاش و تکاپوی تعین فرماندار و گذر از سختی های فراوان ؛ بلاخره با فشار گروه های رسانه ای و سیاسی شهرستان اردکان ، استاندار را مجبور به تعین فرماندار خود نمود و اقای حسین سبزورای به این سمت انتخاب و همزمان با اینکه مدیر کل امور زندانهای استان را بر عهده داشت ، پذیرای این سمت شد و اکنون با تعین مدیر کل جدید در امور زندانها از سوی قوه قضائیه ؛مرد اول فرمانداری شهرستان رسما و با خیالی آسوده و راحت ، بر صندلی و کرسی بزرگترین ارگان شهرستان بزرگ اردکان تکیه زده است . 👈با وجود تمامی این موارد اشاره شده به خصوص در حوزه مسائل و مشکلات پیش روی شهرستان و مردم ؛ از جناب آقای سبزورای عزیز و بزرگوار میخواهیم با اینکه دامنه اختلافات فی مابین مسئولان اردکان با سکانداران استانی خصوصا در بحث صنایع فولادی آلوده زا و صنعت مخرب و غیر پاک بالا گرفته و همچنین موضوع آب شرب و دیگر مسائل و مشکلات پیش روی شهرستان هم بیشمار میباشد و با توکل به خداوند منان ؛ و با شروع و استارت کار صادقانه و خدمت رسانی مردمی از سوی حضرتعالی ، زمینه ایجاد ضربتی رفع مسائل پیش‌آمده ، مرتفع و با درایت حضرتعالی ،دلها یکی و دیدها مثبت و همرنگ و تصمیمات کلی در شهرستان مدبرانه و جمعی و پیشرو و هدفمند و در جهت رضایت مردم طراحی و تنظیم گردد و آنچه خیر و مصلحت است به مرحله اجرایی در آید... انشاالله ......... 👈ادامه دارد والسلام سپاسگزاریم ✍سید جلیل شاکر اردکانی @neday_ardakan🔷
⭕️ 🔸تنها دو نفر به ما می آموزند روزگار و آموزگار🔸 🔸اولی به قیمت عمرمان دومی به قیمت عمرش🔸 از مقام والای آموزگار نه فقط در روز معلم بلکه باید درتمام عمر گرانمایه مان مورد توجه قرار گیرد ✅هدیه متفاوت روز معلم محمد طاها اکبری به معلم پایه سوم " دبستان شهدای فرهنگی " سرکار خانم " الهه پایدار " 📸:حبیب اکبری @neday_ardakan🔷
🔴 قیمت آرد صنعتی ایران در بین ۹۲ کشور ارزان‌تر از ۸۴ کشور ‌ 🔸اخیرا دولت قیمت آرد صنعتی را در هر کیلو به ۱۵ تا ۱۶ هزار تومان رسانده است. این افزایش قیمت با اعتراض‌هایی مواجه شد. 🔸بررسی قیمت آرد در سطح جهان و منطقه نشان می‌دهد با وجود اینکه قیمت آرد صنعتی در ایران در هر کیلو به ۱۶ هزار تومان رسیده، با این‌حال بازهم نسبت به قیمت آرد در منطقه و جهان در بین ۹۲ کشور، از ۸۴ کشور ارزان‌تر است. 🔸برای مثال درحالی‌که قیمت آرد صنعتی در ایران ۵۷/. دلار شده، این میزان در هند برای هر کیلو ۷۲/. دلار، در ترکیه ۹۱/. دلار، در مصر ۹۵/. دلار، در قطر ۱/۲ دلار، در اردن ۱/۸ دلار، در عمان ۱.۹۵ دلار، در کویت نزدیک به ۲/۳ دلار و در عربستان سعودی ۲/۹ دلار است. گران‌ترین آرد جهان مربوط به سه کشور ماکائو با ۳/۲ دلار در هر کیلو، هنگ‌کنک و عربستان سعودی هرکدام با ۲/۹ دلار در هر کیلو است. 🔸حجم بالای یارانه پرداختی به آرد و قیمت بالای آن در کشورهای منطقه و افزایش شدید قیمت جهانی گندم باعث شده قاچاق آرد و فروش غیرمجاز آرد یارانه‌ای در خارج از سیستم توزیع حمایتی در ماه‌های اخیر به طور قابل‌توجهی افزایش پیدا کند. @neday_ardakan🔷
‏احتمالا تصویر این شهید بزرگوار را در فضای مجازی زیاد دیده باشیم؛ شهیدی که هیچ کس منتظرش نبود جز خدا.... «شهید ‎سیف‌الله شیعه‌زاده» از شهدای بهزیستی استان مازندران که با یک زیر پیراهن راهی جبهه شد و هیچکس در جبهه نفهمید كه او خانواده‌ای ندارد. کم سخن می‌گفت و... ‏با سن کم سخت‌ترین کار جبهه یعنی «بیسیم‌چی» بودن را قبول کرده بود سرانجام توسط منافقین اسیر شد برگه و کدهای عملیات را قبل از اسارت خورد و منافقین پس از به شهادت رساندن وی، برای به دست آوردن رمز و کدهای بیسیم، سینه و شکمش را شکافتند!! ولی چیزی نصیب آن‌ها نشد ...! @neday_ardakan🔷
6.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⬆️عاشقانه های همسر شهید مدافع حرم...🌺 اولین کادوی تولدی که برای عباس خریدم.. ۱۸ اردیبهشت تولد شهیدعباس دانشگر مبارک ❤️ @neday_ardakan🔷
بنام خدا همشهریان بزرگوار و خیّرین گرامی بنده حقیر نزدیک به ۴ سال است که کمک های شما بزرگواران را جمع آوری و با استعلام کد ملی نیازمندان از کمیته امداد و بهزیستی،در صورتیکه مستحق بودند بین آنها تقسیم می کردم ولی متاسفانه متاسفانه اکثر این غیر بومی هایی که برای کار به اردکان آمده اند با کمک ترین امکانات زندگی به اردکان کوچ کرده اند و چون دیده اند مردم اردکان دست به خیر هستند و کمک می کنند از دیگر اقوام خود نیز خواسته اند تا به اردکان بیاییند در بازدید هایی که از این خانواده ها داشتیم آنها اظهار می دارند هیچ چیز ندارند و درخواست کمک می کنند یعنی واقعا در شهر خود هم که بوده اند کنار خیابان و کوچه و بازار و صحرا زندگی می کرده اند و هیچ امکاناتی نداشته اند؟؟؟ وقتی هم برایشان وسایل دست دوم قابل استفاده می بریم بعد پیام می دهند که این وسایل به درد ما نمی خورد و ما وسیله نو می خواهیم یعنی شاید باور نکنید از خانه های زیادی بازدید داشته ایم خانواده هایی بوده اند که صبحانه آنها پیتزا و شام آنها مرغ درست سوخاری کرده و می خوردند و هر روز هم دست نیاز به سوی من و شما و دیگر موسسات دراز می کنند آیا می دانید چقدر از این غریبه ها در اردکان خانه های قدیمی اردکان را خریده اند ؟؟ چقدر بی عفتی و بی حجابی در اردکان به راه انداخته اند؟؟؟ ماشاءالله بهترین خوراک می خورند و بهترین پوشاک می پوشند هنوز هم بدهکارند که چرا کمک مان نمی کنی چند روز پیش حدود ۷ _ ۸ نفر از زنان غریبه ساکن اردکان در خیابان سردار شهید بوستانی (کملاق) با بد ترین پوشش و حجاب بودند که شاید همسران و خواهران و مادران ما در خانه خود چنین پوششی نداشته باشند و جلوی مَحرم های خود از پوشیدن چنین لباس هایی خجالت بکشند ولی آنها آزادانه هر طور که می‌خواهند می چرخند موارد زیادی داریم که این نیازمندان غیربومی پول خرید مواد مخدر برای مصرف خود دارند ولی پول خرج خانه زندگی ندارند اصلا هم حاضر نیستند سر کار بروند تا با کار کردن دستمزدی بگیرند و خرج زندگی خود کنند و فقط عادت کرده اند از این و اون بگیرند و بخورند و زندگی کنند طبق اخبار واصله تعدادی از این نیازمندان غریبه وسایل زندگی و پول نقد از شما مردم کمک می گیرند و جمع آوری می کنند و به شهر خودشان می فرستند در اکثر خانه هایشان ماهواره هست و فکر جور کردن مواد مخدر و...... هستند الا کار موارد این چنینی زیاد است از شما مردم بزرگوار درخواست دارم در کمک به افراد غریبه بیشتر تحقیق کنید و مستقیماً چیزی به آنها ندهید هر چند احادیث و روایات زیادی در خصوص کمک به نیازمندان داریم ولی اگر هم خواستید کمکی کنید کمیته امداد هست بهزیستی و..... هست التماس دعای فراوان ارادتمند محمد فتاحی اردکانی از گروه جهادی سردار شهید مهدی بوستانی @neday_ardakan🔷
هیچ طبیبی مانند اندیشه‌ای شادی آفرین برای از بین بردن، بیماریهای جسمانی نیست و هیچ داروی آرام بخشی، مانند نیت خیر برای، کاهش غم و اندوه وجود ندارد @neday_ardakan🔷